در بررسی سازمان های اداری پیش ازاسلام ایران، توجه به دو نکته ی زیرین لازم به نظر می رسد
آگاهی های ما از گذشته های تاریخی دور ایران بسیار اندک بوده و مبتنی است بر بررسی - های دو قرن نزدیک دانشمندان اروپایی و شرق شناسانی مانند « سیلوستر دوساسی » پایه گذار مطالعه های شرق شناسی فرانسه (1793) و برنوف ، کاشف مبانی علمی ( 1830 ) .
در ایران باستان مانند دیگر کشورهای جهان ، مردم زندگی ابتدائی داشته و پای بند اصول اخلاقی جامعه بوده و در نتیجه سازمان های اداری ساده و رئیسان قبیله ها ، مرجع داوری و حل اختلاف بوده اند که در این صورت ، مهمترین کار دولت جمع - آ وری مالیات ها به ساده ترین شکل خود بوده است .
1-1- دوره هخامنشیان
بررسی تاریخ تحول اداری ایران را با ورود آریان ها به فلات ایران شروع می کنیم و از مطالعه ی زندگی و سرگذشت بومیان این سرزمین صرف نظر می نمائیم .
آریان ها یا آریائی ها که شاخه ای ازمردمان هند و اروپائی بودند و درآسیای میانه زندگی می کردند ، در حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح ، از گروه اصلی خود ، جدا شده و به سوی سرزمین ایران حرکت کردند و در این جا زندگی نوینی را آغاز نمودند .
سازمان اجتماعی آریان ها ، از روحانیون جنگ آوران و برزگران ترکیب یافته و اداره ی خانوارها ، بر قدرت پدر یا بزرگتر خانواده مبتنی بود . سلسله مراتب سازمان اجتماعی بدین ترتیب بود که از چند خانواده ، تیره ، از تعدادی تیره یا عشیره قبیله و از چند قبیله یک قوم به وجود می آمد ، که در یک ایالت زندگی می کردند . رئیس هر ایالت شاه و پادشاه ایران ، شاهنشاه خوانده می شد .
برابر نوشته های تاریخی ، در گذشته های دور ، مذهب و زبان آریان ها با هندی ها یکی بود . تا این که آن ها مذهب خود را جدا کرده و به وجود خیر و شّر اعتقاد پیدا کردند ، بدین ترتیب که خوبی هائی مانند : روشنائی ، باران و غیره را به خیر و بدی هائی مانند : تاریکی ، خشک سالی ، ناخوشی و مرگ را به شرّ نسبت می دادند . با گذشت زمان مذهب آن ها کامل تر شد و باور کردند که خداوند خوبی ها « اهورامزدا » و خدای « اهریمن » است .
در آن زمان زردشت پیامبر آن ها و اوستا کتاب مقدس او بود که گفته اند بیست و یک کتاب بوده و به خط طلا بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که پس از پایان کار سلسله ی هخامنشی ، آن کتاب ها از میان رفته و قسمتی کوچکی از آن ها باقی مانده است .
در این دوران شاه مرکز قدرت ها بود ، امتیاز را او می داد ، قانون ها از او ناشی می شد ، فرمانده کل قوا بوده و رئیس کل تشکیلات کشوری به حساب می آمد ، رئیس مذهب نیز بود ، زیرا پادشاه هخامنشی خود را نماینده اهورامزدا ( خداوند ) در روی زمین می دانست . چنان که داریوش در سنگ نبشه ی نقش رستم می گوید : « چون اهورامزدا دید کار زمین مختل است آن را به من سپرد و من آن را به ترتیب صحیح در آوردم » .
گسترش و بزرگی امپراطوری هخامنشیان ( 550 تا 230 قبل از میلاد ) . مشکل ادرای و سازمانی تازه ای در زمینه ی برقراری ارتباط ، میان واحد های مختلف مملکتی به وجود آورد و کنترل سازمان های دولتی را که از مدیترانه به پنجاب و از نیل به ترکستان گسترده شده بود دشوار ساخت .
