فقر حیات اجتماعی را به مخاطره می افکند و کرامت انسانی را تهدید می کند. در روایات اسلامی، نگرانی پیشوایان دین با این ممضون بیان شده که بعید نیست که فقر به کفر بیانجامد. در عمل، جهان امروزه به طور مرتب با این پدیده مواجه است و در حالی که هدف اصلی جامعه بشری، حفظ شرافت و عزت نفس انسان هاست، فقر مادی و به همراه آن فقر فرهنگی افراد را در برابر یکدیگر یا در برابر یک نظام و یا حتی ملتها را در مقایسه با سایر ملت ها به ذلت می کشاند.
بحث درباره فقر به شکل جدی یکصد سال پیش توسط رونتری مطرح شد که بیشتر به نیازهای غذایی و سایر نیازهای اولیه اشاره داشت. در دهه 60 سطح درآمد موضوع محوری بحث فقر و به تدریج با تکامل مفاهیم مربوط به آن، نهایتاً به بحث فقر انسانی و فقر قابلیتی در سال های اخیر منتهی شده است. در واقع، طی دهه های گذشته مبارزه با فقر در صدر برنامه های توسعه کشورهای مختلف قرار داشته و موفقیت های قابل ملاحظه ای نیز به دست آورده است.
در ایرن نیز موضوع فقر و مبارزه با آن سابقه ای طولانی دارد، در گذشته مقابله با این پدیده شوم به صورت سنتی و خودجوش و بر اساس تعالیم انسانی صورت می گرفته است. مروری بر تاریخ اجتماعی و فرهنگ کشور نشان می دهد که همواره جوامع محلی در میان خود تشکل هایی را داشته اند تا بتوانند نیازهای افراد تنگدست منطقه خود را رفع کنند. اما با گذشت زمان و تکامل ساختارهای اقتصادی- اجتماعی معرفی نظامهای پیچیده تر حمایتی برای شناسایی و ارایه خدمات به جوامع آسیب پذیر وظیفه انکارناپذیر دولت ها تلقی شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 اقدامات رشد اقتصادی فراگیر همراه عدالت اجتماعی آغاز شد و بر آن اساس علاوه بر تدوین و اجرای برنامه های توسعه پنج ساله، برخی اقدامات حمایتی دیگر در مقابل با فقر نیز به طور ویژه طراحی شد و به اجرا در آمد. حاصل این اقدامات، توسعه گسترده خدمات و زیربناهای توسعه از یک سو و برخورداری بخش وسیعی از نیازمندان و محرومان جامعه از خدمات حمایتی، از سوی دیگر بود. به بیان بهتر، طی بیست و پنج سال اخیر، امکانات آموزش و بهداشت، آب آشامیدنی، برق و ارتباطات (مخابراتی و حمل و نقل) در سطح کشور و به ویژه برای روستاها به طور قابل ملاحظه ای تأمین شده و نیز تعمیم و گسترش خدمات بیمه درمانی و ایجاد زیرساخت های مناسب شهری همراه با اجرای برنامه های حمایت از گروه های اجتماعی نظیر معلولان، زنان سرپرست خانوار و … از مهم ترین اقدامات فقرزدایی در سطح ملی بوده اند.
ابعاد مفهومی و نظری فقر
فقر به معنای عدم برخورداری از حداقل امکانات معیشتی می باشد. امکانات معیشتی ابعاد مختلف نیازهای اساسی از قبیل نیاز به غذا، بهداشت و درمان، مسکن، آموزش و پرورش، سوخت و … را در بر می گیرد هر خانواده ای که در تأمین هر یک از این نیازها در حد کفایت ناتوان باشد می توان آن خانواده را فقیر دانست.
فقر نسبی به عنوان ناتوانی در احراز آن سطح از معیشت که در جامعه کنونی آن را لازم یا مطلوب تشخیص داده می شود.
