زباله های هسته ای
دستیابی ایران به فن آوری هسته ای ماه هاست در صدر اخبار دنیا قرار گرفته است. اما تاکنون کمتر کسی به موضوع زباله های هسته ای و به خطرات ناشی از آن توجه کرده است. موادی که در خاک ایران دفن می شوند و هیچ معلوم نیست چه تبعات و زیان هایی را در پی دارند.
آژانس بین المللی انرژی اتمی مدتی پیش در گزارش خود به شورای امنیت از دو منطقه، به عنوان محل دفن زباله های هسته ای ایران نام برد. یکی منطقه "آق اولر" در کوه های تالش و دیگری "سفید تپه" بین مسیر چابکسر به رامسر. این خبر به هیچ وجه توسط جمهوری اسلامی ایران تایید نشد.
اصولا موضوع تولید زبالههای هستهای از زمان کشف مواد رادیواکتیو مورد توجه قرار گرفت. ولی پس از کشف شکافت بود که دانشمندان به خطرات زباله ها پی بردند چرا که دریافتند کلیه راکتورهای شکافت هستهای ایزوتوپ های رادیواکتیو تولید میکنند. ایزوتوپ هایی که میزان تابش شان برای حیات جانداران خطرناک است، بنابراین مسئله جداسازی و انبار کردن و دفن ایمن آنها با زیاد شدن تعداد راکتورها و سطح انرژی آنها سال به سال، مباحث گستردهای را دربر گرفته است.
ایزوتوپ رادیواکتیو در زبالههای هسته ای
ایزوتوپ های رادیواکتیو در زبالههای مایع، معمولا از طریق بارندگی به صورت جامد در میآید و انبار میشود و اگر این زبالهها در زمین در گودال های بدون آستر، بدون آنکه در محفظههای خاص باشند، دفن شوند طی چند قرن بعد آب های زیرزمینی آنها را پراکنده خواهند کرد.
ترس از مواد رادیواکتیو دیگر برای جهانیان و دانشمندان هسته ای یک کابوس شده است. تجربه فاجعه هیروشیما و انفجار نیروگاه اتمی برق چرنوبیل نشان داد که حتی اگر یک گرم اورانیوم غنی شده به طبیعت و محیط زیست زندگی انسان وارد شود، چهار میلیون سال طول خواهد کشید تا وزن یک گرم اورانیوم و تشعشعات و آلودگی های سرطان زای ناشی از آن به حد نصف و یا به حد صفر برسد. هنوز کسان بسیاری هستند که در هیروشیما با مشکلات شیمیایی و آثار به جامانده از آن جنایت تاریخی دست و پنجه نرم می کنند؛ همانگونه که ساکنان دریای خزر بعد از گذشت 20 و اندی سال از حادثه چرنوبیل با مشکل آلودگی دریای خزر و انقراض بسیاری از ماهیان و عدم کوچ بسیاری از پرندگان نادر به سواحل دریای خزر و همچنین آلودگی بسیاری از محصولات سیفی در این مناطق روبه رو هستند.
راه های دفن زباله های هسته ای
اما چه راه حل هایی برای دفن زباله های هسته ای وجود دارد؟ تاکنون نه روش دفن زباله ها در چاه های عمیق قابل اعتماد بوده است و نه روش دفن زباله های پرتوزا در ورقه های یخی در قطب. روش دیگری که اینک در برخی از کشورهای اروپایی مورد استفاده قرار می گیرد قرار دادن زباله ها در یک مخزن زیرزمینی است که در یک توده سنگ مناسب حفر شده است. این توده سنگ باید یک سد نهایی در برابر مهاجرت زباله هسته ای از مخزن باشد، به نحوی که بتوان امکان ایجاد هرگونه شکاف در سیستم های نگهداری زباله را کاهش داد. پاکستانی ها نیز زباله های خود را در بستر اقیانوس می ریزند. روشی هم به هیچ وجه قابل اطمینان نیست و این ترس وجود دارد که رسوبات شکل گرفته در اعماق دریا موجب آزادی مواد رادیواکتیوی شود. روش های دیگر هم مانند دفن زباله های هسته ای در فضا به وسیله شلیک راکت های فضا پیما نیز تاکنون در مرحله بحث قرار گرفته، اما وارد مرحله آزمایش هم نشده است.
