مقدمه:
تصور براین است که یک سری از تخلفات بدحجابی به دلیل جهل به قوانین الهی است. جهل به چگونگی اجرای قانون حجاب و نحوه خلقت متفاوت زن و مرد، عامل مهمی است. دختران تا ازدواج نکرده اند، آسیبی را که ممکن است از مردان متوجهشان شود، باور ندارند. مرتب می گویند که ما قوی هستیم و قدرت داریم. اجازه نمی دهیم که کسی برایمان مشکل ایجاد کند و ... . اما دیده ایم که دختران وقتی آسیب می بینند، برای ابد خودشان را از تشکیل زندگی محروم می کنند و خود و اطرافیان شان را نمی بخشند.
بر عهده مربیان جامعه است که تفاوت دختر و پسر و خطرات ارتباط آنها را طوری آموزش بدهند که ضمن روشنفکری، ذهن بچه ها هم آسیب نبیند.
اگر پدر و مادر فرزندشان (دختر) را از رفتن به برخی محافل منع می کنند، باید خودشان وقت بیشتری را به آنان اختصاص بدهند. با آنها همراه شوند، خرید کنند، به تفریح و گردش سالم ببرند، همدل و یکدل شوند تا با ایجاد انس قلبی بین خود و فرزندانشان، آنان را به حریم عفاف نزدیک کرده و از دست اغیار مصون دارند.
حجاب از دیدگاه اسلام:
متأسفانه رسانه ما افراد بدحجاب و خاطی را به عنوان مهره های مثبت برای جامعه الگو می کنند. این دقیقاً کاری است که شیطان انجام می دهد، عمل بد را زیبا جلوه می دهد (مثلاً یک آدم موفق و ممتاز، بدحجاب، مرزنشناس، قانون شکن و ... است.). این الگوی دختران جوان می شود. مثلاً اگر جوانهای ما پشت صحنه ی زندگی این افراد را بدانند، هرگز به آنان تأسی نخواهند کرد. یادم می آید سرگذشت یک هنرپیشه خارجی را می خواندم که خودکشی کرده بود و در وصیت نامه اش نوشته بود از اینکه همه اعضای بدنم مورد جراحی زیبایی قرار گرفته، خسته شده ام و از ادامه زندگی بیزارم، پس به زندگی ام خاتمه می دهم. هیچگاه پشت صحنه را که چقدر این زن مورد سوء استفاده کارگردان و مردان دیگر قرار گرفته، به جامعه نشان نمی دهیم که او انسانی اسیر دست افراد هرزه بوده و هیچ اختیاری برای یک زندگی پاک و آزاد نداشته، در عوض مقداری پول دریافت می کرده.
در سوره غافر آیه 76 می فرماید: عده ای جاودانه در آتش جهنم می مانند، می دانید که عده ای در اثر سوختن در آتش برزخ پاک می شوند و در قیامت به بهشت می روند. اما در اینجا می فرماید: «ادخلوا ابواب جهنم خالدین فیها» از هفت در جهنم داخل شوید و برای ابد در آن بمانید.
- این انسانها چه گناهی انجام داده اند؟ که به چنین عذابی دچار می شوند؟
- می فرماید: «ذلکم بما کنتم. تفرحون فی الارض بغیرالحق و بما کنتم تمرحون» (شما آدمهایی بودید که در دنیا تفریح می کردید به غیر حق). اگر بپرسید مگر تفریح هم حق و ناحق دارد، در جوابش می گوییم که بله، تفریح حق باعث شکوفایی استعدادهای انسان و آرامش او می شود. ولی تفریح ناحق او را به تباهی و اتلاف عمر می کشاند و اگر انسان در تفریحاتش فقط شهوات را انتخاب کند، مورد محرومیت از لطف خدا قرار خواهد گرفت؛ زیرا انسان حق ندارد کمالاتش را خرج شهوت کند. نکته آیه این است که تفریح شما به غیر از حق بوده است. تفریح را اسلام بد نمی داند. مسلمان باید شبانه روزش را به چهار قسمت تقسیم کند[1]: کار، عبادت، تفریح و خواب. بعد هم می فرمایند اگر تفریح را حذف کنید، سه قسمت دیگر هم متلاشی می شود. اسلام دستور تفریح می دهد ولی اینکه بنشینیم یک فیلم شهوانی را که یک کارگردان صهیونیست ساخته تماشا کنیم که تیشه به ریشه فرهنگ اصیلمان می زند، خداوند می فرماید چون خودت تسلیم این برنامه شده ای، لایقی که تا ابد در جهنم بمانی.