برای رفع این مشکل ، شبکه ی راهها به وجود آمد که پایتخت را به دورترین نقطه های مرزی مربوط می ساخت و در رشد بازرگانی داخلی و خارجی ایران ، تاثیر به سزایی داشت . اقتصاد پولی در ایران آغاز شد و نوعی تمرکز سیاسی و عدم تمرکز اداری ایجاد گردید ، بدین ترتیب که سیاست های مربوط به تمامی کشور در پایتخت گرفته می شد ، در حالی که تصمیم -های محلی به حکومت های محلی و ساتراپ ها سپرده شده بود .
پارسی ها ، بالا بردن سطح فرهنگ و تمدن سرزمین های تصرف شده را وظیفه خود می – دانستند و با مردمان آن ها به مهربانی رفتار می کردند و در ارائه ی خدمات عمومی مانند ایجاد راهها و شبکه های آبیاری پیش قدم بودند ، چنان که داریوش در تکمیل کانال نیل کوشش کرد
( 521 – 458 ق.م ) تا کشتی های بتوانند از مصر به ایران و هند ، رفت و آمد نمایند .
قابل ذکر است که بر روی استوانه ای از گل که در حدود 65 سال پیش در بین النهرین پیدا شده ، به خط بابلی و به فرمان کورش کبیر اولین منشور آزادی ملت ها نوشته شده است ، این فرمان در سال 550 ق.م صادر گردیده و به موجب آن یهودیان پس از70 سال اسیری به وطن خود بازگشتند که این رویداد در تورات نیز آمده است .
با توجه به آن چه که در بالا آمد و نوشته های گزنفون در کتاب تربیت کورش ، می توان برداشت کرد که پارسی ها به آموزش کارمندان ، پیش از ورود به سازمان و هم چنین آموزش
ضمن خدمت توجه داشته و شالوده ترفیع بر شایستگی و لیاقت کارکنان استوار بوده است .
در نهایت به نظر برخی از دانشمندان مدیریت ، ایرانیان باستان ، در مدیریت و اداره ی سازمان های بزرگ ، چنان استعداد و توانائی از خود نشان دادند که مقدونی ها ، عرب ها و مغول ها ، پس از پیروزی ناگزیر شدند که شغل های مهم و حساس مملکتی را به آنان بسپارند .
2-1- نظام اداری در زمان اشکانیان
حکومت هخامنشیان با کشته شدن داریوش در سال 330 ق.م پایان رسید و ایران به دست سلوکی ها افتاد ، در این دوره قانون های یونانی جانشین قانون های پیشین شد و داوری به - وسیله ی قاضی های یونانی انجام می گرفت . آنان در حدود یک قرن حکومت کردند ، تا این که در سال 250 پیش از میلاد ، با به قدرت رسیدن اشکانیان بر تسلط سلوکی ها خاتمه داده شد .
ترکیب حکومتی اشکانیان به گونه ای بود که کشورهای تابعه به دوشکل زیر اداره می شدند :
مملکت هائی که از طرف حکومت مرکزی برای آن ها پادشاه تعیین می شد .
کشورهائی که خود دارای پادشاه بوده و با حفظ استقلال داخلی تابع مرکز بودند .
اشکانیان با حفظ شکل ملوک الطوایفی آریان ها در حدود پنج قرن بر ایران حکومت کردند .
در حالی که در زمان هخامنشیان این سنت محدود شده و قدرت مرکزی که شاه در بالای آن بود بر تمامی مملکت جاری بود و شاید یکی از نقطه های ضعف حکومت هخامنشی تمرکز سیاسی بود که با روحیه ی عشیره ای آن زمان هماهنگ نبود ولی اشکانیان با حفظ آداب و رسوم قومی خود و قدرت مرکزی محدود ، تصمیم های مهم را با نظر دو مجلس خانوادگی و سنا ( شیوخ ) می گرفتند . مثلاً هنگام انتخاب پادشاه جدید این دو مجلس با هم می نشستند و شاه را انتخاب می کردند که در این حالت جمع دو مجلس را مهستان یا مغستان می نامیدند .
