مقدمه
دو موضوع ریسک و بازده، موضوع های اساسی در نظریات سرمایه گذاری هستند و در این مورد دو دیدگاه بسیار مهم وجود دارد که بر اساس آن، نخست، سرمایه گذاران فقط زمانی ریسک را تحمل می کنند که بازده اضافی به دست آوردند و بعد ریسک با تنوع بخشی کاهش مییابد.
بازده
سرمایه گذاران د ر بازارهای سهام در پی حداکثر بازده خود هستند. آنان در پی سهامی هستند که به نظر آنها، بهترین سهام باشند و همواره تمایل دارند تنها این سهام نگهداری کنند. اما بیشتر سرمایه –گذاران قادر به این کار نیستند زیرا آنان نمیتوانند با اطمینان بهترین سهام را بشناسند و در حقیقت، همواره این امکان نیز وجود دارد که سهام خوب انتخاب شده توسط سرمایه گذاران به سهام بد تبدیل شود.
ریسک
سرمایهگذاران با توجه به تأثیر شرایط عدم اطمینان روی پیامدها، علاوه بر در نظر گرفتن بازده، ریسک سرمایهگذاری را مورد توجه قرار میدهند. نگهداری تعدادی سهام مختلف، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد زیرا همۀ سهام در بازار دارای رفتار همسانی نیستند.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
ما میدانیم که با نوسان قیمتها در بازار سهام، قیمت بیشتر سهامها نیز مشابه با نوسان قیمتهای بازار تغییر میکند. اما میزان تغییر قیمت سهام به طور دقیق با همان میزان اندازۀ تغییر قیمتها در بازار یکسان نیست به و حتی در برخی مواقع در زمان نزول قیمتها در بازار ما شاهد افزایش قیمت بعضی از سهام هستیم و برعکس. مشاهده این رفتار منجر به طرح این سؤال مهم میشود که چرا در بازار سهام، چنین رفتارهایی وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت که، هر کس که در سهام سرمایهگذاری میکند دو نوع ریسک، ریسک سیستماتیک یا بازار، و ریسک غیرسیستماتیک یا خص را تحمل میکند. برای هر سهمی، هر دو نوع این ریسکها وجود دارد وهر شرکتی دارای ریسک خاص خود است و سهام آن شرکت نیز تحت تأثیر این ریسک خام قرار میگیرند. شرکتها در معرض ریسک محیط اقتصادی خود قرار میگیرند و از آن جا به سایر شرکتها نیز این ریسک را تحمیل میکنند بنابراین همۀ شرکتها دارای ریسک مشترک همسانی هستند.
تنوع بخشی
اگر در یک سبد سرمایهگذاری تشکیل شده، تعداد سهام افزایش یابد از میزان نوسانپذیری بازده سبد سرمایهگذاری کاسته میشود. برای مثال، گرم شدن آب و هوا، بازار چتر را خراب میکند ولی باعث رونق فروش بستنی میشود. بنابراین، اگر کسی مالک سهام شرکتهایی در هر دو این صنعتها باشد میتواند خود را از تأثیرات آب و هوا حفظ کند اما اگر سهام یکی از این دو را داشته باشد گرمای هوا، او را تحت تأثیر قرار میدهد.
باید توجه داشت که تنوع بخشی سهام، تمام ریسک را از بین نمیبرد و ریسک سیستماتیک یا بازار را نمیتوان با تنوع بخشی از بین برد. در رابطه با تنوع بخشی سهام، این سؤال نیز مطرح است که این کار با چه سرعتی، ریسک سهام را کاهش میدهد؟
مطالعات متعدد نشان میدهد که برای کاهش ریسک سهام، به ضرورت لازم نیست که در سبد سرمایهگذاری، تعداد زیادی سهام وجود داشته باشد و با داشتن 10 یا به طور تقریبی 20 سهم هم میتوان به میزان زیادی ریسک غیرسیستماتیک را حذف کرده و سبد سرمایهگذاری را به طور اساسی از ریسک سیستماتیک غیرقابل اجتناب دور کرد.
