سکه طلا به بالاترین قیمت جهانی خود از سال 1980 تا به حال رسیده است. در این مورد و اثرات سوء این افزایش قیمت با فریبرز رییس دانا، که دکترای اقتصاد خود را از انگلستان گرفته است گفت و گو کرده ایم. او می گوید : "خواهش می کنم از قول من به عزیزانی که این مطلب را می خوانند بگویید دوبار بخوانند."
دلیل گران شدن سکه طلا چیست؟
اساسا قیمت طلا، ارزهای خارجی، سهام و کالاهای خاصی مثل فرش، زمین شهری و... به جز مکانیسم های اصلی که قیمت را تعیین می کنند، تحت تاثیر عوامل گذرا یا ویژه هم قرار می گیرند. سکه طلا که در واقع طلای مبادلاتی جاری یا در سطح بازار عمومی است، نه طلاهای شمش که در سطوح بزرگ و کلان حواله هایش خرید و فروش می شود. در این سطح قیمت طلا به شدت بالا رفته. من چندی پیش در کنفرانسی شرکت کرده بودم و برای کار تحقیقاتی ام 6 سکه طلا هدیه گرفتم. بعد از چند روز موردی پیش آمد و من یکی را به کسی کادو دادم، چند روز بعد قیمت سکه طلا آنقدر بالا رفت که آن یکی را جبران کرد. بعد یکی دیگر را کادو دادم ولی باز هم جبران شد. الان مانده سه تا، اما به قیمت بیش از آن 6 تا می ارزد و من به برکات این فلز پریده رنگ ایمان آوردم که هست و نیست. بذل و بخشش می کند و می ماند. نمی ماند و می ماند. سفره حضرت سلیمان است. تمام شدنی نیست. خب، در این برهه زمانی ما این افزایش از چه روست؟ استقبال مردم و خریداران عامه در بازار عادی از جمله عواملی است که به بالارفتن قیمت جهانی طلا کمک کرد. قیمت طلا در بازارهای جهانی هم بالا رفته که دلیل عمده اش بی اعتماد شدن به بازار و امکان برخوردهای نظامی و اقتصادی ایران با ایالات متحده است، یا ناشی از امکان محدود شدن قیمت نفت است. معمولا بالا رفتن قیمت نفت با بالا رفتن قیمت طلا، که دلایل اقتصادی خودش را دارد همزمان است. بخشی از بالا رفتن قیمت طلا هم ناشی از بالا رفتن قیمت جهانی شمش طلاست. حالا ما در اقتصاد، وقتی می خواهیم روش های برابری قدرت خرید را در مورد نرخ ارز به کار ببریم، این جور نوسان ها و جهش های قیمت طلا را به حساب نمی آوریم. اما به هر حال بالا رفتن قیمت جهانی طلا روی قیمت طلا در داخل و پایین آوردن پول، که خودش زمینه ای برای پایین آوردن ارزش پول ایجاد می کند، تاثیر می گذارد.
عوامل درونی در بالا رفتن قیمت طلا موثرتر بودند یا عوامل خارجی؟
عوامل درونی مهم تر از عوامل بیرونی بودند، چون یک دفعه چیزی حدود 50 ، 60 درصد قیمت طلا بالا رفته. از این درصد افزایش ، 20درصد را می توانیم به حساب عوامل جهانی قیمت طلا بگذاریم. اما باقی داخلی است.
عوامل داخلی کدام ها بودند و چگونه اثر گذاشتند؟
شایعات یا پیش بینی های واقع گرایانه یا سوگیری های سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران موجب ناامیدی و تنش در بازار شده و همه ابعاد بازار را متلاطم کرده است. قیمت سهام افت کرده، شاخص بازار بورس افتاده و طبیعی است که از این طرف قیمت طلا هم بالا رود. در سطح بازار عادی و جاری، مردم پولشان را می دهند طلا می خرند تا ارزش آن را حفظ کنند. آن هم در شرایطی که نرخ بهره سپرده های بانکی هم پایین آمده، در حالیکه تورم آن بالا جان سختی می کند. به این ترتیب مردم فکر می کنند نگهداری پول در حساب سپرده های بانکی موجب کاهش ارزش آن می شود. یعنی در واقع ارزش پولشان تبخیر می شود. به این ترتیب به بازار روزمره روی می آورند و طلا و سکه می خرند. به ویژه زیورآلاتی که کار هنرمندانه رویش کمتر شده باشد، چون آنها می خواهند خود طلا را می خواهند نگه دارند. وقتی زمینه های جهانی هم فراهم است، وقتی کمبود طلا هم در بازار است و وقتی ذخایر ارزی کشور به شیوه های خاصی توسط دولت مصرف می شود، این گرایش مزید بر علت می شود و بالا بردن قیمت طلا را تقویت می کند. البته احتمال سقوط آن هم وجود دارد. چون ما پدیده ای داریم به نام توپ بر زمین و توپ بر سقف. یعنی وقتی توپی را بر زمین می کوبید می رود به سقف می چسبد و دوباره به زمین برمی گردد.
تبعات این افزایش قیمت طلا چیست و چه اثری بر اقتصاد دارد؟
تاثیرش بر بازار داخلی این است که همان مکانیسمی که برای بالا رفتن قیمت طلا عمل کرده،همان مکانیسم را ادامه می دهد. یعنی چون ناشی از پیش بینی های تورمی استف آن پیش بینی ها را متحقق می کند. خیلی ساده بگویم اگر همه ما فکر کنیم قیمت قابلمه پس فردا بالا می رود معنی اش این است که همین امروز تا فردا قیمت قابلمه بالا خواهد رفت. برای اینکه می خواهیم برای خریدنش پیشدستی بکنیم. این وضعیت تورمی بر کوره تورم می دمد. حتی اگر قیمت طلا دوباره به سقف برسد و پایین بیاید در چارچوب تئوری چرخ دنده ای وقتی تورم شکل گرفت، گرداندن آن به حالت سابق دشوار یا ناممکن است. پس بازنده های اصلی کارگران و کارمندان کم توش و توان و صاحبان درآمدهای ثابت هستند. از همه مهم تر اینکه منابع از بانک ها فرار می کند و امکانات سرمایه گذاری کم می شود و بازهم بر بیکاری و رکود بازار افزوده می شود. البته سرمایه داران و بزرگ مایه داران به گونه ای دیگر این زیان را جبران می کنند و آن اینکه به دلیل تورم ، قیمت دارایی های ثابتشان بالا می رود. لذا در چنین شرایطی این توده های مردم و اقتصاد ملی است که در نهایت بازنده می شوند. دولت احمدی نژاد به لحاظ اقتصادی توانمندی لازم را برای ایجاد ثبات نسبی، حتی در اقتصاد نداشته است و همه این ها به خاطر این است که از یک سو، هم سیاست های تعدیل ساختاری و وابستگی به حباب های بازار ادامه دارد و از طرف دیگر سیاست های عدالت پرورانه و نظیر این جنبه عملی به خودش نگرفته است، ساختارهای اقتصادی را هم نه تنها بهسازی نکرده اند بلکه بر بی اعتمادی ها و بی اعتباری های بازار افزوده، اشتغال ایجاد نکرده و قوه خرید مردم را بالا نبرده اند.
در چه صورت امکان دارد طلا ارزان شود؟
احتمال دارد بانک مرکزی مقداری سکه و طلا به بازار تزریق بکند و بعد احتمال دارد خود ضعف بازار به دلیل تاخیر در انتظارات شبه عقلایی بازار قیمت طلا به سقف برسد و پایین بیاید، اما مهم تر از همه مداخله بانک مرکزی است یا ایجاد روزنه هایی در اقتصاد، که آن هم با سیاست های دولت همراه است، که نقدینه ها به سمت آن روزنه ها بروند و وقتی هم به سمت آن روزنه ها بروند به سمت طلا نمی روند. وقتی نرفتند آن وقت تقاضا برایش کم می شود و قیمت پایین می آید. اما گفت تو این تب را کنترل می کنی اما بلایی که این تب بر سر بدن نحیف اقتصاد آورده به سادگی دیگر قابل جبران نیست.
آیا دخالت بانک مرکزی باعث تورم بیشتر نمی شود؟