شکاف فقر: شکاف فقر شاخصی برای اندازه گیری شدت یا عمق فقر است و به لحاظ مفهومی مترادف با انحراف درآمد افراد فقیر از خط فقر تلقی می شود.
تجزیه و تحلیل فقر
برای تجزیه و تحلیل فقر ابتدا باید مواردی مورد بررسی قرار گیرد از جمله:
1-خطوط فقر:ابزاری است برای تجزیه و تحلیل پدیده فقر و طرح ریزی سیاستهای مربوط به آن در جهت کاهش فقر در ترسیم خط فقط هدف تعیین سطحی از درآمد(مصرف) است که برای خرید حداقل استاندارد تغذیه و سایر مایحتاج کافی است و یکی از رایج ترین شیوه های مشخص کردن خط فقط مطلق است که عبارتست از تعیین دریافت حداقل کالری و پس از آن یافتن سطحی از هزینه یا درآمد که شخصی در آن رده در آمدی یا هزینه ای آن مقدار کالری را دریافت کند- روش دیگر که استفاده می توان کرد ابتدا حداقل هزینه یک بسته غذایی را که کالری زاست تعیین و سپس آن را بر سهم مواد غذایی از کل هزینه خانوارهایی که فقیر تشخیص داده شدهاند تقسیم کنیم.
فقر نسبی مقایسه موقعیت فرد یا خانوار با درآمد متوسط در سطح کشور
2-طرح اجمالی فقر، که با استفاده از اطلاعات قبلی در باب منابع درآمد، الگوی مصرف، فعالیتهای اقتصادی و شرایط زندگی و معیشتی مردم فقیر طرح ریزی می شود و در واقع دنبال این سؤال است که خط فقر چیست؟ چه تعداد مردم فقیر و بسیار فقیر هستند، شکاف یا فاصله تا چه اندازه بزرگ است؟ فقر به طور عمده روستایی است یا شهری و …
طرح اجمالی فقر در واقع عکس فوری از فقر است
اطلاعات لازم برای طرح اجمالی فقر را می توان از طریق:الف- بررسیهای آماری خانوار که در گزارشهای قبلی موجود است مثل اطلاعات درباره فرد، خانواده، سطح تحصیلات، سلامت، تغذیه و …
ب-بررسیهای آماری جامعه: تعدادی از استانداردهای زندگی به تسهیلاتی مربوط می شود که از طرف جامعه تأمین گردد و به خانوار خاصی ارتباط ندارد مثل بازار کار و کالاهایی که توسط فقرا تولید یا مصرف می گردد و همچنین استفاده از مهمترین تسهیلات زیربنایی اجتماعی و اقتصادی
ج-رهیافت گزینشی، اگر اطلاعات قبلی در دست نباشد از یک سری اطلاعات که قابل دسترسی است استفاده می کنیم اما نتایج چندان دقیق نیست.
د-شاخصهای اجتماعی: آمار و اطلاعات وزارتخانه های مختلف- سازمانهای ملل و …
طرح اجمالی فقر علاوه بر متغیرهای فردی و خانوار شامل شاخصهایی از دستیابی به خدمات اجتماعی مثل بهداشت و سلامت و آموزش و حمل و نقل نیز می شود.
3-شاخصهای فقر:شاخصهای فقر می تواند برای اجرا یا ادامه تجزیه و تحلیل سیاستها و برنامه های کشور رهنمود لازم را ارائه دهد این شاخصها شامل:
الف- شاخصهای درآمد:که از مکمل های اطلاعات در طرح اجمالی بدست می آید و سطح زندگی گروههای فقیر شهری و روستایی را مشخص می کند و در این شاخص شرایط تجاری روستایی یعنی اینکه چه کسانی در روستا بیشترین درآمد را دارند و میزان دستمزد کارگران غیر ماهر و نحوه گذراندن معیشت آنها چگونه است و اینکه شاخص قیمت های مصرف کننده برای افراد کم در آمد مشخص کننده وضعیت فقر می باشد.