به همین دلیل در برخی از متون آموزشی گفته شده است که سرمایهگذاری برای به دست آوردن مزایای تنوع بخشی سهام تنها به داشتن 10 الی 20 سهم در سبد سرمایهگذاری خود نیاز دارند.
لازم به توضیح است که تجزیه و تحلیلهای پیش گفته با این فرض صورت میگیرد که انتخاب اوراق بهادار در سبد سرمایهگذاری به صورت تصادفی انجام شود.
بنابراین اوراق بهاداری که بازدۀ آنها همراه با سایر اوراق بهادار (مانند سهام شرکتهای یک صنعت) تغییر میکند نسبت به اوراق بهاداری که بازدۀ آنها کمتر به سایر اوراق بهاداری که بازدۀ آنها کمتر به سایر اوراق بهادار وابسته است تأثیرپذیری کمتری از تنوع بخشی اوراق بهادار دارند.اهمیت تنوع بخشی در ساختار سبد سرمایه گذاری و اهمیت هم بستگی بازدههای بین داراییها، برای اولین بار توسط هری مارکوتیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. او نشان داد که هر کس برای ساختن یک سبد سرمایهگذاری کارا دارای بالاترین ریسک برای یک بازدۀ خاص، نیاز دارد که بازدۀ مورد انتظار هر دارایی، انحراف معیار و هم بستگی بازدۀ داراییها را بشناسد.
مقدمهای بر صندوق های سرمایه گذاری مشاع
چکیده
بازار های مالی در دهههای اخیر با تحولات چشمگیری مواجه شدهاند. با پیدایش واسطه های مالی جدید و ابزارهای مالی جدید رفته رفته از نقش انحصاری واسطههای مالی خاص و به ویژه بانکها تا حدودی کاسته شده است و جایگاهی خاص برای واسطههایی چون صندوقهای سرمایهگذاری مشاع (investment trust unit) و شرکتهای سرمایه گذاری با سرمایۀ باز (Funds Mutual)، باز شده است. به عبارتی بسیاری از مشتریان بانکی با پذیرش ریسک بیشتر به جای آن که صرفاً سپرده گذاری بوده و به سود کم بانکی اکتفا نمایند، تمایل به سرمایهگذاری در بازار از طریق چنین واسطه هایی برای کسب سود بیشتر و یا ریسک بالاتر نمودهاند.
در ایران نیز با رونق بیشتر بازار سهام شاهد چنین گرایشی هستیم. نقش شرکتهای سرمایهذاری از این جهت حایر اهمیت است که خود به عنوان یک مدیر سبد دارایی برای سرمایهگذاران در چنین شرکتهایی نیز عمل میکنند.
سرمایهگذار خود به دلیل عدم اطلاعات کامل، نبود دانش و وقت برای بررسی وضعیت شرکتها جهت تصمیمگیری در خرید، با خرید سهام شرکتهای سرمایهگذاری این کار را به مدیران شرکت واگذار میکند. مدیران شرکت نیز با تنوع بخشی به سبد از ریسک خرید تک سهمی و یا چند سهمی توسط سرمایهگذار جلوگیری کرده و در نتیجه زمینه را برای سرمایهگذاری مطمئنتر فراهم میکنند.
این مقاله با اقتباس از قانون آمریکا به بررسی این نوع واسطهها و به ویژه صندوقهای سرمایهگذاری مشاع میپردازد. در پایان نیز با توجه به گسترش شرکتهای سرمایهگذاری و تمایل به ایجاد چنین صندوقهایی، به بررسی امکانات و محدودیتهای قوانین در ایجاد این تشکلها خواهیم پرداخت.
