اولین جایزه نوبل متعلق به کدام دانشمند بود!
جایزه نوبل بر اساس و صیت آلفرد نوبل به کسانی (و در مورد جایزه صلح، به موسساتی) داده میشود که تحقیقات برجستهای کرده باشند، یا روش و وسیلهای ابداع و اختراع کرده باشند یا خدمت برجستهای به جامعه کرده باشند. جایزه نوبل در رشتههائی که داده میشود، بالاترین تقدیر در جهان امروز بهشمار میرود.
چهار هیئت مخصوص اعطاء جایزه که تحت اساسنامه بنیاد نوبل فعالیت میکنند عبارتاند از:
آکادمی علوم سلطنتی (برای شیمی و فیزیک)
مؤسسه طبی سلطنتی کاروئین (برای طب)
آکادمی سلطنتی سوئد (برای ادبیات)
کمیته نروژی نوبل وابسته به پارلمان نروژ (برای جایزه صلح).
نمودار توزیع جوایز کل نوبل بر حسب کشورها تا سال ۲۰۰۸. تعداد جوایز و سهم تقریبی از کل جوایز اعطا شده برای هر کشور نیز قید گردیده.
دانشمندانی که موفق به 2بار و اولین بارموفق به کسب نوبل شدند
در تاریخ جوایز نوبل تنها چهار نفر بودهاند که دوبار واولین بارموفق به دریافت جایزه شدهاند. این افراد عبارتند از:
ماری اسکلودوسکا کوری
فیزیک [۱۹۰۳]: کشف رادیو اکتیویته
شیمی [۱۹۱۱]: انزوای رادیوم خالص
لینوس پولینگ
شیمی [۱۹۵۴]: نظریه اوربیتال بههمآمیخته
صلح[۱۹۶۲]:عملگرایی پیمان منع آزمایشهای هستهای
جان باردین
فیزیک[۱۹۵۶]: اختراع ترانزیستور
فیزیک[۱۹۷۲]: نظریه ابررسانایی
فردریک سانگر
شیمی[۱۹۵۸]: ساختار مولکول انسولین
شیمی[۱۹۸۰]: توالی ویروس نوکلئوتاید
اولین دانشمندانی که نوبل کسب کردند
۱۹۰۱ یاکوبوس هنریکوس وانتهوف
کشف قوانین دینامیک شیمیایی و فشار اسمزی در محلولها
اولین دانشمند مسلمانی که نوبل کسب کرد
نامدارترین فیزیکدان مسلمان، محمد عبدالسلام (1996 - 1926)
محمد عبدالسلام در سال 1304 شمسی در شهر ساهیوال در نزدیکی لاهور (که در آن زمان متعلق به هند بود و بعدها جزء پاکستان شد) به دنیا آمد. دوره دبیرستان را در همانجا به پایان برد. محمد 14 سال بیشتر نداشت که در آزمون ورودی دانشگاه پنجاب لاهور شرکت کرد و بالاترین نمره ای را که تاکنون کسی در این آزمون کسب کرده بود، به دست آورد. پس از اخذ کارشناسی ارشد از این دانشگاه، موفق به دریافت بورس تحصیلی شد و بدین ترتیب عازم دانشگاه کمبریج انگلستان شد. در کمبریج، عالی ترین نمرات را در ریاضیات و فیزیک کسب کرد.
تایخچه علم شیمی
شیمی یکی از علومی است که هموراه در زندگی بشر دخالت کامل داشته و وارد و به اندازه که تمدن کنونی بیشتر شود دخالت آن در شئون مختلف زندگی نیز زیادتر خواهد شد.
ما در دنیایی زندگی می کنیم که پر از مواد شیمیایی گوناگون است. بعضی از این مواد مانند آب کاملاً برایمان آشنا است اما بسیاری مواد دیگر وجود دارند که چندان آشنا نیستند.
واقعیت آن است که ما از هر لحاظ با مواد شیمیایی روبرو هستیم. لباسی که می پوشیم، غذایی که مصرف می کنیم، کاغذی که مطالب را روی آن می خوانیم همگی مواد شیمیایی به شمار می روند. علم شیمی از اجسام و خواص و ساختمان آنها و واکنشهایی که آنها را به اجسام دیگر تبدیل می نماید بحث می کند. طی هزاران سال، دانش شیمی تنها منحصر به تهیه اکسیرها، عطرها و جوهر های پاره ای از فلزات بود.
یونانیان قرن پنجم که همواره در صدد پی بردن به رموز و اسرار طبیعت بودند آب را که مایه حیات سایر موجودات است عنصری ساده می پنداشتند حال آنکه آب ترکیبی از دو عنصر ساده اکسیژن و هیدروژن است.فکر اولیه وجود عناصر ساده ابتدا از امپدوکل و سپس از ارسطو می باشد. ارسطو معتقد بود که چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش مظهر خواص اصلی از قبیل رنگ، استحکام و حالت اجسام می باشند و از ترکیب آنها مواد گوناگون به وجود می آید.
