مقدمه :
ورود به نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی در گیر می کند. نوجوانان معمولا دارای مشکلات ویژه ای هستند که در دوره کودکی کمتر با آن مواجه می شوند،ماهیت این مشکلات با مسائل دوران بزرگسالی متفاوت است. نوجوان در نقش خویش کاملا سازگاری نیافته و در نتیجه غالبا سر درگم ، نامطمئن و مضطرب است .و در طی این دوره آشفته،تغییرات بدنی در نوجوان همراه با تغییر در تصویر ذهنی است. در سنین نوجوانی اعتماد بنفس درنوجوانان به دلیل تغییرات جسمی تحت تاثیر قرارمی گیرد که ممکن است به افزایش علائم روانی و افسردگی در فرد منجر شود.این مطالعه با هدف بررسی ارتباط رضایت از تصویر ذهنی و افسردگی انجام شده است .
روش ها:پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی با طرح تک گروهی و یک مرحله ای است .تعداد کل نمونه ها 400نفر از نوجوانان دانش آموز دختر و پسر کلاس های دوم و سوم بود که در سال تحصیلی 82-81 دردبیرستان های دولتی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودندکه با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه ها با نرم افزار spss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است .
نتایج: نتایج پژوهش طبق آزمون همبستگی پیرسون با 667/0 - = r و 001/0 < p نشان دهنده ارتباط معنی داری بین رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در دانش آموزان بود .همچنین یافته ها نشان داد که میانگین رضایت از تصویر ذهنی از بدن در دختران کمتر از پسران و میزان افسردگی دختران بیش از پسران بود
بحث:اگر چه عدم رضایت از تصویر ذهنی از بدن و افسردگی در نوجوانان دختر بیش از نوجوانان پسر بود ولی در هر دو جنس رضایت از تصویر ذهنی از بدن با افسردگی ارتباط داشت . لذا می توان ادعا کرد که نوجوانان پسر هم مانندنوجوانان دختر در معرض خطر هستند که توجه بیشتری را در هر دو قشر نوجوان می طلبد.
نوجوانان وابسته به اینترنت ، افسرده هستند
پژوهشگران کرهای میگویند، هر چه وابستگی و میزان زمان کارکردن نوجوانان با اینترنت بیشتر باشد ، افسردگی در آنها با علائم بیشتری نمود مییابد.
پژوهشگران کرهای در مطالعه ای که برای دریافت میزان وابستگی نوجوانان به اینترنت بر روی ۴۲۵دانش آموز مقطع متوسطه این کشور انجام دادند، متوجه شدند افراد بیشتر وابسته به اینترنت ، از افسردگی رنج میبرند.
در این مطالعه بر روی شرکتکنندگان، آزمونهایی برای سنجش میزان اعتیاد به اینترنت انجام شد. در این آزمونها سوالاتی مانند میزان احساس شیفتگی و نیاز به اینترنت، تلاشهای ناموفق آنها برای قطع استفاده از اینترنت و فرار از مشکلات روزانه با اینترنت پرسیده شد.
این مطالعه نشان داد ۱۱درصد از نوجوانان به اینترنت وابستگی شدید دارند.
در مرحله دوم این مطالعه آزمونهایی برای سنجش میزان افسردگی در این نوجوانان انجام شد. افسردگی در نوجوانانی که به اینترنت وابستگی شدید داشتند مشهود بود.
پژوهشگران این مطالعه میگویند، نوجوانان معتاد به اینترنت صرف نظر از جنسیت، سن، و مقطع تحصیلی، بدون هیچ منظور و هدفی خاص تنها برای یافتن چیزهای جدید و مهیج در این شبکه پرسه میزنند.
این مطالعه میافزاید اینکه افسردگی ناشی از اعتیاد به اینترنت است یا اعتیاد به اینترنت ناشی از افسردگی است مشخص نیست. تنها مشخص شده است که افسردگی، نوجوانان را به سمت کارکردن بیشتر به اینترنت میکشاند.
دستگاههای MP3 پلیر خطر عارضه کری را در نوجوانان تشدید میکند
تحقیقات موسسه تحقیقاتی انگلیسی DEAFANESS RESEARCHنشان میدهد ، نوجوانانی که از طریق دستگاههای MP3پلیر به موسیقی گوش میدهند در معرض خطر کر شدن قرار دارند.
در زمانهای گذشته کری در بین افراد بین ۶۰تا ۷۰سال بیشتر متداول بود اما امروزه برای نسل جدید از سن ۴۰سالگی عارضه کری آغاز میشود.
تحقیقات این موسسه انگلیسی نشان میدهد که گوش کردن به موسیقی از طریق هدفون و با صدای بلند صدمات جبران ناپذیری را به شنوایی افراد به خصوص نوجوانان وارد میکند.
گوش کردن به موسیقی با فرمت MP3و با صدای بلند با بلند شدن یک جت از باند برابری میکند.
تحقیقات نشان میدهد که گوش کردن به موسیقی با صدای بلند سبب مرگ سلولهای گوش میشود.
سلولهای گوش وظیفه فیلتر کردن صداهایی را که میشنویم دارند و این سلولها به طور طبیعی با بالا رفتن سن ضعیف میشوند.