تا اینجا تجربه نشان داده که بهترین روش همان است که آمریکا، انگلیس و فرانسه انجام می دهند: یعنی دفن زباله های هسته ای در یک مخزن سنگی. به عبارتی ایجاد تونل در دل کوه ها به شرط آنکه محل نگهداری زباله ها به گونه ای باشد که به مدت 10 هزار سال از محیط زیست به دور باشد چون تا آن زمان مواد هسته ای در حالت خطرناک خود هستند.
اما مسئله اینجاست که هزینه دفن این زباله ها آنقدر زیاد است که هر کشوری قادر به پرداخت آن نیست.
کشور های صاحب انرژی هسته ای زباله های هسته ای خود را به دو منظور دفن می کنند: اولین منظور بازیافت بخشی از زباله های هسته ای است برای آنکه بتوان مجددا آنها را به عنوان مواد سوخت به کار برد. دومین منظور هم انبار کردن بخش دیگری از آن زباله ها در لایه های عمیق زیر زمینی به منظور کم اثر کردن بار رادیو اکتیوشان است.
حالت اول که خطرات بازیافت دوباره، مانند تصادفات در مواقع حمل و نقل به کارخانه های بازیافتی و باز تکثیر پلوتونیوم، بسیارخطرناک است، طرفدار ندارد. علاوه برآنکه هزینه های اضافی برای بازیافت هم چندان عاقلانه نیست. حالت دوم نیز به هزینه زیادی احتیاج دارد. هزینه ای که دکتر ژیلبرت اگرمونت، استاد دانشگاه آزاد بروکسل فقط برای زباله های رادیواکتبو ضعیف، آن را بین 16 تا 20 میلیارد یورو تخمین زده است. بودجه ای که برای زباله نیروهایی که به منظور غنی سازی اورانیوم ساخته شده، و زباله هایی که رادیواکتیو قوی تولید می کند، بسیار بیشتر است.
علاوه براین بودجه هزینه های جانبی یک مرکز اتمی را نیز باید در نظر گرفت. نیروگاه های اتمی عمر محدودی دارند و وقتی عمرشان به پایان رسید باید نابود شوند. آمار نشان می دهد نابودی فقط یک نیروگاه در ایالت ماساچوست آمریکا 450میلیون دلار خرج برداشته است. در ضمن باید توجه داشت که به علت آلوده بودن دیواره های ساختمان به مواد رادیواکتیو فقط آدم های مصنوعی قادر به انجام عمل نابودسازی هستند.
اما آیا ایران در این حد پیشرفتگی هست که زباله های هسته ای را خود به تنهایی و البته به روشی علمی نابود کند؟ امروزه مراکز محدودی در دنیا قادرند زباله های هسته ای را انبار کنند. مراکزی که چند ملیتی هستند و برمعادن اورانیوم دنیا نیز اعمال نظر دارند. حتی آلمان نیز قادر به چنین کاری نیست و دفن زباله های هسته ای اش به عهده فرانسه است. با این اوصاف دفن زباله های هسته ای اولا نیازمند دقت و توجه زیاد و به کار بردن روش ها و آزمایشات فراوانی است، و دیگر اینکه هزینه بسیار بالایی دارد که از عهده هرکشوری بر نمی آید.
