در روانشناسی ورزشی مراحل روانی و روحی استعمال میشود که به ما راهنمایی و مجموعه دستورالعمل قابل لمس ارائه میدهد که چطور ما در موقعیتهای رقابتی و مسابقه بهترین استراتژیهای روحی را به دست بیاریم. ما در این بخش در طول زمان در بخش های مختلف به مربی هایی که رسیدگی به ورزشکنان میکنند تکنیکهایی را آموزش میدهیم که بتوانند با کمک این علم تیم ها و ورزشکنان تکی را آموزش و تمرین دهند. استراتژیهای ارطباتی ویژه ورزش کاران و متخصصین را به طور ظاهری تدریس میدهد
روانشناس ورزشی نه فقط برای یک مسابقه تعلیم میدهد بلکه برای همه موقعیتها و خواستهای زندگی هیجان و استرس در ورزش و رفع آن با ورزش.
در دنیای امروز دانستن راه و روش زندگی و پیشرفت عملاً بدون استرس امکان پذیر نیست و در بین جوامع بشر بصورت قانون درآمده است.
ترس و هیجان استرس
آیا استرس منفی ، مثبت ، یا هر دو آن است؟ ترس و هیجان و استرس چه معنی در یک مسابقه ورزشی دارد؟
نقش ورزش درسلامت روان.
بسیار سخن و حدیث از تأثیر و اهمیت تربیت بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف رشدی چون جسم و روان شنیده ایم یا خوانده ایم.
جادوی موسیقی در ورزش.
تحقیقات بسیاری در زمینه بررسی اثرات موسیقی بر ورزش و تمرینات بدنی صورت گرفته که این مقاله به برخی از مهم ترین آنها اشاره دارد و توصیه هایی را جهت استفاده مؤثر از اثرات روح بخش موسیقی ارائه خواهد داد.
روانشناسی ورزش
1- روانشناسی ورزش چیست؟
روانشناسی ورزش، محدودهای از موضوعات شامل «انگیزه پایداری و موفقیت، ملاحظات روانشناختی در صدمات ورزشی و توانبخشی، روشهای مشاوره با ورزشکاران، ارزیابی استعدادها، پیگیری تمرینات، خودباوری برای موفقیت، مهارت ورزشی، ورزش جوانان و روشهای بالا بردن کارایی و خود تنظیمی» را در بر میگیرد.
هر چند غالبا برداشت عمومی چنین است که روانشناسی ورزش تنها مربوط به ورزشکاران حرفهای است اما این حوزه تخصصی دربرگیرنده محدوده وسیعی از موضوعات علمی، کلینیکی و کاربردی مربوط به ورزش و تمرینات است. دو زمینه اصلی در روانشناسی ورزش وجود دارد: یکی کاربرد روانشناسی در بالا بردن انگیزه و کارآیی و دیگری تاثیر ورزش در بهبود سلامت روانی و عمومی.
2 – روانشناس ورزش چه کاری انجام میدهد؟
روانشناس ورزش، روانشناسی است که در حوزههای زیر تخصص دارد:
بهبود کارآیی از طریق بهکارگیری مهارتهای روانشناسی
موضوعات مربوط به سلامت روانی ورزشکاران
همکاری با سازمانها و نهادهای متولی ورزش
عوامل رشدی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت ورزشی
با وجودی که روانشناسی ورزش یکی از رشتههای روانشناسی محسوب میگردد اما معمولا دورههای آموزشی آن در دانشکدههای تربیتبدنی و ورزش ارائه میشود نه در دانشکدههای روانشناسی. البته در اکثر دانشکدههای روانشناسی، درسی با عنوان روانشناسی ورزش ارائه میشود.
3 – این حرفه برای چه کسانی مناسب است؟
هر فرد تنها بر اساس تناسب با نیازها، علائق، استعداد و اهدافش میتواند در مورد یک حرفه تصمیم بگیرد. اگر کسی به ورزش یا تمرینات ورزشی علاقهمند نباشد احتمالا این حرفه مناسب او نیست. اما اگر فردی از کمک به دیگران برای رسیدن به حداکثر توانائیشان، حل مسائل پیچیده و کار کردن در قالب یک تیم لذت میبرد احتمالا روانشناسی ورزش میتواند شغل مناسبی برای او باشد.
