موضوع محوری مقاله حاضر شامل: شرکت های موسسه ای و شرکت های خانوادگی می باشد و مقایسه تاثیر مالکیت و تاثیر مدیریتی در عملکرد شرکت های خانوادگی و تاثیر مالکیت و مدیریت در شرکت های موسسه ای است.
در این بحث از تئوری کارگزاری یا نمایندگی استفاده می شود و از روش Bayesian استفاده می کند که نسبت به روش کلاسیک به نحو بهتری به ارزیابی و مقایسه این تاثیرات در عملکرد در این شرکت ها مشخص می کند روش Bayesian یک روش بیولوژیکی و یک روش آماری است.
در این مقاله از دو منظر یکی مدیریت و دیگری مالکیت دو شرکت family company و founder company مورد مقایسه قرار می گیرد. تاکید بر ارزیابی و نتایج روش Bayesian و مزیت های آن مورد بحث قرار می گیرد. هدف مقایسه رسیدن به یک نتیجه مناسب برای بکارگیری و ایجاد شرکتی است که بیشترین کارایی را با کمترین هزینه برای سرمایه گذاری ایجاد نماید بدلیل اینکه تئوری های کلاسیک قادر به توضیح و تشخیص مناسب هزینه های ایجاد شده برای شرکت نبودند از روش ها و نگرش های جدیدی برای از بین بردن این ایراد ها استفاده می گردد. در این زمینه به صورت نمونه شرکت هایی انتخاب و مورد مقایسه و ارزیابی نتایج قرار گرفته است. در این زمینه به تفاوت مالکیت خانوادگی و مدیریت خانوادگی اشاره ای شده است که در عملکرد تاثیر یکسانی نخواهند داشت. مدیران در خانواده ها ممکن است به نفع خود عمل کنند و منافع خاص خود را دنبال کنند و سهام داران را از نفع حاصل از سرمایه گذاری خود محروم سازند که از این بابت ایراد اساسی در شرکت های خانوادگی وارد می گردد که اساساً باید اصلاح لازم انجام گیرد.
موضوع حاضر نشان گر این است که تاثیر مالکیت و تاثیر مدیریت در شرکت های خانوادگی مورد مقایسه قرار می گیرد. با تاثیر مالکیت و تاثیر مدیریت در شرکت های موسس. که در این زمینه متغیرهای موجود و تاثیر گذاری آنها در مدیریت و اندازه تاثیر آنها مورد بحث قرار می گیرد. در این میان متغیرها را به سه عامل اصلی یعنی وابسته و مستقل و متغیر کنترل تقسیم بندی کرده و نقش آنها به صورت جداگانه ای نشان داده می شود. امروز به طور گسترده در این زمینه از مدل تخمین Bayesian استفاده می گردد و نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل یا همان آنالیز Bayesian نتایج بهتری نسبت به ارزیابی کلاسیک خواهد داشت. این نگرش (Bayesian) در علوم پزشکی و بیولوژیکی نیز بکار می رود که دارای دو مزیت عمده است که نگرش آماری نیز محسوب می گردد با استفاده از این روش نشان داده می شود که در شرکت های موسس مالکان بهتر می توانند هزینه ها را کاهش دهند و مالکان حرکت دهنده شرکت های موسس هستند و تشخیص دهنده عوامل مدیریتی به طور مناسب هستند. روش Bayesian یک تخمین زن خوبی نسبت به روش های کلاسیک بوده و شیوه مناسبی برای پیش بینی است که از این طریق نتایج عملکرد شرکت های موسس و خانوادگی را براحتی می توان تمایز کرده و مشخص نمود. مالکیت و مدیریت شامل دو بعد شرکت های خانوادگی با تاثیرات متفاوت در عملکرد هستند مالکیت توسط موسس به عنوان درصد دارایی توسط موسس محاسبه می شود این مالکیت درصد دارایی اعضای خانواده است مالکیت متغیر به وسیله خانواده و موسس منحصر به فرد است شرکت خانوادگی شرکت موسس نیست و برعکس. مدیریت متغیر توسط خانواده نشان می دهد که اعضای خانواده نسبت به موسس به عنوان CEO و یا رئیس مشخص می شوند. شرکت های خانوادگی که امروزه در دنیا و اقتصاد مدرن بیش از پیش از اهمیت فراوانی برخوردار شده نیاز مبرم دنیای امروزی است که بیشتر از آن به عنوان تجارت خانوادگی یاد می شود. این شرکت ها دارای مزیت های زیادی نسبت به شرکت های موسس و معمولی هستند. سه مزیت عمده شرکت های خانوادگی نسبت به شرکت های موسس عبارتند از:
1- حفظ اصول انسانی در محل کار: شرکت های خانوادگی براحتی می توانند سطوح بالاتری از حس انسان دوستی را نسبت به شرکت های معمولی از خود نشان دهند.
