چرا انسان های اولیه به میمون ها شبیه تر بودند؟
دانشمندان معتقدند که انسان ها و میمون ها اجداد مشترکی داشتند. حدود 10 میلیون سال پیش، تعدادی از میمون ها درختان را به منظور قدم زدن در دشتهای باز ترک کردند. آنها کله های بزرگ داشتند. و از انگشتان خود برای برداشتن غذا استفاده می کردند. در حدود 4 میلیون سال پیش میمون شبیه انسان (میمون جنوبی) در آفریقا زندگی می کرد. این میمون جنوبی از چوب ها یا سنگ ها به عنوان ابزار به همان روش استفاده می کرد که شامپانزه ها از آنها استفاده می کردند.
میون جنوبی به طور عمودی راه می رفت، اندام های بلند داشت. و بدنش با مو پوشیده بود. اولین نوع انسان هموهبلیس[1] (آدم فنی و زبردست) بود، که در آفریقای شرقی 2میلیون سال پیش زندگی می کرد. در حدود 5/1 میلیون سال پیش، هموارکتس[2] (انسان راست قامت) ظاهر شد. و در حدود 500000 سال پیش هموارکتس نحوه روشن کردن آتش را یاد گرفت. آنها به یک شکلی از زبان با هم ارتباط برقرار می کردند، و با هم دیگر به جمع آوری گیاهان و شکار حیوانات برای غذایشان می پرداختند.
چرا عصر سنگ به این نام معروف است؟
عصرسنگ به این نامیده شد چرا که سنگ مهمترین ماده ای بود که توسط اولین سازندگان ابزار به کار گرفته شد.
تکنیک های صنایع سنگی مهارت های خیره کننده را نشان می دهد. تبرها و کاردک ها از ریگ ها ساخته شدند. سرنیزه ها از شاخ گوزن ها متشکل شدند. تبر دستی احتمالاً مهمترین ابزار اولیه عصر سنگ بود. مردم عصر سنگ با تیرکمان ها، نیزه ها و تبرهای ریگی به شکار می پرداختند. در چمن زارهای آمریکا، گروهی از شکارچیان باعث انقراض عظیمی از حیوانات چرایی مانند ستودن ها و گاومیش های عظیم الجثه شدند. عقل انسان، ابزار و کار گروهی باعث تقویت کمبود قدرت و سرعت مقایسه ای او شد.
چرا بومیان استرالیا به عصر رویا معتقد بودند؟
بومیان استرالیا احتمالاً از طریق خشکی به استرالیا می آیند. آنها با جمع آوری غذا و شکار آن زندگی می کردند. در طول ساحل آنها با تورها، دامهای سبدی و نیزه ها به ماهیگری می پرداختند. در بوته زار آنها از آتش به منظور راندن حیوانات به داخل دامها استفاده می کردن و سم هایی از برگها و ریشه های درختان برای بهوش و بدام انداختن ماهی در استخرها استفاده می کردند.
آنها لباس نمی پوشیدند و روغن حیوانات را روی بدنشان به منظور حفاظت از سرما می مالیدند. کولی های دوره گرد بومی به کف دست افراد نگاه می کردند و آینده آنها را پیشگویی می کردند. نقاشی های مربوط به انسان ها و حیوانات در محل های مربوط به اعتقاد بومیان استرالیا به عصر رویا یافت می شود. زمانی که فرض می شد ارواح جهان را خلق کرده اند[3].
چرا نقاشان غارها به نقاشی کردن آنها می پرداختند؟
هزاران سال پیش مردم عکس هایی از گاوها، اسب ها و گوزن ها را روی دیوارهای غارها می کشیدند. ما هرگز مطمئن نخواهیم بود که چرا آنها این کار را می کردند، شاید به این خاطر که طلسم کرده و شانس را در شکار آنها به همراه بیاورد. فرضیه دیگر این بود که شاید این جزئی از مذهب آنها باشد. هنرمندان غارها از رنگ های طبیعی استفاده می کردند که از قسمتهای رنگه زمین و از گیاهان به دست می آوردند. این رنگها اغلب هزاران سال از دید عموم مخفی بودند. مشاهده ی حیوانان نقاشی شده توسط نور روشن مشعل ها آنها را همانند روزهای نخستین کشیدن به گونه ای نشان می داد که این حیوانات واقعی به نظر می رسیدند.