بسا شاخص های اجتماعی: بسیاری از شاخصهای اجتماعی نشان دهنده میزان متوسط در سطح کشور است مثل سهم تولید ناخالص داخلی در هزینه های عمومی بخش اجتماعی چنانچه هزینه های بخش اجتماعی به طوری باشد که مورد استفده فقرا قرار بگیرد و می تواند از شاخصهای مهم فقر به شمار آید و شاخص دیگر در این بخش «خالص اسم نویسی در دبستان» و «کودکان در توسعه» که وضعیت سلامت و تغذیه و میزان مرگ و میر اطفال زیر 5 سال و واکسیناسیون و سوء تغذیه اطفال مورد بررسی قرار می گیرد و «زنان در توسعه» که تفاوت امید به زندگی در بین مردان و زنان به هنگام تولد و میزان باروری و مرگ و میر مادران مورد بررسی قرار گیرد و براساس گزارش توسعه هزاره جمهوری اسلامی ایران:
درصد جمعیت زیر درآمد یک دلار در روز به طور قابل ملاحظه ای از 24/2 درصد در سال 1374 به 62/0 درصد در سال 1381 کاهش یافته است که نشان دهنده برنامه ریزیهای مختلف در جهت کاهش فقر است.
و شکاف فقر بر اساس یک دلار در روز به طور فزاینده ای از 558/0 درصد در سال 1374 به 113/0 درصد در سال 1381 کاهش یافته است و بر اساس دوره کار در روز از 823/3 درصد در سال 1374 به 534/1 درصد در سال 1381 رسیده است.
هر دو روند به طرز جالب توجهی به پر کردن شکاف بین سطوح درآمدی فقیرترین خانوار ما و آستانه درآمدی یک و دوره کار کمک می کنند.
و نسبت کودکان زیر 5 سال که دچار کم وزنی هستند از 8/15 درصد در سال 1370 به 9/10 درصد در سال 1377 کاهش یافته است.
و نسبت دانش آموزانی که در پایه اول ثبت نام کرده اند از 1/78 درصد در سال 1369 به 1/89 درصد در سال 1381 افزایش یافته است.
وضعیت نرخ مرگ و میر نوزادان زیر یک سال 5/52 درصد در سال 1369 به 6/28 درصد در سال 1379 کاهش یافته است.
با توجه به شاخصهای ارائه شده می توان به ادامه برنامه جهت کاهش فقر امید داشت.
کاهش فقر
رهیافت بانک جهانی برای کاهش فقر تأکید بر مسأله توسعه اقتصادی متمرکز است و آن را کلید کاهش فقر می داند (در سال 1960) اما در اواخر دهه 70 ارضای نیازهای اولیه انسانی بیشترین توجه را به خود جلب کرد و این باور را بوجود آورد که رشد به تنهایی نمی تواند هدف یا معیاری کافی برای ارزیابی میزان موفقیت در زمینه توسعه باشد و اینکه سرمایه گذاری روی منایع انسانی باعث افزایش درآمد و کاهش فقر خواهد شد از این رو مقاله ای به نام «راهبردهای کمک به کاهش فقر در کشور ما» در ژانویه 1991 تنظیم و به بحث گذاشته شد.
