ا) مقدمه و تعریف:
امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخصهای عمده وتوسعه جوامع انسانی محسوب میشود . یعنی کشورها نه بر اساس رشد و توسعه اقتصادی بلکه بر اساس میزان توجه به آموزش وپرورش مورد ارزیابی قرار میگیرند . برای ارزیابی میزان توسعه آموزش و پرورش به میزان توجه آموزش و پرورش به امر تفاوتهای فردی دانش اموزان اهمیت داده می شود. همان گونه که میدانیم هیچ انسانی کاملاً شبیه به دیگری نیست . این تفاوتها در همه جا وبین همه انسانها تی در بین دوقلوها وحتی دوقلوهای هم شکم یکسان ملاحضه میشود . این تفاوتها به گونهای است که به جرات میتوان ادعا کرد به تعداد انسانها روی زمین یعنی شش میلیارد انسان استثنایی وجود دارند که در کنار هم زندگی میکنند . این مساله هم در تفاوت سر انگشتان انسان مشهور ایت و هم در حیطههای غیر مادی همچون ابعاد عاطفی ، احساسی ، روانی و شناختی ، البته این امری است که باید آن را به فال نیک گرفت چون ار رازهای خلقت است زیرا همین تفاوتها وناهمسانی هاست که ادامه زندگی میسر میسازد از امام صادق (ع) نقل است که فرمودهاند اگر قرار بود انسانها با هم برابر باشند هر آینه هلاک میشوند .تفاوتها موجب جدایی بین انسانها و در عین جال موجب آن است که هر فرد بر اساس ویژگیهای خاص خویش رشد کند.
حقیقت این است که بین انسانها تفاوت هر چند اندک وجود دارد . چه آن تفاوتهایی که مربوط به ظواهر جسمانی ماننداندازه قد، چاقی و لاغری ، رنگ پوست است و آن را می توان براحتی مشاهده کرد . وچه تفاوتهای رفتاری ، عاطفی و شخصیتی که در پاسخ به محیط و پدیده های مختلف خود را آشکار می سازد. در برابر یک محرک،پدیده یا حادثه انسانها رفتارهای متفاوت از خود نشان می دهند و در حل یک مسئله انسانها راه حلهای مختلفی را بر اساس علائق ، نگرش و سوابق تجربی خود پیدا می کنند . چرا انسانها رفتار ویا رفتارهای متفاوت دارند ؟
از زاویه ای دیگر، علی رغم اینکه انسانها با هم متفاوتند، بسیار به هم شبیهند. به نظر ما وجود شباهتها در بین انسانها از اهمیت ویژه ای بر خوردار است . در یک کلام همه افراد چه ناشنوا ، چه عقب مانده ،چه نابینا به خاطر ویژگیهای مشترکشان که بسیار زیاد نیز است انسان می نامیم. پس مسئولیت عظیمی بر گردن ما وجود دارد یعنی وظیفه انسانی ما حکم می کند در برابر همه آنها رفتاری بشر دوستانه داشته باشیم. به همین سبب است که سازمانهای بین المللی و منطقه ای در دفاع از حقوق انسانها بوجود آمده است و تمامی کشورها را ملزم کرده است تا پیمان نامه های مختلفی نظیر حقوق بشر ، حقوق کودک ، حقوق اسراء را امضاء و اجرا نمایند . در همه این پیمان نامه ها به حقوق انسانها بدون توجه به رنگ پوست ، نزاد و میزان هوش توجه جدی شده است.