- خداوند مهربان چطور یک فرد را تا ابد در جهنم نگه می دارد؟
- میدانید نفت و گاز چرا می سوزند؟ زیرا ذاتشان سوختنی است. انسان هم وقتی ذاتش سوختنی شد، در آتش جهنم خواهد سوخت و این از عدل خداوند است که هر چیزی را در جای خودش قرار می دهد.
در انتها اشاره می کنم که هیچ گناهی به اندازه اختلاط محرم و نامحرم و بها دادن به امیال و هواهای نفسانی انسان را عوض نمی کند. به حدی که او تبدیل به حیوان و یا حتی پست تر می شود. چنین انسانی راهی بجز جهنم دارد؟ دیگر او انسانی که باید روح الهی داشته باشد، نیست. با تربیت های شیطانی روحش به شیطان متمایل شده که ابلیس هم اهل آتش است.
«و قال الشیطان لا یقضی الامر[2] ...» یعنی وقتی روز قیامت برپا می شود و انسانها را پس از حشر و نشر به پای میزان و ترازوی اعمال برده و آنجا محاسبه می شوند و دسته بندی شده و عاقبت آنها مشخص می شود، عده ای مستقیماً به ملاقات خداوند عزّوجل مشرف می شوند (السابقون...) و عده ای به بهشت جاویدان رهسپار می گردند (اصحاب یمین...) و عده ای برای ابد در آتش جاودانه زندگی خواهند کرد. اکنون این گروه مورد خطاب ابلیس قرار گرفته به آنها می گوید: «چه شد به اینجا آمدید؟ خداوند به شما وعده حق داد و من هم وعده دادم. من خلاف وعده عمل کردم و شما مرا استجابت کردید.» خیلی جالب است که قرآن می فرماید: «که ابلیس می گوید مرا ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. من بر شما سلطه ای نداشتم، فقط وسوسه تان کردم. در پایان هم اظهار می دارد که من از شما انسانهای مشترک متنفرم و به شما کافر هستم.»
- وای بر ما.
- نه، همیشه باید توجه داشته باشیم که قانونگذار حکیم است و قوانین را بر اساس مصلحت وضع کرده نه اینکه سخت گیری کند. این بحث عشق و بندگی کردن خداوند عزوجل است و افراد خاطی به اصل اعتقاد به خداوند تبارک اشکال دارند و بقیه حرفهایشان استدلالهای منطقی ندارد.
به زندگی عاشقانه حضرت «هاجر» نگاهی بیندازید. وقتی در بیابان رها می شود، اصلاً نمی پرسد چرا؟ هفت بار سعی صفا و مروه می کند، هیچ اعتراضی نمی کند و نمی گوید که یک روز مرا به عرش بردید و همسر پیامبرم کردید و اکنون در بیابان بی آب و علف رها کرده اید. چرا؟ این نشان بندگی و اطاعت محض است. این عشق، نام هاجر را در تاریخ باقی نگه می دارد و اکنون که خانه خدا را طواف می کنید، قبرش مورد طواف قرار می گیرد تا همه ببینند که اگر زنی با فرزند خردسالش مضطر هم که باشد، هرگز به خداوند عزوجل و پیامبر عظیم الشأن او گمان منفی نمی برد، اعتراض ندارد، فقط برای ایجاد وضع مناسب تلاش می کند.
در پایان متذکر می شوم، آنان که در مقابل قانون خدا مثلاً حجاب اعتراضی دارند، تفکرشان را بررسی نمایند، حتماً در تفکرشان نسبت به ذات احدیت با سوءظن می نگرند. توبه و استغفار برای این گمانه های شیطانی است.
حجاب از دیدگاه اسلام (مردم و کارشناسان از حریمها می گویند):
یک خبرنگار: از عفت زنان عرب متحیر شدم!
می گویم: تعجب می کنم. می دانید که رسول خدا (ص) در عربستان ظهور کردند. در مرکز جهالت، فقر، بی عفتی، و... .
