بسیاری از افراد به رغم افسرده بودن برایشان بسیار دشوار است که به افسردگی خود اذعان داشته باشند، بالعکس برخی دیگر با مختصر غم زدگی و احساس اندوه خودشان را آدمی افسرده معرفی می کنند. در هر حال بسیاری از موارد پدیده افسردگی پنهان می ماند، چون اکثر مردم دوست دارند حتی الامکان اوقات خود را به خوشی بگذرانند و افسردگی را که تا حدی دردناک و ناخوشایند است به سادگی انکار نمایند.
در شناخت و تشخیص افسردگی باید دقت کرد. باید بدانیم که در شناخت صحیح افسردگی به دنبال چه علائمی هستیم. افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگی های زیستی، عاطفی و روانی است. تک تک افراد افسرده تمامی علائم افسردگی را ندارند اما همه علائم مربوط به افسردگی در گروه افراد افسرده وجود دارد.
افسردگی در بین افراد مختلف به صورت های متفاوت و درجات گوناگون پدیدار می گردد. گاهی افسردگی به صورت یک هیجان عادی انسانی جلوه گر می شود. گاه به صورت غم و اندوه بروز می کند و حالت غمگینی به عنوان یک پاسخ طبیعی نسبت به شرایط غمناک در فرد بوجود می آید. بعضی اوقات افسردگی به صورت ضعف ظاهر می شود و گاه بعضی افراد دچار افسردگی شدید می شوند.
همانطوری که اشاره شد به رغم این که افسردگی نوعی واکنش در مقابل استرسها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است، خود افسردگی نیز یک استرس و فشار ثانویه است که بر فرد تحمیل می گردد، استرسی که شخص بالاجبار به آن واکنش نشان می دهد. با ارزیابی رفتار واکنش های ظاهری فرد افسرده نمی توان به میزان و شدت افسردگی وی پی برد، زیرا افراد افسرده نسبت به تقاضاهای محیطی و اجتماعی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.
در واکنش به افسردگی، یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه گیر و انزوا طلب باشد. از جمله متداولترین واکنش ها نسبت به اختلال افسردگی پدیدآیی نگرانی و اضطراب است. در واقع اضطراب هم می تواند از جمله عوامل ایجاد کننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن.اضطراب به بیان ساده یک حالت دلواپسی، دلشوره، نگرانی، عصبانیت، ترس خفیف، احساس ناامنی و ناراحتی است. اضطراب عموماَ با علام جسمانی مثل طپش قلب، عرق کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه و ضعف همراه است. در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یک پدیده روان شناختی مهم، با توجه به اینکه هر کسی به شیوه های خاص در مقابل آن واکنش نشان می دهد، بسیار دشوار است. معمولاَ مردم با راهها و شیوه های مختلفی که به افسردگی واکنش نشان می دهند ممکن است ماهیت افسردگی خود را چنان تغییر دهند که خودشان نیز به سادگی متوجه افسردگی شان نگردند.
باید توجه داشت که افسردگی همواره با تغییرات قابل توجه در واکنش های زیستی و فیزیولوژیک، شناختی، عاطفی، و روانی و رفتاری همراه است. این نشانه ها بر حسب نوع وشدت افسردگی متغیرند. (پیوند شماره 64 صفحه 16)
نشانه های زیستی یا فیزیولوژیک افسردگی به شرح زیر می باشد:
اختلال در اشتها: (افزایش، کاهش)
بی اشتهایی روانی نسبت به غذا یا بعضاَ پراشتهایی روانی نسبت به غذا و پرخوری بدون توجه به شکایت های مکرر از ناراحتی ها و دردهای جسمانی نظیر یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد، سردرد، حساسیت و گرفتگی عضلات می تواند از علائم افسردگی باشد.
علائم شناختی افسردگی از این قرارند:
ناتوانی در تمرکز ذهن
کاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات
ناکامی های تحصیلی
از جمله علائم افسردگی در بین افراد مبتلا به خصوص جوانان، ناکامی در عشق، تحصیل و شکست های آموزشگاهی است.
نگرشها و بازخوردهای منفی و بازدارنده پدیدآیی نگرش ها و بازخوردهای منفی و بازدارند نسبت به پدیده های مختلف، به ویژه فعالیتهای پویای زندگی.
خودپنداری منفی و احساس ناامیدی از دست دادن توان مثبت اندیشی و برخورداری از احساس یاس و ناامیدی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگیهای افراد افسرده است.
افکار تکرار شونده در زمینه مرگ یا خودکشی
مشغولیت ذهنی با افکار مخرب و تحمیلی و تکرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآزاری و خودکشی از دیگر علائم افسردگی می تواند باشد.