همین تشابه آنهاست که جوامع انسانی را میسازد . فطرت انسان در گرایش به جمع دارد و از افزوگرایران است وهمین مساله موجب نزدیکی انسانها ودر نتیجه تشکیل اجتماع میشود که خود زیر بنابر تشکیل تمدن عظیم بشر با پیشرفتهای حیرت انگیز علمی گشته است
هر انسانی از بعضی جنبه ها شبیه همه انسانهای دیگر است.(شباهتها در زمینه هایی مانند : یادگیری ، رشد و کارکرد اعضای بدن)
شبیه بعضی انسانهای دیگر است. (تفاوتها با افراد دیگر و وجه اشتراک با بعضی در مواردی نظیر: جنس هوش ، نژاد )
شبیه هیچ انسان دیگری نیست.(یگانگی ها در زمینه هایی مانند: تجارب شخصی، تاریخچه زندگی)
روانشناسی دانش جذابی است. اگر چه از تأسیس آن توسط ویلهلم وونت (دانشگاه لایپزیک آلمان) در سال 1879 بیش از 127 سال از عمر آن نمیگذرد، اما در این سالها مطالعات علمی نظریه پردازان بزرگ و تحقیقات آنها این دانش جوان را به عنوان یکی از کاربردیترین علوم انسانی درآورده است. امروزه کمترین جایی سراغ داریم که روانشناسی در آن نفوذ نکرده باشد
به اعتقاد اکثر روانشناسان ، روان شناسی را می توان اینگونه تعریف کرد:
روان شناسی یعنی مطالعه علمی رفتار و فرایند های ذهنی
روان شناسی تجربی: در این رشته روان شناسی روان شناسان بیشترین توجه خود را به فرآیندهای کلی نظیر ،یادگیری، ادراک و تفکر معطوف داشتند.در این شاخه روان شناسی به شباهتهای افراد توجه می شود.
(اصول کلی حاکم بر رفتار افراد)
روان شناسی همبستگی: این شاخه روان شناسی که به نامهای روان شناسی اختلافی ، روان شناسی همبستگی نگر و روان شناسی تفاوتهای فردی معرفی شده است. توجه خود را بیشتر به حوزه تفاوتهای فردی متمرکز نموده است.
روان شناسی تفاوتهای فردی یعنی:
مطالعه علمی تفاوتهای بین افراد
2) فواید آشنایی با تفاوتهای فردی
افزایش دانش
توجه به این نکته که هرکس توانایی انجام دادن هر کاری را ندارد.
آگاهی به والدین در خصوص تواناییهای کودکان و نوجوانان
توجه به این نکته که رشد انسان با همدیگر تفاوت دارد.
آگاهی به والدین دانش آموزان استثنایی
آگاهی معلمان در خصوص نوع برخورد با دانش آموزان بدو ورود به هر مفطع
توجه معلمان به استعدادهای خاص دانش آموزان
توجه معلمان به ظهور استعداد دانش آموزان در زمانهای خاص
توجه به تفاوتهای افراد در چگونگی و سرعت سازگاری
شناخت تفاوت های بین دو جنس
استفاده از شیوه های مختلف تربیت فرزند و یا مدیریت کلاس
3) تاریخچه
انسانها از بدو خلقت به موضوع وجود تفاوتهای فردی توجه داشته است. این تفاوت چه از لحاظ ظاهری (مانند جنسیت و یا رنگ پوست ، شکل و قیافه) و چه از لحاظ نوع رفتار و سرعت یادگیری مورد توجه بوده است.اما دانشمنمدان به امر وجود تفاوتهای فردی نگاه ویژه ای داشتند. اگر چه ذکر همه دانشمندانی که در زمینه تفاوتهای فردی کار کردند و نظریه ارائه کردند و همچنینن توضیح نظریه آنها با اهداف این دوره مناسب نمی باشد اما ذکر نام تعدادی از این دانشمندان جهت آشنایی سیر تغییر نگاه به امر تفاوتهای فردی خالی از فایده نخواهد بود.
بقراط: این دانشمند و حکیم یونانی که در فرون 4 و 5 فبل از میلاد زندگی می کرد انسانها را به چهار گروه سودایی ( افسرده ، غیر اجتماعی ، از کار و کوشش گریزان ) ، صفرایی ( تند خو ، زود خشم ، جاه طلب ، خود بزرگ بین ، ثابت قدم ) ، دموی ( خوش گذران ، خوش بین ، جدی و فعال ) و بلغمی مزاج ( اجتماعی ، کم فعالیت ، کند ذهن ) تقسیم بندی نمودند.
افلاطون: این فیلسوف یونانی نیز افراد را از لحاظ استعدا به سه دسته زیر تقسیم بندی نموده است:
الف) طلا : این گروه کسانی هستند که می توانند زمام امور کشور را به دست بگیرند.
