بهداشت جامعه
1 ) پیشگفتار :
جامعه (Community) یکی از عرصه های فعالیت پرستاران بهداشت جامعه می باشد لذا پرستاران باید با مفهوم جامعه آشنایی کامل داشته باشند و بتوانند عوامل موثر بر سلامتی و بهداشت جامعه را بشناسند تا براساس آن فعالیتهای خود را طراحی و اجرا نمایند.
در خصوص جامعه تعاریف متعددی از سوی صاحبنظران ارائه گردیده است :
ساندرز : جامعه مکانی است از جمعی از مردم و یک نظام اجتماعی ؛
ساموئل کینگ در تعریف جامعه می نویسد : جامعه متشکل از افرادی است که بر اثر سخن و آداب و رسوم و شیوه های زندگی و فرهنگ مشترک که به یکدیگر پیوسته اند و هر فرد احساس می کند بدان تعلق دارد.
غالب تعاریفی که جامعه شناسان از جامعه به دست داده اند با یکدیگر شباهت دارد و نکات مشترکی در آنها دیده می شود بسیاری از متفکرین جامعه انسانی را به بدن انسان مقایسه کرده اند و ریشه این شیوه تفکر را بایستی در یونان قدیم جستجو کرد. ارسطو جامعه را به موجودی زنده تشبیه می کند که قانون تولد و رشد و مرگ بر آن حاکم است.
گاستون بوتول جامعه شناس فرانسوی جامعه را متشکل از گروه انسانهایی که دارای طرز فکری مشابه اند می داند که روابط آنها مبتنی بر تفاهم متقابل است.
اسپلننر فیلسوف انگلیسی عقیده دارد که هم جامعه و هم بدن انسان تابع اصل تکامل بوده و از طرف دیگر سیستم عصبی در انسان را با نظام ارتباطات در درون جامعه مقایسه کرده است.
به طور کلی یک جامعه جمعیتی سازمان یافته از اشخاصی است که با هم در سرزمینی مشترک سکونت دارند و با همکاری در گروه ها نیازهای اجتماعی، ابتدایی و اصلی شان را تامین می کنند و با مشارکت در فرهنگی مشترک به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز شناخته می شود.
برای انتخاب جامعه پر از مراجعه به مرکز بهداشت شهرستان ابهر روستای نورین به عنوان جامعه مورد بررسی انتخاب گردید این مساله درسال 1387 صورت پذیرفته و اطلاعات آن براساس ذیج حیاتی خانه بهداشت روستا تهیه و تنظیم گردیده است.
در ابتدا به معرفی، بررسی و شناخت این روستا پرداخته و در خاتمه مسائل و مشکلات بهداشتی موجود در این جامعه و تدابیر مناسب برای مقایسه با این مشکلات آورده شده است.
در پایان لازم می دارد از همکاری صمیمانه بهورزان روستای نورین و اهالی روستا سپاسگزاری گردد.
و از راهنمایی های ارزنده استادان گرامی جناب آقای سالاری و سرکار خانم ذیقیمت و جناب آقای خوشنویس تشکر و قدردانی می گردد
اطلاعات دموگرافیک :
1 . 2 ) اطلاعات سنی و جنسی :
روستای نورین در سال 1387 دارای 758 خانوار بوده است. جمعیت این روستا در این سال 2653 نفر می باشد که 1393 نفر جمعیت مرد و 1260 نفر جمعیت زن تشکیل می شود. به این ترتیب نسبت جنسی که نمایشگر تعدا متوسط مردان در مقابل یکصد زن می باشد برابر بوده است. تعداد کودکان کمتر از 1 سال کمتر از 5 سال، کمتر از 15 سال، 65 – 15 سال وبالاتر از 65 سال این روستا در سال 1387 به ترتیب 39 ، 185 ، 533 ، 1896 ، 224 می باشد. هرم سنی و جنسی جمعیت این روستا را در نمودار 1 می توانید مشاهده نمائید
جدول 1 . 2 ) روستای نورین بر حسب سن و جنس
منطقه و جنس
سن
روستای اصلی
مرد
زن
کمتر از 1 سال
23
16
*
4 – 0
71
75
9 - 5
91
72
14 – 10
88
97
-
19 – 15
158
150
43
24 – 20
207
181
101
29 – 25
187
119
93
34 – 30
149
116
90
39 - 35
91
65
56
44 – 40
41
47
44
49 – 45
76
64
56
54 – 50
36
50
59 – 55
40
59
64 – 60
21
39
69 – 65
32
24
74 – 70
28
30
79 – 75
27
12
84 – 80
21
5
85 و بیشتر
6
39
جمع
1393
1260
483
* تعداد زنان ازدواج کرده در بین باروری را نشان می دهد.