4 – مزایا و معایب این حرفه
روانشناسی ورزش نیز مثل تمامی حرفهها دارای مزایا و معایب خاص خود است. از جمله مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کار به صورت مشارکتی و تیمی
فرصتهای تخصصی گسترده و متنوع (مثل آموزش، ورزش جوانان، آموزش ورزشکاران حرفهای)
بهعنوان معایب این حرفه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تاکید بر کار گروهی برای افرادی که دارای ذهن مستقلی هستند میتواند مشکل باشد
نیار به آموزش، تمرین و تجربه زیاد
بیماری ms
مولتیپل اسکلروز (M.S) از بیماریهای شایع سیستم عصبی مرکزی در انسان است. M.S اغلب، بالغین جوان را مبتلا میسازد و در جنس مؤنث دو تا سه برابر بیشتر رخ میدهد. در M.S میلین راههای عصبی دچار تخریب میشود. مشخصه این بیماری، متعدد بودن ضایعات از نظر زمانی و مکانی و رخداد علایم به صورت رفت و برگشتی است، یعنی یک علامت عصبی پس از مدتی بهبود یافته و در زمان دیگر همان علامت یا علائم دیگری مجدداً رخ میدهند. علائم هر حمله بهبودی نسبی یافته ولی ممکن است عودهای مکرر بیماری سبب ناتوانی تدریجی بیمار گردد. در M.S علائم بالینی بستگی به محل و وسعت ضایعه دارد و تخریب میلین معمولاً در نواحی خاصی نظیر عصب بینایی، ساقه مغز، مخچه و ماده سفید نیمکرههای مغز منجر به بروز مجموعهای از علائم بالینی به صورت تاری دید ناگهانی، ناتوانی در حرکت اندامها، عدم تعادل، دوبینی و اختلالات حسی به صورت احساس خواب رفتگی در اندامها و علائم متنوع دیگر میگردد. سیر علایم بالینی بیماری M.S در هر بیماری متفاوت بوده و میتواند به صورت یک بیماری کاملاً خوشخیم رخ دهد و بیمار سالها عاری از علائم عصبی باشد و یا اینکه یک حالت پیشرونده سریع در علائم بالینی همراه با ناتوانی اتفاق میافتد.
سبب شناسی و همه گیر شناسی:
با وجود مطالعات و پژوهشهای مدرن، در ارتباط با جنبههای همه گیرشناسی، علت، روشهای تشخیصی و درمانی جدید در بیماری M.S در سالهای اخیر انجام شده است. لیکن هنوز علت واقعی بیماری مشخص نشده و در نتیجه هنوز یک درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. قابل قبولترین تئوری در مورد علت بیماری M.S را یک مکانیسم خود ایمنی میدانند، به این نحو که یک فاکتور محیطی نظیر عفونتهای ویروسی سبب تحریک سیستم ایمنی بدن و تشکیل آنتی بادی بر علیه میلین بافت عصبی شده و منجر به بروز علائم عصبی میشود. فاکتورهای ژنتیکی در مستعد نمودن فرد جهت ابتلا به این بیماری میتوانند مؤثر باشند. بالاترین شیوع M.S در نژاد سفید پوست میباشد و این بیماری در نژاد زرد و سیاه شیوع کمتری دارد، این بیماری در ساکنین مناطق اطراف ناحیه استوا بندرت دیده میشود، در حالی که با افزایش فاصله از خط استوا و در مناطق معتدله شمالی و جنوبی، نظیر آمریکا، کانادا، اروپای شمالی و استرالیا، شیوع این بیماری بیشتر میشود.
مهاجرت، سن و جنس:
مهاجرت به مناطق با شیوع کم قبل از 15 سالگی خطر ابتلا به بیماریM.S را کاهش میدهد. وقوع M.S در دوران کودکی نادر است، اما بعداً به سرعت شیوع آن افزایش مییابد تا در حوالی 30 سالگی به حداکثر میرسد و همچنان شیوع آن تا دهه چهارم عمر بالا میماند و سپس سریعاً کاهش مییابد به طوری که M.S پس از 60 سال، به ندرت رخ میدهد. به دلیل فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی بروز بیماری M.S در زنان 2 تا3 برابر مردان است. معمولاً M.S در طبقات اجتماعی- اقتصادی بالا بیشتر دیده میشود.
یافتههای بالینی:
علائم عصبی در بیماری M.S به دلیل درگیری قسمتهای مختلف دستگاه عصبی مرکزی(CNS) متنوع میباشد. به خاطر ماهیت بیماری و درگیری قسمتهای مختلف سیستم عصبی و نیز دخالت عوامل جغرافیایی در چگونگی تظاهر بیماری، علائم و به ویژه اولین علامت شروع بیماری متنوع و شدت آن نیز متغیر خواهد بود، بنابراین در بیماریM.S هیچگاه یک فرم کلاسیک و ثابت و مشخص نمیتوان یافت. چون در M.S عصب بینایی، ساقه مغز، مخچه و نخاع بیشتر درگیر میشوند، تظاهرات بالینی ناشی از ضایعات در این قسمتها میباشد.
شایعترین علائم در شروع بیماری عبارتند از: ضعف و بی قوتی اندامها، احساس گرفتگی، گزگز یا عدم تعادل یک اندام، کاهش یا تاری دید ناگهانی در یک چشم، دو بینی، اختلال عملکرد مثانه به صورت فوریت یا تأخیر در شروع ادرار. این علایم غالبا گذرا بوده و طی چند روز تا چند هفته از بین میروند، ولی با گذشت زمان این علائم ممکن است مستقر و ثابت شده و بیمار گاهی دچار مشکلات گفتاری، شناختی و خلقی و حافظهای میگردد.
