قصه خوانی و قصه گویی
زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان ، نقش قاطعی دارد .
هدف های برنامه ادبیات کودکان در آموزش و پرورش دوره ابتدایی عبارت اند از :
کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان
تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان
تحریکک قوه ابتکار و ابداع در کودکان
ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان
در تعریف ابیات کودکان می توان گفت : مجموعه نوشته ها ، سروده ها و گفتارهایی است که از طرف بزرگ سالان جامعه برای خردسالان فراهم می آید یا خردسالان خود خالق آن اند .
رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی
برآورده کردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن
تاثیر قصه در کودکان
داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد . از طریق قصه ها و داستان های خوب کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد . پایداری ، شجاعت ، نوع دوستی ، امیدواری ، آزادگی ، جوانمردی ، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزشهایی اند که هسته مرکزی بسیاری از قصه ها و داستان ها را تشکیل می دهند .
پرورش حس زیبایی شناسی در کودک ، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فرا گرفته پرورش عادات مفید در کودک ، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است .
انتخاب قصه های مناسب
مسئله انتخاب کردن قصه ، با توجه به انبوه موادی که در اختیار قصه گوست، به ویژه برای قصه گوهای تازه کار و مبتدی مشکلی اساسی است . حتی بهترین و برجسته ترین قصه گوهای حرفه ای هم قادر به گفتن هر داستانی نیستند . قصه گو ، قهرمانان خود رااز قصه هایی می سازد که با شخصیت خاص و سبک او متناسب باشند . قصه گوی تازه کار ابتدا باید سعی کند که ویژگی های شخصیت و سبک گویش خود را ارزیابی کند . سپس از خودش بپرسد ، چه نوع داستان هایی رامی توانم موثر و خوب بیان کنم ؟ چگونه می توانم شخصیت خود را با قصه هماهنگ کنم تا هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار کنیم ؟
پس از آن که قصه گو کار انتخاب کردن را تمام کرد وارد مرحله آماده کردن داستان برای گفتن می شود . آماده کردن داستان برای گفتن از مهم ترین گام هایی است که در جهت به کار گرفتن فن قصه گویی بر داشته می شود . قصه گو باید به خاطر داشته باشد که کار او از بر کردن یا از رو خواندن نیست بلکه کار او قصه گفتن است که مانند تجربه ای یگانه باقی می ماند .
از بر کردن قصه اغلب نخستین مانعی است که راه سیر طبیعی و خود انگیخته یک قصه گویی موفق را سد می کند . قاعده درست این است که هرگز نباید داستانی را برای گفتن به خاطر سپرد بلکه با توجه به ساختمان قصه به خاطر سپردن طرح آن کافی است . انتخاب و آماده کردن داستان نخستین گام ها در راه پیشبرد هنر قصه گویی است و هنر قصه گویی بر آنها استوار می شود . قصه گوهای مبتدی و تازه کار به زودی متوجه می شوند زمانی را که برای رسیدن به این مرحله از رشد سپری کرده اند سرمایه گذاری مفیدی بوده است . آماده کردن ذهن و بیان در ارائه موفقیت آمیز یک قصه مهم ترین متغیر به شمار می آید بدون این انتخاب و آماده کردن بسیار دقیق قصه گو نباید انتظاربه دست آوردن یک تجربه موفق را داشته باشد .
قصه وقصه گویی و فواید آن
شاید نخستین قصه ، قصه آدم و حوا باشد که با فریب شیطان از بهشت خدا رانده شدند . شایدحضرت آدم به عنوان اولین قصه گو بارها قصه رانده شدن خویش را از بهشت برای فرزندانش بازگو کرده است تا عبرت بگیرند و فریب نخورند هر چه باشد قصه اززمانی شروع شد که انسان به وجود آمد و تا زمانی که انسان هست قصه هم وجود دارد .