از دست دادن قدرت تصمیم گیری، تردیدهای مکرر و نداشتن قدرت تصمیم گیری در زمینه فعالیتهای موثر در پویایی زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری از خلق افسرده می تواند باشد.
تفکر همه یا هیچ، شخص افسرده همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بیند، اگر کاری را انجام می دهد صددرصد کامل نباشد خود را کاملاَ شکست خورده تلقی می کند. اصل همه یا هیچ بسیار مخرب است.
برداشت ها و تفسیرهای غیرمنطقی امور، از جمله ویژگی های شناختی افراد افسرده، بزرگنمایی ها، نتیجه گیریها و برداشتهای سریع از رخدادهای مختلف و برچسب زدن های ناروا به امور مختلف است.
تعمیم بیش از حد مسائل شخص افسرده و شخص مورد توجهش به وجود آید فکر می کند این شخص اصلاَ به او علاقه ای ندارد. به عبارت دیگر یک برخورد ساده و سوء تفاهم کوچک را به کل اندیشه و رفتار فرد تعمیم می دهد.
علائم عاطفی و روانی افسردگی عبارتند از:
اضطراب
افراد افسرده دچار سطوح بالای اضطراب ناشی از منابع استرس زا می باشد.
احساس مواجهه مکرر با حوادث تنش زا
ترس از تعاملات اجتماعی
افراد افسرده عموماَ دوست ندارند با افراد مختلف محشور شده ارتباط دشاته باشند، به گونه ای که نوعی نگرانی و ترس از مصاحبت های مردمی دارند.
احساس گناه و بی کفایتی و بی ارزشی
افراد افرده عموماَ دچار احساس تقصیر و گناه و بی کفایتی و بی لیاقتی اند.
احساس بی علاقگی نسبت به فعالیتهای مورد علاقه:
افراد افسرده عموماَ علاقه خود را نسبت به فعالیتهایی که قبلاَ برایشان لذت بخش بوده است، از دست می دهند.
بی حوصلگی شدید
بی حوصلگی شدید از جمله ویژگی های قابل توجه در افراد افسرده است.
علائم رفتاری افسردگی به شرح زیر قابل توجه می باشد:
ترس یا نگرانی از ترک خانه
افراد افسرده عموماَ مایل نیستند خانه یا محل سکونت خود را ترک کنند و به سختی و با اکراه از خانه خارج می شوند.
بی علاقه گی در تمرینات
افراد افسرده عموماَ تمایلی به فعالیتهای بدنی از خود نشان نمی دهند.
بی علاقه گی به بهداشت فردی
افراد افسرده، غالباَ نسبت به بهداشت فردی (حمام رفتن، نظافت، آراستگی ظاهر) کم تفاوت یا بی تفاوت می شوند.
گریه های مکرر
افراد افسرده بعضاَ بدون دلیل روشن و خاصی گریه می کنند.
بحث و جدل با دیگران
در بسیاری از موارد افراد افسرده، تمایل پیدا می کنند که با دیگران به خصوص نزدکان بحث و جدل داشته باشند.
گوشه گیری و کناره گیری از دوستان
انزوا طلبی و کناره گیری از دوستان و آشنایان از جمله ویژگیهای رفتاری افراد افسرده است.
بی علاقگی به امور جنسی
بی رغبتی و کم توجهی به روابط زناشوئی در بین زنان و مردان افسرده متاهل از دیگر علائم افسردگی می تواند تلقی گردد.
مصرف موادی همچون سیگار، مواد مخدر و …
بسیاری از افراد افسرده گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر و نظایر آن پیدا می کنند.
موثرترین روشهای تشخیص افسردگی کدامند؟
باید توجه داشت که یک فرد افسرده معمولاَ دارای مجموعه ای علائم فوق الذکر است، اما همیشه همه علائم را آشکار نمی سازد و لذا یک نشانه نمی تواند به تنهایی و به درستی میزان افسردگی فردی را تعیین کند. اگر بیش از چهار یا پنج نشانه از علائم و نشانه های فوق حداقل به مدت چند هفته به طور مداوم در شخص ملاحظه شود. ممکن است این شخص رگه هایی از افسردگی داشته باشد، با توجه به اینکه افسردگی دارای تداوم است و سیر آن از خفیف تا شدید می باشد افسردگی دارای شروعی متغیر است و علائم آن در طول مدتی بین چند روز تا چند هفته پدیدار می شوند و بسیاری از دوره های افسردگی بدون درمان خاصی بهبود پیدا می کند.
مصاحبه بالینی اساس هرگونه ارزیابی مناسب را برای تشخیص افسردگی تشخیص می دهد. تغییر در طرز تفکر، احساس و رفتار یکی از مشخصات اصلی افسردگی است، اگر چه این تغییر ممکن است به تدریج صورت پذیرد. اصلی ترین و بارزترین نشانه افسردگی نوعی احساس ذهنی غم وا ندوه، احساس بدبینی و نامیدی، احساس تنهایی و بی تفاوتی و عدم علاقه به ادامه فعالیتهای موثر اجتماعی می باشد .
