شاخصههای سیاسی - اجتماعی در توسعه
نیروی انسانی مورد توجه قرار گرفته است
اشاره:
نیروی انسانی، شاخصترین عامل در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری محسوب میشود. بشر در طول چندصد میلیون سالی که بر روی کره زمین زندگی میکند، توانسته است با کار و اندیشه خود، دنیای خود را بسازد و ابزار و امکانات رفاه اجتماعی و اقتصادی را برای خود فراهم آورد. خلاقیت و نبوغ انسان در کنار ایجاد فضای مساعد برای پرورش استعدادها سبب شده است که چهره زندگی به ویژه در سه قرن اخیر بر روی زمین تغییر کند و هر روز تحولات شگرفی را در عرصه دانش و فناوری شاهد هستیم.
اهمیت موضوع توسعه نیروی انسانی به عنوان اصلیترین شاخصه توسعه و تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سبب شده که نهتنها در سطوح ملی، بلکه در سطح بینالمللی، دولتها و سازمانهای غیردولتی به بررسی آن از جنبههای گوناگون بپردازند و با تجزیه و تحلیل شرایط موجود و تفاوت آن با شرایط آرمانی، پیوسته درصدد جستوجوی راههای مختلف برای پیشبرد اهداف (توسعه نیروی انسانی) برآیند.
کارشناسان از جنبههای گوناگون مسایل مربوط به توسعه نیروی انسانی را دنبال میکنند. اما در عرصه بینالمللی نیز سازمان ملل متحد همواره بحث توسعه انسانی را دنبال کرده تا بتواند جامعه جهانی را به نواقص موجود و یافتن راهکارهای مناسب دعوت نماید.
«گزارش ترازنامه توسعه انسانی 2002» که از سوی برنامه توسعه سازمان ملل تهیه و ارایه شده است، شاخصههای گوناگونی را در این زمینه مطرح میسازد. نظر به اهمیت این گزارش، خوانندگان محترم نشریه «بررسیهای بازرگانی» را به خواندن فرازهایی از آن که در مقاله حاضر آمده است، دعوت میکنیم.
گزارش توسعه انسانی 2002 که به تازگی از سوی برنامه توسعه سازمان ملل انتشار یافته و دربرگیرنده نکات درخور توجهی است، در دو بخش «پیشرفت جهانی» و «تفرق جهانی» تهیه شده و در زمینههای «مردمسالاری و مشارکت»، «عدالت اقتصادی»، «بهداشت و آموزش و پرورش» و «صلح و امنیت شخصی» میباشد.
با وجود آن که آمار و اطلاعات ارایه شده در این گزارش دربرگیرنده تمامی کشورهای جهان نیست، با این حال اطلاعات ارایه شده تا حدود زیادی قابل اعتماد میباشد.
در بخش اول گزارش که پیشرفت جهانی مدنظر قرار گرفته، در خصوص «مردمسالاری و مشارکت» گفته شده، از سال 1980 تاکنون، 81 کشور جهان گامهای مهمی در جهت «مردمسالاری» برداشتهاند و از بین آنها 33 کشور دولتهای غیرنظامی را جایگزین رژیمهای نظامی کردهاند. اکنون از میان نزدیک به 200 کشور جهان، 140 کشور انتخابات چندحزبی برگزار میکنند که از هر زمان دیگری بیشتر است.
در همین حال شمار سازمانهای غیردولتی بینالمللی در سال 2000 به 37 هزار سازمان یعنی 20 درصد بیش از رقم مربوط به سال 1990 رسید. بیش از 2150 سازمان غیردولتی با اداره اطلاعات عمومی سازمان ملل ارتباط برقرار کردهاند.
همچنین 125 کشور با 62 درصد جمعیت جهان، دارای مطبوعات آزاد یا نیمهآزاد هستند. در فاصله سالهای 96-1970 شمار روزنامهها در کشورهای در حال توسعه از 29 نسخه برای هر 1000 نفر به 60 نسخه رسید و تعداد تلویزیون (به عنوان رسانه همگانی) 16 برابر افزایش یافت.