شیمی در طول تاریخ طولانی و تکاملی خود دورانهای گوناگونی را پشت سر گذاشته که می توان آن را به سه بخش عمده تقسیم کرد: دوران باستان که هنوز شیمی به صورت یک علم مشخص درنیامده بود. دوران کیمیاگری از آستانه پیدایش مسیحیت تا سالهای 1700 میلادی و دوران شیمی جدید. در سراسر دوران تاریک قرون وسطی دانش شیمی نیز همچون دیگر رشته های علوم پیشرفت قابل ملاحظه ای ننمود.کشف الکل و جوهر گوگرد به وسیله کیمیاگر ایرانی محمد زکریای رازی و کشف فسفر در سال 1675 میلادی توسط براند آلمانی از آثار دوره کیمیاگری است. کیمیاگری تنها در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بود که به صورت دانشی حقیقی و واقعی به نام شیمی در آمد. رابرت بویل انگلیسی نخستین کسی بود که دلیرانه با نظرات و عقاید قدما درباره وجود عناصر چهارگانه و تبدیل فلزات مخالفت نمود. به عقیده بویل عنصر جسمی است غیرقابل تجزیه و از ترکیب آنها اجسام مختلف پدید می آید.نظریات بویل در کتاب شیمیدانان شکاک کم و بیش یادآور نگرش ابن سینا در کتاب «ابطال کیمیا» است که در شش قرن پیش از آن به رشته تحریر درآورد. ژوزف بلاک شیمیست اسکاتلندی در سال 1757 گاز کربنیک را به دست آورد و آن را هوای ثابت نامید. ژوزف پریستلی انگلیسی در سال 1774 گاز اکسیژن را ضمن حرارت دادن اکسید قرمز جیوه برای نخستین بار تهیه کرد. هنری کاواندیش دانشمند انگلیسی نیز در سال 1766 هیدروژن خالص را کشف نمود و خواص آن را معلوم و مشخص نمود.
برگمان شیمیست سوئدی این نظر را ارائه کرد که هوا مخلوطی از سه گاز است. هوای معیوب (ازت)، هوای خالص (اکسیژن) و اسید هوایی (گاز کربنیک) بالاخره شارک گیوم سئل شیمیست دیگر سوئدی درباره بی اکسید منگنز مطالعاتی کرد و همین موضوع راهنمای او برای تهیه اکسیژن گردید. لاووازیه که در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب می شود گامهای بلندی در راه آزمایش و پژوهش علمی برداشت. کشف گازهای اکسیژن و هیدروژن به لاووازیه این امکان را داد که به تفسیر علمی درستی برای پدیده سوخت و ارتباط آن با هوا نائل آید. لاووازیه ثابت نمود که عمل سوختن ترکیب جسم است با اکسیژن و در این مورد یکی از قوانین اصلی شیمی یعنی اصل بقاء ماده را به شرح زیر وضع کرد:
هیچ چیز از بین نمی رود و هیچ چیز خلق نمی شود. در تمام واکنشهای شیمیایی مجموع وزنهای مواد پیش از فعل و انفعال شیمیایی مساوی وزنهای مواد به دست آمده است. در آغاز قرن هجدهم یعنی در سال 1800 میلادی ولتا فیزیکدان انگلیسی نخستین پیل را کشف کرد و از آن پس الکتروشیمی در دسترس جهانیان قرار گرفت. دیوی انگلیسی از تجزیه الکتریکی پتاس مذاب فلز پتاسیم و سپس از سود گداخته فلز سدیم را به دست آورد.
او با تجزیه الکتریکی ثابت کرد که برخلاف عقیده لاووازیه که اکسیژن را عامل ترشی می نامید تمام اسیدها اکسیژن ندارند. همچنین وهلر آلمانی در آغاز این قرن با استفاده از پتاسیم موفق به کشف آلومینیوم گردید و از آن پس عناصر یکی پس از دیگری پیدا شدند.
در اواخر نوزدهم دیمتری مندلیف شیمیست نابغه روس با تنظیم جدول تناوبی معروف خود عده زیادی از عناصر را از خاصیت تکرار اتمها پیش بینی کرد و با کشف آنها شیمی در ردیف علوم مدرن و درجه اول قرار گرفت.بالاخره در حدود سال 1760 برتلو شیمیست بزرگ فرانسوی توانست از ترکیب مستقیم کربن و هیدروژن استیلن را تهیه نماید. شیمی جدید به عنوان یک علم نظام یافت طی 200 سال گذشته شکل گرفت و از همان آغاز به کلی از شیوه های کیمیاگری دور شد. از آغازقرن نوزدهم تا کشف و نوآوری در علم شیمی و کاربردهای آن در تکنولوژی و زندگی با سرعت هرچه تمامتر ادامه دارد.