محققان اعلام کردند که اگر نوجوانان و جوانان تنها به مدت ۶۰دقیقه در طول روز با ولوم ۶۰درصدی دستگاه MP3پلیر به موسیقی گوش دهند به شنوایی آنان آسیبی نخواهد رسید.
اما اگر جوانان این موضوع را به فراموشی بسپارند و دچار احساسات شوند و موسیقی را با صدای بلند از طریق هدفون گوش دهند دچار عارضه کری زودرس می شوند.
افسردگى چیست ؟
افسردگى یکى از رایجترین بیماریهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان میگردد.
در هر لحظه از زمان حداقل ١٥ تا ٢٠ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانههاى افسردگى شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگى قرار میگیرند.
در زبان روزمره براى توصیف افسردگى از احساسات غمگینى، ناکامى، ناامیدى و شاید هم رخوت و بیحالى استفاده میشود. معمولاً مردم تصور میکنند که افراد افسرده تنپرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعى میکنند آنها را با عباراتى همچون «سعى کن خودت را جمعوجور کنی» نصیحت نمایند.
در طول زندگى همه ما دورههاى کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالى و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه میکنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم.
احساس افسردگى معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ یا داغدیدگی» شناخته میشوند. یعنى در موقعیتهایى که انتظار میرود شادیبخش باشد به احساس اندوه ختم میشود مثلاً در هواى بارانى، پس از تولد فرزند، پس از نقلمکان به یک منزل جدید، منازعه اى که در مصاحبت با دوست و یا همسر بهوجود میآید. اما این احساس اندوه بهسرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف میگردد.
همچنین پس از از دست دادن یکى از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزى را تجربه میکنند که سوگ نامیده میشود.
ویژگیها و نشانههاى سوگ با افسردگى مشابه میباشد. این دو پدیده کاملاً طبیعى بوده و حتى فقدان آنها در هر فردى ممکن است در درازمدت براى فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طى فرآیند مربوطه فرد به زندگى عادى خود بر میگردد. ولى در عدهاى از ما این احساس داشتن غم براى زمان بیشترى ادامه پیدا کرده و احتیاج به مراقبتهاى ویژه بهداشتى ضرورت مییابد.
افسردگى کلینیکى در صورت ادامه داشتن میتواند منجر به بروز فعالیتهاى خطرناک اجتماعى مثل دست زدن به خودکشى و یا نظایر آن شود و این در واقع اقدامات فورى پزشکى و بهداشتى را طلب میکند.
اختلالات مربوط به افسردگى میلیونها نفر را در سال مبتلا میکند. این عده هزینه بسیار سنگینى را بر خود، خانواده، جامعه و سیستم بهداشتى کشورشان تحمیل میکنند.
شواهد بهدست آمده از علم عصبشناسى و ژنتیک و تحقیقات کلینیکى نشان میدهد که افسردگى در واقع یک اختلال در مغز میباشد. تکنیکهاى تصویربردارى مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگى مدارهاى عصبى که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعى خارج شده و ارتباطات صحیحى بین این مناطق وجود ندارد. از همین شواهد بدست آمده در بهدست آوردن داروهاى مناسب استفاده شایانى میشود.
علائم و نشانه هاى افسردگى
دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد میباشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانههاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب بهصورت کمخوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى میباشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر میکنند بهطوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر میکنند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگى خود خاتمه میدهند.
اگر یک بیمار ۵ مورد از علائم بالا را بهمدت ۲ هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا میباشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان بهشمار میرود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود میباشد.
افسردگى در گروههاى مختلف
افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان از اهمیت ویژهاى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى میتواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعالیتهاى فکرى هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
میزان افسردگى دانشجویان میتواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهمیتى به وى دست دهد. لذا در چنین شرایطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهتدار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهاى این گروه سنى یعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابیت و ... بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.
از طرف دیگر در توانایى تحلیل که لازمه فعالیتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضایتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیمارى مى گردد.
مطالعات زیادى در مورد شیوع افسردگى در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضى از مطالعات انجام شده در ایران اشاره میشود که بر اساس یافته هاى یکى از این مطالعات، حدود ٣/٢١ دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفیف تا متوسط بوده اند.
این میزان در بین دانشجویان دختر ٢/٢٢ درصد و دانشجویان پسر ٤/١٧ درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، ١٣٧٣). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (١/٢٢ درصد) افسردگى بیشترى نسبت به دانشجویان متاهل (٢/١٩ درصد) وجود داشته است.
همچنین احمدى (١٣٧١)، در مطالعه خود بر روى دانشجویان علوم پزشکى اهواز نتیجه گرفت که ٥٢ درصد دانشجویان زن و ٣٨ درصد دانشجویان مرد دچار افسردگى خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگى دانشجویان مجرد ٤٢/١٠ درصد و دانشجویان متاهل ٩٧/٧ درصد گزارش شده است. یافتههاى این مطالعه همچنین نشان میدهد که ١١ درصد دانشجویان مرد و ٢٠ درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن ٨ درصد دانشجویان مرد و ٧ درصد دانشجویان زن داراى افکار خودکشى بودند.