چرا مردم بین النهرین سومری نامیده شدند؟
در حدود 7000 سال پیش، کشاورزان شروع به رفتن به منطقه بین رودهای دجله و فرات کردند. این زمین حاصلخیز بین النهرین نام داشت، که حالا آن سرزمین عراق نام داد. در جنوب بین النهرین بین زمینی بود که سومر نام داشت. سومری ها نسلی مبتکر بودند و به همین دلیل مشهور شدند. آنها شکلهای اولیه نوشتاری و ثبتی را توسعه دادند. سومری ها عکس هایی را روی سفال های نرم با نی نوک تیز می کشیدند عکس ها به صورت خطوط رو به پایین و از راست به چپ کشیده می شدند.
بعدها، آنها شروع به نوشتن در سطح لوح از چپ به راست کردند. نوک نی شکل سه گوش به خود گرفت. همچنین علایم و خطوطی که با نی می نوشتند سه گوش شد.
چرا اختراع چرخ به بین النهرینی ها تعلق دارد؟
سومری ها مخترعان بنیادی آگاری و گاو آهن نامیده شدند. آنها محصول زیادی از غلات را رشد دادند که از داد و ستد آنها کالاهای موردنیاز خود مانند چوب، سنگ با فلزات ساختمانی را به دست می آوردند. گاری های چرخ دار و مهارتهای آنها در نوشتن به آنها برای توسعه دادوستدهای با مناطق دور دست امکان پذیر می کرد.
اولین چرخ ها از چوب های محکم ساخته شدند که با قطعات عرضی چوب به یکدیگر متصل بودند.
آنها در ابتدا سنگین و زمخت بودند. سرانجام چرخ های سبکتر ساخته شدند، اینها پره های زیادی داشتند. گاو آهن های اولیه همچنین از چوب با تیغه ی برنزی ساخته می شدند[4].
چرا دولت های آتن و آسپارنا رقیب همدگیر بودند؟
آتن یک دولت پیشرفته با سرمایه و فرهنگ غنی بود.در میان آتنی ها فضانوردها، متفکران، نویسندگان و هنرمندان زیادی بودند. با این وجود در این جامعه برده های زیادی بود، حکمرانان قدرت داشتند و دولت آن اولین دموکراسیواقعی بود. آتن بهترین نیروی دریای را در کشور یونان در حالی که آسپارتا بهترین ارتش را داشت. اقتصاد اسپارتا، هماننند آتن، مبتنی برکارگران برده بود اما دموکراسی در اسپارتا وجود نداشت. به ورزش تشویق می شدند، و از دختران همانند پسران انتظار تناسب اندامی خوب و تنومند بود. اسپارتا همانند یک اردوگاه ارتش اداره می شد، در آن هر کسی باید از قوانین اطاعت می کرد.پسران در سنین هفت سالگی از خانه ها دور شده برای سربازی آموزش می دیدند.
چرا داد و ستد برای یونانی ها مهم بود؟
شهرها در کشور یونان مرکزی برای دولت، مذهب و تجارت به حساب می آمدند. در بازار فروش کالا کشاورزان محصولات تولیدی خود مانند پنیر، گندم، گوشت، تخم مرغ، پوست گوسفند و روغن زیتون را می فروختند. فروشندگان فَست فود در زمان ناهار میزهای مغازه های خود را با سوسیس و کیک های تاوه ای می آراستند. در کوچه های خاکی اطراف بازار فروش کالا کارگران با دفت تمام صنایع تولیدی خود را حمل می کردند. این صنایع شامل کفاشان، سفالگران، دباغان (کسی که پوست حیوانات را آماده می کند)، زره سازان، آهنگران و ساعت سازان می شدند. هر کجا که یونانی ها ساکن می شدند کشاورزی منکه به سه محصول مهم انگور، زیتون و حبوبات بودند. بیشتر مهاجران نزدیک دریا اقامت داشتند و ماهیگیران ماهی هایی تازه از آب گرفته را در بازارهای لب ساحل می فروختند.
