خدا یکتاست که جزء او خدایی نیست، زنده و پاینده اسست ، و هرگز او را کسالت خواب نگیرد تا چه رسد که به خواب رود، اوست مالک هر چه در آسمانهاست و آنچه در زمین است، تو را این جرئت است که در پیشگاه او به شفاعت بر خیزد مگر به فرمان، دانش او محیط است و به آنچه پیش نظر خلق آمده و آنچه خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه ای از علم او را احاطه نتواند کرد مگر به آنچه او خواهد، قلمرو و علمش از آسمانها و زمین فراتر و نگهداری زمین و آسمان بر او آسان و بی زحمت است، چه او دانای بزرگوار و توانای با عظمت است.
کاردین به اجبار نیست، راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گرید. پس هر کس از راه کفر و سرکشی برگردد و بر ایمان و پرستش خدا گراید ،به رشته محکم و استواری دست زده است که هرگز نخواهد گشت و خداوند به هر چه خلق گویند و کنند شنوا و دالناست. خدا یار اهل ایمان است، آنان را از تاریکی های جهان بیرون آرد و به عالم روشنایی برد و آنان که راه کفر گزیده اند، یار آن ها شیطان و دید راهزن است، آن ها را از جهان روشنایی به تاریکی های گمراهی افکند، این گروه اهل دوزخ و در آن مخلوط خواهند بود. (معنای آیه الکرسی)
گفته های درباره ی آیه الکرسی :
آیه الکرسی ما را از خطرات حفظ و به ما عزت نفس می دهد و به ما آرامش می بخشد و ما و اهل خانه رامحافظت می کند.
آیه الکرسی از برتری و بهترین آیات در قرآن است که کسی نیست که بگوید من روزی با خواندن آیه الکرسی خوبی و خوشی آن را ندیم.
در آن زمان ها پیامبر به مردم سفارش خواندن آیه الکرسی را می کرد و ما هم امروز ، سفارش خواندن آیه الکرسی را می کنیم و آیه الکرسی در درون خود از یگانگی خداوند گفته است که خداوند چقدر مهربان است و به همه ی انسان ها عنایت می فرماید.
آیه الکرسی یکی از بهترین آیات قرآن! در اهمیت و فضیلت این آیه همین بست که از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که از ابی بن کعب سوال کرد و فرمود: کدام آیه برترین آیه کتاب الله است؟ عرض کرد اللهُ لا ِاللهَ اِلا هُوَ الحی القیومُ پیامبر دست بر سینه او او زد و فرمود: دانش بر تو گوارا باد سوگند به کسی که جان محمد در دست دوست این آیه دارای در زبان و دولب است که در یایه عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گویند . در حدیث دیگری از امام باقر آمده است: «هر کس آیه الکرسی را یکبار بخوانئ خداوند هزار اثر ناخوشایند از امور نا خوشایند دنیا» مدهتنتتتتتتت
یه الکرسی ما را از و هزار امر نا خوشایند از آخرت را از او بر طرف می کند که آسانترین نا خوشایند دنیا، فقر، آسانترین نا خوشایند آخرت عذاب قبر است. تفسیر: ابتدا از ذات اقدس الهی و مساله توحید و اسماء حسنی و صفات شروع می کند می فرماید: «خداوند هیچ معبودی جز او نیت الله» نام مخصوص خداوند و به معنی ذاتی است که جامع همه صفات کیهان و جهان است . سپس می افزاید: «خداوندی که زنده و قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر عالم ، قائم به او هستند الحی القوم، بدیهی است که حیات در خداوند حیات حقیقی است که چرا که حیاتش عین ذات و مجموعه علم و قدرت اوست نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت که حیات آنها عارضی است. لذا سپس از مدتی می میرند.اما در خداوند چنین نیست چنانکه در آیه 58 سوره فرقان می خوانیم توکل به ذات زنده ای کن که هرگز نمی میرد. سپس در ادامه آیه می افزاید: هیچ گاه خواب کسب سنگین او را فرا نمیگیرد. سنه خوابی است که به چشم عارض می شوند اما وقتی عمیق تر شد به قلب عارض شد در نوم گفته می شود .این جمله اشره به این حقیقت است که فبض و لطف تدبیر خداوند دائمی است و لحظه ای قطع نمی گردد . سپس به مالکیت مطلقه خداوند اشاره کرده می فرماید: «برای اوست آنچه در آسمان ها و زمین است.
(لَهُ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الأَرضِ.)
و این پنجمین وصف از اوصاف الهی است که در این آیه آمده ، زیرا قبل از آن اشاره به توحید وحی و قیوم بودن، و عدم غلبه خواب بر ذات پاک او شده است. نا گفته پیداست توجه به این صفت که همه چیز مال خداست اثر تربیتی مهمی در انسانها وارد زیرا هنگامی که بدانند آنچه داررند، از خودشان نیست و چند روزی به عنوان عاریت یا امانت به دست آنها سپرد شده است این عقیده بطور مسلم انسان را از تجاوز به حقوق دیگران و استثمار و استعمار و احتکار و حرص و بخل و طمع بار می دارد. در ششمین توصیف می فرماید.
