مجلس خبرگان
فهرست:
اهمیت انتخابات مجلس خبرگان
نقش خبرگان رهبری در تقویت رهبری چگونه است؟
آیا مجلس خبرگان نماد انتخابی بودن رهبر و تضمینکننده بقاء شرایط عالی رهبری است؟
آیا مجلس خبرگان تداوم رهبری را استحکام میبخشد؟
بقیه شروط رهبری به چه شکل است؟
مهمترین دستاوردهای مجلس خبرگان
وظایف اصلی مجلس خبرگان چیست؟
آیا انتخابات مجلس خبرگان محتوایی است؟
آشنایی با مجلس خبرگان رهبری
شرایط نمایندگان مجلس خبرگان
درصد مشارکت مردم
اهمیت انتخابات مجلس خبرگان
حضور فراگیر مردم در انتخابات خبرگان رهبری، شبهه عدم مشروعیت نظام را از بین میبرد.در پیش بودن انتخابات مجلس خبرگان رهبری در آبانماه امسال و نظر به جایگاه و اهمیت این مجلس در تعیین رهبر، ما را برانداشت تا گفتگویی با آیتالله هاشم هاشمزاده هریسی نماینده مجلس خبرگان رهبری پیرامون این مسئله مهم و سرنوشتساز داشته باشیم که ماحصل آن به شرح زیر است:
نقش خبرگان رهبری در تقویت رهبری چگونه است؟
مجلس خبرگان رهبری در تقویت رهبر و مقام ولایت نقش بسیار موثری دارد. یکی از راههای تقویت رهبری توسط مجلس خبرگان این است که مقام ولایت و حاکمیت فقیه از نظر شرعی، عقلی و مصالح جامعه برای مردم تبیین میکند، همین عامل باعث تقویت رهبری و مقام رهبری در سطح جامعه است. در همین راستا مجلس خبرگان رهبری یک مجله به نام "حکومت اسلامی" منتشر کرده است که این مجله در بسیاری از سالها مجله برگزیده سال شناخته شده است. دبیرخانه مجلس خبرگان نیز تاکنون 23 جلد کتاب در خصوص اندیشههای ولایت و تبیین آن منتشر کرده است که این کتابها کتابهای تحقیقی و بسیار جالب هستند و مردم عادی نیز میتوانند از این کتابها استفاده کنند. از راههای دیگر تقویت رهبری توسط مجلس خبرگان حضور 86 مجتهد جامعالشرایط شناخته شده کشور در این مجلس است که همگی علمای بزرگی هستد. نمایندگان مجلس خبرگان انسانهای وارسته، با علم، با فضیلت و اهل حل و عقد در این مجلس حضور دارند و به مسایل جامعه نظر دارند، آنها مسایل و مشکلات را میبینند و شناسایی میکنند و نظر مصلحتی و مشورتی را به مقام معظم رهبری برسانند و به رهبری اطلاعرسانی کنند و رهبری را تقویت کنند. حضور نمایندگان مجتهد در مجلس خبرگان نیز عامل مهمی در تقویت رهبری است. راه دیگر تقویت رهبری از سوی مجلس خبرگان این است که طبق ماده دوم آییننامه داخلی مجلس خبرگان، خبرگان سوگند یاد میکنند که مقام ولایت را از آسیبپذیریها حراست کنند. یعنی هر کاری و پیشامدی و موضعگیری که شاید موجب تضعیف رهبری باشد را شناسایی کنند و مقام معظم رهبری را از گزند این آسیبها مصون بدارند. راه دیگر تقویت رهبری توسط مجلس خبرگان این است، طبق اصل 111 قانون اساسی مجلس خبرگان موظف و مکلف است که بر تداوم شرایط رهبری نظارت کند. یعنی طبق قانون اساسی رهبر باید 11 شرط مهم را دارا باشد هم حدوثا و هم بقاء، یعنی شرایط تا آخر در رهبر محفوظ بشود. این تشخیص اصل وجود و بقای آن در هر دو مرحله حدوث و بقاء بر عهده مجلس خبرگان است. وقتی مجلس خبرگان که نمایندگان مردم است بر این موضوع نظارت میکند که این شرایط در رهبر وجود دارد و محفوظ است و هیچ کدام آسیب ندیده است. این امر نظارت نمایندگان مجلس نهایت تقویت رهبری است که به مردم امید میبخشد که نمایندگان ما بر مسائل نظارت دادند و بر مصالح تأکید میکند. راه دیگر تقویت رهبری از سوی مجلس خبرگان این است معنای مجلس خبرگان نماد انتخابی بودن رهبر است، یعنی مردم بواسطه این که خبرگان را انتخاب میکنند و خبرگان نیز رهبر را انتخاب در انتخاب رهبر دخیل هستند.