چرا تاریخ ماسک آگاممنون پادشاه مایسانا نامعلوم است؟
مابسنی ها مردمانی جنگ طلب بودند که احتمالاً حدود 1900 سال پیش ازمیلاد در یونان زندگی می کردند. 1600 سال پیش از میلاد آنها در دریای اژه داد و ستد می کردند و بعد از سقوط دولت کرت آنها مهم ترین و قدرتمندترین مردم در منطقه شدند. حاکمان مایسنی ها در دژهایی زندگی می کردند که بالای کوههای مسلط بر شهرها و دیوارهای سنگی ضخیم حفاظت می شدند. شهر مایسنا قلب تمدن آنها بود. مردم از طریق دروازه شیر وارد شهر مایسن می شدند، یک دروازه ی سنگی بزرگ که از طریق آن یک راه مستقیم به کاخ سلطنتی منتهی می شد. گورهای اعضای خانواده ی حاکمان که با گنج و دارایی های شخصی برای زندگی پس از مرگ پر می شدند، نزدیک این دروازه در سال 1876 بعد از میلاد یافت شدند. شهرهای مایسانا به خاطر جنگ های بین ایالتی ضعیف شده و از بین رفتند. در طول کاوش گورها در مایسنا در اواخر دهه 1800، به اصطلاح نقاب آگاممنون پادشاه مایسنا کشف شد. منشاء این ماسک معلوم نیست چرا که بسیاری از شهر و تاریخ آنها از بین رفته اند، اما این اعتقاد وجود دارد که این ماسک به یک پادشاه اولیه مایسناها متعلق است[5].
چرا خدایان برای یونانی های باستان بسیار اهمیت داشتند؟
یونانی های باستان به خدایان متعددی عقیده داشتند. مهمترین آنها یک خانواده خارق العاده ای بودند که در کوله اُلمپ زندگی می کردند و مراقب جان و مال مردم بودند. خدایان مخصوصی از محصولات مراقبت می کردند؛ دیگران مراقب حیوانات وحشی، دریاها، جنگ و غیره بودند. رومی ها از این خدایان یونانی گرفته و نامهای لاتینی به آنها دادند. آنها معتقد بودند که خدایان می توانند در کارها، موجب موفقیت و یا شکست شوند. خدای خدایان زوالش بود که رومی ها آن را ژوپتیر می نامیدند. ماینوزی های جزیر کرت در دریای مدیترانه در پرستش های خود از رب النوع های متعددی مانند رب النوع مار بهره می بردند که خانه ها را حفظ می کرد.
چرا دوره ابر سنگ به این نام نامیده شدند؟
بیش از 5000 سال پیش اروپایی ها مقبره های سنگی تماشائی ساخته بودند. بسیاری از این ها هنوز به عنوان آثار باستانی آسرار آمیز یک جامعه با تمدن وجود دارند. این سنگ هایعظیم ابر سنگ ها نامیده می شوند (که معنی ادبی آنه «سنگهای بزرگ» است).
بعضی از آنها به تنهایی و بعضی ها به صورت گروهی یا دایره ای به کار رفته اند. بعضی از ابرسنگ ها مکان دفن یک حاکم مهم را نشان می دهند در حالی که بعضی ها به نظر می رسد که معانی مذهبی دارند. سنگ های واحد بزرگ (من هایرز) تکه سنگ قبر (دُلمس) وبقایای دایره های بزرگ سنگی و تیرگ های چوبی (هنگس) هنوز وجود دارند. استون هنج نمونه ای از بقایای دوره ابرسنگی می باشد.