2- توجه به عملکرد دراز مدت: یک شرکت خانوادگی راحت تر از مدیران که باید سالانه حساب پس بدهند می توانند به کارهای دراز مدت بیندیشد.
3- تاکید بر کیفیت: شرکت های خانوادگی مدت هاست که سند حسنه ارائه کیفیت و بها دادن به مشتری را حفظ کرده اند.
در این میان زنان نقش مهم و در حال گسترشی در زمینه تجارت خانوادگی دارند که سهم آنان به اندازه کارهای دولتی می باشد که نمونه بارز آن اداره بسیاری از کارهای دولتی در امریکا توسط زنان می باشد.
تجارت خانوادگی یا همان شرکت های خانوادگی قدیمی ترین و غالب ترین نوع سازمان های تجاری هستند در بیشتر کشورها کسب و کارهای خانوادگی بیش از 70% درصد کل تجارت را به خود اختصاص داده و نقش کلیدی در رشد اقتصاد و اشتغالزایی داشته است. نمونه بارز این نوع شرکت ها شرکت DETEKS در ترکیه است که یک شرکت خانوادگی است و اهمیت و کاربرد مالکیت و حاکمیت شرکتی در شرکت های خانوادگی را به وضوح نمایان می کند که در ادامه و پایان بحث به عنوان مثال بارز آورده می شود.
حقیقت این است که بیشتر شرکت های خانوادگی بعد از تاسیس توسط موسسین اصلی عمر کوتاهی دارند و در حدود 95% درصد کسب و کارهای خانوادگی در نسل سوم مالکیت، فعالیتشان به پایان می رسد. کسب و کارهای خانوادگی می توانند شانس بقای خود را با بکار گرفتن یک ساختار نظارتی درست و با شروع هر چه سریعتر یک فرایند آموزشی برای آموزش نسل های بعد در حیطه کاری مربوطه افزایش دهند. حاکمیت شرکتی با تاکید بر مفاهیمی چون برقراری انصاف میان سهامداران اقلیت و اکثریت ایجاد شفافیت اطلاعاتی پاسخگویی مدیران و توازن قدرت میان مدیران اجرایی و هیئت مدیره به دنبال افزایش پایداری شرکت ها و رقابت پذیری ایشان است. با این حال این پرسش مطرح است که یک شرکت خانوادگی چرا باید به نظم بخشی ساختار مدیریتی شرکت خود بپردازد که خود مالک آن است و پرا باید اطلاعات خصوصی خود را در معرض دید عموم قرار دهد. و چرا باید زمینه سوال دیگران از خود را فراهم آورد. این نوشته با اشاره به تجربه شرکت خانوادگی DETEKS که در کشور ترکیه فعالیت می کند اهمیت حاکمیت شرکتی برای شرکت های خانوادگی را برجسته کرده، کاربردهای آن را بیان می کند. وقتی خانواده هنوز در ابتدای مرحله موسسین است موضوعات کمی در زمینه نظام راهبردی ممکن است مطرح باشند زیرا بیشتر تصمیمات توسط موسسین گرفته می شود. و هنوز خانواده با یکدیگر هم صدا هستند. در طول زمان همچنان که خانواده به مرحله بعدی از چرخه حیات (Firmeage) وارد می شود اعضای بیشتر و نسل های جدیدتری به کسب و کار خانوادگی می پیوندند. بنابراین وجود عقاید و نظرات متفاوت در مورد چگونگی اداره کسب و کار و تعیین استراتژی های آن بدیهی به نظر می رسد. بنابراین ایجاد یک ساختار نظام راهبردی واضح که باعث ایجاد انظباط در بین اعضای خانواده شود از تعارضات احتمالی جلوگیری کند و تداوم کسب و کار را تضمین نماید، بسیار ضروری است.