گوشه گیری در دوران کودکی
یکی از مشکلات کودکان در دوران حساس و پر اهمیت کودکی که در همان دوران ابتدایی باید مورد توجه قرار گیرد گوشه گیری و دور بودن از اجتماع است این مشکل بصورت حاد در دوران نوجوانی خود را نشان میدهد.
نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند.
" چهار راه نوجوانی"، روایتگر تجربه های اولیا و مربیان است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی در باره آن سخن بگویند.
"چهار راه نوجوان" با توجه به تجربیات معلمان و مشکلاتی که اولیا با آن مواجه بوده اند، نوشته شده است.
بدیهی است که خلاقیت و ابتکار فردی معلمان و اولیای خانه، با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان، نقش سازنده ای در امر مشاوره خواهد داشت.
گوشه گیری، کمرویی و انزوا طلبی چیست؟
گوشه گیری، کم رویی و انزوا طلبی عارضه ای است که باعث می شود کودک و نوجوان از برقرار کردن ارتباط با افراد و محیط خارج دوری کنند. این کودکان و نوجوانان نوعاً با تقلیل یافتن علایق ذهنی و عاطفی نسبت به اطرافیان خود از داشتن دوستان نزدیک و صمیمی محروم اند. نوجوانی که کم رو و گوشه گیر است، معمولاً از حضور در فعالیت های جمعی سرباز می زند و فقط با تک دوست خود که نوعاً به او بسیار وابسته می شود اوقات خود را سپری می کند.
رفتار کم رویی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی است. کودک کمرو بزودی خود را از دیگران پنهان می کند او احساس کمبود می کند و تحمل دیگران را ندارد مدام به این فکر می کند که دیگران در مورد مشکل او سوال می پرسند و با انزوا در واقع می خواهند که از مورد سوال بودن فرار کنند و با دلایل گوناگون سعی بر آن دارند که غیبتهای خود را بیشتر کنند.بودن در کلاس برای آنان عذاب آور بوده و مدام در تلاش هستند که از این محیط فرار کنند آنان تعداد دوستانی که دارند انگشت شمار است و به سختی میتوان اعتماد آنان را جلب کرد این افراد در دوست یابی بی حوصله عمل می کنند و گاهی با حرفهای خود دیگران را می آزارند.و بناچار اوقات خود را با رویا و اوهام سپری می کنندتا خلاء نداشتن دوست برای آنان کمرنگ شود.به مرور توانایی سازش در آنها به حداقل می رسد و بدون داشتن این مهارت دوست پیدا کردن تقریبا امری بعید به نظر می رسد.میزان آگاهی ما خواهد توانست کودک گوشه گیر را با جامعه و مدرسه تا حدود زیادی آشتی داد.
علل گوشه گیری و کم رویی عبارت اند از:
1- محرومیت از محبت خانواده
2- نقص عضو یا بیماری های جسمی و فیزیولوژیک
3- اختلال در گوش و تکلم
4- شکست های متعدد و تحقیر شدن کودک در برابر جمع
5- عدم امنیت روانی در محیط خانه و مدرسه و فشارهای روانی مستمر
6- تنبیه، توبیخ و سرزنش کودک و نوجوان توسط والدین و به ویژه محرومیت از عواطف مادر
7- کنترل شدید تربیتی و سخت گیرهای وسواس گونه و غیر منطقی
برای پیش گیری و درمان گوشه گیری و کم رویی می توان شیوه های زیر را به کار بست:
1- حمایت های عاطفی در جهت تقویت اعتماد به نفس در نوجوان.
2- واگذاری مسئولیت های مناسب با توجه به میزان توان جسمی و ذهنی نوجوان.
3- قرار ندادن نوجوان در موقعیت هایی که تجربه های شکست را به دنبال دارد.
4- تشویق و زمینه سازی حضور نوجوان در فعالیت های جمعی و گروهی.
5- ایجاد آمادگی لازم برای جرئت ورزی در ابراز عقاید و بیان نظریات خود و نیز پذیرش نظریات مخالف از طرف دیگران
کمرویی و روش های درمان آن
انسان اصالتاً موجودی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه ی انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت هایش فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند ارضاء شود و فعلیت یابد.
در واقع خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران، پذیرش مسئولیت اجتماعی و نیل به کفایت اقتصادی از اهداف اساسی همه ی نظام های تربیتی است.
کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم.