سیر بیماری:
بین سیر نخستین حمله و بروز علائم عصبی بعدی ممکن است ماهها تا سالها فاصله وجود داشته باشد، پس از گذشتن این دوره علائم جدیدی بروز مینماید و یا علائم قبلی عود کرده، پیشرفت مینماید. حاملگی برسیر بیماری M.S معمولاً تأثیری نداشته ولی میزان عود در سه ماه نخست پس از زایمان شایعتر است. افزایش درجه حرارت بدن، خستگی و استرس سبب تشدید گذرای علائم میشوند. در بعضی بیماران با گذشت زمان و پس از چندین حمله عود و بهبودی ناقص، بیمار تدریجاً دچار ضعف حرکتی اندامها، سفتی عضلانی، اختلال حسی، عدم تعادل در راه رفتن و مشکلات ادراری و ممکن است به درجات مختلفی ناتوان گردد. بیماری M.S دارای سه نوع سیر است که عبارتند از: 1- عود کننده- بهبود یابنده که در این حالت در بین حملات پیشرفتی در بیماری رخ نمیدهد، 2- پیشرونده ثانویه: که با پیشرفت تدریجی پس از یک دوره عود و بهبود اولیه مشخص میگردد و 3- پیشرونده اولیه که در آن ناتوانی از آغاز به صورت تدریجی پیشرفت مینماید.
روشهای تشخیص:
بیماری M.S براساس علائم بالینی و سیر بیماری و وجود سابقه تشدید و تخفیف علائم، یافتههای معاینه عصبی و بررسیهای پاراکلینیکی (آزمایشگاهی) نظیر بررسی مایع مغزی نخاعی، پتانسیلهای فراخوانده بینایی (VEP) و تصویرنگاری سیستم عصبی مرکزی با MRI انجام میشود. در مبتلایان به M.S بررسی الکتروفورز پروتئینهای مایع مغزی نخاعی (CSF) نشان دهنده وجود نوارهای مشخص در منطقه ایمونوگلوبولینی IgG تحت نام نوارهای اولیکوکلونال باند است پتانسیل فراخوانده، بینایی (VEP) طولانی میشود و ام.آر.آی (MRI) ضایعات مربوط به آسیب میلین را در مغز، ساقه مغز، مخچه و یا نخاع که به صورت ضایعات گرد با حدود مشخص با اندازه از چند میلیمتر تا چند سانتی متر میباشند را نشان میدهد.
تشخیصهای افتراقی و یا بیماریهای تقلیدکننده M.S
بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود، در نظر گرفتن شرح حال بیمار، چگونگی وقوع و سیر بیماری، یافتههای بالینی و معاینه، یافتههای پاراکلینیک در بررسی مایع مغزی نخاعی و MRI موجب تشخیص صحیح میشوند. باید حتی الامکان از تشخیص اشتباه M.S جلوگیری کرد، چون اولاً تشخیص اشتباه، M.S برای بیمار صدمات جبران ناپذیر روحی را به همراه دارد و همچنین ممکن است سایر بیماریهای قابل درمان با این تشخیص اشتباه نادیده گرفته شوند.
در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه میشوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی، بیماری بهجت، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ میدهد)، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS)، بیماریهای نخاعی– مخچهای استحالهای ارثی، کمبود ویتامین B12، آرتروز و مهرههای گردن، و تومورهای گودال خلفی جمجمه.
درمان M.S:
هنوز درمان قطعی برای M.S پیدا نشده است. درمان بیماری M.Sبه دو دسته تقسیم میشود:
1- درمان جهت متوقف ساختن سیر بیماری
2- درمانهای علامتی در جهت کاهش علائم ناتوان کننده بیماری. درمان در مرحله وقوع علائم حاد و شدید شامل کورتیکواستروئید تزریقی بمدت 5 روز میباشد. درمان پیشگیری کننده از بروز حملات M.Sشامل تجویز اینترفرون بتا که به دو شکل تزریق عضلانی هفتگی و یا تزریق زیر جلدی یک روز در میان است. از دیگر درمانهای پیشگیری کننده در M.S تعویض پلاسما و تجویز ایمونوگلوبولین وریدی یا IVIg است.
در درمان موارد M.S با فرم مزمن پیشرونده داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، نظیر آزایتوپرین استفاده میگردد.
هدف از درمانهای علامتی کاهش علائم و عوارض بیماری به منظور زندگی بهتر بیماران است. سفتی عضلانی را با بکلوفن، خستگی بیمار با آمانتادین و درد و گزگز شدن اندامها را با کاربامازپین، لرزش بیمار را با کلونازپام و اختلال عملکرد مثانه را با اکسی بوتینین و افسردگی بیماران با فلوکسیتین درمان مینمایند.
رژیم غذایی- بیمار مبتلا به M.S بایستی