در گذشته به نظر می رسید که وظیفه آموزش و پرورش، تولید عده ای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما در قرن جدید آموزش و پرورش این مرحله را پشت سر گذاشته و دیگر این هدف برای آموزش و پرورش کافی نیست. امروزه به نظر می رسد، سر لوحه آموزش و پرورش آماده کردن دانش آموزان برای یک زندگی خلاقانه و انسانی است. در واقع آموزشی تفکر صحیح و نتیجه گیری درست برای حل مشکلات در آینده.
یک از مشکلاتی که در مدارس، جلوه بیشتری دارد، عدم آشنایی نظام آموزش و پرورش ما با اولویت های دانش آموزان است. با توجه به تغییرات موجود در جامعه، اولویت دانش آموزان در طیف زمان تغییر می کند. بعنوان مثال، اگر در گذشته آموزش بصورت مکتب خانه ای و با چوب و ترکه امکان پذیر بود، امروزه با تغییراتی که در دانش آموزان رخ داده است و دیگر این روش جوابگو نیست و برای پر کردن خلاء بین دانش آموز و معلمان باید به دنبال روشهای دیگری در آموزش باشیم.
شاید یکی از بزرگترین مشکلاتی که در دوره دبیرستان در آموزش دانش آموزان وجود دارد، عدم اظهار علاقه و نبود انگیزه کافی برای آموزش می باشد که در چند سال اخیر نمود و جلوه بیشتری پیدا کرده است. اعتقاد بر این است که یادگیری ارثی است و برای به تحرک درآوردن این ارث باید انگیزه وجود داشته باشد. از عواملی که در یادگیری تأثیر داند می توان به انتخاب اشاره کرد. شخص آنچه را که می خواهد یاد بگیرد انتخاب می کند.
شما نمی توانید او را به اجبار وادار به یادگیری کنید باید شرایطی فراهم کنید تا فرد به یادگیری مصمم شود. عامل دوم خانواده است. ما ظاهراً در کلاس با تعدادی کودک که از نظر سن و سال و فیزیک بدنی شبیه هم هستند سر و کار داریم، اما هر کودک دنیایی درونی و ویژه دارد. که این دنیا در خانواده او شکل گرفته است.
اگر معلم در کلاس بتواند چشم و گوش دانش آموز را در اختیار بگیرد، به راحتی می تواند محتوای مدنظر خود را آموزش دهد.
عامل سوم، رفتار معلم در کلاس است، تن صدا، حالات صورت، ارتباطات انسانی و دوست داشتن دانش آموز می تواند در یادگیری او نقش اساسی داشته باشد.
در این اقدام پژوهی سعی شده است تا عوامل مؤثر بر یادگیری و چگونگی علاقه مند ردن دانش آموزان به یادگیری درش شیمی مورد بررسی قرار گیرد.
بیان مسأله و توصیف وضع موجود :
اینجانب دبیر شیمی دبیرستانهای شهرستانی ابهر با 14 سال سابقه تدریس در پایه های اول و دوم و سوم دبیرستان می باشم که در سال تحصیلی 89 – 88 در دبیرستان شبانه روزی 15 خرداد شریف آباد شهرستان ابهر مشغول به تدریس در پایه های اول، دوم تجربی و سوم و پیش دانشگاهی تجربی هستم. اکثر دانش آموزان این دبیرستان روستایی بوده و بصورت شبانه روزی از روز شنبه تا روز چهارشنبه دو صدمه حضور دارند و تعداد کمی از آنها از شریف آباد هستند. بنابراین حدود 60% از والدین، کم سواد می باشند و حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند. پس از گذشت حدود 2 ماه از سال تحصیلی متوجه شدم دانش آموزان پایه های مختلف، علاقه ای به درس شیمی از خود نشان نمی دهند به عبارت دیگر در کلاس شیمی، بسیار خموده و ساکت بوده و دروس مختلف شیمی را فقط از روی اجبار و برای گرفتن نمره قبولی مطالعه می کنند و اطلاعات آنها در جد کتب درسی می باشد. به عبارت دیگر متوجه عدم شادابی و نشاط در کلاس و عدم علاقه برای مطالعه درس شیمی در کلاس شدم. گاهی حتی دانش آموزان خواستار عدم ادامه درس و پایان کلاس قبل از موعد مقرر می شدند.