علاقه به قصه را مسلماً خداوند مهربان در نهاد انسان گذاشته است . زیرا خداوندی که از زیر و بن آفریده خود دقیقاً آگاه است در تمام کتاب های آسمانی به زبان قصه با انسان سخن گفته است . در هر قصه ای ماجرایی پی گیری می شود ماجرایی که نقاط مجهولی دارد و می تواند حس کنجکاوی بچه ها را بر انگیزد و قدرت تخیل آنها را پرورش دهد . پیوستگی منطقی صحنه های قصه عامل مهمی برای سر گرم کردن کودکان و نوجوانان و دادن نظم منطقی به فکر و خیال آنهاست .
یکی دیگراز کاربرد موارد قصه تاثیرات اجتماعی آن است . زیرا هر قصه و داستانی چه خوب و بد در روحیه و ذهن کودک تاثیر می گذارد و راه تازه ای را به او نشان می دهد .
لذت بردن بچه ها از شنیدن یک قصه مقصود اصلی و ابتدایی ترین توجیه برای یک قصه گو می تواند باشد .
در یک ضرب المثل آمده است :« قصه نمی تواند جانشین زندگی شود ».
این حقیقتی است غیر قابل انکار . انسان برای این که کامل شود بایدزندگی کند بجنگد ، شادی و غم و محبت و همدردی را احساس کند بله راست است که قصه نمی تواند جانشین زندگی شود ولی قصه می تواند زندگی را پربارتر و شیرین تر کند .
بنابراین با قصه و قصه گویی برای کودکان می توانیم لحظه های خوب ایجاد نماییم . کودک قصه را دوست دارد و زمانی که قصه خوانده می شود خود را به جای قهرمان آن قصه می گذارد . پس یکی از تاثیرات قصه باید این باشد که قهرمان قصه خواه انسان باشد خواه پری یا حیوان شایستگی آن را داشته باشد که به تنهایی از موانعی که بر سر راه او قرار گرفته است بگذرد و بر آن پیروز شود و این پیروزی از قهرمان قصه کسی بسازد که شایسته تحسین باشد .
قصه هایی که از گذشت و فداکاری دوستی در برابر دوستان دیگر ، یا قهرمانی در برابر اجتماع سخن ، می گوید در کودک ایمنی عاطفی به وجود می آورند کودک با خواندن این قصه ها ارتباط دو انسان را با یکدیگر و مهر ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن را باور می کند و این امید در او به وجود می آید که روزی دوست یا دوستانی پیدا خواهد کرد و از آن ها محبت خواهد دید . قصه می تواند سر گذشت عده ای باشد که در یک گروه کار می کنند وکار هر یک سبب پیش رفت کار همه گروه می شود. خواندن چنین قصه ای به کودک همکاری را می آموزد .
قصه می تواند سر گذشت انسانی باشد که از جمع خسته شده است و از آن دوری می کند ولی همین دوری نیاز او را برای برگشتن و پیوستن به جمع ، برای خود او روشن می کند و فرد فراری به جمع باز می گردد تا عضوی مهربان تر و قدر شناس تر از پیش برای آن گروه باشد .
در قصه هایی که برای کودکان کوچک تر از هشت سال نوشته می شود خانه مرکز اجتماع است ولی کم کم با بزرگ شدن کودک محله ، شهر ، مدرسه و کشور جانشین خانه می شود . قصه کامل قصه ای است که از راه پیوند با خانه ، شهر ، کشور و جهان کودک را به همه آدمیان سراسر دنیا پیوند دهد از این راه نه تنها می توان آرزوی داشتن خانه ، شهر و کشوری امن بلکه آرزوی زیستن در دنیای ایمن را در دل او پروراند .
قصه ابزار مهم تربیتی
قصه وسیله ای است که کودکان را به دور قصه گو جمع می کند و به این ترتیب روابط میان آنها تقویت شده اطلاعاتشان افزایش می یابد . علاوه بر شادی لذتی که از شنیدن قصه های گوناگون به آنها دست می دهد موجب رشد و تکامل عقل و ذهن آنان می گردد به طور کلی قصه و داستان به شرطی که درست و دقیق انتخاب گردد بیش از سایر وسایل تربیتی در رفتار کودک تاثیرمی گذارد .