چرا استون هنج ساخته شد؟
وقتی ما سعی می کنیم که در مورد هنرهای انسانهای اولیه مطالبی را یاد بگیریم. ما معمولاً مجبوریم برای به دست آوردن شواهد به جستجو ویا کندن زمین بپردازیم. اما موردی وجود دارد که همه ی شواهدش را در یک ساختار بزرگ بجا گذاشته است، و ما هنوز کشف نکردیم که آن چیست، و برای چه منظوری استفاده می شود و دقیقاً چه کسی آن را ساخت! این ساختار استون هنج بین دوره های بین 1800 و 1400 سال قبل از میلاد ساخته شد. در طول مرحله دوم ساخت و سازه سنگ های آبی از کوههای پرسلی در والز با یک شاهکار متحیرکننده سازمانی و حمل نقلی به این مکان آورده شدند. سنگهای محلی در مرحله سوم و تا ارتفاع 10 متری و به وزن 50 تن به این ساختار اضافه شدند. سازندگان استون هنج تنها ابزاز سنگی و برنزی برای کارکردن در دسترس داشتند. آنها هیچ ماشینی نداشتند. اما آنها کارهای حفاری عظیمی را انجام دادند. آنها روسای قبایل خود را با گنج ها و غذاها برای زندگی جهان بعد زیر برآمدگی های زمین دفن می کردند که آنها را پشته می نامیدند[6].
چرا بودیکا در خاطره ها ماندگار شد؟
بودیکا ملکه آیسنی بود، قبیله ای از سلتیها که در شرق انگلستان زندگی می کردند. شوهرش که حاکم بود با رومی ها کار می کرد. بعد از مرگ حاکم آیسن رومی ها سعی در به کنترل درآوردن آیسن کردند. بودیکا یک گروه شورشی را رهبری کرد که شهرهای کالچستر و لندن را به یغما بردند، تا اینکه ارتش رومی ها بر علیه او تاختند. روی ها آیسنی ها و متحدانش را شکست دادند. ملکه آیسن به خاطر جنگ کردن با ارابه مشهور شد، و رومی ها مجبور بودند که تاکتیک های ویژه ای برای مبارزه با این جنگاورهای سریع و تند و تیز را توسعه دهند. بودیکا با نوشیدن سم به خاطر اسیر نشدن به زندگی خود خاتمه داد.
چرا ما درباره فرهنگ سلتی اطلاعات کمی داریم؟
سلتیها از مرکز اروپا نقل مکان کردند اگرچه خاستگاه اولیه آنها نامشخص است. در حدود 500 سال قبل از میلاد، سلتیها شاید به خاطر فرار از جنگ با همسایگان آلمانی، شروع به مهاجرت به سمت غرب کردند. گروههای از مردم در آنجا اقامت گزیدند که اکنون به نام های اسپانیا، فرانسه، بریتانیا و ایرلند می باشند.سلیتها مردمانی جنگ طلب بودند و معمولاً ورد آنها به یک منطقه باعث جنگ و خونریزی می شد. سلتیها مردمانی هنرمند بودند. انها عاشق داستان ها و موسیقی بودند و جواهرات و کارهای فلزی زیبایی ساختند که با طرحهای انتزاعی و اشکال حیوانات تزئین شده بود.
سلتیها زبان نوشتاری نداشتند که افسانه های مربوط به خدایان و قرهمانان دوران خود را انتقال دهند.
اکثر اطلاعاتی که ما امروزه درباره سلتیها می دانیم از نوشته هایی است که دشمنان آنها مانند رومانی ها نوشته اند. سلتیها خودشان میراث گران بهایی از هنر و افسانه به جا گذاشتند و زبا ولز، برتون، کرینش، ایرلندی و بومی اسکاتلندی همه زبان های سلتی هستند.
چرا کانفیوسس در خاطره ها ماندگار شد؟
کانفیوسس فیلسوف چین باستان بود که اصول پزهبه کاری و مسئولیت را ترویج می داد. آموزس های در طول دوران زندگی اش تاثیر زیادی روی مردم نداشت. اما بعدها این آموزش ها قسمت اصلی افکار مذهبی و اخلاقی چینی ها شد.