مقدمه
صندوقهای سرمایه گذاری مشاع یکی از سه اشکال عمومی شرکت های سرمایه گذاری هستندو در واقع قدیمیترین و با سابقهترین نوع این شرکتها به شمار میآیند. تاریخچۀ پیدایش این صندوقها به اسکاتلند و انگلستان بر میگردد و از جمله اولین صندوق سرمایهگذاری
And Colonial Trust The Foreign میباشد که در سال 1868 در لندن شکل گرفت. همچنین اولین صندوقی که در سهام راه آهن آمریکا سرمایهگذاری کرد یک صندوق سرمایهگذاری اسکاتلندی- آمریکایی بود که در سال 1873 در اسکاتلند تأسیس شد.
این صندوقها به دلیل استفاده از صرفههای مقیاس با صرفهجویی در هزینۀ معاملات سهام و اوراق بهادار و از طرفی به دلیل تنوع بخشیدن به سبد دارایی سرمایهگذاران خرد نقش قابل توجهی را در بازار مالی ایفا کردند که با گذشت زمان شاهد رشد قابل توجه این صندوقها در اقتصاد کشورهایی چون انگلستان، ایرلند، لوگزامبورگ، آمریکا و ... که دارای بازارهای مالی پیشرفته میباشند، بودهایم. ایجاد شرکتهای سرمایهگذاری جدید با سرمایۀ باز و ثابت از جمله دلایل شکوفایی و افزایش نقش این شرکتها در بازار سرمایه میباشد.
امروزه در صنعت بانکداری نیز شاهد کاهش نقش سنتی بانک های تجاری به عنوان واسطۀ وجوه هستیم. وجود شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای مستمری و ...همگی در حکم رقیبی برای بانکها جهت جذب منابع میباشند و طبیعی است بانکها نیز برای حفظ وضعیت خود به سوی خدمات مالی دیگر- از جمله ایجاد چنین صندوقهایی – و تنوع بخشیدن به خدمات موجود برای رقابت با دیگر مؤسسات مالی، روی آوردهاند. به همین دلیل شاهد گرایش برخی بانکها در راهاندازی چنین خدماتی از سوی خود و یا شرکتهای وابسته و یا پذیرش کارگزاری این صندوقها از طریق خرید و فروش اوراق و ...هستیم. در این نوشتار تلاش بر این است که به بررسی مقدماتی در خصوص ماهیت این صندوقها بپردازیم. در ابتدا تعریفی مختصر از شرکتهای سرمایهگذاری و انواع آن خواهیم داشت در بخش دوم به تعریف و بررسی این صندوقها از نظر ارکان و فرایند شکلگیری آن میپردازیم. بخش دیگر انواع این صندوقها را بر میشمارد.
ویژگیهای صندوق از نظر ساختار هزینه ها، سیستم قیمت گذاری، مزایا، معایب و ...موضوعی است که در بخش چهارم به آن میپردازیم. بخش دیگر از مقاله به بررسی مقدماتی از امکان ایجاد این صندوقها در ایران و بررسی موانع موجود در شکلگیری آنها اختصاص خواهد داشت. نتیجهگیری از این نوشتار نیز بخش پایانی کار را تشکیل میدهد.
بخش اول – شرکتهای سرمایهگذاری: تعریف و انواع آنها
1- تعریف شرکت سرمایه گذاری
شرکت سرمایه گذاری شرکتی است که به منظور گردآوری پساندازهای کوچک و سرمایهگذاری آنها در مجموعهای از اوراق بهادار کاملاً متنوع تشکیل میشود.