ارزش های تربیتی داستان گویی را می توان چنین خلاصه کرد :
سرگرمی
افزایش تجارب کودک
توسعه تفکر ، تخیل و تمرکز
آشنایی با مشکلات و راه های حل آنها
افزایش معلومات و توسعه اطلاعات عمومی
پرورش عزت نفس ، جرئت ورزی و شهامت
پرورش قدرت بیان و تکلم
پرورش ذوق هنری
ویژگی های یک قصه خوب
در هر قصه ماجرایی پی گیری می شود که نقاط مجهولی دارد و می تواند حس کنجکاوی بچه ها را بر انگیزد .
پشت سر هم بودن و پیوستگی منطقی صحن های قصه ، کودک را سرگرم می کند و به ذهن او نظم منطقی می دهد .
کودک به کمک قوه ی تخیل خود را جایگزین یکی از شخصیت های قصه می کند و به این ترتیب شادمانی و لذت نصیب خود می سازد .
با خواندن قصه و بازگویی آن ها نیروی تکلم و بیان کودک رشد می یابد و گنجینه لغات و اطلاعات وی غنی می شود .
کودک از طریق قصه های مناسب با مشکلات و مسائل زندگی آشنا می شود و مهارت های اجتماعی بیشتری به دست می آورد .
قصه گویی ،فاصله میان قدرت «خواندن» و قدرت «درک کردن » در کودک پر می کند . عبارت دیگر آن دسته از کودکان که در دوره ی پیش از دبستان به قصه ها گوش داده اند و با صداها و واژه ها و معنای آنها به صورت شنیداری آشنا شده اند در سنین مدرسه و با برخورد با شکل نوشتاری کلمات معنی آنها را سریع تر درک می کنند .
نقش کودکان دبستانی در فرایند قصه گویی
در برنامه قصه گویی ، مخاطب ها امکان دخالت و اعتراض دارند . قصه گو را به خودشان نزدیک می بینند و به خود اجازه می دهند که وسط صحبت او بدوند و با گفتن خاطره یا سوال نظر خود را مطرح کنند یا چیزی را که متوجه نشده اند دوباره بپرسند تا بهتر بفهمند . نا گفته پیداست که این امکان ، در پرورش استعدادها و قدرت خلاقیت بچه ها تاثیر زیادی دارد . به طور معمول بچه ها دوست دارند که قصه های شنیده شده را دوباره بشنوند . بازگویی قصه های شنیده شده فایده های بسیاری دارد زیرا علاوه بر پرورش قدرت حافظه ، قدرت بیان ، بچه ها را نیز تقویت می کند . بازگو کردن قصه های شنیده شده مهم ترین تمرین در پرورش قدرت بیان و تکلم بچه ها است .
کودکان طبیعتاً از شنیدن قصه لذت می برند زیرا جریان یک زندگی نا شناخته و ماجرایی عجیب را در آن تعقیب و کشف می کنند .
دنیای کودک، دنیای قصه
کودکان در دنیای قصه بازی می کنند ، با قصه ها می خوابند ، بیدار می شوند و زندگی می کنند . شلوغ ترین بچه ها با آرامش به قصه ها گوش می دهند از قصه ها می آموزند و عبرت می گیرند و حتی در عالم خواب نیز قصه ها را دنبال می کنند .
اگرقصه گو با دنیای بچه ها آشنا باشد و منطق آنها را بپذیرد می تواند با بهره گیری از فنون قصه گویی ، بذر تمام ارزش های بزرگ و کوچک اخلاقی و انسانی را در کودکان به کار برد . چقدر خوب بود اگر در خانه و مدرسه برای پرورش نیکوتر ، حتی آموزش بهتر درسها به فن قصه گویی توجه بیشتری می شد و آموزش قصه گویی به مدرسان و معلمان جزء برنامه های اصلی تربیت معلمان قرار می گرفت .