افراد افسرده ممکن است در شرایطی که دلیل برای گریه و اندوه وجود ندارد دچار گریه شود و بر عکس در مواقعی که اتفاق واقعاَ تاثیرانگیزی افتاده قادر به گریه کردن نباشد. فرد افسرده ممکن است در خوابیدن دچار مشکل شود، به سختی به خواب برود یا نیمه شب بیدار شود و به رغم نیاز به خواب دیگر نتواند بخوابد. همچنین افراد افسرده ممکن است دائماَ احساس خستگی نماید و بیش از حد ساعاتی از روز را نیز درخواب باشد.
فرد افسرده ممکن است اشتهای خود را از دست بدهد و لاغر شود یا به طور غیر عادی بیش از اندازه معمول غذا بخورد و وزنش بالا رود. فرد افسرده ممکن است خودش را شخصی درمانده و تنها و بی کس تصور کند و خود را به خاطر کمبودها و قصورهای جزئی سرزنش نماید. آدم افسرده همواره نسبت به خودش، دنیای اطراف و آینده خود بدبین و ناامید است. او علاقه خود را نسبت به وقایع محیط اطراف از دست می دهد، از فعالیت های ناخوشایندی که قبلاَ بدان ها علاقه داشت لذت نمی برد و غالباَ نمی تواند تصمیم بگیرد یا تصمیماتی را که گرفته است اجرا نماید. عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان هوشمند و سرآمد برای مدتی نسبتاَ طولانی می تواند نشانی از افسردگی باشد.
منظور از افسردگی نوجوانان چیست؟
افسردگی نوجوانی گروهی از علائم ناهمگن را شامل می شود که در طول دوران رشد و تحول طبیعی مشاهده نمی شوند. افسردگی دوره نوجوانی عموماً علائم متفاوت و اختلالات رفتاری و شخصیتی خاص نظیر خود آزاری و انزوا طلبی به همراه دارد. در واقع نشانه های افسردگی در دوره نوجوانی بسیار متغیر است . افسردگی نوجوانی به صورتهای مختلف از جمله :
واکنش اضطرابی افسرده وار، افسردگی مبتنی بر احساس ناکامی خود، حقیر پنداری، افسردگی مبتنی بر احساس رها شدگی یا به صورت افسردگی پنهان پدیدار می گردد. برخی از علائم افسردگی نوجوانی عبارتند از:
ضعف در مهارتهای اجتماعی
اضطراب اجتماعی و سطوح بالای اضطراب ناشی از سایر منابع استرس زا
عدم تمایل حتی برای شرکت در فعالیتهای خوشایند
بروز مشکلات و نارسائی های تحصیلی
مواجه شدن با اتفاقات تنش زا به طور مکرر
اختلالات رفتاری و سلوکی
اختلالات تغذیه ای به ویژه در دختران نوجوان
گرایش به برخی ناهنجاریهای اجتماعی و بعضاً استفاده از سیگار و …
فکر کردن در مورد خودکشی
به عقیده برخی از محققان نظیر کلارک و همکارانش(1990) شباهت نسبتاً زیادی بین علائم افسردگی بزرگسالی و افسردگی دوره نوجوانی وجود دارد. بر اساس آخرین معیار راهنمایی آماری تشخیصی اختلالات روانی انجمن روان پزشکی آمریکا (DSM-IV ) افسردگی اساس دوره نوجوانی حداقل پنج علامت زیر را شامل می گردد:
خلق افسرده
کاهش قابل توجه در علاقه نسبت به کلیه فعالیتها، حتی فعالیتهای خوشایند
افزایش یا کاهش در اشتها نسبت به غذا و وزن بدن
کم خوابی یا پرخوابی
آشفتگی و کندی روانی – حرکتی
احساس کاهش انرژی حیاتی، احساس خستگی و کوفتگی و بی رمقی
احساس تحقیر گناه، احساس بی ارزشی بودن و احساس بی کفایتی
کاهش توانایی در فکر کردن و ضعف در تمرکزذهنی بر روی موضوعی خاص
تشدید افکار مربوط به مرگ و خودکشی
ذکر این نکته در اینجا نیز لازم است که بعضی از نوجوانان بعضاً دچار افسردگی جزئی و مختصر می شوند و برخی نیز دچار افسردگی کلی می گردند. اختلال افسردگی جزئی یا مختصر زمانی است که افسردگی بر خلق فرد غالب است، اما همه جنبه های زندگی او را در بر نمی گیرد در حالی که افسردگی کلی نوجوانی و بزرگسالی در حدی است که همه جنبه های زندگی فرد را در بر می گیرد