تاریخچه علم شیمی
اغاز علم شیمی را در واقع می توان با کشف اتش همزمان دانست این علم در اغاز تنها جنبه کاربردی و تکنیکی داشته و در حدودسال قبل از میلاد در میان ملتهای متمدن عهد باستان به ویژه در بین النهرین دره رود نیل رود سند متداول تکنولوژی این ملتهای متمدن و فلسفه یونان باستان از عوامل موثری بودند که در شکوفایی این علم در مراحل اغازی ان دخالت داشتند هر چند مجموعه اگاهی های نظری و عملی ان زمان را نمی توان علم شیمی به شمار اورد اما پایه ای برای این علم به شمار رفته است و به تدریج با مشاهده های تجربی بنای بلند این شاخه مهم از واژه کیمیا یا شیمی در نوشته های یونانی با املای امده است که در واقع واژهی یونانی نیست بلکه ریشه ان از زبان مصری و احتملا از واژهیعنی سیاه گرفته شده است برخی علت این نام گذاری را اینطور توجیه می کنند که در زبان مصری سرزمین مصر به مفهوم سرزمین سیاه است که اشاره به خاک سیاه رنگ و حاصلخیز دره نیل دارد.
برخی کیمیاگری را در مفهوم هنر سیاه توصیف میکنند زیرا در واقع عمل سیاه کردن فلز نخستین مرحله کیمیاگری بوده است به طور کلی اساس کیمیا گری زدودن رنگها از سطح فلزات و سپس ایجاد رنگهای دلخواه بر روی ان به ویژه رنگ نقرهای و طلایی بود.
دانش کیمیا در مفهوم شناسایی خواص مواد و تبدیل انها به یگدیگر بوده که در ابتدا از مصر باستان نشات گرفته است برخی کیمیا را واژه یونانی یعنی ازبه ریخته گری می دانند واژه کیمیا در فرهنگ اسلامی به صورت الکیمیاامده است.
فعالیت کیمیاگران بر دو محور استوار بوده است:
کوشش در تهیه طلا و نقره از فلزات ارزان قیمت از جمله سرب و مس.
تهیه ماده جامدی به نام سنگ فیلسوفان یا اکسیر اعظم که بتواند فلزات پست را به طلا و نقره تبدیل کند ماده فراری به نام توتیا که شفادهنده همه دردها باشد و مایع معجزه گری به نام اکسیر جوانی یا اب حیات که جوانی را برگرداند و عمر جاودان بخشد.
رنگین کمان چگونه تشکیل میشود؟
«رنگین کمان» (قوس و قزح) پدیدهای است دیداری که در آن نور سفید خورشید در برخورد با قطر ههای آب موجود در جو به طیفی از نورهاشکسته شده و ما آنرادر آسمان به شکل قوسی مرکب از رنگهای قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش میبینیم.
این منظره زیبا از شکستن نوری که از میان قطرات باران گذشته است، پدید میآید. در اینجا قطرات باران هر کدام نقش منشوری را دارند. که نور خورشید را تجزیه و بازتاب می کند و باعث تفکیک رنگها بصورت مرتب و شکل هندسی زیبایی میشوند.
میدانیم که نور سفید ترکیبی از هفت رنگ است که بوسیله منشور و ... تجزیه میشود، همان طوری که در منشور ، نوری که کمترین طول موج را دارد (بنفش) بیشتر منحرف میشود، لذا رنگ بنفش با حداکثر انحراف در پایین طیف قرار می گیرد و رنگ قرمز که بیشترین طول موج را دارد، در بالای کمان دیده میشود. ترتیب رنگها بصورت زیر است:
قرمز ، نارنجی ، زرد ، سبز ، آبی ، نیلی ، بنفش.
طیف به گونه ای می باشد که نمی توان مرز بین دو ناحیه رنگی را مشخص کرد. در ترتیب رنگی فوق ضریب شکست و زاویه انحراف رفته رفته زیادتر شده و طول موج بتدریج کاهش مییابد.
چه موقع رنگین کمان دیده میشود؟
اغلب رنگین کمان موقعی دیده می شود که هم باران میبارد، و نیز از سوی دیگر خورشید میتابد و ما نیز بین این دو قرار گرفتهایم. یعنی خورشید باید از پشت سر ما بتابد و باران هم در جلوی روی ما ببارد. در این حالت نور خورشید از پشت سر ما به قطرات باران میرسد، این قطرات نور را تجزیه کرده و آنرا به شکل نوارهای رنگین درمیآورند (تجزیه نور).
برای وقوع این پدیده ، خورشید ، چشم ناظر و وسط قوس رنگین کمان باید هر سه در یک امتداد مستقیم قرار گرفته باشند. پس اگر خورشید در آسمان خیلی بالا باشد، هرگز چنین خط مستقیمی درست نمیشود، از اینرو رنگین کمان را تنها در صبح زود و یا موقع عصر میتوان دید.