ب) نقره: این گروه افرادی هستند که باید دستیاران گروه رهبری باشند.
پ) ترکیبی از مس و آهن : این گروه توده عادی مردم هستند که باد فر مانبردار گروه رهبری باشند.
روسو: این نویسنده مشهور فرانسوی اعتقاد داشتند که آموزش و پرورش باید بر استعداد و علائق کودک بنا شود. بر اساس نظرات وی آموزش و پرورش از معلم محوری به دانش آموز محوری تغییر یافت.
بسل: این ستاره شناس آلمانی بر اساس بررسی های خود به این نتیجه رسید که هیچ دو نفری را نمی یافت که برآورد یکسانی داشته باشند ، لذا هر انسانی معادله شخصی خود را دارد.
چارلز داروین: داروین که یک زیست شناس مشهور بود بر اساس مشاهدات و تحقیقات خود به این نتیجه رسید که افراد یک نوع جاندار دارای خصوصیات متفاوت هستند. ایشان صراحتا اعلام کرد که خصوصیات مساعد باعث بقاء می گردد. این نطر را ما با عنوان انتخاب طبیعی می شناسیم.
فرانسیس گالتون: به اعتقاد بسیاری از روان شناسان موثرترین راه را در مطالعات تفاوتهای فردی را فرانسیس گالتون برداشته است.و بر همین اساس او را پدر مطالعات تفاوتهای فردی معرفی کردند. این دانشمند ونابغه انگلیسی که پسر عموی ناتنی داروین نیز بود بر اساس مطالعات متعدد به نتایج جالب توجهی در زمینه تفاوتهای فردی از جمله توصیف ریاضی منحنی زنگوله ای رسیده است. همچنین ایشان در نوشته هایش پیشنهاد می کند برای اصلاح انحطاط تواناییهای انسان باید از ازدواج عقب مانده ها و بیماران روانی جلوگیری شود بنابر این باید از طریق انتخاب هوشی نژاد انسان اصلاح گردد.
آلفرد بینه: این دانشمند و روان شناس فرانسوی در سال 1905 با همکاری سیمون اولین آزمون هوشی را تهیه نمود. ایشان این آزمون را برای تشخیص دانش آموزان عقب مانده از کودکان عادی ساخت.
4) عوامل موثر در تفاوتهای فردی
تحقیقات روان شناسان نشان داده است که وراثت ( آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال می یابد ) و محیط ( فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک ) می تواند در ایجاد تفاوتهای افراد تاثیر داشته باشد .
محیط را می توان به طبقات زیر تقسیم کرد:
الف) محیط فرهنگی و اجتماعی: در هر جامعه ای سنت ها،باور ها نگرشهاو بطور کلی فرهنگ خاصی حاکم است. در آن فرهنگ برای اینکه فرد به عنوان عضو جامعه پذیرفته شود ،خانواده وسایر اعضای جامعه تلاش می کنند در پرورش وی ارزشها و باورهای جامعه را لحاظ کنند و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعه ی خود به تربیت فرزندان بپردازند. بطور مثال در بعضی از جوامع توجه به فردیت باعث تربیت افراد مستقل می شود و یا در بعضی دیگر از فرهنگ ها روح همکاری و جمع گرایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و رفتارهای متناسب با آن مورد توجه و تشویق قرار می گیرد. به نظر بسیاری از روان شناسان ، فرهنگ و جامعه باعث نوعی نگرش در آموزش و پرورش شده ، واین خود نیز می تواند در ایجاد تفاوتهای اساسی در ابعاد مختلف نظیر بعد شناختی ، عاطفی ، و اجتماعی کودکان و نوجوانان شود . به عنوان نمونه انتظار پیشرفت در ریاضیات و مهندسی برای پسران و شغل های متناسب با آن و انتخاب اسباب بازیهای متناسب با جنسیت باعث نوعی نگرش سوگرانه شده و بالطبع در رشد توانمندیهای آنها تاثیر مستقیم می گذارد.