ریا
بهترین محک برای شناخت اعمال ریائی از غیر ریائی معیارهایی است که در روایات اسلامی آمده است مثلاً در حدیثی از پیامبر اکرم صلیالله علیهوآلهوسلم میخوانیم که فرمود
علامت ریاکار چهار چیز است:
هنگامی که کسی نزد اوست تلاش میکند اعمال الهی انجام دهد و هنگامی که تنها شد در انجام عمل کسل است و در تمام کارهایش اصرار دارد مردم از او مدح و ستایش کنند و سعی میکند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد.
در آیات و روایات مانند روایت ذکر شده خصوصیاتی برای ریاکاران دیده میشود که از جمعبندی، آنها میتوان علائم زیر را برداشت کرد:
ریا کاران افرادی منافق و دو چهره هستند
در انظار مردم با نشاط و شوق عبادت میکنند
در تنهایی بینشاط و بیحال هستند
دوست دارند مردم در تمام کارها آنها را بستایند و هنگامی که کار آنها مورد ستایش قرار میگیرد بر عملشان افزوده میشود و چنانچه مدح و ثنایشان نگویند از عمل خود میکاهند.
ریاکاران اهل خدعه و فریب هستند و دائماًً اعمال نیک خود را به رخ دیگران میکشند و بر دیگران منت میگذارند، این افراد چشم طمع به خلق دوختهاند و بر خدا توکل ندارند. در ظاهر ذکر خدا را میگویند ولی در دل کمتر خدا را یاد میکنند.
ریاکاران افراد خودپسند، مغرور، تنپرور و رفاهطلب هستند.
ریا عبارت از تاظهر و خودنمایی و اظهار عمل به انگیزهی جلب توجه و ستایش مردم است.
ریا مانند میکروب جذام (خوره) از درون عمل را میپوساند و آن را بیمحتوا میکند اعمال ریایی مانند درخت بیریشهای است که با یک باد از بیخوبن کنده میشود.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
هرگونه ریایی شرک است هر کس برای مردم کار کند پاداشش به عهدهی مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خدا است
از بعضی احادیث برمیآید که بازگو کردن اعمال و اظهارش برای دیگران موجب کاهش ثواب آن میشود و در صورت تکرار حکم ریا به خود میگیرد و عمل را فاسد و تباه میسازد
ریا جزء گناهان بزرگ است زیرا ریا به منزلهی شرک است و شرک از گناهان کبیره محسوب میشود.
اساس و شالودهی سعادت انسان بندگی خالصانه و مخلصانه است و اگر کسی عملی را انجام دهد که بوی ریا و تظاهر از آن به مشام برسد، ذرهای اثر ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نمیشود و روز قیامت با دست تهی وارد صحرای محشر میگردد چون در دنیا برای خدا کاری انجام نداده است که در سرای دیگر اجر و پاداش آن را از خداوند بخواهد بنابراین انسان باید بکوشد هر عملی که انجام میدهد برای خدا باشد نه برای مردم اگر. اگر کسی برای خدا در نهال کار نیکی را انجام دهد خداوند در دنیا نیز ذکر خیر او را بر زبانها جاری خواهد ساخت.
آفت ریا
ی درونت برهنه از تقوا وز برون جامه ریا داری
پرده هفت درنگ در مگذار تو که بو ریا داری [سعدی]
اخلاص و ریا نقطه مقابل هم هستند ؛ همان طور که خلوص نیت موجب صحت و قبولی عبادت است ، ریا و خودنمایی باعث بطلان عبادت خواهد بود ، و جامعه ای که به ریا کاری عادت کند نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملکات فاضله دور می شود ، بلکه تمام برنامه های اجتماعی او از محتوا تهی می گردد و دریک مشت ظواهر فاقد معنی خلاصه می شود ، و چه دردناک است سرنوشت چنین انسان و چنین جامعه ای ؟! ...
انسانهای ریاکار با سپردن مختصات حق تعالی به دیگران زمینه سقوط اخروی را برای خود فراهم می کنند . آنان انواری را که روشنی بخش روح و قلب و سرمایه نجات و سعادت ابدی و سرچشمه لقاء الهی است مبدل به ظلمات و شقاوت و هلاکت ابدی و سرمایه بعد از ساحت قدس محبوب و دوری از لقاء حضرت حق می کنند آنان به زعم کسب محبوبیت جزیی بندگان ضعیف خود را مورد سخط و غضب الهی قرار داده و همه چیز را قربانی تحسین ظاهر مردم می کنند و چه بسا این آرزوی واهی شان نیز تأمین نمی گردد و خود را دست به گریبان اند و غم و اندوه می یابند و احساس می کنند که دلهای مردم مخالف آنان است ، چون خواه ناخوا ، این خود نمایی و ریاکاری برملا شد ، و آبروی شان در این دنیا هم ریخته می شود و سرانجام ایی آفت چون موریانه ای در کالبد ریا کاران رخنه کرده و آنان را به سقوط قطعی می کشاند .
