مقدمه :
پیشنهاد ازدواج دادن بی شک یکی از مهمترین و بزرگترین گامهایی میباشد که تا به حال برداشته اید. شما خواهان آن هستید که در آن لحظه همه چیز عالی و به بهترین نحو پیش رود و از آن مهمتر که میخواهید پاسخ وی مثبت باشد! این نکات را هنگام دادن پیشنهاد ازدواج مد نظر قرار دهید تا شانس موفقیت شما افزایش یابد
ازدواج مصدر ثلاثى مزید از باب افتعال وزواج مصدر باب مفاعله است , این دو واژه در اصطلاح فقهى وقانونى , به معناى رابطه اى است حقوقى که لازمه آن , جواز کامجویى بین زن ومرد مى باشد, چنان که واژه نکاح نیز به همین معناست , هر چند از نظر لغت , ازدواج به معناى متحد شدن دو انسان ونکاح به معناى همخوابگى آن دو مى باشد.
بنابراین , نکاح وازدواج به معناى حق همخوابگى وبه وحدت رسیدن است , که معنایى است لغوى و عقد عامل پیدایش این حق است , هر چند فقها و حقوقدانان در بسیارى از موارد مقصودشان از نکاح وازدواج , عقد خاص مى باشد.
ازدواج به عنوان سنتی پسندیده در تمامی جوامع در طول تاریخ از جایگاه خاصی برخورداربوده است . شروع زندگی مشترک روزنه ای بر ارضای نیازهای زیستی ، روانی و اجتماعی می باشد ، با این حال بنا به دلایل متعدد امروزه بسیاری از ازدواجها به طلاق منجر می شود .
انگیزه های افراد برای تشکیل زندگی مشترک ، متعدد است ، بعضی از این انگیزه ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیتهای زندگی زناشویی محکوم به شکست می شود . در این مطلب سعی بر این است تابه انگیزه هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک (طلاق) منجرمی شود ، نظری بیفکنیم .
1- ازدواج به منزله پاسخی به سنتهای خانواده:
ازدواج در بسیاری از خانواده ها به عنوان یک سنت محسوب می شود ، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان ، در تعدادی از خانواده ها از قواعد خاصی تبعیت می کند . مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند . با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باورها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت .
2- ازدواج به منظور فرار از تنهایی:
انسان موجودی اجتماعی است و در وجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته ای دارد . به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد ، تنها زندگی می کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می کنند احساس تنهایی می نمایند . گاهی برای کنار آمدن با این خلأ احساسی ، به فکر تشکیل زندگی مشترک می افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل ، تبادل احساسات و همدردی محسوب می شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسانها از زیستن با هم می افزاید. اگر احساس تنهایی ، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یا دلایل شخصیتی و ابتلای فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد ، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.
3- ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:
گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی کند ، برای جبران این خلاء ، اقدام به ازدواج می کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می کند ، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را به راحتی قبول کند .
4- ازوداج به خاطر ارضای نیاز جنسی:
ازدواج در جامعه ، شیوه پسندیده ای در جهت ارضای نیازهای جنسی است . با این حال ارضای این نیاز در جامعه ، منوط به ازدواج نمی باشد . متاسفانه در جامعه ما ازدواج برای جوانان به دلیل مشکلات عدیده ، بسیار دشوار شده است ، همچنین عدم وجود شرایط خاص برای حل نیازهای غریزی افراد از طریق شرعی و قانونی ، تبعات خاص یا زمینه پژمردگی احساسات غریزی را به وجود آورده و یا این نیاز را به سمت و سویی غیر از جهت اصلی آن منحرف ساخته است . این بن بست مضاعف ، موجب می شود که تعدادی از جوانها به دلیل فشار غرایز جنسی ، تن به مسئله ازدواج بدهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل به جدایی زوجین منتهی می گردد .
5- ازدواج به منظور داشتن فرزند:
دربعضی اوقات ، ازدواج به عنوان راهی برای پدریا مادر شدن محسوب می شود . برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می کنند . چنین انگیزه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد .
6- پذیرش انتظارات اجتماعی:
امروزه در رسانه های گروهی جامعه ما ، به طور مستقیم و غیر مستقیم ، تلاش برای ورود جوانها به زندگی مشترک دیده می شود ، چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد ، گاهی به گرایش جوانها به ازدواج و در نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم جهت ادامه زندگی مشترک به جدایی زوجین منتهی می شود .
7- رفع مشکل بیکاری:
درجامعه ما بنا به دلایل متعدد ، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل ، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد
8- ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر:
گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ، عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وی وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .
9- ازدواج به خاطر بالارفتن سن:
امروزه ، بنا به دلایل متعدد ، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی ، از دست دادن زیبایی ، از دست دادن والدین ، کاهش شور زندگی و .... صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .