یادگیری چیست؟
«یادگیری» از آن دست واژههاییست که هرکس یک شناخت شهودی از آن دارد. با این همه مفهوم دقیق و علمی آن بسیار پیچیده و مشکل به نظر میرسد. به طور اساسی یادگیری به یک گروه از فرآیندها برای قراردادن چیزها در مغز و بازیابی آنها در آینده اطلاق میگردد. این گروه از فرآیندها شامل دریافت (acquiring)، کدنگاری (encoding)، ذخیرهسازی (storing) و بازیابی (retrieving) اطلاعات از مغز میباشد. هرجایی که شخص تجربهی پیشین خود را به یاد میآورد، مجموعهای از فرآیندهای کدنگاری، ذخیرهسازی و بازیابی درمورد آن تجربه در مغز اتفاق میافتد. ضعف حافظه (Memory failure) ، برای مثال فراموشی یک موضوع مهم، پیآمد آسیب در یکی از این فرآیندهای یادگیری است.
با این که مطلب ما دربارهی حافظه و یادگیری، بیشتر به کاربرد عملی آن بازمیگردد تا مفهوم علمی آن، شناخت برخی از مفاهیم مرتبط برای توضیح این فرآیندها ضروری به نظر میرسد.
اهمیت حافظه و یادگیری
یادگیری برای انسان و سایر موجودات زنده از اهمیت بنیادین برخوردار است. درعمل تمام فعالیتهای روزانهی ما (صحبتکردن، فهمیدن، خواندن، ارتباط اجتماعی و ...) وابسته به دریافت و ذخیرهی اطلاعات از محیط پیرامون ما میباشد. حافظه و یادگیری ما را قادر میسازد تا مهارتهای تازه بیاموزیم و رفتارهای تازه در خود ایجاد کنیم. بدون توانایی دسترسی به تجربیات یا اطلاعات گذشته، ما قادر نخواهیم بود تا زبان مادریمان را درک کنیم، دوستان و اقوام خود را بشناسیم، راه خانهمان را بیابیم و یا حتی بند کفشمان را ببندیم! زندگی سرشار از تجربههای مستقلی است که هریک میتواند جدید و ناشناخته باشد.
بدون یادگیری احتمالاً هیچگونه حیات انسانی وجود نمیداشت. محققان بسیاری بر روی پدیدهای مرتبط به حافظه تحقیق کردهاند و کوشیدهاند تا آن را اندازهگیری نمایند و پاسخ سؤالاتی مانند اینها پاسخ دهند که چرا مردم برخی اطلاعات را بهیاد میآورند و بعضی را از یاد میبرند؟ آیا می توان حافظه را تقویت کرد و یادگیری را بهبود بخشید؟ ظرفیت حافظه چقدر است؟ موضوع کاملاً مشخص آن است که عملکرد عمومی حافظه در همه یکسان است. با این همه یادگیری و حافظهی هریک از ما کیفیت و عملکرد خاص خود را دارد. و این بازمیگردد به این سؤال همیشگی که مغز چگونه کار میکند؟
فیزیولوژی یادگیری
مدل روبهرو چهار مرحله چرخه یادگیری را توصیف میکند.
فرآیندی که همه ما در یادگیری هر روزمان آن را طی میکنیم.
این مدل چه میگوید؟
به دو روش کسب تجربه میشود،یکی به وسیله تجربه عینی و دیگری مفهومسازی ذهنی.
همچنین دوگونه میتوان با تجربه برخورد کرد یا از طریق مشاهده بازتابگر (انعکاسی) یا تجربه فعال (عملکردن).تجربه عینی (ت ع) اشاره به یادگیری از راه تجربه دارد..یادگیری از تجربهای ویژه، مربوط به کسانی است که در مقابل احساسات مردم، حساس و مستعد تغییر میباشند.مشاهده بازتابگر (م پ) اشاره به یادگیری از راه بازتاب دارد.مشاهده بادقت، قبل از قضاوت و نتیجهگیری، بررسی جریانات از زوایای مختلف و جستوجو برای یافتن معنای چیزها.مفهومسازی ذهنی (م ذ) اشاره یادگیری از راه تفکر دارد.تجزیه و تحلیل منطقی افکار، برنامهریزی منظم و عمل براساس درک عقلانی موقعیت.تجربه فعال (ت ف) مربوط میشود به یادگیری از طریق عمل کردن.نشان دادن توانایی برای رسیدن به چیزها، ریسککردن.
تاثیر گذاری بر مردم و وقایع، با عمل کردن.ممکن است ما فرآیند یادگیری را در هر یک از چهار مرحله چرخه آن شروع کنیم. البته شکل مطلوب، طی نمودن هر چهار مرحله است. هرچند ممکن است گاهی در این چرخه یک مرحله نادیده گرفته شود و یا برعکس، تمرکز اصلی بر روی یکی از مراحل باشد. نکته بدیهی، این که هنگامی که هم از شیوههای عینی و هم ذهنی برای درک و پذیرفتن تجربه هایمان استفاده میکنیم و نیز زمانی که آن تجربه را هم عمل و هم منعکس میکنیم، در حقیقت توان بالقوه خودمان را برای درگیر شدن کامل در یک فرآیند یادگیری توسعه میدهیم.یادگیری، راههای مختلفی دارد.هرکس برای مدیریت بر تجربههای جدید خود ترجیحاتی دارد.درک سبکهای یادگیری، رمز تسریع در خود شکوفایی است.درک ماهیت متفاوت سبکهای یادگیری برای هرکس که در نقش سرپرست یا حامی شکوفایی دیگران باشد، یک امرحیاتی است.