مطالعات انجام شده در ارتباط با آسیب های اجتماعی، عوامل زیر را منشاء بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نموده اند. در این بخش هر یک از عوامل به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد:
نابرابری های اقتصادی و اجتماعی
اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت هایی قرار می دهند که نمی توانند نقش های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می کند که این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.
فقر مادی خانواده
در مطالعات علمی نشان داده شده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی که بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی می نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده اند در عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواسته های جوانان آن طبقه با آن چه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست در رسیدن به هدف های معین است.
بیکاری
بیکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی از جمله پارک ها می گذرانند و این گونه اماکن، بهترین و مناسبت ترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد است.
رفاه اقتصادی خانواده
در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.
رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی
اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد:
اولاً کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور می شوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می شود.
اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامه ریزی های اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم می شود.
ثانیاً مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده در نتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی توجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و... کمک خواهد کرد.
ثالثاً رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.
ستیزه والدین
اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می گردند، زیاد می کند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می خواند. هر چقدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.
شیوه های تربیتی والدین
مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوه های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه های تربیتی والدین می بایست با سطح نیازها و خواسته های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.
عدم آگاهی و بینش صحیح والدین
مطالعات نشان می دهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و... نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعه شناسی یکی از راه های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می داند.
محرم وکاهش بزهکاری
با تحقیقات و پژوهش های انجام شده در جهان این مطلب اثبات شده است که گروه های مذهبی و اصولاً افراد مذهبی کم تر دچار بحران هایی چون بحران هویت می شوند و کم تر در میان ایشان بزه های اجتماعی گسترش و یا رواج می یابد. پزشکان دریافته اند که افراد مذهبی ومتدین در برابر بیماری های سخت درمان از مقاومت و امید بیش تری برخوردارند و دین و مذهب در ایجاد آرامش روحی و روانی آنان بسیار مؤثر می باشد. کاهش افسردگی و بیماری های روانی و روحی و حتی سرعت درمان بیماری های جسمی در آنان به مراتب فزون تر از افرادی است که از ایمان برخوردار نمی باشند و یا مذهبی به شمار نمی آیند. امید به زندگی در آنان بیش تر و شادتر و از نظر روانی از شخصیت سالم و از نظر اجتماعی از تعادل شخصیتی و هنجاری برخوردارند.
هم چنین تحقیقات و پژوهش های میدانی که از سوی مؤسسات و مراکز تحقیقاتی علمی صرف انجام شده نشان می دهد که در برخی از فصول بزهکاری افزایش و یا کاهش می یابد. از این رو بر تأثیر عوامل محیطی و آب و هوایی بر نوع رفتار آدمی تحقیقات علمی فراوانی انجام شده است. آنان هم چنین دریافتند که حتی زمان ها و مناسبت های مذهبی تأثیر شگفتی در نحوه برخوردهای اجتماعی افراد غیرمذهبی داشته است و حتی کسانی که غیرمذهبی به شمار می آیند در زمان های مشخصی چون ماه رمضان از رفتار متعادل تری نسبت به ماه های دیگر برخوردار بوده اند. به سخنی دیگر تحت تأثیر عموم رفتاری جامعه قرار گرفته و به نوعی هماهنگی با اکثریتی دست می یابند که پای بند به اصول مذهبی هستند. از این رو اعمال جمعی در برخی از زمان ها حتی در گروه ها و افراد غیرمذهبی نیز تأثیرگذار می باشد. این نگرش بر پایه رویکرد کارکرد گرایانه به مسایل مذهبی انجام شده و می شود و محققان و پژوهشگران از این جهت به بررسی دین و مذهب و یا ماه های مذهبی می پردازند تا نقش کارکردهای اجتماعی و روانی امری را بازشناسانند. رویکرد کارکرد گرایانه می تواند به ما این امکان و فرصت را بدهد تا افزون بر تأثیرات مستقیم به تأثیرات و بازتاب های یک عمل دینی در جامعه بپردازیم. از این رو باز خوانی ماه محرم با توجه به رویکرد کارکرد گرایانه می تواند به عنوان ابزاری مفید و سازنده و مثبت در ارتقای ضریب امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری کمک و یاری کند.
برای نمونه در این جا به گزارشی که روزنامه ابتکار منتشر کرده و در شبکه جهانی در دسترس همگان قرار گرفته اشاره می شود تا نقش و کارکرد محرم در افزایش ضریب امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری و جرم به روشنی دانسته شود.
آمارهای ارائه شده حاکی از آن است که میزان وقوع جرم و جنایت در ماه محرم 40درصد کاهش می یابد. همچنین تحقیقات در نیروی انتظامی نشان می دهد هر ساله آمار و ارقام جرایم در ماه محرم تا حد بسیاری کاهش می یابد و این امر ناشی از اثرگذاری این ماه در درون انسان ها است. یک جامعه شناس در خصوص تأثیرگذاری ایام محرم بر رفتار جوانان می گوید: قرار گرفتن انسان در زمان معنوی همچون محرم باعث می شود تا از پدیده هایی که مغایرت باارزشهای والای او دارد دوری کند و این نوع رفتار ناشی ازسرشت درونی و همچنین اعتقادات دینی و مذهبی است که در این ایام تقویت می شود.