آیا مجلس خبرگان نماد انتخابی بودن رهبر و تضمینکننده بقاء شرایط عالی رهبری است؟
بله، پیام خبرگان به مردم و دنیا این است که رهبر انتخاب مردم است و شرایطش نیز از طریق یک مرجع عالی نظارت و تضمین میشود. وقتی رهبری انتخاب شد و وجود شرایط هم نظارت و تضمین شد، این رهبر مشروعیت و مقبولیت بیشتری پیدا میکند و طبیعتا قویتر خواهد بود.
آیا مجلس خبرگان تداوم رهبری را استحکام میبخشد؟
یکی از راههای تقویت رهبری توسط مجلس خبرگان رهبری این است که تداوم رهبری را استحکام می بخشد، تضمین و بیمه میکند و به مردم امید میدهد بدین شکل که مردم احساس میکنند یک مرجع عالی وجود دارد و خدای ناکرده اگر حادثهای پیش آید در زودترین و سریعترین فرصت میتوانند رهبری را انتخاب کنند که رهبری منقطع نشود و ادامه پیدا کند. البته این یک نوع آمادگی برای روز مبادا است که با وجود خبرگان دوستان امیدوار میشوند و دشمنان جمهوری اسلامی دیگر امیدوار نخواهند بود، چرا که مرجعی عالی وجود دارد که در هر حادثهای آمادگی قبلی و کاملی دارند که به فوریت مشکل را حل کنند. وقتی رهبری بوسیله خبرگان بلا انقطاع میشود و استمرار و استحکام پیدا میکند و لحظهای منقطع نمیشود به ملت امید میدهد اینجا نقش خبرگان به خوبی برای مردم روشن میشود و این بزرگترین راه تقویت ولایت و رهبری در جامعه است، بلکه بالاتر از ان حفظ کننده مقام معظم رهبری و صیانتکننده از رهبر است. به همین جهت در زمان حضرت امام (ره) که مطرح شده بود مجلس خبرگان را انتخاب و تأسیس کنند. برخی از علاقمندان حضرت امام (ره) از روی خیرخواهی میگفتند که با وجود امام (ره) نیازی به مجلس خبرگان نیست مجلس خبرگان رهبری را تضعیف میکند. اما حضرت امام (ره) با این صحبت با تندی برخورد کردند و فرمودند: نه تنها خبرگان تضعیفکننده رهبری نیست بلکه تقویتکننده آن است.
چرا باید نامزدهای مجلس خبرگان فقیه جامعالشرایط باشند؟ چرا از تخصصهای دیگر استفاده نمیشود؟
این سوال به دو سوال برمیگردد و آن اینکه آیا در خبرگان فقیه بودن و مجتهد بودن اعضا و نمایندگان خبرگان ضرورت دارد و یا ضرورت ندارد و وجود دیگران هم آنجا ضرورت دارد یا ندارد، ضرورت فقها و ضرورت متخصصین دیگر چیست؟ پاسخ این سوال این است، وجود خبرگان فقیه در خبرگان هم از نظر علمی، تخصصی، شرعی و قانون اساسی ضرورت دارد. علتش نیز این است که رهبری که تعیین میشود، مجلس خبرگان باید شرایط آن را احراز کرده و به مردم معرفی کند. از این رو رهبر طبق قانون اساسی باید 11 شرط مهم را واجد باشد. مهمترین شرایط رهبری که ما در همه شرایط است، فقاهت و عدالت است. منظور از عدالت، عدالت فقهی و شرعی است. پس بنابراین فقاهت و عدالت یک بحث فقهی است و باید کارشناسان فقه آن را تشخیص بدهند. در مجلس خبرگان رهبری از نظر علمی و فقهی و شرعی و طبق قانون اساسی فقها باید حضور داشه باشند تا این شرط فکری را احراز کنند.