در همین حال شمار کشورهایی که شش کنوانسیون و میثاق عمده در خصوص حقوق بشر را تصویب کردهاند، از سال 1990 تا سال 2002 به میزان درخور توجهی افزایش داشت. شمار تصویبکنندگان میثاق بینالمللی در خصوص حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی درباره حقوق مدنی و سیاسی از حدود 90 کشور به حدود 150 کشور افزایش یافت. در 10 کشور جهان بیش از 30 درصد نمایندگان مجالس قانونگذاری را زنان تشکیل میدهند.
همچنین در سالهای 2001-1996 شورای امنیت سازمان ملل فقط شاهد 10 رأی «وتو» بود، در حالی که شمار آرای «وتو» در سالهای
95-1946 به 243 مورد یا به طور متوسط 50 رأی «وتو» در هر دهه بود.
موضوع «مردمسالاری و مشارکت» در بخش تفرق جهانی این گزارش نیز به نکات منفی در خور توجه حول این موضوع اشاره میکند. در این بخش آمده است: از 81 دموکراسی جدید فقط 47 کشور به طور کامل نظام مردمسالاری دارند.
در کشورهای دیگر قراینی از انتقال به مردمسالاری مشاهده نمیشود و حتی کشورهایی به اقتدارگرایی یا منازعات داخلی برگشتهاند. فقط 82 کشور با 57 درصد مردم جهان به دموکراسی کامل دست یافتهاند.
در همین حال 51 کشور جهان هنوز کنوانسیون سازمان بینالمللی کار درباره آزادی تشکل را تصویب نکردهاند و 39 کشور نیز تاکنون از تصویب این کنوانسیون پیرامون حق چانهزنی جمعی، سرباز زدهاند.
هنوز هیچ سازمان بینالمللی به جایگاه مشورتی با شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل دست نیافته است. از میان 550 سازمان غیردولتی مرتبط با اداره اطلاعات عمومی سازمان ملل فقط 251 سازمان در کشورهای در حال توسعه مستقر هستند.
این گزارش میافزاید: 61 کشور با 38 درصد جمعیت جهان هنوز از داشتن مطبوعات آزاد محروم هستند.
در سال 2001 سی و هفت روزنامهنگار در حال انجام وظیفه به قتل رسیدند، 118 روزنامهنگار زندانی شدند و بیش از 600 روزنامهنگار یا سازمان خبری مورد حمله یا تهدید قرار گرفتند.
در همین حال 38 کشور جهان میثاق بینالمللی درباره حقوق مدنی و سیاسی را امضا یا تصویب نکردند و 41 کشور از اعضای میثاق بینالمللی در خصوص حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طفره رفتند.
در سطح جهان، فقط 14 درصد نمایندگان مجالس قانونگذاری «زن» هستند و در 10 کشور هیچ زنی در قوه مقننه حضور ندارند.
این گزارش تصریح میکند: سازمان جهانی تجارت (WTO) بر مبنای یک رأی برای هر عضو اداره میشود، اما اغلب تصمیمهای کلیدی را کشورهای نیرومند در جلسات «اتاق سبز» اتخاذ میکنند. همچنین مدیران اجرایی که نماینده کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه، ژاپن، عربستان سعودی و روسیه در بانک جهانی هستند، 46 درصد حق رأی در صندوق بینالمللی پول را نیز دراختیار دارند.
با توجه به آن که شاخص «مردمسالاری و مشارکت» به لحاظ ایجاد فضای مساعد برای توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حایز اهمیت است، تحولات آن در دو دهه گذشته به ویژه در زمینه ایجاد نظامهای مردمسالار، توسعه سازمانهای غیردولتی برای کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور به مردم و بخش غیردولتی، ایجاد فضای آزاد مطبوعاتی و نیز پذیرش میثاقهای بینالمللی برای رعایت حقوق بشر، پیشرفت درخور توجهی را نشان نمیدهد، به خصوص آن که فقط در یک پنجم کشورهای جهان نظام مردمسالاری استقرار یافته و کمتر از 40 درصد جمعیت جهان از مطبوعات آزاد برخوردارند و نیز یکچهارم کشورهای جهان کنوانسیونهای بینالمللی کار را امضا نکردهاند، گرچه شمار امضاکنندگان میثاق بینالمللی پیرامون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیز حقوق مدنی و سیاسی افزایش یافته است.