2 . 2 ) اطلاعات فرهنگی :
فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که دربر گیرنده دانستنیها، اعتقادات و هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هر گونه توانایی دیگری است که به وسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است.
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است متعلق به ادوارد تایلر (Taylor) است که در بالا ذکر شد.
رالف لنیتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب می داند که به وسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و میان افراد مشترک است.
به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ به عبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل می کند و در عین حال نظامی ارتباطی که جامع بین افراد برقرار می کند.
با توجه به تعاریف فوق به طور کلی می تواند فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر موجودات متمایز می کند.
فرهنگ ها هم می توانند عامل بازدارنده هم عامل تسهیل کننده در انجام رفتارهای بهداشتی مردم باشند. در توصیف فرهنگ حاکم در میان مردم روستای نورین به موارد زیر اشاره می گردد:
زبان به مردم روستای نورین به زبان ترکی سخن می گویند و به نظر می رسد گویش فارسی نیز جایگاه خاصی در این روستا دارد ولی زبان اصلی مردن زبان ترکی می باشد.
مراسم ازدواج :
مساله ازدواج در روستا با تأکید خاصی مورد توجه است و از نظر آداب و رسوم به طور کلی ازدواج در این روستا به صورت زیر صورت می گیرد :
ابتدا پدر داماد با چند نفر از ریش سفیدان محلی به عنوان خواستگاری به منزل عروس مراجعه و پس از تبادل نظر و جلب رضایت، هر کدام از طرفین یک فردی را جهت عقد قرارداد تعیین می نمایند. ضمن قرارداد شامل تعیین شیربهاء به میزان تقریبی 000/500 تومان و مهریه به میزان تقریبی که به توافق طرفین برسد و براساس وضع مالی داماد چای 10 بسته، قند 2 گونی، برنج 30 کیلو، روغن 2 حلب، شیرینی 20 کیلو، کشمش 15 کیلو بدین ترتیب قرارداد تحت عنوان کسمات منعقد می گردد که پدر داماد موظف به تهیه اقلام یاد شده به پدر عروس است.
پدر عروس مقداری پارچه چادری و لباس تحت عنوان «خلعت» جهت دعوت اقوام به عروسی به تعداد 40 نفر از پدر داماد دریافت می کند.
در این میان عمو و دایی عروس هدایایی نظیر گوسفند، کت و شلوار بنام «دایی پولی» و «عموپولی» دریافت خواهند نمود، پدربزرگ و مادربرزگ عروس نیز صاحب زیورآلات خواهند شد.
پدر عروس به تهیه جهیزیه اقدام می کند که اقلام مختلفی را شامل می شود، تهیه جهزیه از طرف پدر عروس اختیاری می باشد و پس از تدارک عروسی ابتدا پدر داماد مجلسی به عنوان «صلاح پایی» برپا کرده و ریش سفیدان محل و قوم خویش را دعوت می نماید. این جمع پس از صلاح و مشورت در ارتباط با زمان و مکان عروسی و نحوه جابه جایی مهمانان تصمیم گیری می نمایند.
و ماحصل تصمیم به خانواده عروس ابلاغ می شود به طوری که این تصمیم از طرف خانواده عروس لازم الاجرا است. پس پدر عروس و داماد هر کدام یک فردی را تعیین کرده و ضمن تحویل خلعتهای خریداری شده مهمانان را به روز موعود دعوت می نمایند و دعوت کننده به نوبه خود انعامی از دعوت شونده دریافت می کند. و پس از جمع شدن مهمانان در منزل عروس و داماد، مهمانان زن مقداری پول و دستکش تحت عنوان «توره» به عروس هدیه می دهند تا همراه جهیزیه فرستاده شود.
پس از صرف شام، مقداری حنا همراه با شمع و شیرینی که در سینی جمع آوری شده از منزل داماد به منزل عروس آورده می شود اگر عروس و داماد در یک روستا باشند در منزل عروس بر روی حنا آوردگان و مراسم حناگذاری تا نزدیکی های صبح ادامه می یابد، ضمناً در منزل داماد مراسم مشابهی
اجراء می شود و چند نفر جهت آوردن عروس تعیین می گردند، فردای آن روز افراد تعیین شده طرف صبح به منزل عروس مراجعه و نسبت به صورت برداری جهیزیه اقدام نموده و آنرا تحویل می گیرند. جهیزیه پس از بسته بندی از قبیل ارسال و عروس نیز پس از دریافت اجازه از پدر یا عمو آماری حرکت می شوند. ماشین عروس آزین بندی شده و همراه با برادر خویش و فرستادگان داماد سوار شده و به راه می افتد.
