معماری زبانی دارد که بر اساس یک دستور شکل گرفته است. مهمترین عناصر معماری، فضا است؛به نحوی که معمار، هدف اصلی خود را در فضا متجلی می کند. لذا لازم است که برای نزدیک شدن به هنرمند و درک معانی مورد نظر وی، بیشتر در فضا و دستور زبان آن تامل نمود. مقاله حاضر با احساس چنین ضرورتی به بررسی زبان فضا در مسجد عتیق و مسجد کرمانی، از مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام می پردازد و طی آن با اشاره ای به مفهوم فضا و مقیاس، ضمن مقایسه ویژگیهایی همچون تزئینات، بافت، رنگ، و تناسبات؛ سعی در استخراج زبان فضا از بطن ویژگیهای فضا دارد.
بر اساس مطالعه صورت گرفته، چنین به نظر می رسد که مسجد کرمانی با تزئینات بسیار و سطوح صیقلی و درخشان، و نسبتهای نزدیک به حالت ایستاده، فضایی است که برای عبادت جمعی، طراحی و ساخته شده است. در مقابل، فضای مسجد عتیق با تزئینات کم، بافت زبر و مات، و نسبتهای نزدیک به حالت نشسته، برای عبادت شخصی و خلوت کردن با معبود مناسب است.
واژگان کلیدی: معماری، فضا، مقیاس، مجموعه شیخ احمد جام، تربت جام، مسجد عتیق، مسجد کرمانی
مقدمه
معماری اجتماعی ترین هنر بشری و ظرف زندگی انسانها است . برای ارتباط برقرار کردن با معماری باید زبان آن را شناخت . علاوه بر اصول و مبانی حاکم بر معماری ایرانی ، لازم است که در معانی و مفاهیم معماری دقت بیشتری نماییم . یکی از موارد مهمی که باید در بررسیهای معماری به آن توجه شود ، مفهوم و دستور زبان فضا است . فضای معماری ایرانی دارای دستور زبانی است که با شناخت بهتر آن می توان به هدف هنرمند از خلق فضا ، نزدیکتر شد .
اگرچه تاکنون مطالب مفصل و بعضاً مقالاتی درباره فضای معماری نوشته شده است ، اما کمتر تلاشی برای یافتن دستور زبان فضا صورت گرفته است . این مقاله به صورت موردی به بررسی دستور زبان فضا در دو مسجد ( مسجد عتیق و مسجد کرمانی ) از مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام ، واقع در شهرستان تربت جام ، می پردازد .
فضا، در معماری ایران
معماریایران به عنوان وجهی از فعالیت اقوامایرانی برای شکل دهی فضاهای عمومیو خصوصی با قبول چهارچوبهای فرهنگایرانی و به منظور تحکیم و تعالی ارزشهای همان فرهنگ عمدتا با تکیه در ماده جوهری آن یعنی فضا، بیان میشود.این ویژگیها به دو دوره معماریایران یعنی دوران باستان و دوران اسلامیتعلق دارند. سازماندهی فضا در معماری ایران براساس حضور و درک یک شبکه سه بعدی نامرئی تنیده در درون تمامی فضاهای خرد و کلان صورت میگرفته که طیف گستردهای از تمامیفعالیتهای آدمی از فکر کردن و تماشای گل و گیاه گرفته تا برگزاری مراسم پرجمعیت بوده است.
وی افزود: در هر دوره بسیار طولانی معماری و در تمامی بناها شهرهایایرانی ساخته شده در عصر باستانی و عصر اسلامی سه گونه فضا در اشکال و ابعاد مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.این سه نوع فضا شامل فضاهای باز، فضاهای پوشیده و فضاهای بسته است.این سه نوع فضا همواره با هم شکل میگرفتند و به صورت توامان در نظر اقوام ایرانی مطرح بودند. الگوی نوعی اطاق،ایوان، حیاط که به ترتیب مصادیق فضاهای بسته، پوشیده و بازهستند.
حائری در ادامه فضا را به عنوان ماده جوهری معماریایران در تمامیشهرها و مجموعه بناها عنوان کرد وگفت: در معماریایران فضا در هر مقیاس از تعریف برخوردار بوده است. تعریف فضا در این معماری براساس میزان پوشیدگی آن صورت میگرفته است. میزان پوشیدگی یا درجه محصوریت به چگونگی حضور سقف، کف و دیوارها مربوط بوده است. نقش متنوع و خلاق این سه عنصر در تعریف و محصور کردن هر یک از فضاها به ایجاد طیف گستردهای از انواع فضاهای باز، بسته و پوشیده منجر شده است که در عین برخورداری از هماهنگی هر یک دارای تشخص نیز بودهاند.