حرفم را قطع می کند و می گوید: قبول اما زنان عرب در عین عفت، بی حجاب اند. سرشان پیداست. اما لباس بلند تا روی پا و آستین بلند تا روی دست با یقه بسته می پوشند. زنی که با دامن کوتاه زیر زانو بود، گفتند مسیحی است!
می پرسم: به نظرتان چه علتی دارد؟
می گوید: دو عامل را مهم می دانم. اول اینکه مردان عرب بسیار باغیرتند. ثانیاً وقتی همسر اختیار می کنند، هیچ فرقی نمی کند یکی، دوتا یا چند همسر، ولی مسئولیت احساس می کنند. آنها را حمایت می کنند. نه زن و نه مرد در فضای خانه به یکدیگر به نظر معشوقه نمی نگرند. زن همسر است، مادر است، خودش را زینت نمی کند و ... .
در این مجموعه بحث جدید از گزارش «مردم و کارشناسان از حریم ها می گویند» خانم همیز، مدرس حوزه و دانشگاه مبانی حجاب را در ابعاد نظری و عملی بررسی کرده اند. بخش نظری آن از بررسی در علم عقاید و اخلاق به دست می آید و بخش عملی بررسی حجاب از دیدگاه فقه می باشد. قبل از ورود به بحث نظری و عملی، ایشان به ده عامل از عوامل بدحجابی اشاره کرده اند. بد نیست به برخی از آنها بپردازیم:
بررسی عوامل بد حجابی:
شاید به نظر خیلی ها دیر بیاید که پس از ربع قرن از استقرار حکومت اسلامی بر کشور، تازه به حکمی از احکام اسلام بپردازیم که همه چیز آن واضح است؛ اما از آنجا که در قرآن لزوم مرور بر اصل دیانت آمده، لازم دیدیم این مبحث را که در نزد برخی به فراموشی سپرده شده، از جنبه های علمی و دینی بررسی کنیم:
- اگر ممکن است از نظر دینی تعریفی از حجاب ارائه کنید و حدود آن را در کشور اسلامی تبیین بفرمایید؟
- حجاب از نظر لغت به معنی حایل یا پرده است. در زبان عربی حاجب کسی است که پرده داری حاکم یا رئیس خودش را می کند.
... اما حجاب در اسلام یک اصطلاح است، به معنی مجموعه رفتارهای تقوایی که باید بین یک زن و یک مرد نامحرم برقرار شود. چه در خفا، چه در اجتماع و انظار عمومی.
- در حقیقت حجاب به معنی ستریا و پوشش نیست؟
فقط پوشش نیست. قرآن می فرماید: «و لا یُدنین زینتهن» (زینتهایتان را آشکار نکنید.) نمی گوید بپوشانید، آشکار نکردن با پوشاندن تفاوت زیادی دارد. مثلاً یک نفر لباس غواصی پوشیده که تمام بدنش را می پوشاند، اما این از نظر اسلام حجاب نیست. حجاب سلسله اعمال و رفتار و گفتار تقوایی است که مانع بوجود آمدن هر نوع تمایل جنسی و یا غیر الهی، بین دو نامحرم می شود.
اسلام می گوید: انسان محترم است. حریم دارد. حرام است که نامحرم به او توجه شهوانی کند و او را ملعبه یا وسیله ارضای نیاز خود ببیند. اصلاً قرار نیست که در زندگی روزمره انسانها به حرام مشغول باشند. نامحرم ها به هم مشغول شوند، باید همگی به حمد و ثنای خداوند سبحان مشغول باشیم.
در دعای «امین الله» می خوانیم: «مشغولهً عند الدنیا به حمدک و ثناک» من در دنیا دور از تو هستم در فراق تو می سوزم، حداقل طوری باشد که به حمد و ثنای تو مشغول شوم نه اینکه، آدمها مرا جذب کنند.
- پس اگر اینگونه باشد، آنچه در مورد حجاب مطرح می کنید، مربوط به هر دو جنس است؟
- بله، هم مرد باید تقوا داشته باشد و اجازه ندهد که عواملی بر او غلبه کند تا به حریم زنی نامحرم نزدیک شود و هم زن باید خودش را محفوظ بدارد و اعمالی انجام ندهد که بیگانه ای به خودش اجازه حریم شکنی او را بدهد.