گردآوری شواهد 1 ) تجزیه و تحلیل داده ها :
برای گردآوری شواهد علاوه بر روش مشاهده و ثبت رفتار دانش آموزان، از روش مصاحبه و نیز بررسی نمرات کلاسی دانش آموزان استفاده کردم.
در مشاهدات خود متوجه کم حوصلگی و شاداب نبودن دانش آموزان در کلاس شدم. با مصاحبه ای که با 10 نفر از دانش آموزان از پایه های مختلف تحصیلی انجام دادم متوجه شدم که 7 نفر از آنها به درس شیمی علاقه ای ندارند که علت آن را اغلب مشکل بودن درس، غیر ملموس بودن درس و تکرار مطالب سالهای گذشته ذکر کردند. و نیز اظهار می کردند که ما کاربرد دروس آموخته شده را در زندگی خود نمی دانیم.
مسأله را با مدیر و مشاور مدرسه در میان گذاشتم. به کمک مشاور محترم مدرسه به 29 نفر دانش آموز دوره پیش دانشگاهی دبیرستان، پرسشنامه ای مبنی بر شغل در رشته تحصیلی مورد علاقه خود در آینده دادیم که فقط 5 نفر از آنها یعنی کمتر از 20 درصد علاقمندی خود را برای ادامه تحصیل در رشته شیمی ابراز کرده بودند.
با بررسی نمرات ماهانه دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم متوجه شدم در پایه اول 65% از دانش آموزان، در پایه ی دوم 30 درصد و در پایه ی سوم 20% از دانش آموزان در درس شیمی نمره ی زیر 15 گرفته اند که نشان از ضعف دانش آموزان در آموختن درس شیمی می باشد.
از آنجائیکه دانش آموزان ین مدرسه اغلب روستایی بوده و دسترسی کافی به منابع اطلاعاتی مانند انواع شبکه های تلویزیونی، روزنامه ها، مجلات، اینترنت و ... ندارند لذا شناخت آنها از رشته های مختلف تحصیلی و کاربرد علوم مختلف در جامعه بسیار محدود می باشد لذا طبیعی است که انگیزه کافی برای ادامه تحصیل در رشته خاصی ندارند. به عبارت دیگر اغلب آنها امکان ادامه تحصیل تا سطوح بالا را پیدا نخواهند کرد و لذا انگیزه ای برای درس خواندن و کسب نمرات خوب از خود نشان نمی دهند. بنابراین می توان با تغییر نگرش آنها و ایجاد انگیزه و علاقه توجه آنها را به یادگیری بیشتر جلب نمود.
از آنجائیکه علم شیمی، یک علم تجربی است و با تجربه و آزمایش بدست می آید لذا طبیعی است تدریس آن مانند علوم انسانی، ممکن نخواهد بود. شاید نحوه تدریس ناصحیح و ملموس نبودن مطالب مورد تدریس باعث بی علاقگی دانش آموزان به این علم شده باشد.
راه حل پیشنهادی :
با بررسی نتایج بدست آمده از شواهد متوجه شدم عدم علاقه و انگیزه باعث افت تحصیلی دانش آموزان در درس شیمی می باشد لذا تصمیم گرفتم با کمک مدیر، مشاور و همکاران دیگر روشهایی برای ایجاد انگیزه و علاقه در دانش آموزان بکار گیرم بنابراین مسأله را با مسؤلان مدرسه و همکاران در میان گذاشتم و از مشاوره با آنان و نیز مطالعه کتب مربوط به راه حلهای زیر رسیدم :
1 ) تغییر در روش تدریس خودم : سعی کردم روش تدریس خود را از روش سخنرانی محض به روشی همراه با آزمایش و کارهای عملی و روش گروهی تغییر دهم. به این ترتیب از دانش آموزان هر کلاس خواستم تا به چهار گروه با شماره های 1 و 2 و 3 4 تقسیم شوند و هر گروه برای خود یک سه گروه انتخاب کند تا در پایان هر ماه میانگین نمرات گروههای مختلف با هم مقایسه شود و گروهی که پیشرفت داشته مورد تشویق دفتر دبیرستان قرار گیرد.