با وجود آن که در مورد نظام اداری این دوره آگاهی های کافی در دست نیست ، اما می توان با مراجعه به تاریخ به این نتیجه رسید که تشکیلات اداری آنان شبیه هخامنشیان و عبارت بود از : دفتر خانه ای سلطنتی ، ضراب خانه ، چاپار خانه ، مالیه و غیره و تنها سازمان جدید در این دوران ایجاد گمرک است که با توجه به گسترش رابطه های تجاری میان ایران و روم کالاهای وارده و یا صادره در دفتر های ویژه ای در مرزها ثبت می شد .
3-1- سازمان های اداری در دوره ی ساسانیان
دوران حکومت طولانی اشکانیان در میانه ی نیمه ی اول قرن سوم میلادی با پیروزی اردشیر بابکان بر اردوان به پایان رسید و دوره ی نوینی از تاریخ ایران زمین آغاز گردید .
پادشاهان ساسانی به ویژه اردشیر ، برای اتحاد ملی ، اصول مرکزیت هخامنشی را با مذهب توام نمودند ، سازمان اداری وسیع تر شد ، بر تعداد و اهمیت کارکنان اداری افزوده گردید و آن ها نیز در زمره ی طبقه های اصلی اجتماع در آمدند ، در آن زمان طبقه بندی موجود در جامعه عبارت بودند از روحانیون ، دبیران ، جنگ آوران و توده ی ملت ، هر یک از این طبقه ها به چند دسته از جمله منشیان ، محاسبان ، نویسندگان حکم ها ، قراردادها ، و اجاره نامه ها ، پزشکان و منجمان تقسیم می شدند ، هر طبقه رئیس کارکنان دولت را دبیربد ( دبیران مهشت ) و هم چنین رئیس روحانیون را موبدان موبد می نامیدند .
شغل ها در آن جامعه موروثی بود و لذا تغییر طبقه شغلی امکان نداشت که به نظر برخی از دانشمندان علوم اجتماعی دلیل از میان رفتن جامعه های بسته زیادی در طول تاریخ بوده است .
تشکیلات مرکزی و امور کشوری زیر نظر وزیر بزرگ ( هزاربد ) اداره می شد و او در نبود پادشاه نایب السطنه هم به حساب می آمد و مذاکره های سیاسی و گاهی فرماندهی کل قوا نیز از وظیفه های او بود .
پرداخت مالیات در این دوره بیشتر بر دوش کشاورزان بوده و رئیس کشاورزان به نام واستریوشان سالار ، مسئول جمع آوری مالیات از آنان بود . مهم ترین منبع های درآمد دولت علاوه بر مالیات کشاورزان ، باج شخصی ، هدیه های اجباری ، درآمد معدن ها و خالصه های سلطنتی ، غنیمت های جنگی و عوارض گمرکی بود و از طرفی هزینه های پرداختی دولت را هزینه های سپاه ، حقوق کارکنان دولت ، خرج های دربار و امور عام المنفعه و راه سازی تشکیل می داد و گاهی به طور مستقیم میان تهی دستان پول تقسیم می شد .
در این دوره تعلیمات زرد شت مبنای قانون های بود ، به ویژه قانون مدنی که بر اساس دستورهای زند و اوستا تنظیم شده بود ، در نهایت این حکم ها به همراه دستورهای مذهبی و نظارت موبدان مجموعه ی نظام های اداری این عهد را تشکیل می داد .
وحدت جکومت در عصر ساسانیان و توسعه ی وظیفه های دولت قدرتمند مرکزی موجب پیدایش یک نوع تمرکز اداری قوی شده و اداره ی امور عمومی بر عهده ی چند اداره به نام دیوان سپرده شده بود که عبارت بودند از :
- دیوان ارتش
- دیوان راهها
- دیوان مسکوکات
- دیوان نامه ها
- دیوان دادرسی
- دیوان امتیازات دولتی
- دیوان اوزان و مقادیر
2- سازمان های اداری بعد ار اسلام
پیش از بررسی نظام های اداری سلسله های بعد از اسلام در ایران ، نگاهی هر چند کوتاه و گذرا به مبانی مدیریت در مکتب اسلام به ویژه به فضای بیکران نهج البلاغه لازم به نظر می رسد .