مثلاً زن در نوع گفتارش با نامحرم باید مراقب حرکات ظریف بدن و کلامش باشد. حجاب به پارچه مربوط نیست، حایلی است بین دو نامحرم که از نظر اخلاقی، کلامی، رفتاری، چشمی، احساسی، تفکری و ... به یکدیگر مشغول و معطوف نشوند.
حضرت امیر المؤمنین می فرماید: «مَنْ کثر فکره فی الاخطاء دعته الیها[3]» یعنی اندیشه هم باید مطهر باشد. پس بدحجاب کسی نیست که چادر سر نمی کند یا مویش پیداست، بلکه به کسی گفته می شود که از مسیر رشد و کمال خارج شده باشد.
با توجه به آنچه که در مورد حجاب صحبت شد، بهتر است که در اینجا به عوامل بدحجابی اشاره کنیم که بحث مفصلی است. خانم همیز می گوید:
مردان: برخی معتقدند که مردان عامل رواج بدحجابی هستند. مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشات حکیمانه شان اشاره به این امر فرموده اند که مضمون سخنان ایشان این است که: رواج بدحجابی و خودآرایی زن برای بیگانه در جهان امروز یک نوع مرد سالاری است و این امر به نفع مردان هوسران به پایان می رسد. آنان زنان را وسیله ای برای لذت وتمتعات خویش می خواهند و این زنان هستند که نباید سرنوشت خود را به دست افراد هوسباز و سودجو بسپارند و نباید به این ذلت تن بدهند. البته باید افکار عمومی را نسبت به این امر آشنا کرد که سوجویان هوسباز، با اشاعه فرهنگ برهنگی، چرخ نظام سرمایه داری خود را می چرخانند و از زنان فقط استفاده ابزاری می کنند.
- چطور مردان می توانند عامل بدحجابی زنان شوند؟
- مثلاً وقتی یک مرد فروشنده با دختری که خودنمایی دارد و لذت چشمی به او می دهد، بهتر برخورد می کند؛ نوبتش را رعایت نمی کند و این تشدید کننده است، ولی عامل ریشه ای نمی تواند باشد.
البته گروه فوق الذکر اعتقاد دارند که این تفاوتها عاملی می شود تا بقیه زنانی که قصد دارند کارشان راه بیفتد، تن به چنین خفتهایی بدهند.
- به نظر شما این حرف صحیحی است؟
- اینجا اسلام پاسخ دارد و می گوید: کسی که به خاطر اینکه کارش راه بیفتد، از حریم الهی خارج می شود، آدم بی ارزشی است. او نمی داند که انسان کیست و برای چه کاری خلق شده است؟
آنها باید بدانند که کارگزار اصلی هستی، خداست. وقتی او نخواهد، هیچ جنبنده از جایش تکان نمی خورد. چطور فکر می کنند که آن مرد نامحرم می تواند برای آنها کاری انجام دهد؟ و این در حالی است که زنان خوب می دانند که مردان از تأمین همه خواسته های همسرانشان عاجزند، چه رسد به تأمین نیاز یک زن نامحرم!
ریشه همه این حرکات عدم توکل و توجه به خداست.
- اگر زنی پیدا شود و بگوید عیبی ندارد، بگذارید کار دنیایم راه بیفتد، چه می گویید؟
- در چنین مواردی قرآن پرهیز می دهد و در سوره المؤمنون، آیه 115 می فرماید:«افَحَسِبْتم انّما خلقناکم عبثاً و انّکم الینا لا تُرجِعون[4]». یعنی قوانینی را برای زندگی بشر طراحی کرده ایم که باید اجرا شود و انسان متعالی گردد. اگر کسی بگوید که نمی خواهم متعالی شوم، باید پاسخگو باشد که چرا سرمایه با ارزش خود را که همان روح الهی در وجودش می باشد، ارزان فروخته است؟!
این سخن از امام صادق (ع) مطرح شده-1
2- سوره ى ابراهیم آیه ى 22 خیلى جالب سخنان ابلیس را خطاب به افرادى که مهذب و مخلد در آتش هستند بیان مى کند.
3- معنى آیه: هر کس راجع به خطا فکر کند در آن ورطه مى افتد.
4- معنى آیه:آیا چنین پنداشتید که شما را عبث (بیهوده) آفریده ایم و پس از مرگ هرگز به ما رجوع نخواهید کرد.