این کار باعث شد تا دانش آموزان هر گروه تلاش کردند تا همه افراد گروه نمرات خوبی بگیرند و میانگین نمرات گروه خود را افزایش دهند.
2 ) تجهیز آزمایشگاه شیمی مدرسه و خرید مواد و وسایل مورد نیاز : با موافقت مدیر مدرسه کمدهای آزمایشگاهی شیمی را از زیرپله به مکان مناسبی انتقال دادیم و از عده ای از دانش آموزان برای مرتب کردن و ثبت مواد و وسایل موجود کمک گرفتم سپس مواد و وسایل کمبود و موردنیاز را لیست کرده و بکمک مدیر دبیرستان آنها را تهیه کردیم در حین تدریس سعی کردم از وسایل آزمایشگاهی در کلاس استفاده کنم.
مثلاً وقتی در مورد کشش سطحی آب صحبت می کردم از گرد زغال و ظرف آب و مایع ظرفشویی برای نشان دادن کشش سطحی آب استفاده کردم و نیز برای پایه دوم از مدلهای مولکولی برای نشان دادن شکل مولکولها استفاده کردم و برای جذابیت بیشتر آزمایشهایی از قبیل کوه آتشفشان و غیره را در کلاس به اجرا گذاشتم.
همچنین از دانش آموزان خواستم تا با مواد و وسایل بسیار ساده آزمایشهای ساده ای در منزل انجام دهند.
3 ) استفاده از CD های آموزشی : برای هر پایه ای CD آموزش شیمی مخصوص در سایت دبیرستان موجود بود که با همکاری مدیر، از این CD ها در سایت استفاده کردم.
4 ) استفاده از امکانات آزمایشگاه مرکزی : برای علاقمند کردن دانش آموزان سال سوم تجربی بازدیدی از آزمایشگاه شیمی مرکزی واقع در پژوهشسرا ترتیب دادیم و در آنجا بکمک متصدی محترم، آزمایشهایی که در مدرسه امکان انجام آنها وجود نداشت در آنجا انجام دادیم.
5 ) انجام بازدید علمی از دانشگاه پیام نور مرکز ابهر : برای آشنایی بیشتر دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی با رشته های دانشگاهی مرتبط با شیمی و نیز اتحاد انگیزه برای ادامه تحصیل در این رشته، بکمک مدیر و مشاور محترم مدرسه، ترتیب یک بازدید علمی از آزمایشگاههای شیمی دانشگاه پیام نور مرکز ابهر را دادیم که در آنجا ضمن مشاهده دانشجویان مشغول به کار، استاد کرمی و استاد بهرامی توضیحاتی در زمینه این رشته تحصیلی در دانشگاه و کاربردهای آن در جامعه برای دانش آموزان دادند.
گردآوری شواهد :
1 ) پس از حدود 6 ماه که راه حلهای پیشنهادی خود را در مدرسه به کار بردم به بررسی نمرات ماهانه و کلاسی دانش آموزان در درس شیمی پرداختم و متوجه شدم در پایه اول 80% دانش آموزان، در پایه دوم 92% دانش آموزان و در پایه سوم 95% دانش آموزان نمراتی بالای 15 دریافت کرده اند و نیز با مصاحبه ای که با دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی داشتم متوجه شدم حدود 40% از آنها علاقمند به ادامه تحصیل در رشته شیمی می باشند.
2 ) دانش آموزان سال دوم، داوطلبانه جدولهای تناوبی بزرگی برای نصب در کلاس درس تهیه کرده بودند.
3 ) هنگام تدریس مطالب جدید، در درس مشارکت کرده و از تجارب مرتبط با درس خود استفاده می کردند.
4 ) مشارکت دانش آموزان در انجام آزمایشهای ساده کلاسی بیشتر شده و اظهار تمایل می کردند تا برخی از آزمایشهای ساده را انجام دهند.
5 ) سؤالاتی خارج از درس در مورد شیمی و کاربردهای علمی شیمی در کلاس مطرح می کردند.