هنر معماری سیستم ها
هنر معماری :
ساختار توازن و جریان :
ویژگی هایی در مورد هر طراحی خوب وجود دارد که به نحوی درست به نظر می رسند. ما برای مثال با هواپیما و کشتی که در درست باشند، آشنا هستیم. پس در مورد سیستم هاست. سیستم خوش طراحی شده 3 ویژگی را نشان می دهد : ساختار، توازن و جریان. این بحث اساساً در مورد شناخت جوهره و ذات این 3 کلمه است. اول، ساختار.
هنرهای معماری فراگیر :
هنر معماری واژۀ پرکاربردی است که برای بسیاری افراد چیزهای بسیاری را به طور ضمنی بیان می کند. دیدگاه Bronowski (برونووسکی 1973) را در نظر بگیرید :
عقیدۀ کشف ترتیب زیر بنایی در موضوع عقیدۀ اصلی انسان برای کشف طبیعت است. هنر معماری چیزها ساختاری در زیر سطح را آشکار می کند، دانه ای پنهان که، وقتی که لخت گذاشته می شود، امکان پیدا می کند گیری های طبیعی جداگانه ای بگیرد و بعد آنها را به گیری جدیدی کنار هم بچیند. برای من این مرحله ای در عروج و تعالی انسان که در آن علم تئوری پردازی شروع می شود. و در روش ادراک فرد از اجتماعات خودش به اندازه ای که در ادراک اش از طبیعت هست فطری است.
ما انسان ها در خانواده ها متصل هستیم، خانواده ها در گروههای خویشاوندی، گروههای خویشاوندی در خاندان ها، خاندان ها در قبایل یا تبارها، و این قبایل در کشورها. و این مفهوم از سلسله مراتب، از هرمی که در آن لایه ای بر روی لایه ای تحمیل می شود، از میان تمام راههایی که در طبیعت می نگریم ادامه می یابد.
دیدگاه توازن، در سطحی متفاوت، توسط ادوارد رابستین (1989)، رئیس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه استانفورد، بیان می شود :
چگونه طبیعت میلیاردها کهکشان،ۀ میلیون میلیون ستاره – و همین طور زمین انبوه و مملو از زندگی – را دربرگرفته و قالب گیری می کند؟ بینش های جدید در مورد نحوۀ عمل طبیعت از پیشرفتهای مشابه در علم فیزیک ذره ای و در بیولوژی مولکولی پدید می آید، پیشرفتهایی که برسی پروسه های بیولوژیکی و فیزیکی بنیادی را در کنار به کنار هم میسر می کنند. دیدگاه برجسته بینی حاصل منطق متحدکنندۀ قبلاً پنهان در طبیعت را آشکار می کند؛ نمونه اش برای ساختار را.
آنچه طبیعت در اصل انجام می دهد، کنار هم چیدن هاست. بر همان الگوی اعمال برنامه ریزی شده در هر مرحله از کنار هم چینی در امتداد مسیر اتکا دارد. ادامۀ توالیهای چینش رگه های تحول هستند. تحول بیولوژیکی نتیجۀ انتخاب طبیعی است که روی تغییرات و و تغییر پذیری های رندوم اجرا می شود. تحول فیزیکی پروسۀ مشابهی با ساختمان است : زنجیره ای از تجمع های شانس که از آنها ساختارهای جدیدی پدید می آیند. این که آیا این اشیاء بقا می یابند یا محو می شوند بستگی به محیط شان دارد.
... تحول فیزیکی و تحول بیولوژیکی هر دو با نزولی معمول، انتخاب طبیعت و بیان احتمالی – و ظاهراً اجتناب ناپذیر – از تقارن را توصیف می کنند.