1-2- مدیریت در اسلام
دین مبین اسلام با واقع بینی و ژرف نگری زیادی به مسئله ی رهبری و مدیریت جامعه و سازمان های عمومی توجه کرده است که می توان بسیاری از شیوه های رهبری و مدیریت را از لابلای بحث هائی که در رابطه با ویژگی های زمام داران و نوانائی های رهبری انجام شده برداشت کرد ، یکی از نوشته های معتبر اسلامی برای درک نظریه ها ، اصل ها و شیوه های اداره ی امور عمومی ، پیمان نامه ی پرآوازه ای است که حضرت علی (ع) برای مالک اشتر نخعی به رشته ی تحریر در آورده است . در این سند بیار مهم و بی همتای اسلامی ، تاریخی ، نکته های بی شماری دیده می شود که هر کس به فرا خور درک و فهم خود می تواند از آن خوشه بردارد که در این رابطه ویژگی های رهبری عبارت اند از :
تقوی الهی
پیروی آن چه در کتاب خدا آمده
کردار شایسته
مهربانی با مردم
دوری از کبر و غرور
و خطاب به مالک می فرماید :
- هرگزاز گذشته پشیمان مشو از هیچ کیفری شادمان مباش و هرگز مباد که با خود بگوئی
که مرا فرمان روائی داده اند پس فرمان می دهم و باید بی درنگ اجرا شود که این سیاه -کننده ی دل ، ویران گر دین و عامل نزدیکی به دگرگونی ها و انفجار ها است .
- می باید برای تو پسندیده ترین کار همان باشد که در حق ، میانه ترین است . در رابطه با مردم با انصاف باش وگرنه دست به ستم خواهی آلود . هرگز مباد که نیکوکار و بدکار را در کنارت جایگاهی یکسان باشد . هیچ سنّت شایسته ای را مشکن که معیار عمل بزرگان این امت بوده است و همبستگی و کار ملت بر محورش سامان یافته است .
- وانگهی ، رنج و تلاش هر کس را عادلانه ارج بنه و به دیگری نسبت مده و سپس برای داوری بین مردم ، افرادی را برگزین که در نزد تو برترینانند .
- در امور کارگزارانت ، ژرف بنگر و برمبنای ارزیابی درست به کارشان بگمار ، نگران چگونگی کارکرداشان باش و از یاران راست کردار و وفادار میان شان بگمار که بازرسی ناپیدای تو به رعایت امانت و مدارای به مردم ناگزیرشان می کند .
- جریان خراج را چنان وارسی کن که وضع خراج دهندگان سامان یابد و سزاوار است که پیش از گرد آوری خراج به عمران زمین بیندیشی ، زیرا خراج جزاز راه عمران به دست نمی آید .
- در کار دبیران خویش بیندیش و سرنوشت جریان کارها را به بهترین شان بسپار و مبادا در گزینش چنین دبیرانی بر تیز هوشی و شناخت شخصی و خوش باوری خویش تکیه کنی که فرصت طلبان جامعه می کوشند ، با تصنّع و خوش خدمتی ، خود را در نگاه زمامداران بیارایند ، در حالی که در پس نقاب تزویر ، نشانی از امانت و دلسوزی ندارند . بر تارک هر شاخه ی کارهایت ، چنان سرپرستی بگمار که بزرگی کار بر او چیرگی نیابد .
- و اما پس از این همه ، مبادا که دور از چشم مردم ، دیری در سراپرده ی سیاست بمانی که غیبت زمامداران از ملت ، منشاء کم آگاهی از جریان های کشور باشد و دوری از مردم پیوندشان را با آن چه پس پرده است می گسلد .
- حق را در هر کجا و در مورد هرکسی که بایسته بود ، دور یا نزدیک ، اجرا کن . زنهار که در جریان ها ، پیش از فراهم شدن اسباب لازم ، شتاب ورزی یا به هنگام امکان عملی فرصت را از دست دهی ، یا به درگاه ناشناختن راه ، سرسختی پیش گیری ، یا به هنگام روشنیش کاهلی کنی ، پس هر کاری را در جای بایسته ی خود انجام ده و برای هر عملی در موقعیت فراخورش اقدام کن .