وی در ادامه به ویژگیهای معرفی فضا در معماری ایران اشاره کرد که شامل فضاهای باز، فضاهای سرپوشیده و فضای بسته میشود.
حائری در بحث فضاهای سرپوشیده، ایوان را یکی از مهمترین دستاوردهای معماری ایران دانست که در اولین بناهای دوران باستان جلوه گر شد و تا امروز از اعتبار معمارانه برخوردار است.ایوان پاسخی فضایی است برای حد فاصل بیرون و درون.ایوان نوعی فضای سرپوشیده است که به طور عمده از سقف و کف تشیل شده و در مسیر تحول معماریایران، جلوههای مختلفی به خود گرفته است. ایوان ازجمله مشارکتهای فرهنگ ایران در باور کردن معماری جهان است. جایی است برایایجاد آگاهی فضایی که چون از آن بگذریم به تدریج حس گذار و حریم از بیرون به درون و بالعکس را تجربه و درک میکنیم.
وی در ادامه به چگونگی سازماندهی فضا برای معماران معاصر ایران اشاره کرد و گفت: دانش جامعه معماران ایران آگاهی یافتن بر ویژگیهای آن است. اما حتی با آگاهی یافتن بر این ویژگیها نمیتوان معماری آینده ایران را پیریزی کرد. با اهمیت ترین ویژگی این معماری پذیرش اجتماعی آن است آگاهی شرط لازم تحقق است اما شرط کافی، پذیرش اجتماعی است.
معنای واقعی فضا در معماری
شاید اگر دوست داشته باشید فضا را بدانید چیه .... ؟؟؟..... باید ..... یک نگاهی به این زیر بندازید .......
تا زمانی که نیاموخته ایم جایگاه نظری آن را بفهمیم و آن را به مثابه عنصری اساسی در نقد معماری به کار بریم،تاریخ معماری و بنابراین لذت بردن از معماری تنها به گونه ای مبهم وجود خواهد داشت .به طوری که با همان زبان نقد نقاشی ومجسمه سازی که بناها مورد نقد قرار می گیرند،به مشاجره خواهیم پرداخت.دیگر اینکه به ستایش وتمجید از بناهایی خواهیم نشست که به طور انتزاعی تصور شده اند نه آن بناهایی که به طور مشخص لمس شده اند.مطالعات وتحقیقات،تنها به چهارچوب اطلاعات متن شناختی محدود می شوند. داده های اجتماعی،عملکردی، داده های ساختمانی یعنی آن مسائل فنی، داده های حجمی وتزیینی،یعنی آن مسائلی که مربوط به نقاشی ومجسمه سازی است،مسلماً بسیار لازم اند،اما در تشخیص ارزش های معماری،اگر زمانی مایه وجوهره آن که فضا است،فراموش شود کافی نیستند.تا زمانی =که به کلماتی چون «ضرباهنگ»،«مقیاس»،«تعادل» ،«توده»،مفهوم کاربردی =خاصی که در آن حقیقت معماری یعنی «فضا» قطعیت می یابد،داده نشود،به کار بردن این کلمات مبهم را ادامه خواهیم داد.بخش وسیع وبی تناسبی در نوشته های تاریخ معماری مدارس،به تاریخ اجتماعی وشاید هم به تاریخ روانشناسی (از طریق مطالعه در مورد شخصیت نویسندگان) اختصاص یافته است،اما در مورد معماری وجوهره فضایی آن چنین کاری صورت نگرفته است.
معماری چیست؟اکنون آنچه بیشتر اهمیت دارد،این است که آنچه در معماری نیست،چیست؟آیا معمار تشخیص دقیق معماری،در زیبایی وزشتی بناست؟به بیانی دیگر،آیااختلاف بین معماری وآنچه معماری نیست،بر اساس قضاوتی کاملاً زیبا شناختی صورت می پذیرد؟ پس در این صورت، فضا که عامل اساسی در معماری به شمار می رود، چیست؟ابعاد آن چه تعداد است؟اینها نخستبن پرسش هایی هستند که در نقد معماری مطرح اند.