در این میان برادر داماد در حالیکه صورت خود را با آرد اندود نموده چراغی در دست گرفته و پیشاپیش همه به راه افتاده، بدین ترتیب پس از رسیدن عروس به منزل داماد وی با دوستان خود در پشت بام که از قبل منتظر رسیدن عروس است مقداری شیرینی و پول و سیب را به سر عروس پرتاب می نمایند و سپس یک پسر بچه به نشانه زائیدن بچه پسر به دست عروس داده می شود و پس از ورود او به منزل داماد که همراه با ذبح قربانی و شکستن تخم مرغ است عروس را در منزل می گردانند. و پسر وی را از روی پارچه ای به نام «بی انداز» حرکت داده و در اطاق مخصوص می نشانند و در این وقت عروس از نشستن خودداری می کند که پدر داماد یک رأس گوسفند به عروس هدیه داده و او را می نشاند و پس از آن شیرینی در سینی ها آورده می شود و دو نفر ریش سفید آنها را در بشابقها گذاشته و به مهمانها هدیه می کند و مهمانها نیز پس از خالی کردن شیرینی ها در جیب مقداری پول به عنوان «تویانه» پرداخت می کنند و این مبالغ پس از جمع آوری از مهمانان مرد و زن شمرده می شود و به پدر داماد تحویل داده می شود و سپس ناهار صرف شده و مهمانان پس از کسب اجازه مراجعت می نمایند.
دو روز پس از عروسی مراسم زنانه «دواق قابما» انجام می شود بدین ترتیب که عروس را روی صندلی نشانده و صورت او را با پارچه پوشانده و سپس در حضور مهمانان دو نفر پسربچه که هر کدام یک قاشق چوبی در دست دارند پارچه روی عروس را با آن کنار زده و سپس پارچه را روی کمر خود می بندند و پس از دریافت انعام از طرف پدر داماد آن را تحویل می دهد، مراسم پس از صرف شیرینی و دادن هدایا به عروس در حدود ساعت 7 – 6 خاتمه می پذیرد.
پس از حدود 20 روز پدر عروس تحت عنوان «ایاق آشما» عروس و داماد را به منزل دعوت می کند و پس از صرف غذا هدیه ای شامل فرش گوسفند با توجه به وضع مالی شان به عروس و داماد می دهند. پس از آن قوم و خویش عروس و داماد در ماه اول ازدواج مراسمی مشابه آنرا انجام داده و بدین ترتیب عروسی به پایان می پذیرد.
تولد نوزاد :
در مراسم تولد نوزاد در شب ششم تولد مراسم نامگذاری انجام می شود که همه اقوام از جمله پدربزرگ و مادربزرگ ها گرد هم آمده و برای نوزاد نامی انتخاب می کنند و این نام را در حاشیه قرآن و یا کتاب حافظ با ذکر روز و تاریخ و سال و ساعت یادداشت می کنند.
و در این روستا نیز، مادر پس از تولد نوزاد از غذاهای مقوی استفاده می کنند و قویماق جزء غذاهای اصلی است که مادر باید هر روز تا 10 روز بخورد. و در این روستا روز دهم نوزاد را حمام برده و مراسم دهه در ظهر روز دهم انجام می گیرد و در این مراسم تمام زنان روستا گردیم آمده و مبلغی پول به مادر هدیه می کنند و ناخن های نوزاد در این روستا در روز دهم گرفته می شود تا 10 روز اول پس از تولد مادر زائو کنار آن می ماند و پس از اتمام مراسم دهه مادر و نوزاد به خانه پدرش مهمان برده می شوند.
چهارشنبه سوری :
برگزاری چهارشنبه سوری بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه سال یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه، بیرون از خانه جلوی در، فضایی مناسب، آتشی می افروزند و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با «گفتن زردی من از توی سرخی تو از من» بیماریها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند. تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند.
و در این روستا مانند استان زنجان همه چهارشنبه سوری های ماه اسفند هر یک نقش و نام معینی دارند که از جمله در این روستا بدین شرح است :
نخستین چهارشنبه را موله گویند و به شستن و تمیزکردن فرش های خانه اختصاص دادند .
دومین چهارشنبه را سوله گویند که در این روز به خرید وسیله ها و نیازمندیهای عید می پردازند.
سومین چهارشنبه را گوله گویند که به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس و غیره برای سبزه های نوروزی اختصاص دادند.