نقش زنان که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، در قوه مقننه کشورها بسیار ضعیف است. در گزارش توسعه انسانی 2002 در بخش پیشرفت جهانی در خصوص محور «عدالت اقتصادی» اطلاعات درخور توجهی به چشم میخورد.
نسبت جمعیت دچار فقر شدید در جهان از 29 درصد در سال 1990 به 23 درصد در سال 1999 کاهش یافته است. در طول دهه 1990 میلادی فقر شدید در کشورهای شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام به نصف کاهش یافت و در جنوب آسیا 7 درصد تقلیل پیدا کرد.
در این دهه متوسط رشد سالانه درآمد سرانه در شرق آسیا 7/5 درصد و در جنوب آسیا 3/3 درصد بود. در همین حال اشاره شده است که شمار استفادهکنندگان از شبکه جهانی اینترنت از 500 میلیون نفر در سال 2002 به یک میلیارد نفر در سال 2005 افزایش خواهد یافت.
در بخش «تفرق جهانی» در خصوص این مقوله آمده است، در دهه 1990 شمار مردم دچار فقر شدید در منطقه جنوب صحرای آفریقا از 242 میلیون نفر به 300 میلیون نفر افزایش یافت.
در همین حال متوسط درآمد سرانه در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی و جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی سابق سالانه 4/2 درصد تقلیل یافت. این کاهش برای منطقه جنوب صحرای آفریقا سالانه 3 درصد بود.
در گزارش تصریح شده که 20 کشور منطقه جنوب صحرای آفریقا در سال 2002 با بیش از نصف جمعیت منطقه فقیرتر از سال 1990 هستند و 23 کشور منطقه نیز نسبت به سال 1975 با فقر گستردهتری روبهرو شدهاند.
در همین حال 72 درصد شمار استفادهکنندگان از شبکه جهانی اینترنت در کشورهای پردرآمد عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) زندگی میکنند و 164 میلیون نفر از این استفادهکنندگان در ایالات متحده آمریکا ساکن هستند.
آنچه از این گزارش برمیآید، نشانگر کاهش نسبت جمعیت مواجه با فقر شدید در کشورهای جنوب و شرق آسیا و حوزه اقیانوس آرام و افزایش آن (به نسبت کل جمعیت) در کشورهای بلوک شرق سابق و جنوب صحرای آفریقا میباشد. فقر شدید و گسترش فقر در کشورهای منطقه جنوب صحرای آفریقا از نکات درخور توجهی است که جامعه جهانی را هشدار میدهد. این فقر شدید میتواند در رشد انواع بیماریهای واگیر و انتقال و سرایت آن به دیگر کشورها مؤثر باشد و از این رو جامعه جهانی را با تهدید مواجه میسازد.
استفاده از اینترنت به عنوان یک عامل در شاخصه عدالت اقتصادی مورد توجه سازمان ملل قرار گرفته، چرا که دسترسی به اینترنت از یک سو نشاندهنده پیشرفت در جامعه (از بعد زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی) و از سوی دیگر دستیابی به فرصتهای اقتصادی است. اما مشاهده میشود که بیش از دو سوم استفادهکنندگان از اینترنت در کشورهای پردرآمد ساکن هستند و دسترسی به اینترنت در کشورهای در حال توسعه و بهرهجویی از فرصتها به نسبت جمعیت بیشتر کشورهای یادشده در قیاس با کشورهای پردرآمد، کمتر است.
محور سوم گزارش، «بهداشت و آموزش و پرورش» است. در بخش پیشرفت جهانی در این زمینه آمده است: از سال 1980 تاکنون 800 میلیون نفر دسترسی بهتری به آب سالم پیدا کردهاند و 750 میلیون نفر از سطح بهداشت محیط بالاتری برخوردار شدهاند.
همچنین 57 کشور با نصف جمعیت جهان توانستهاند گرسنگی را به نصف تقلیل دهند یا در مسیر درستی برای رسیدن به این هدف تا سال 2015 قرار گرفتهاند.
در بعضی کشورهای درحال توسعه در مبارزه با آلودگی به ویروس ایدز پیشرفتهایی حاصل شده و برای مثال در اوگاندا میزان فراوانی این بیماری از 14 درصد در اوایل دهه 1990 به حدود 8 درصد تا پایان این دهه کاهش یافت.
نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال نیز در سالهای 2000-1970 از 96 به 56 در هر 1000 ولادت زنده کاهش پیدا کرد. همچنین ثبت دوره ابتدایی در سراسر جهان از 80 درصد در سال 1990 به 84 درصد در سال 1998 افزایش پیدا کرد. در همین حال 51 کشور با 41 درصد جمعیت جهان به آموزش ابتدایی همگانی دست یافتند و یا در شرف دستیابی به آن هستند.
در 90 کشور با بیش از 60 درصد جمعیت جهان برابری جنسیتی در آموزش ابتدایی تحصیل شده و بیش از 80 کشور این برابری را در سطح آموزش متوسطه نیز پیاده کردهاند.
در بخش «تفرق جهانی» در محور بهداشت و آموزش و پرورش به نکات منفی اشاره شده است، از جمله آن که نرخ مصونسازی کودکان در منطقه جنوب صحرای آفریقا به زیر 50 درصد تنزل یافته است.
در همین حال اشاره شده که با نرخ پیشرفت کنونی،رهایی جهان از گرسنگی 130 سال به طول میانجامد. در خصوص بیماری ایدز اشاره شده که تقریباً 22 میلیون نفر تا پایان سال 2000 بر اثر ابتلا به این بیماری مهلک، جان خود را از دست دادهاند. حدود 13 میلیون کودک،مادر یا والدین خود را از دست دادند و بیش از 40 میلیون نفر با ویروس ایدز زندگی میکردند که 90 درصد آنها در منطقه جنوب صحرای آفریقا ساکن بودند.
در سراسر جهان هر روز بیش از 30 هزار کودک بر اثر ابتلا به بیماریهای قابل پیشگیری از بین میروند. همچنین 100 میلیون زن بر اثر طفلکشی، غفلت و سقط جنین اختیاری جان خود را از دست دادند. هر سال 500 هزار زن بر اثر عوارض ناشی از بارداری و زایمان از بین میروند.
در سال 2002 میلادی هنوز 133 میلیون کودک لازمالتعلیم بیرون از مدرسه بودند که 97 درصدشان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. همچنین 60 درصد این کودکان دختر هستند. حتی در 93 کشور با 39 درصد جمعیت جهان اطلاعات لازم در خصوص ثبت نام دوره ابتدایی وجود ندارد. در همین حال از 854 میلیون بزرگسال بیسواد در جهان، 544 میلیون نفر «زن» هستند.
بررسی اطلاعات انتشار یافته در محور «بهداشت و آموزش و پرورش» نشان میدهد که موقعیت زنان و کودکان به ویژه در کشورهای در حال توسعه از این حیث نگران کننده است.
بیش از دوسوم بیسوادان بزرگسال را زنان تشکیل میدهند و تقریباً تمامی کودکان لازمالتعلیم بیرون از مدرسه در کشورهای در حال توسعه ساکن هستند و بیش از نیمی از آنها را دختران تشکیل میدهند. دسترسی زنان به آموزش بسیار کمتر از مردان است و این مشکل در کشورهای در حال توسعه به صورت حادی خود را نشان میدهد.
در زمینه بهداشت نیز وضع زنان و کودکان به ویژه در کشورهای در حال رشد خطرناک است و در منطقه جنوب صحرای آفریقا این وضع وخیمتر میباشد. اگرچه در مبارزه با بیماری ایدز در دهه گذشته پیشرفتهایی حاصل شده است، در بخش پیشرفت جهانی در زمینه صلح و امنیت شخصی آمده است. عملیات صلحبانی از 16 مورد در سالهای
89-1964 به 38 مورد در سالهای 2002-1990 افزایش یافته است.
تصویب تأسیس دیوان کیفری بینالمللی توسط 60 کشور در سال 2002 به ایجاد ساختار دایمی برای رسیدگی به جنایات علیه بشریت کمک کرده است. در همین حال در دهه 1990 شاهد کاهش قابل توجهی در زمینه تلفات ناشی از درگیری بین دولتها تا 220 هزار نفر بودهایم که تقریباً سه برابر میزان کاهش آن در دهه 1980 بود.