دید من از ساختار و توازن به عنوان ضرورت های نر معماری خوب و معتبر هر دو دیدگاه Rubenstein , Bronowski را شامل می شود. ولی اول، هنر معماری در مفهوم بصری چیست؟ ( 1 . 7)
در 1 . 7 در سمت چپ مجموعه ای از موجودات است. هیچ بر هم وابستگی ای وجود ندارد. هیچ هنر معماری ای موجود نیست. در سمت راست، همان موجودات در الگوهایی متصل شده اند که دو ویژگی را آشکار می کند : دسته هایی از موجودات، و بر هم وابستگی و درون وابستگی هر دسته را. هنر معماری وجود دارد. هنر معماری در مقدماتی ترین اش که گروه بندی و ارتباط است. برای اثرهای تصنعی، گروه بندی و ارتباط هدف مند و با مقصود است، جایی که با مقصود شامل زیبایی شناسی می شود. موجودات، در این سطح از تعریف، می توانند قطعات، فعالیت ها، افراد یا حتی ایده ها باشند. هنر معماری می تواند شامل موجودات ناهمگن باشد، مادامی که گروه بندی با مقصود بتواند رخ دهد.
پیوستن و جفت شدن :
موجودات زمانی به هم می پیوندند که پروسه ها، وجوه اشتراک، پیوند ارتباطی، ویژگی های فیزیکی و غیره مشترک داشته باشند. موجوداتی که به لحاظ کارکردی پیوند دارند کاندیداهای گروه بندی فیزیکی در جهت کاستن پیچیدگی سطح مشترک سیستم هدف هستند. 2 . 7 و 3 . 7 مجموعه هایی از نمونه ها را به نمایش درمی آورند تا ایده های پیوستن و جفت شدن را شرح ادهند ایده هایی که توسط مهندسان نرم افزاری باز شناخته می شوند ولی در توسعه و پیشرفت هنر معماری معانی وسیعتری دارند. در سمت چپ مجموعه ای از نمونه های کاملاً بر هم وابسته وجود دارد که وابستگی دو طرفۀ کاملاً بهم پیچیده ای را حکایت می کند. پیوستن مفهومی درون گروهی است. ( 2 .7).
در سمت راست، همان مجموعه نمونه ها - سیستم های فرعی یا قطعات- فقط تا حدودی بر هم وابسته اند یا از نظر کارکردی حصار شل و ولی دارند.
جفت شدگی دیدگاه بین گروهی را بیان می کند، در حالی که نشان می دهد چه تعداد مجموعه با یکدیگر رابطه می توانند داشته باشند. طبق 3 . 7، مجموعه ها می توانند تنگاتنگ جفت شوند یا به صورت شان مثل درها جفت شوند. ایده آل های طراحی در ذهن مجسم می شوند : سیستم باید قسمت بندی شود تا پیوند کارکردی را برانگیزد، و جفت شدگی کارکردی را کاهش دهد. در عمل، این اهداف به ندرت درک می شوند. هر چند، می توانیم بگوییم :
جزء بندی فعالیت مهمی در طراحی سیستم است.
هدف جزء بندی است برای :
+ به حداکثر رساندن پیوند
به حداقل رساندن جفت شدگی
مجموعه نمونه های پیوند خورده به لحاظ کارکردی کاندیدهای تراکم و گردآمدگی هستند.
تراکم به طور ذهنی مرزها را بیان می کند.
جفت شدگی اتصال در طول مرزها بیان می کند.
+ سطوح مشترک
+ موافقت نامه برای بیان پیوستگی
+ جریانی – از اطلاعات و گاهی مواقع ماده و ذات.
پیوند و جفت شدگی با هم هنر معماری را توسعه می دهند. ( 3 . 7)
جفت شدگی درجه ای از تأثیر متقابل یا تعامل میان موجودات در گروههای مختلف است، و عموماً برای کاستن جفت شدگی (از این نوع) و همین طور کاهش پیچیدگی سطح مشترک و زیر ساخت ارتباطات مطلوب تلقی می شود. این مفاهیم را می توان در نرم افزار، سخت افزار، و در سطوح بالاتر سلسله مراتبی هنر معماری، شامل گروه بندی انسان ها به سازمان ها به کار برد.
های 5 . 7 و 5 . 7 نمودار را نشان می دهند که با TRMی را برت لانو وابسته است، ولی چیزی که حالا در سراسر جهان استفاده می شود. نمودار ماتریکس وقوع است که مت از N ردیف و N ستون است – یعنی مربعهای N مربعی. موجودات در قطر اصلی ثبت می شوند و وجوه مشترک بیان شان مربعهای دیگر ماتریس را اشغال می کند. بنما به عرف، تمام بازوها و خروجی های یک موجود در ردیفی هستند که آن موجود و ذات قرار دارد، در حالی که تمام ورودی های یک موجود در ستوان هایی قرار دارند که آن موجود را دربردارد. هر مربع (غیر از آنهایی که موجودات اشغال کرده اند) در توافق و تطابق با خروجی از، ورودی به، دو موجودیت قرار دارد؛ پس رابطۀ تک طرفه میان آن موجودات را به تصویر می کشد.