«کیست که در نزد او جز به فرمانش شفاعت کند» «مَنّ ذَاالّذی یَشفَعُ عِندهُ اِلّا بِاِذِنِهِ»
در واقع با یک استفهام افکاری می گوید هیچ کس بدون فرمان خدا نمی تواند در پیشگاه او شفاعت کند. درباره «شفاعت» در ذیل آیه 48 سوره بقره بحث کردیم. در هفتمین توصیف می فرماید: «آنچه را پیش روی آنها و بندگان، و پشت سر آنها ست می داند و از گذشته و آینده آنان آگاه است. (یَعلَمُ ما بَینَ اَیدیِهم وَ ما خَلفَهُم) . . به این ترتیب بهینه زمان و مکان ، همه در پیشگاه علم او روشن است پس هر کار – حتی شفاعت – باید به اذن او باشد در هشتمین توصیف، می فرماید: آنها جز به مقداری که او بخواهد احاطه به علم او ندارند.» و تنها بخش کوچکی از علوم را که مصلحت دانسته در اختیار دیگران گذارده.
(و لا یبطون بشَیءٍ مِن عِلمِهِ اِلّا بِما شاءَ)
و به این ترتیب علم و دانش محدود دیگران پرتوی از علم بی پایان اوست. از جمله فوق (نکته دیگر نیز استفاده می شود: نخست این که هیچ کس از خود علمی ندارد و تمام علوم و دانشهای بشری از ناحیه خدا است.
دیگر اینکه خداوند ممکن است بعضی از علوم پنهان و اسرار غیب را در اختیار کسان که می خواهد قرار دهد. در نهمین و دهمین توصیف می فرماید: «کرسی (حکومت) او آسمانها و زمین را در بر گرفته و حفظ و نگهداری آسمان و زمین برای او گران نیست.» (وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّمواتِ و الاَرضَ و لا تَؤدُهُ حِفظهما)
به این ترتیب حکومت و قدرت پروردگار همه ی آسمانها و زمین را فرا گرفته و کرسب علم و دانش او به همه ی این عوام احاطه دارد و چیزی از قلمرو حکومت نفوذ علم او بیرون نیست. حتی از پاره ای از روایات استفاده می شود که کرسی به مراتب از آسمانها و زمین وسیعتر است چنانکه از امام صادق (ص) نقل شده است که فرمود: آسمانها و زمین در برابر کرسی همچون حلقه ی انگشتری است در وسط یک بیابان و کرسی در برابر عرش همچون حلقه ای است در وسط یک بیابان.» البته هنوز علم و دانش بشر نتوانسته از این معنی برده بردارد.
و در یازدهمین و دوازدهمین توصیف می گوید و اوست بلند مقام و با عظمت » (وَ هُوَ العَلِیُّ العظیم)
و خداوندی که عظیم و بزرگ است و بی نهایت هیچ کاری برای او مشکل نیست و هیچ گاه از اداره و تدبیر جهان هستی خسته و ناتوان و غافل و بی خبر نمی گردد و علم او به همه احاطه دارد.
قابل توجه این که آیه الکرسی بر خلاف آنچه مشهور و معروف است همین یک آیه بیشتر نیست.
آیه ی 256 شان نزول مردی از اهل مدینه به نام ابوحصین و پرداخت برخی از بازرگانانی که به مدینه کالا وارد می کردند هنگام بر خود با این دو پسر آنان را به عقیده و آیین صحیح دعوت کردند آنجا هم تست تاثیر قرار گرفتند ابوحصین از این جریان سخت ناراحت شد و به پیامبر (ص) اطلاع داد و از حضرت خواست که آنان را به مذهب خود بازگرداند و سئوال کردآیا می تواند آنان را با اجبار به مذهب خویش آیه نازل شده این حقیقت را بیان داشت که در آیه این به مذهب اجبار و گرامی نیست. تفسیر : آیت الکرسی در واقع مجموعه ای از توحید و وصفات جمال و جلال و خدا بود آن اساس دین را تشکیل می دهد و چون در تمام مراحل با دلیل عقل قابل استدلال است و نیازی به اجبار و اکراه نیست در این آیه می فرماید در قبول دین هیچ اکرامی نیست زیرا راه درست از بی راها آشکار شده است.
را اکراه فدّ بین الرشد من الغی این آیه پاسخ داندان شکنی است و به آنها که تصور می کنند اسلام در بعضی از موارد جنبه تحمیلی و اجباری داشته و بازور و شمشیر و قدرت نظامی پیش رفته است پس به عنولن یک نتیجه گیری از جمله گذشته می افزاید پس کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد به دستگیره ی محکمی دست زده است که گستن برای آن وجود ندارد «ضمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقرا ستمسک بالعروه اثوثق الانفصام لما» و در پایان می فرماید خداوند شنوا و داناست و الله سمیع علیم» اشاره به این که مسئله کفر و ایمان چیزی نیست که با تظاهر انجام گیرد زیرا خداوند سخنان همه را اعم از آنچه آشکارا می گویند یا در جلسات خصوصی و نهانی همه را می شنود.