حقیقت ریا و اقسام آن
لفظ « ریا نماندن به چشم دیگران » از رویت مشتق است و در اصطلاح عبارت است از اینکه: مسلمانی مردم را نسبت به کردارهاری نیک خود بخاطر دستیابی بر مقام و منزلت یا چشمداشت به ثروت آنان ، مطلع نماید .
امام غزالی در احیاء علوم الدین ریا را به دو قسم تقسیم نموده اند :
1 – ریا آشکار و علنی که ریا کار را وادار به انجام کاری می نماید ، هرچند قصد ثواب هم داشته باشد مانند اینکه شخصی به خاطر نام و شهرت به مستمند و فقیری کمک می کند .
2 – ریا خفی و پنهان که مجرد ریا ، عامل اقدام کار نیک نیست ولی انجام آن را سهل و ساده تر می سازد مانند شخصی که عادت دارد هر شب برای نماز تهجد بیدار شود ولی این کار برای او دشوار است اما اگر مهمانی داشت شب بیداری و نماز برای او نشاط آور تر و آسان تر می گردد .
مراتب ریا
ریا از لحاظ عملی که به آن تظاهر می کند داری سه و جه می باشد ، بدترین و سخت ترین درجات ریا آن است که در اصل ایمان باشد مانند منافقی که خود را مسلمان نشان دهد ولی قلبا مسلمان نباشد یا از دیانت منحرف گردد یا همه چیز را مباح بداند ولی وانمود کند که به مسلمانی ادامه می دهد و بر اعتقاد به اسلام باقی مانده است اما در باطن ایمانی در او موجود نباشد .
در وجه دوم در اصل عبادت است مانند کسی که نماز بخواند و زکات بدهد ولی این اعمال و سایر عبادتهایش فقط در حضور مردم باشد و خدا می داند که در خلوت و بی حضور دیگران همه را ترک می کند .
درجه سوم یعنی پایین ترین درجات ریا این است که در ادای فرایض بی ریا باشد و لی در حضور مردم نفل می خواند و فرایض را به صورت بهتر انجام می دهد و زکات را از بهترین مال می پردازد یا به قصد تظاهر نماز تهجد بخواند و در روزهای عرفه یا عاشورا روزه بگیرد ولی در خلوت فقط به ادای فرایض اکتفا و سایر مستحبات را ترک می کند و این ریا نیز حرام است ولی عقوبت آن به شدت ریا در عبادت نیست .
کلید است دوزخ که در آن نماز که در چشم مردم گذاری دراز
اسباب و عوامل ریا کاری
خود نمایی دارای اسباب و عواملی است که زمینه پیدایش و بروز آن را فراهم می کند از جمله:
1- شرایط دوران کودکی :
گاهی کودکی در دامان خانواده ای بار آمده که به ریا و ظاهر سازی خو گرفته و عادت داشته اند ، او هم جز تقلید و همگرنی با آنها راه دیگری را پیش روی نداشته و به مرور زمان این بیماری در روانش ریشه روانیده و به گونه ای می شود که انگار جزیی جدایی نا پذیر شخصیت اوست .
2- همنشین با اشخاص نا اهل :
برخی از دوستان و همنشینان جز ریا و ظاهر سازی هم و غم دیگر ندارند ، و او هم از آنان تقلید نموده و همگرانی را بر می گزیند ، به خصوص زمانی که دارای شخصیتی ضعیف و از دیگران بیش از حد تأثیر پذیر باشد .
3- عدم معرفت حقیقی خداوند :
گاهی نیز سبب و عامل پیدایش ریا کاری عدم شناخت راستین خداوند است . این عدم معرفت یا ضعف شناخت او باعث می گردد که بطور شایسته ای قدر و منزلتش را و منزلتش را مراعات نکند .
4- اشباع غریزه ستایش و ثنا گویی از سوی دیگران :
گاهی علاقمندی به شنیدن تعریف و ستایش خود از طرف دیگران او را به سوی ریا کاری و ظاهر سازی فرا می خواند تا ورد زبان همه بشود و در هر مجلسی از او سخن بگویند .