مطبوعات،رسانه ها و نظام های سیاسی:
هربرت الچول در کتابی که در سال 1984 تحت عنوان «عوامل قدرت» Agents of Power منتشر ساخت، این بحث را مطرح می کند که نظریات ششگانه ای که درباره رسانه ها ارائه شده اند چندان با واقعیت تطبیق نمی کنند و صرفاً محصول جنگ سرد می باشند. او معتقد است که این نظریات با اوضاع سیاسی کنونی تناسبی ندارند.
الچول می گوید مطبوعات مستقل نمی توانند وجود داشته باشند. به نظر وی، رسانه های همگانی عوامل آن کسانی هستند که قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در همه نظامها کنترل می کنند. مطبوعات یک کشور ارتباط تنگاتنگی با نظام سیاسی آن کشور دارند. آنها شکل و رنگ ساختارهای اجتماعی و سیاسی را که درون آنها به فعالیت می پردازند به خود میگیرند.
اکثر نظریه های دولت - مطبوعات در مقیاسی بین اقتدار گرایی authoritarianism و آزاد گرایی libertarinism قرار می گیرند.
جان مریلJohn Merrilمی گوید : نظام اقتدارگرا نظامی است که رسانه های ژورنالیستی آن از آزادی کمی از لحاظ تعیین سیاست و فعالیتهای ویرایشیeditorial برخوردارند یا اصلاً از آزادی برخوردار نیستند. نظام آزادگرا نظامی است که رسانه های آن از لحاظ ویرایشی مستقل هستند و در فضایی باز و رقابتی به فعالیت می پردازند.
مدل های رسانه ای
الچول پس از مطالعه گسترده ای که از تاریخ و کارکرد نظامهای مطبوعاتی جهان به عمل می آورد، نتیجه می گیرد که در جهان امروز فقط سه مدل رسانه ای وجود ارد:
1- مدلی که در رابطه با جهان اول وجود دارد (لیبرال – سرمایه داری).
2- مدلی که در جهان دوم وجود دارد (شوروی و نظامهای سوسیالیست).
3- مدلی که در رابطه با جهان سوم وجود دارد (در حال توسعه).
او این سه مدل را به ترتیب نظامهای “بازار”، “مارکسیست” و “در حال توسعه” نامگذاری می کند. (لازم به یادآوری است که الچول، کتاب نخست خود را قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق نوشته است).
طبقه بندی رسانه ها بر مبنای اقتصادی:
الچول (1995) می گوید چرا از معیارهای اقتصادی برای طبقه بندی رسانه ها استفاده نکنیم؟ تقسیم جنبشهای رسانه ایmedia movements به نظامهای “بازار”Market ، “اشتراکی”Communitarian و “در حال پیشرفت”Advancing یک تقسیم بندی مطلق نیست بلکه درون هر کدام از این گروهها استثناهایی وجود دارد. این مدل می تواند به درک چگونگی عملکرد رسانه ها کمک کند. در هر یک از این سه جنبش مختلف، برای مطبوعات نقشی محوری در نظم اجتماعی تعیین شده است. مطبوعات معمولاً از ارزشهای اساسی جامعه ای که در آن به فعالیت می پردازند حمایت میکنند.
مدل “اشتراکی” مبتنی بر نظریه مارکسیستی است. با آنکه امروزه کشورهای اندکی دارای نظام مارکسیستی هستند، کشورهای کمونیستی سابق در این گروه قرار می گیرند.
دشواریهای این کشورها در پذیرش سرمایه داری، تقسیم شدن چکسلواکی، اتحاد مجدد آلمان و کشمکشهای ایدئولوژیک یوگسلاوی سابق، همه مثالهایی هستند که الچول برای اثبات این ایده که کشورهای اروپای شرقی هنوز به ایدئولوژیهای مارکسیستی پایبند هستند بیان می کند.مدل “در حال پیشرفت”، کشورهای جهان سوم را توصیف می کند. در حالی که نقش رسانه ها در مدلهای “بازار” و “اشتراکی” عمدتاً حفظ وضعیت موجود است، این جنبش سوم، ویژگی پویایی دارد که متعهد به ایجاد تغییر است. ژورنالیسم توسعه1 هنوز کلیدواژه ای اساسی برای کشورهای در حال پیشرفت است.
تفاوتهای مدلهای رسانه ای:
هر جنبشی در درون خود بسیار متنوع است. کشورهای “بازار” متنوع هستند همچنان که کنترل مطبوعات در کشورهای “در حال پیشرفت” متنوع است. تفاوتها همیشه درون کشورها همچنین بین آنها وجود داشته است. درون هر کشور بخصوصی می توان طرفداران هر مدلی را یافت.
از دیدگاه الچول این سه مدل با وجود تنوع داخلی، تفاوتهایی اساسی دارند. در مدلهای “اشتراکی” و “در حال پیشرفت”، مطبوعات نقش سیاسی مشخصی دارند. در حالی که مطبوعات در کشورهای “بازار”، بالاتر از سیاست قرار می گیرند. در مدل “بازار”، رسانه ها باید اطلاعات سیاسی را منصفانه و بیطرفانه ارائه دهند. نظریه الچول گامی مهم در جهت دسته بندی نظامهای مطبوعاتی مختلف در سراسر جهان است. مطبوعات هر کشوری متنوع هستند اما الچول مشاهدات خود را بر پایه ای اقتصادی بنا نهاده است.
هفت قانون ژورنالیسم:
علی رغم تفاوتهایی که الچول بین این سه نظام مطبوعاتی تشخیص می دهد به این نتیجه دست می یابد که در جهان مطبوعات “هفت قانون ژورنالیسم” وجود دارد که در کلیه نظامهای سیاسی – ارتباطی حاکم است. این قوانین هفت گانه به قرار زیرند:
1- در همه نظامهای مطبوعاتی، رسانه های خبری عوامل آن کسانی هستند که قدرت سیاسی و اقتصادی را در کنترل خود دارند. روزنامه ها، مجلات و تولیدات رادیو و تلویزیون بازیگران مستقلی نیستند، هر چند بعضی از آنها می توانند بالقوه مستقل عمل کنند.
2- محتوای رسانه های خبر غالبا منافع کسانی را منعکس می کنند که هزینه هایشان را تأمین می کنند.
3- همه نظامهای رسانه ای بر این ادعا پافشاری می کنند که به آزادی بیان پایبندند هر چند آزادی بیان به شیوه های مختلف تعریف شده است.
4- همه رسانه ها اصل مسئولیت اجتماعی را تأیید می کنند و مدعی هستند که به نیازهای مردم و منافع آنها خدمت می کنند. آنها همچنین ادعا می کنند که هدفشان این است که دسترسی مردم را به رسانه ها ممکن سازند.
5- در هر یک از سه مدل فوق الذکر، مدلهای دیگر “منحرف” خوانده می شوند.
6- دانشکده های ژورنالیسم، ایدئولوژیها و نظامهای ارزشی جامعه ای را که در آن فعالیت می کنند به دیگران منتقل می کنند. این دانشکده ها بطور اجتناب ناپذیری به صاحبان قدرت در جهت حفظ کنترل آنها بر رسانه ها کمک می کنند.