سه مزیت اصلی ایجاد شرکت سرمایهگذاری عبارتاند از:
1- تجهیز منابع خرد
2- ایجاد تنوع گسترده در سرمایهگذاری به شکلی که مخاطره به حداقل برسد (ایجاد رابطۀ منطقی بین بازده و مخاطره)
3- به کارگیری نیروی مدیریت متخصص (در قالب شرکت مدیریت)
مدیریت متخصص و امین، نقش کلیدی را در ایفای اهداف شرکتهای سرمایهگذاری دارد. هر چند در ظاهر انتخاب و استخدام شرکت مدیریت به وسیلۀ هیئت مدیرۀ شرکت سرمایهگذاری انجام میشود، ولی درعمل مدیریت واقعی اغلب با یک مؤسسۀ مشاورۀ سرمایهگذاری را پایهگذاری و هیئت مدیرۀ آن را انتخاب میکند. سپس این هیئت مدیره، همان شرکت مشاور سرمایهگذاری را به عنوان مدیریت مجموعۀ اوراق بهادار و مسئولیتهای اداری مربوطه، به خدمت میگیرد.
این شرکتها وجوه دریافتی از سرمایهگذاران را در یک مجموعۀ اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند و هر سرمایهگذار به نسبت سهم خود در مجموعه، از سود و یا ضررهای حاصل از این سرمایهگذاری سهم میبرد. عمدۀ عملکرد شرکت سرمایهگذاری بستگی به عملکرد اوراق بهادار و سایر داراییهایی دارد که شرکت در آنها سرمایهگذاری کرده است.
2- انواع شرکتهای سرمایهگذاری
قانون فدرال اوراق بهادار آمریکا این شرکتها را به سه گروه: صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (شرکتهای سرمایهگذاری با سرمایۀ باز)، شرکتهای سرمایهگذاری با سرمایۀ ثابت و صندوقهای سرمایه گذاری مشاع طبقهبندی کرده است که هر یک از ویژگیهای خاص برخوردار میباشند و دارای برخی وجوه تشابه و تفاوت با یکدیگر هستند.
1-2- شرکت سرمایهگذاری با سرمایۀ باز:
شرکت سرمایهگذاری با سرمایۀ باز در قالب یک شرکت سرمایهگذاری تأسیس میشود. تعداد سهام و میزان سرمایۀ این شرکتها متغیر است و شرکت موظف به بازخرید سهام به قیمت ارزش خالص دارایی میباشد. این شرکت پول دریافتی از سهامداران را در یک مجموعۀ داراییهای مالی- با توجه به اهداف شرکت- سرمایهگذاری میکند و با فروش سهام شرکت به عموم، منابع مالی شرکت را افزایش میدهد و آن را مجدداً صرف خرید داراییهای مالی جدید نظیر سهام، اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی موجود میکند.
به این ترتیب بر میزان سهام و سرمایۀ شرکت افزوده میشود و این فرایند ادامه دارد. بنابراین بسته به تقاضای خرید و فروش این اوراق، هم چنین افزایش و یا کاهش ارزش اوراق بهادار موجود در سبد دارایی، سرمایۀ شرکت افزایش یا کاهش مییابد. چنین شرکتی نیازمند مدیریت مالی کارآمد و فعال میباشد.
2-2- شرکت سرمایهگذاری با سرمایۀ ثابت:
این شرکت نیز با استفاده از منابع مردم داراییهای مالی موجود در بازار پول و سرمایه را خریداری میکند. بر خلاف شرکتهای با سرمایۀ باز تعداد سهام شرکت ثابت است و سهام آن قابل بازخرید نیست. به بیانی دیگر این شرکتها تعداد سهام مشخصی را منتشر و به عموم عرضه میکنند. پس از مرحلۀ پذیرهنویسی اولیه، خرید و فروش سهام این شرکتها تنها در بازار اوراق بهادار امکانپذیر است. نکتۀ مهم آن که قیمت سهام این شرکتها بر اساس تقاضای بازار تعیین میشود و لذا قیمت میتواند کمتر و یا بیشتر از ارزش خالص دارایی باشد.
3-2- صندوق سرمایهگذاری مشاع:
همان گونه که در بخش دوم به تفصیل بیان میشود، این صندوقها در ابتدا سبد دارایی مالی خاصی متشکل از اوراق بهادار نظیر سهام، اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی را مشخص و نسبت به خرید و یا پیشخرید آن اقدام مینمایند. سپس با انتشار اوراقی که دربردارندۀ حصههای متفاوتی از اوراق بهادار موجود در سبد دارایی است، این اوراق را به عموم مردم به قیمت روز- بر اساس ارزیابی ارزیاب صندوق- واگذار میکنند.