در دنیای پیچیده ی امروز، یعنی در عصر ارتباطات سریع و پیوندهای اجتماعی، ضرورت هرچه بیشتر تعاون و همکاری های ملی و همفکری های علمی، حضور فعالیت فرهنگی و احاطه بر زنجیره ی علوم، فنون و تکنولوژی برتر؛ بدون تردیدپدیده ی کمرویی یک معلولیت اجتماعی است.
در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره ی کمرویی، ناشناخته می ماند.
چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره ی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلاقیت های فردی است.
پدیده ی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیده تر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد، نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه ها، قابلیت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه های شغلی، حرفه ای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متأثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده ی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ی ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم. اما نکته ی مهمتر این است که بعضی ها در همه ی شرایط و موقعیت های اجتماعی به کمرویی قابل توجهی دچار می شوند. بنابراین می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کمرویی شده اند.
- بعضی هاصرفاً در مواقع و موقعیت های خاص دچار کمرویی می شوند.
- بعضی ها دربرخی از مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
- بعضی ها درغالب مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
- بعضی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است،تقریباً در همه ی موقعیت های اجتماعی دچار کمرویی می شوند.
روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسئله کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم. باید توجه داشت که کمرویی می تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی (روان نژندی) درآید. بنابراین کمرویی باید هرچه زودتر شناسایی، پیشگیری و درمان شود.
کمرویی چیست؟
کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه ی آن فرد دچار نوعی تنش روانی – عضلانی می شود، شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه ی بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود. به دیگر سخن ، پدیده ی کمرویی به یک مشکل روانی – اجتماعی و آزار دهنده ی شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. به کلام ساده، کمرویی یعنی «خود توجهی» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین:
1. کمرویی رو به رو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار می کند.
2. کمرویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می نماید.
3. کمرویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می شود.
باید توجه داشت که احساس کمرویی افراد همیشه در برابر انسان ها متبلور می شود و نه در برابر حیوانات، اشیاء و موقعیت های طبیعی و جغرافیایی.
کمرویی از دیدگاه بین فرهنگی
کمرویی پدیده ی گسترده
و متنوعی است که نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی دارد. کودک یا نوجوانی ممکن است از نظر روان شناسی اجتماعی فردی کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضی ها افراد کمرو را انسان هایی ساکت، مؤدب و محترم می دانند و تصور می کنند که این قبیل افراد، شهروندان سالم و بی آزاری هستند و برخی نیز افراد کمرو را انسان هایی مطیع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع می دانند.
بعضی نیز کمرویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می کنند و آن را برای پسرها یک ویژگی یا منش ناپسند می دانند، در حالی که کمرویی همان گونه که قبلاً اشاره شد، یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری است نامطلوب و نابهنجار.
برخی دیگر، کمرویی را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحیا و عفت می دانند و آن را تأیید، تمجید و تشویق می کنند؛ در حالی که «حیا» یکی از برجسته ترین صفات انسان های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن داری امری است ارادی و ارزشمند و برعکس کمرویی پدیده ای کاملاً غیر ارادی، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.
پدیده ی کمرویی در کشورهای مختلف و از دیدگاه مطالعات بین فرهنگی، حاکمیت نظام های ارزشی متفاوت و غالب بودن بعضی از اهداف خاص تربیتی در خانه و مدرسه نیز بسیار مهم و قابل توجه است.
در بسیاری از جوامع غربی که کارگزاران آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم مشوق و مروج رقابت های گسترده، فزون خواهی های فردی، آزادی های فوق العاده ی شخصی و سلطه طلبی و لجام گسیختگی فرهنگی هستند، به لحاظ شایع بودن همین اندیشه ی خودمحوری، برتری جویی، منفعت طلبی و پرخاشگری در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کمرویی فوق العاده کمتر از جوامعی است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشی و تلاش، قناعت و سازگاری و تواضع تشویق می کنند.
اما در کشورهایی که مردم عمدتاً با تبعیت پذیری محض و شخصیت انفعالی زندگی می کنند، حکومت های دیکتاتورمنش، آزادی های مشروع فردی و اجتماعی را کاملاً محدود می کنند، فرصت تقویت احساس خودپنداری و رشد مطلوب شخصیت افراد فراهم نمی شود و زمینه ی پدیدآیی رفتارهای پرخاشگرانه، کمرویی و اجتماع گریزی بیشتر مشاهده می گردد. بر همین اساس در جوامع کمونیستی، کمرویی در میان اقشار مختلف جمعیت به مراتب بیش از جوامع دیگر است.