- در آن چه مردم حقی برابر دارند ، خود کامگی مکن و از پوشاندن آن چه که برای مردم آشکار است بپرهیز که سرانجام حق مردم را از تو بازستانند و به زودی پرده ها بالا می رود و به سود ستم دیدگان محکوم خواهی شد .
- تو را تکلیف واجب آن است که ، همواره حکومت های دادگستر پیشین ، سنت های پرفضیلت گذشتگان ، روش های پسندیده ، آثار پیامبران و واجباتی را که در کتاب خدا آمده است
به یاد داشته باشی .
با توجه به گوشه هائی که از عهد نامه مولا علی (ع) آورده شد نکته های مدیریتی زیرین را به روشنی برداشت کرد :
الف – استخدام عمومی
با این که در اسلام یک روش استخدام عمومی ثابتی مانند سیستم های مورد عمل در جهان امروز نبوده و در هر مورد ، استخدام و انتصاب در اختیار حاکم و رهبران اجتماعی بوده است با وجود آن قضاوت فردی و شخصی حاکم را ملاک عمل قرار نداده و لذا با سیستم لیاقت مبتنی بر قضاوت فردی مرسوم در کشورهای صنعتی که مدیر سازمان اختیار کامل در امر استخدام دارد متفاوت است . زیرا در مکتب اسلام ، انتصاب افراد لایق و شایسته بایستی بر اساس تحقیق در زندگی گذشته به ویژه کار سازمانی و توانائی های مربوط به شغل مورد نظر باشد .
ب- تفویض اختیار
سپردن کار به کاردان و مدیران لایق برای تصمیم گیری به آن ها با توجه به توانائی ها و ظرفیت آنان مورد نظر مولا در این پیمان نامه بوده است .
پ- ارزش یابی و کنترل
توجه به عملکرد کارگزاران و کنترل مستقیم و غیر مستقیم آنان تا از مسیر حق منحرف نشوند و در امانت داری و مدارا با مردم کوشا باشند .
ج- نظام مالیاتی
سیستم های مالیاتی بایستی چنان باشد که موجب توسعه و آبادانی گردد نه باعث فقر و دریوزگی مردم .
چ- ارتباط
توجه به ارتباط دائمی و درست با مردم ، از این که در جریان کارها قرار گرفته و اسیر بدگمانی ها نشوند و از حکومت دوری بر نگزینند .
ح- برنامه ریزی و سازماندهی
شتاب نکردن در انجام کارها ، پیش از فراهم شدن اسباب لازم و از دست ندادن فرصت ها و هر کاری را در جای بایسته و موقعیت مناسب انجام دادن .
خ- توجه به فرهنگ جامعه و سنّت ها
می بایستی پیوسته سنت های پر فضیلت گذشتگان ، آثار پیامبران و کتاب خدا مد نظر باشد .
2-2- رابطه ی ارزش های اسلامی و مدیریت
برای روشن کردن مفهوم مدیریت اسلامی و رابطه ی ارزش های اسلامی با مدیریت بررسی موارد زیرین می تواند کمک موثری در این زمینه باشد .
بررسی شیوه ی مدیریت خلفا و زمامداران اسلامی در طول تاریخ
تحلیل سبک های اداری و رفتاری مدیران مسلمان
با این که طریق فایده های بسیاری دارد ولی شناخت دقیق ویژگی های مدیران مسلمان آسان نسیت مگر این که تنها به بررسی شیوه های مدیریتی پیامبر اکرم (ص) و پشیوایان معصوم (ع) بسنده شود ، زیرا رفتار آنان با موازین اسلام ناب محمدی هماهنگی کامل دارد .
راه سومی که می توان در نظر گرفت آن است که مسائل مدیریت را از لا بلای قرآن و نوشته های اسلامی و با توجه به سیره ی مدیران معصوم (ع) به عنوان سنّت عملی بیرون آورده و مورد استفاده قرار دهیم .
با توجه به مورد های اشاره شده در بالا ، می توان یافته های مورد نظر را به عنوان راهبرد های ارائه شده از طرف دین اسلام برای مسائل مدیریتی تهیه و تنظیم و تحت عنوان مدیریت اسلامی عرضه نمود .