بقیه شروط رهبری به چه شکل است؟
8 شرط دیگر رهبری آنقدر پیچیده نیست. شرایط عام مثل مدیریت، شجاعت، تدبیر، این موارد شرایط عامی است. از آنجا که خود فقها اهل سیاست و مدیریت هستند آن شرایط دیگر را میتوانند تشخیص بدهند. پس وجود فقها هم ضرورت دارد و هم کفایت میکند. دو شرط فقاهت و عدالت در تخصص فقهاست. بقیه شروط نیز برای آنها قابل تشخیص درک و احراز است. سوال دیگری که وجود دارد این است آیا با وجود خبرگان فقیه که وجود آنها ضرورت دارد آیا تخصصهای دیگر وجود داشته باشد اشکال شرعی، فقهی و قانون اساسی دارد یا نه؟
بعضیها میگویند اگر تخصصهای دیگر وجود نداشته باشد مجلس خبرگان اعتبار لازم را ندارد و باید تخصصهای دیگر وجود داشته باشد، عدهای دیگر نیز میگویند اگر تخصصهای دیگر وجود داشته باشد آسمان به زمین فرود میآید و خلاف قانون اساسی شده است یا خدای ناکرده از طرف دشمن مطرح شده است. به نظر من هر دو نظریه افراط و تفریط است. نظر معتدل معقول علمی شرعی و عاری از افراط و تفریط این است که در مجلس خبرگان حضور فقها ضرورت علمی و شرعی و قانونی دارد، حضور فقها از تخصصهای دیگر کفایت میکند. چرا که شرایط دیگر را فقها میتوانند تشخیص بدهند ولی با این وجود اگر در جمع فقها یک یا چند نفر متخصص هم وجود داشته باشد برخلاف شرع و نه قانون اساسی است و نه آسمان به زمین فرود میآید. متخصصین اگر به صورت نظاممند، قانونمند، فیلترمند و کنترلشده وجود داشته باشند هیچ اشکال شرعی و قانون اساسی برای آن وجود ندارد. برای اینکه آن چیزی که در قانون اساسی استفاده شده حضور فقها در خبرگان است. اینکه به قدر کافی فقها در خبرگان وجود داشته باشند که بتوانند عدالت و فقاهت را تشخیص بدهند را قانون اساسی اثبات میکند اما وجود چند تخصص دیگر را نفی نمیکند.
به نظر شما انتخاب تخصصهای دیگر اشکال شرعی و قانونی ندارد؟
اگر صلاح دانستند در کنار فقها چند نفر از متخصصین دیگر وجود داشته باشند هیچ اشکال شرعی و قانون اساسی ندارد، اما اگر صلاح ندانستند در کنار فقها از تخصصهای دیگر استفاده نشد آنوقت همان خبرگان فقیه کفایت میکند، چرا برای اینکه دو شرط تخصصی آنها (فقاهت و عدالت) در تخصص آنهاست و بقیه شرایط را آنها میتوانند بفهمند بشناسند و تشخیص بدهند.