در گزارش توسعه انسانی 1990 آمده است که کشوهرایی که در زمینه کاهش فقر سرعت داشته اند از دو راهبرد استفاده کرده اند: الف- بهره برداری مولد از فراوان ترین مایملک فقرا یعنی نیروی کار آنان
ب- تأمین خدمات اجتماعی اساسی برای فقرا
روشن است که فقر از اختلاط عوامل فرهنگی، جامعه شناختی و سیاسی نیز سرچشمه می گیرد که درک این عوامل به پیدا کردن راهکارهایی برای کاهش فقر کمک می کند و همچنین باید بدانیم در زمینه تخریب محیط زیست فقرا بیشترین لطمه را می بینند آنها به علت دستیابی محدود به منابع و اعتبارات به هنگام شوکهای وارده به درآمدشان بیشتر از کسانی که درآمد بیشتری دارند لطمه می بینند بنابراین نتایج احتمالی سیاست ما و تغییرات را در تأثیر آن روی زندگی فقرا بسنجیم و یکی دیگر از سیاستهای پیشنهاد شده سیاست تعدیل است که از قدمهای اساسی برای ایجاد ثبات اقتصادی است که پایه لازم برای رشد پایا و کاهش فقر است و با دگرگونی نسبی در قیمت ها منابع را از تولید غیر تجاری به تولید تجاری سوق می دهد و با گذشت زمان فقرا از نتایج این برنامه متنفع خواهند شد و گروهی از فقرا در اثر این سیاست که با بالا رفتن قیمت ها همراه است لطمه می بینند که پیشنهاد در جهت رفع آن بدین گونه است که در جهت گیری مجدد هزینه های عمومی به طرف تسهیلات زیربنایی و خدمات عمومی برای فقرا
گزارش جمهوری اسلامی ایران میزان شکاف قدرت خرید یک فرد از سال 1361 تا 1377 به شدت افزایش یافته است و روند فقر بین سالهای 1367 تا 1373 نزولی بوده اما بعد از آن در سال 1374 مجدداً در حد قابل توجهی افزایش یافته است و در سال 1375 کمی کاهش یافته است ولی هنوز بیش از سال 1373 می باشد.
و همچنین خط فقر نسبی در سال 1380 برای یک خانوار 5 نفره به قیمت ثابت 1380 در جامعه شهری 124869 تومان و در جامعه روستایی 71083 تومان بوده است و به دلایل بالا بودن هزینه زندگی در شهرها خط فقر در مناطق شهری همواره بالاتر از مناطق روستایی بوده است.
سیاستهای کاهش فقر
گزارش توسعه جهانی سال 1990 که رشد گسترده استفاده از نیروی کار فراوان در کشورهای در حال توسعه را توصیه می کند باعث می شود جریان «کاهش فقر» با سرعت عملی گردد بررسی سیاستها موجب ارائه پیشنهادهایی به سیاستگزاران می شود جهت کاهش فقرا این سیاستها و راهبردها برای تمامی کشورها یکسان نیست و باید همراه با بررسی طرح اجمالی فقر این سیاستها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
این سیاستها عبارتند از:
1-صورت مسائل سیاسی:
اطلاعات اقتصادی مورد توجه بانک جهانی (ایفاد) در زمینه کاهش فقر در این موار است که فقرا را توانا می کرد جهت پاسخگویی به فرصتهایی برای بهبود زندگیشان و امکان استفاده از نیروی کار را برای آنان فراهم کند که در این زمینه مسائل مهم عبارتند از:
اثرات سیاستهای اقتصادی کلان بر بیکاری، توزیع درآمد بین خانوارهای شهری و روستایی و بین بخشهای تجاری و غیر تجاری و … در کل سیاستهایی که در این زمینه باید مورد بررسی قرار گیرد عبارتند از:
الف- سیاستهای تأثیرگذاری بر رشد اقتصادی و تقاضای نیروی کار شامل:
سیاستهای تشویقی و انگیزشی (سوبسید- مالیاتهای غیر مستقیم- کنترل قیمت ها و …)
- سیاستهای قانونی (مقررات بازار کار- قوانین حداقل دستمزد)
- سیاستهای کلان اقتصادی
ب: سیاستهای تأثیرگذاری بر انباشت و پایایی داراییها شاکل:
-سیاستهای سرمایه انسانی (برخورداری فقرا از آموزش- سلامت- بهداشت- خدمات)
سیاستهای حاکم بر سرمایه مالی، زمین و محیط