بخش دوم- صندوق سرمایهگذاری مشاع- ماهیت، فرایند شکلگیری و ارکان صندوق
1- تعریف
صندوق سرمایهگذاری مشاع شرکت سرمایهگذاری به ثبت رسیدهای است که سبد ثابت و مشخصی از سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار را خریداری و نگهداری میکند. این صندوقها بر اساس قوانین خاص هر کشور میتوانند در قالب یکی از اشکال زیر فعالیت نمایند.
1- ایجاد شرکت سرمایهگذاری.
2- ایجاد تراست بر اساس توافقنامۀ تنظیم شده میان حامی و امین صندوق.
این صندوقها نیاز به مدیریت فعال ندارند، به این معنا که در واکنش نسبت به نوسانات معمول بازار اوراق بهادار ترکیب دارایی صندوق به دلیل عدم خرید و فروش و یا معاوضۀ این اوراق تغییر نخواهد کرد؛ حتی اگر شرایط بازار به گونهای تغییر کند که برخی از این اوراق قادر به تأمین اهداف اصلی ذکر شده در امیدنامه صندوق نباشند. هر برگه از اوراق مشاع صادر شده توسط این صندوقها دارای ارزش یکسانی- معادل نسبت خالص ارزش کل سرمایهگذاریها به کل اوراق موجود می باشد که در اختیار سرمایهگذاران این صندوق قرار میگیرد.
2- ارکان صندوق
1-2- حامی: شرکت و یا مجموعهای از شرکتها که سازماندهی و به طور کلی مدیریت اداری این صندوق را به عهده میگیرند "حامی" صندوق نامیده میشوند. حامی صندوق اصولاً یک شرکت مدیریت سرمایهگذاری و غالباً یک شرکت مادر میباشد.
حامی با استفاده از خدمات مشاورۀ مالی شرکت خود و یا اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر ترکیب مناسب و متنوعی از داراییها را با توجه به نوع و هدف صندوق انتخاب و نسبت به خرید- یا پیش خرید- آن اقدام میکند. به عبارتی دیگر حامی موظف است قبل از پذیرهنویسی، سرمایۀ اولیهای را برای خرید میزان مشخصی از اوراق بهادار فهرست شده فراهم کند.
حامی مسئولیتها و وظایف زیر را به عهده دارد:
1) پذیرهنویسی: معمولاً یکی از (و یا تمامی) پذیرهنویسان اوراق پیشنهادی، حامی صندوق میباشد که مسئول ایجاد صندوق و تقبل هزینههای سازمانی آن میباشد.
2) گردآوری کننده: حامی ( و یا یکی از حامیان) مسئولیت خریداری و گردآوری اوراق بهادار سبد مورد نظر را عهدهدار میباشد.
3) نگهداری اسناد و کنترل: حامی مسئول نگهداری اسناد و مدارک دارندگان اوراق و همچنین گوشزد کردن به امین جهت نظم و ترتیب دادن به اوراق بهاداری است که برای تأمین منابع لازم برای بازخرید لازم است فروخته شود.
4) پرداخت هزینههای ایجاد صندوق: اصولاً کلیۀ هزینههای مربوط به سازماندهی صندوق و انتشار این اوراق شامل هزینههای چاپ، قانونی، ثبت و حسابداری بر عهدۀ حامی است.
5) حفظ بازار ثانویه برای اوراق مشاع: حامی که نقش صادرکنندۀ اوراق را دارد، موظف به برقراری و حفظ بازار ثانویه برای این اوراق نیز میباشد.
6) انجام کلیۀ ثبتهای حسابداری اقلام ترازنامه و سود و زیان.