حدود 5/4 میلیارد سال پیش منظومه شمسی آغاز شد. وقتی خورشید تشکیل شد برخورد گلوله برفی های اطراف آن، زمین را به وجود آورد. موادی که زباله هسته ای رادیواکتیو مهبانگ بود. همان ها که اکنون در سنگ های کره زمین نهان شده اند و انسان ها مشغول استخراج آنها هستند و دولتمردان سعی در استفاده از آنها به منظور های مختلف دارند. این مواد پرقدرت توسط انسان ها از زمین خارج می شوند؛ اما انسان ها هنوز نتوانسته اند موادی را که در حجم بالا موجب به وجود آمدن زمین شده است، به اعماق زمین بازگردانند. به همین علت خطرات زیادی کره زمین را تهدید می کند.
زباله های هسته ای، چالشی مداوم
در دوران طلایی عصر حاضر تغییرات بسیار شگرفی رخ می دهد. قرن حاضر قرن تغییرات ناگهانی و خیره کننده، اقتصادهای به هم پیوسته و افزایش فاصله میان شهروندان است. آرزوی رسیدن به جهان نرمال و دلخواه آنچنان هم دور از دسترس نیست. اما زمان آن رسیده است که تمامی محققان و منتقدان محیطی، اقتصادی و اجتماعی سؤالاتی را پیرامون مسیری که در حال طی کردن روزمره آن هستیم مطرح کنند.
دردوران طلایی عصر حاضر تغییرات بسیار شگرفی رخ می دهد. قرن حاضر قرن تغییرات ناگهانی و خیره کننده، اقتصادهای به هم پیوسته و افزایش فاصله میان شهروندان است. آرزوی رسیدن به جهان نرمال و دلخواه آنچنان هم دور از دسترس نیست. اما زمان آن رسیده است که تمامی محققان و منتقدان محیطی، اقتصادی و اجتماعی سؤالاتی را پیرامون مسیری که در حال طی کردن روزمره آن هستیم مطرح کنند. مسأله کنترل طولانی مدت زباله های هسته ای و بحث های پیرامون آن به خوبی منعکس کننده یکی از معماهای پیچیده قرن حاضر است. این مسأله علاوه بر تردیدهای فراوان از پیچیدگی های علمی بسیاری نیز برخوردار است. طرح این مسأله همواره با ایجاد ترس عدم امنیت و خلق دوگانگی در میان مردم همراه بوده است. به طور کلی این موضوع از آن دسته مسائلی است که به انعطاف بیشتر، انتقادپذیری و تقابل پویا میان علم و تکنولوژی با طبیعت نیازمند است. تمامی کشورهایی که به نوعی با تکنولوژی هسته ای و فرآورده های آن درگیر هستند تحقیقات گسترده ای را برای یافتن راهی مناسب جهت مهار و کنترل زباله های هسته ای تولیدی آغاز کرده اند. در حقیقت داستان نهفته در پشت این تحقیقات میزان پیشرفت صنایع هسته ای تا حدی است که امروزه دیگر کشورها به جای فکر کردن به مسائلی نظیر جنبه های اقتصادی، علمی و فنی انرژی هسته ای به فکر یافتن راهکاری جهت مهار زباله های این تکنولوژی نوین هستند. در طول یک دهه گذشته، بسیاری از برنامه های هسته ای به دلیل رأی مخالفان این تکنولوژی یا اعتراضات گسترده به حالت تعلیق موقت یا کامل درآمده اند. زمانی تصمیم گیری درخصوص زباله های هسته ای موضوعی محرمانه و تنها قابل بحث در مجامع دولتی بود اما امروزه این موضوع کاملاً و به صراحت در مجامع عمومی نیز مطرح می شود. در کانادا در حالی که تظاهرات خیابانی در اعتراض به فعالیت های هسته ای انجام نگرفت اما آنچه که اتفاق افتاد چندان بی شباهت به رخدادهای سایر نقاط