شایعترین مشکلاتى که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است شامل:
حجم زیاد دروس پزشکى، فعالیتهاى زیاد در بخشهاى بالینى، وجود دروس غیر ضرورى، طولانى بودن دوره تحصیل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهاى زیاد و انتظارات بیش از حد برخى از کادر پزشکى از دانشجویان میباشد.
نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانى که از رشته تحصیلى خود رضایت نداشته و بى علاقه بودند (٥/٤٥ درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسى نمره قبولى نیاورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجویانى که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و یا روانى دارند و یا سابقه بیمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگى بیشترى نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانى که علاقمند به فعالیتهاى ورزشى و گروهى بودند میزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهى اشاره نمودند از جمله: یزدى و همکاران (١٣٧٤) در مطالعه خود بر روى دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگى را ٣٠ درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (١٣٧٤)، بر روى دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان ٥٨ درصد ذکر گردید. در سال ١٣٧٤ باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجویان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افسردگی بیشترى را در دانشجویان زن (٦٥ درصد) نسبت به دانشجویان مرد (٤١ درصد) گزارش نموده است.
شایعترین علائمى که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و یادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینى، کاهش توانائیهاى جسمانى، نا امیدى نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.
در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه مى شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است براى فعالیتهاى درمانى و جلوگیرى از شدت علائم اقدام نمایند.
افسردگى در کودکان و نوجوانان
مطالعات و بررسیهاى انجام شده نشان داده است که افسردگى در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد که با افسردگى در بزرگسالان شباهت دارد.
تفاوت عمده افسردگى در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان در دو مورد است: به جاى خلق افسرده ممکن است در کودکان و نوجوانان خلق تحریکپذیر باشد، و نرسیدن به وزن مورد انتظار (کاهش و یا افزایش وزن) در آنها دیده شود.
کاهش اعتماد به نفس، بیتفاوتى، سطح پایین انرژى، گوشهگیرى اجتماعى، آشفتگیهاى خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشى از دیگر علائم و نشانههاى افسردگى در این گروه سنى میباشد. در نوجوانان رفتارهاى ضداجتماعى و منفیکارانه، مصرف الکل و دارو و مواد مخدر ممکن است مشاهده گردد.
افسردگى در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشى همراه میباشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشى بهعنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. علاوه بر عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک چندین عامل استرسزاى اجتماعى میتواند بر خلق کودک تاثیر بگذارد، از قبیل ناهماهنگ بودن و آشفتگى در خانواده، طلاق، مورد آزار و بیتوجهى واقع شدن، شکست تحصیلى، وضعیت اجتماعی و اقتصادى ضعیف و داغدیدگى.
اختلال افسردگى در کودکانى که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر میباشد. اما در ۲ درصد بچههاى دبستانى اختلال افسردگى شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان براى نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه میباشد.
مطالعات معدودى وجود دارد که دلالت بر مفید بودن داروهاى ضدافسردگى در کودکان و نوجوانان داشته باشد. مصرف داروهاى ضدافسردگى در این گروه سنى بر پایه استانداردهاى درمانى بالینى استوار است.
یک تحقیق بهطرز روشنى گفته است که فلوکستین (Fluxetin) داروى بسیار مؤثرى در درمان افسردگى در کودکان و نوجوانان مى باشد.
بهنظر میرسد که درمان دارویى همراه با روشهاى مخصوص روان درمانى در کودکان و نوجوانان ارزش بسیارى داشته و پیشگیرى مؤثرترى در خودکشى آنان در سنین بعدى مى باشد، بخصوص رواندرمانى خانواده براى آموزش به خانواده در مورد اختلالات افسردگى مهم و ضرورى است.
افسردگى در افراد مسن
در سالهاى اخیر حدود ۲ درصد افراد بالاى ٦٥ سال، به غیر از افرادى که در آسایشگاه نگهدارى میشوند، از افسردگى رنج میبرند. تحقیقات ثابت کرده است که درمان و تشخیص این افراد از اهمیت زیادى برخوردار است.
خودکشى در میان افراد مسنتر بیشتر از بقیه سنین شایع بوده و از این نظر قابل توجه میباشد. مطالعات نشان میدهد که سطح اقتصادى اجتماعى پایین، از دست دادن همسر، بیمارى جسمى همزمان، کنارهگیرى اجتماعى و بازنشستگى با افسردگى سالمندان رابطه دارد.
علائم عمده افسردگى در سالمندان شامل کاهش نیرو و تمرکز، اختلال خواب، کاهش اشتها و وزن، شکایات جسمى، احساس بیارزشى، بدبینى، اختلال حافظه و خودکشى میباشد.
خانمها و افسردگى
افسردگى نزد بانوان چیزى حدود ۲ برابر بیشتر از آقایان دیده میشود. در طول زندگى حداقل ٢٠ درصد بانوان حداقل یک بار تجربه افسردگى کوتاه مدت را داشتهاند. اگرچه به نظر میرسد که افسردگى ارتباط تنگاتنگى با سن یائسگى دارد