کانفیوسیس احتمالاً بین سالهای 551 تا 479 قبل از میلادی و در زمان سلسله زهومی زیست. سلسله زهو با دوام ترین گروهی از حاکمان چینی بود که حکومت کشور را از 1122 تا 256 قبل از میلادی برعهده داشت. مکتب کانفیوسس احتمالاً مهمترین مکتب در حیات چین تا قبل از ظهور کمونیسم در قرن 20 بود. مکتب کانفیوسس شبیه یک مذهب است اما به جای پرستش خدایگان، مردم را به حکومت اصول اخلاقی راهنمایی می کرد. اگرچه کانفیوسس سالها پیش می زیست اما تاثیراتش در زندگی روزمره چنینی ها هنوز قوی تر و بیشتراست[7].
[1] . Homo habilis
[2] . Homo rectus
[3] . * ) چشم انداز : انسان های نئاندرتال اولین انسان هایی بودند که مرده های خود را دفن کردند. باستان شناسان شواهی از مراسم خاک سپاری انسان نئاندرتال را یافته اند. باقیمانده ابزارها و اجسادشان که در قبرهایشان یافته شده اند، نشان دهنده این است که مرده با دقت و احترام خاکسپاری می شدند.
* ) چشم انداز : مردم فهمیدند که چگونه آتش روشن کنند با استفاده از یک تکه چوبی که چوب آتش زنه نامیده می شد. چوب آتش زنه را سریعاً به قطعه چوب خشک نزدیک می کردند تا اینکه به اندازه کافی گرما برای روشن شدن اتش فراهم کند.
*) چشم انداز : وسایل بومرنگ که بومیان استرالیا در رقص های سحرآمیز خود استفاده می کردند حاوی نشانه های مرموز زینتی بودند. انها همچنین برای اهداف شکار و برای جنگ استفاده می شدند.
[4] . * ) چشم انداز : حیوانات پشمی عظیم الجثه که روی دیوارهای غارها نقاشی آنهارا کشیدند. علی رغم اینکه مهمترین منبع گوشت هستند پوست آنها لباس ها و پناهگاههای آنها را فراهم می آورد. عاج های حیوانات همچنین برای ساختن ابزارها و وسایل تزئینی خمیده می شدند.
* ) چشم انداز : خانه های پوشالی با استفاده از نی هایی ساخته شدند که از لجن زارهای اطراف رودهای دجله و فرات تهیه می شود.
سومرها همچنین قایق های باریک و بدون بادبان و پیکان از این نی ها ساختند.
* ) چشم انداز : چرخ اولین بار توسط سومری ها برای حمل و نقل سفال توسط سفال گران در حدود 3500 سال پیش از میلاد استفاه شد. حدود 300 سال بعد این ابتکار به صورت چشمگیر برای استفاده جدید، حمل و نقل، متناسب سازی شد.
[5] . * ) چشم انداز : قطعات شکسته شده سفالگری برای نامه نگاری در یونان استفاده می شدند. تکه های سفال مربوط به آن دوره امروزه با نوشته های مربوط به مشاغل که روی آنها نوشته شده اند یافت می شود.
* ) چشم انداز : بسیاری از اطلاعاتی که ما از نحوه زندگی یونان می دانیم از عکس هایی است که روی گلدانها نقاشی شده اند.
* ) چشم انداز : مردم مایسنا شکلی از نوشتن را ترتیب داده بودند که آن را در مشاغل و دولت به کار می بردند. آنها روی لوح های سفالی و احتمالاً همچنین با جوهر روی پاپیروس مانند مصری ها می نوشتند.
[6] . * ) چشم انداز : طبق افسانه، پادشاه مایسنا یک جانور نیمه انسان، نیمه گاو که مینوتوز نام داشت در کاخش در نوس نگهداری می کرد.
* ) چشم انداز : مقبره های سنگی، مقبره های تکه سنگ (مانند این دولمن) و دایره های سنگی و معبدها در سطح اروپا گسترده اند. بسباری از آنها در جزیره مالتا کشف شده اند.
* ) چشم انداز : سلتی ها در 1000 سال قبل از میلاد در بریتانیا شروع به استقرار کردند. آنها مردمانی ماهر و با توانایی بالایی در ساختن تزئینات آرایشی از برنز و آهن بودند.