مهمترین رابطه ای که میان علم ها به ویژه دانش های کاربردی مانند مدیریت و دین ها به ویژه دین اسلام وجود دارد ، رابطه ی جهان بینی اسلامی و نظام ارزشی اسلامی با علوم انسانی است. که رابطه اول از راه تاثیر نقطه نظرهای اسلامی پیرامون هستی شناسی و انسان شناسی به عنوان اصل های موضوعه در علوم انسانی ، از جمله مدیریت جلوه می کند و رابطه ی دوم از راه تاثیر ارزش های اسلامی در تعیین هدف و خط مشی ها و روش های عملی ظاهر می شود که در این جا به نمونه هائی از این دو نوع رابطه اشاره می شود :
الف – جهان بینی الهی ، کل جهان هستی را به صورت مجموعه ای هماهنگ و هدف دار می بیند ، که تحت تدبیر و مدیریت عالیه ای الهی قرار دارد و سنّت های خداوند ی برآن ها حاکم است و لذا ستیزه جوئی با آن ها نتیجه ای جز شکست ندارد . بنابراین بایستی در تعیین هدف ها ،
خط مشی ها و برنامه ها و هم چنین در اجرای روش ها اراده ای تکوینی و تشریعی الهی با دقت رعایت گردد .
ب- جهان هستی ، به ویژه کره ی زمین به گونه ای آفریده شده که با حرکت تکاملی انسان متناسب است و در این مورد تفاوتی میان مرد ، زن ، سیاه ، سفید ، و انسان امروز و فردا نیست ، پس باید رعایت مصالح همه ی انسان ها در داخل و خارج سازمان و همه ی ملت ها در برنامه های کلان مد نظر قرار گیرد و حتی در مورد بهره برداری از موهبت های طبیعی ، حقوق آیندگان نیز مورد توجه بوده و از زیاده روی ها جلوگیری شود .
ج – انسان افریده ای دارای اراده و اختیار است که بایستی مسیر تکاملی خود را در پرتو عقل و دین برگزیند ، بنابراین به کارگیری شیوه های فشار و سلب آزادی ، انگیزه ی فعالیت را ضعیف کرده و قوه ی ابتکار و خلاقیت را نابود می سازد و نوعی ستیزه جوئی با اراده ی حکیمانه ی الهی به حساب می آید . پس نظام های مدیریت متمرکز مانع رشد شخصیت و بالندگی
و توانائی های خدادادی افراد و به رکود و عقب ماندگی جامعه می انجامد .
د – شرافت انسان مربوط به روح ملکوتی او و امتیازهایش بر دیگر موجود های زنده مرهون ویژگی های انسانی اش می باشد ، بنابراین ، نیروهای نباتی و حیوانی زمینه ساز رشد انسانی و کمال معنوی و ابزار های رسیدن به درجه های بالا و سعادت جاودانی اند . پس
بایستی در تعیین هدف ها و خط مشی ها سازمان و جامعه برتری ها به ارزش های معنوی داده شود و هیچ گاه اصل فدای فرع و هدف فدای وسیله نشود .
ه – در سایه فرهنگ اسلامی ، خصلت ها و ویژگی های لازم برای مدیران شایسته بهتر تامین می شود ، زیرا مدیری که با اخلاق اسلامی و توکّل بر خدا تربیت یافته ، هنگام بروز خطرها و بحران ها ، خود را نمی بازد و در نتیجه تصمیم های سنجیده می گیرد ، روحیه ی زیر دستان خود را تقویت می کند و آن ها را امیدوار می سازد ، گول چرب زبانی ها و تملق گوئی ها را
نمی خورد و در نهایت با رفتار فروتنانه و با دلسوزی ها و مهربانی ها ، علاقه و توجه کارکنان را جلب می نماید که نتیجه ی آن افزایش کارائی و بازدهی در سازمان است .
و – در مدیریت اسلامی بخشی از اعتبارها و نیروهائی که در نظام های دیگر صرف کنترل و بازرسی می شود در راه بالا بردن فرهنگ و رشد معنوی کارکنان به کار می رود تا با تقویت دین و تقوا و خداترسی ، کنترل درونی در افراد به وجود آید . ضمن تامین هدف های سازمان رشد و تعالی معنوی انسان ها نیز امکان پذیر گردد .