نبود. در این کشور نیز مداخله کنندگان مشخص کردند که مسأله پذیرش عمومی انرژی هسته ای بر میزان مسائل امنیتی استفاده از این تکنولوژی نوین حائز اهمیت است. روند پیشرفت تکنولوژی هسته ای در کانادا: در اواخر دهه 1980، سازمان انرژی هسته ای کانادا(AECL) تحقیقات گسترده ای را درخصوص امکان دفن سوخت های هسته ای استفاده شده در صخره های آذرینی بخشی از زمین های بایر کانادا آغاز کرد. این طرح جهت برآورد نظرات مردم در اختیار عموم قرار گرفت. پس از 9 سال تحقیق و بررسی درخصوص ضریب ایمنی و مسائل فنی این طرح مؤسسه نتیجه گرفت که این طرح از لحاظ علمی قابل اجراست اما از لحاظ دیدگاه اجتماعی با مشکلات و مخالفت های فراوانی رو به رو است. دقیقاً مانند آنچه که بر سر سایر کشورها آمد زباله های هسته ای کانادا نیز به محل اولیه بازگشتند. سازمان مهار زباله های هسته ای در اواخر سال 2002 و به درخواست شرکت های انرژی هسته ای این کشور احداث شد. این شرکت ها در درخواستی قضایی خواهان تشکیل سازمانی جهت انجام تحقیقات و سرمایه گذاری درخصوص چگونگی مهار زباله های هسته ای در طولانی مدت شدند. یک مجمع مشاوره مستقل به عنوان حامی منافع عمومی بر این طرح نظارت می کرد. این شرکت ها همچنان خواهان اختصاص بودجه قابل توجهی به این طرح شدند تا از این طریق هر زمان که سازمان نوپا جهت انجام تحقیقات یا امور اجرایی به پول نیاز داشت مبلغ مورد نیاز حاضر باشد. حداقل سه سال صرف تحقیق و بررسی تمامی جوانب این طرح شد و در طول این سه سال این سازمان جدید با سه طرح متفاوت درخصوص چگونگی مهار زباله های هسته ای رو به رو شد. طرح اول شامل از بین بردن زباله های هسته ای در محفظی در عمق زمین بود. طرح دوم جاسازی این زباله ها در ایستگاه های مخصوص و طرح سوم شامل ذخیره سازی تمرکز یافته در زیر یا سطح زمین بود. جهت اجرای این طرح تمامی مسائل از قبیل میزان ریسک پروژه، هزینه و ضررها و فواید آن و همچنین تمامی طرح های اجرایی باید مورد توجه قرار می گرفت و علاوه بر این نظر مردم نیز در این خصوص پرسیده می شد. یک سؤال منطقی که در این جا باید پرسیده شود این است: چه چیز باعث منفک شدن این مسأله از مواردی مشابه در گذشته شده است؟ جواب این سؤال در نتیجه تحقیقات انجام شده درخصوص نقش ارزشمند و عمیق شهروندان کانادایی نهفته است. علاوه بر این، این طرح باید از فیلتر چند بعدی نظرسنجی عمومی نیز عبور می کرد. ایجاد توسعه پایدار در حقیقت مبنای این طرح است. هدف ما از ارائه طرح های متفاوت، انتخاب نهایی طرح کاملی است که با کمک کانادایی ها از لحاظ اجتماعی قابل قبول، از لحاظ فنی دارای بالاترین ضریب ایمنی و کیفیت و از لحاظ اقتصادی به صرفه و بی ضررترین طرح برای محیط زیست باشد. اساسی ترین مسائل در خصوص این طرح حضور فعال و فراگیر عموم مردم، بازبینی کلی و نه تنها تکنیکی طرح است. علاوه بر این تحقیقات باید در سه حوزه صورت بگیرد: یک اسکلت کلی تحقیقات، دوم مسأله سرمایه گذاری و در نهایت مراحل اجرایی کار. از گفت و گو تا تصمیم گیری: ما درحال حاضر در میانه راه