مهمترین دستاوردهای مجلس خبرگان
مهمترین دستاوردهای مجلس خبرگان تا الان چه بوده است؟ اگر بخواهیم دستاوردهای خبرگان را بررسی کنیم میتوان دستاوردهای زیادی را برای آن تعریف کرد. اما من به دو دستاورد مجلس خبرگان که برای ما ملموس و مهم است کفایت میکنم. مجلس خبرگان کارهای تحقیقاتی بسیار عمیق، عظیم و آزاد منشانهای انجام میدهد و داده است. نمونه آن انتشار 38 شماره مجله حکومت اسلامی و 23 جلد کتاب تحقیقاتی است که در اختیار مردم و محققین و مراکز علمی و تحقیقاتی قرار دارد. این کار دستاورد مهم علمی است. اما دستاورد مهم مجلس خبرگان رهبری، تعیین مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی است. مجلس خبرگان این کار را در موقعیتی انجام داد که همه دوستان و طرفداران نظام از آن روز حادثه که پیش آمد (رحلت امام) ترسناک و نگران بودند و دشمن به ان روز امید بسته بود. اما بوسیله خبرگان در کمترین مدت ترسها و نگرانیهای دوستان نظام برطرف شد و به امیدواری تبدیل گردید و نظام پابرجا و تقویت شد. یادم هست در آن روزها من در یکی از مقالاتم نوشتم که دشمنان آن روز را روز "امیدهای برباد رفته" نام نهادند. دستاورد بزرگ مجلس خبرگان که ما الان داریم آن را لمس میکنیم این بود که در حساسترین و خطرناکترین موقعیت و در سریعترین زمان بهترین و شایستهترین را انتخاب کردند و مشکل نظام را به آسانی حل کردند و تلخیهای آن روز را به شیرینی مبدل ساختند. مجلس خبرگان بیش از این میتواند دستاورد داشته باشد. یعنی ما از مجلس خبرگان دستاوردهای بیش از این انتظار داریم، دستاوردهای خبرگان در حد عظمت خودش نیست. مجلس خبرگان عالیترین نهاد کشوری بعد از رهبری است که تعیینکننده رهبر است. نمایندگان مجلس خبرگان بسیاری از مشکلات کلان کشور را میتوانند شناسایی کنند و با رهبری در میان بگذارند و در حل آن به رهبر کمک کنند و آثار این دستاورد از مردم همانطور که در انتخاب رهبر دیدند در آینده نیز لمس کنند و احساس کنند.
وظایف اصلی مجلس خبرگان چیست؟
وظایف زیادی را برای مجلس خبرگان می شود تعریف کرد از جمله وظایف اصلی، جنبی، وظایف مربوط به شخصیت حقیقی خبرگان و به شخصیت حقوقی نمایندگان مجلس خبرگان است. در میان این وظایف مجلس خبرگان دو وظیفه مهم و محوری است. یکی شناسایی، تعیین و معرفی رهبر در روز مبادا، بر این اساس مجلس خبرگان پیوسته باید افرادی که شایستگی رهبری میتوانند داشته باشند و شرایط رهبری را دارا باشند را شناسایی و اولویتبندی کند و برای روز مبادا اسامی آنها را نگهداری کند و در روز مبادا مطرح و بررسی و بهترین و شایستهترین آنها را در جمع شناسایی، تعیین و معرفی کند. این یک امری نیست که بتوان در یک روز مبادان آن را انجام داد، این کار را مجلس خبرگان باید در طول دوره 8 ساله خودش به طور مستمر بررسی و شناسایی کند. وظیفه مهم دیگر مجلس خبرگان این است که رهبری که تعیین و انتخاب شده 10 الی 11 شرط را هم حدوثا و هم بقاء دارا باشد که این شرایط تا آخر محفوظ بماند. از این رو خبرگان باید ناظر بقای این شرایط باشد، بقای شرایط هم یک امر درونی نیست که در عملکردها، گفتارها، رفتارها، موضعگیریها و در نحوه ارائه و رهبری کشور خودش را نشان میدهد.
مجلس خبرگان باید با چشم باز وضعیت و نحوه اداره کشور را ببیند و از آن طریق به بقای شرایط پی ببرد تا خدای ناکرده به مخدوش شدن یکی از شرایط پی ببرد. بر اساس آن در ابقای رهبری، تأیید رهبری تصمیم بگیرد و این کار، کار بسیار کلان و مستمر است که اگر مجلس خبرگان پیوسته برای آن کار کند باز کم میآورد که این کار وظیفه دوم خبرگان است. پس مهمترین وظیفه خبرگان طبق قانون اساسی در این دو وظیفه خلاصه میشود که وظایف مادر است. اولین وظیفه در اصل 107 قانون اساسی و دومین وظیفه در اصل 111 قانون اساسی آمده است.