4 . 7 ) نمودار نوعی با الگوهای وجه مشترک :
5 . 7 نمودار گروه بندی شده. ماتریکس نشان می دهد H , G , F از نظر کارکردی محصور باشند چون تمام وجوه مشترک وابسته شان، که با «O» نشان داده می شود، پر می شوند. D گره یا پیوند سیستم است چون با و از هر موجود دیگری در نمودار سطوح مشترک دارد؛ D کانایدایی برای توجه خاص است، چون از دست دادن اش سیستم را به دو قسمت تقسیم می کند. A گرۀ منبع است چون دیگر موجودات را تأمین می کند.
لانو مشاهده کرد که رابطه ها، یا سطوح مشترک در زبان حرفه ای نرم افزار، هنگامی الگوهایی را می دهند که روی نمودار ترسیم شوند. این الگوهای سطح مشترک شاید در ابتدا بارز و روشن نباشد، ولی اگر موجودات دوباره به صورت منظمی چیده شوند ظاهر می شوند، و می توانند پیوستگی، جفت شدگی و ویژگی های دیگر را آشکار کنند. این تکنیکی قدرتمند است، که زمانی بسیار بسیار قوی تر می شود که با سرعت کامپیونر جفت شود، چون تعدادی جایگشت N!/2 (N فاکتوریل تقسیم بر 2) از موجودات وجود دارند که، برای ماتریکسی بزرگ می توانند فوقالعاده سنگین و وزن باشند. تکنیک خا برای توصیف الگوهای گروه بندی شدۀ مختلف که روی نمودار برای شناسایی وجوه مشترک مفقود و اصلاح چنین هدف شدگی هایی، برای توسعۀ گروهها با خصوصیات متفاوت و بسیاری موارد دیگر می گیرند، توسعه یافته اند. این موضوع در ذیل به تفصیل شرح داده می شود :
بررسی نمودار دسته بندی شدۀ نشان می دهد که این قابل کاهش به نمودار ساده تر 6 . 7 است با این بازشناخت که موجودات با سطوح مشترک انباشتۀ دو طرفه به لحاظ کارکردی تنگاتنگ پیوستگی دارند و در نظر گرفتن به عنوان یک عمل کرد یا کارکرد کلان می تواند سودبخش باشد. این پروسۀ تراکم هم نهادی یا ترکیبی است، برعکس تجزیه که چیزها را قطعه بندی می کند.
6 . 7 ) نمودار . اولین مرحلۀ ترکیب :
در مرحلۀ اول ترکیب، H , G , F ترکیب می شوند و همین طور D , A که از نظر کارکرد پیوستگی دارند. این تنها مسیر ترکیب در این فقط نیست؛ توجه داشته باشید که F,E,D هم پیوند کارکردی تنگاتنگی را نشان می دهند. ترکیب شامل انتخاب است، همانطور که تحلیل شامل آن می باشد.
7 . 7 ) نمودار . مرحله ی دوم ترکیب :
مرحله ی دوم ترکیب، 7 . 7 ، Fy,E,Fx را ترکیب می کند، چون این ها حالا بلوک پیوستۀ کارکردی را تشکیل می دهند. حفظ سطح میانی، انسجام در سراسر پروسه دارای اهمیت است و تراکم سطح مشترک به عنوان بخشی از ترکیب اتفاق می افتد. در مقایسۀ نمودار نهایی با اصلی معلوم می شود که ساده سازی بسیار قابل توجهی رخ داده است. هیچ اطلاعاتی در پروسه مفقود نشده است، چون نمودارهای قبلی به عنوان مرجع عمل می کنند. این پروسۀ ترکیب در توسعۀ هنر معماری سیستم ها حیاتی است، و تکنیک دیگری در ذیل ارائه خواهد شد.