سفر از نقطه صفر گفت و گو تا سرانجام تصمیم گیری هستیم. اولین سوال اساسی یعنی آینده مهار سوخت های هسته ای استفاده شده به خوبی مشکل را مشخص می کند. سؤالات اساسی دیگری نیز در یک گفت و گوی ساده با اعضای مؤسسه نظرسنجی کانادا به ذهن ما رسید. این افراد عقاید و نظریات کلیدی را که نقش بسیار زیادی در افزایش دانش ما داشت به ما آموختند. شرکت در کلاس هایی که در آن درخصوص تجربیات به دست آمده در گذشته صحبت می شد نیز کمک شایانی به یافتن درک صحیحی از اتفاقاتی که احتمالاً در آینده رخ خواهد داد کرد. کلاس هایی که در آن درخصوص ابعاد متفاوت این طرح بحث و بررسی می شد: ذکر فواید محیط زیستی طرح در کنار گفت و گو با نمایندگان بومی های منطقه و البته کارشناسان متخصص در امور فنی و علمی. این افراد صراحتاً درخصوص انتظارات، دغدغه ها و راه حل های احتمالی صحبت می کردند. البته ما در جریان این ملاقات ها و تبادل نظرها از تجربیات سایر کشورها نیز استفاده می کردیم. در این بین برخی اخلاق گرایان با ما درخصوص پیامدهای اخلاقی این طرح در روند پیشرفت آن صحبت می کردند. طرح ما سریعاً در حال پیشروی بود: دو نوع فعالیت مرتبط هم زمان با هم انجام می گرفت: برآورد کلی که تمامی کارهای انجام شده را مورد ارزیابی قرار می داد و یک سری تعهداتی که جهت رسیدن به آنها اقدامات اولیه را آزمایش کرده و بر تجزیه و تحلیل نظریه های داده شده می پرداختیم. این شیوه تکرارپذیر دریافت طرح های متفاوت و بروز نظریات جدید قطعاً تا پایان راه ادامه خواهد یافت. تیم ارزیابی شیوه جدید ارزیابی را ابداع کرد که در آن از هر کدام از شهروندان سؤالاتی درخصوص این طرح می شد. به عنوان مثال سؤالاتی درخصوص میزان ریسک طرح، هزینه ها و فواید و ضررهای اجتماعی آن و البته مسائل اقتصادی و اخلاقی مورد توجه هر کدام از پرسش شوندگان. برای بسیاری از سؤالات اخلاقی موجود در این طرح ارائه یک پاسخ ساده آسان نیست. ما چگونه می توانیم آرزوهای نسل فعلی را برآورده کنیم آن هم در شرایطی که تصمیم گیری های امروز ما بر زندگی آنها تأثیر مستقیم خواهد داشت. تا چه حد ما باید بر تکنولوژی های نوظهور تأکید کنیم؟ چه حکومت هایی می توانند باعث خلق اعتماد و اطمینان شوند؟ برای کشف راه حلی جهت مهار مناسب زباله های هسته ای پاسخ به تمامی این سؤال ها و سؤالات اساسی تر ضروری است. با وجود آن که از سال ها پیش تحقیقات درخصوص یافتن راهی جهت مهار زباله های هسته ای آغاز شده است اما هنوز نتوانسته ایم راه حل مناسبی بیابیم. یک دلیل این ناکامی عدم تفاهم بر سر ارزش های اجتماعی است که در جریان این طرح نباید به خطر بیفتد. دردنیای امروز شعار افکار عمومی در سرتاسر دنیا اخذ سیاست های مناسب در حوزه های مختلف نظیر انرژی، امنیت، بهداشت و محیط زیست است. طرح فوق جهت ابداع روشی برای مهار زباله های هسته ای در حقیقت عقد قراردادی میان علم و اجتماع است: قراردادی که به همان میزان که به ما کمک می کند تا از تکنولوژی نوین بهره ببریم تا حدی ارزش های کانادایی ها را نیز به خطر خواهد انداخت.