مصرف قرص های شادی آور، افزایش خطر ابتلا به ایدز با افزایش مصرف قرص هایی توهم زا و انرژی زا چون اکستسی و شیشه و.. در ایران، خطرات مصرف این مواد بیشتر آشکار می شود. به گزارش روزنامه گاردین چاپ انگلیس بیشتر از 60 درصد از معتادان به مواد مخدر در کشورهای آسیایی ناقل ویروس ایدز هستند و این آمار در حال افرایش است. در برنامه امشب دکتر آذرخش مکری روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران، خانم فریبا سلطانی فیزیولوژیست و از مسئولان درمانی اعتیاد در دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در وین در مورد قرصهای توهم زا یا شادی آور در مصاحبه با رادیو فردا توضیح می دهند. در کنار اینها چند جوان ایرانی به تشریح حالات خود پس از مصرف این قرصها می پردازند.
مریم منظوری (رادیو فردا): «میری توی فضا، هایپر هایپر می شی، توپ توپ می شی».
اینها توضیح مصرف کننده های قرصهای معروف اکستسی در ایران است. قرصهایی با اسمها و قیمتهایی مختلف. چند تن از دوستان جوان برنامه نگاه تازه که این قرصهای شادی آور را امتحان کرده اند، یا از دوستانشان چیزهایی شنیده اند، در مورد حالاتشان پس از مصرف این قرصها تعریف کردند.
شهاب یک دانشجوی 21 ساله در جمهوری چک می گوید: یک حالت سه بعدی داری و حساسیت مغز به بالاترین حد خودش می رسد، سرعت نور پایین می آید و بیشتر با خودت حال می کنی و می ری توی فضا. پیام دانشجوی 21 ساله تهرانی نیز می گوید: این قرصها خیلی انرژی می دهد و می توانند با آن بالا و پایین بپرند و احساساتی می شوند و توهم زا هم هست.
به گزارش روزنامه گاردین چاپ انگلیس بیشتر از 60 درصد از معتادان به مواد مخدر در کشورهای آسیایی ناقل ویروس ایدز هستند و این آمار در حال افرایش است.
دکتر آذرخش مکری روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران، در مورد قرصهای توهم زا یا شادی آور به رادیو فردا گفت وقتی صحبت از قرص می شود نباید این تصور پیش بیاید که اینها در یک کارخانه دارو سازی و زیر نظر متخصص تولید می شوند.
دکتر آذرخش مکری: اکستازی هم جزو دسته محرکها تلقی می شود و هم جزو دسته تا حدی توهم زاها. افرادی که آن را مصرف می کنند، دچار حالت نشاط کاذب، سرخوشی، افزایش انرژی، پر حرفی، و حالتهای مشابه می شوند. ترکیب دیگری که به نام شیشه معروف است کمتر توهم زاست ولی خاصیت محرکی و انرژی زایی آن از اکستازی بیشتر است.
یکی از راههای اصلی ابتلا به ویروس HIV و بیماری ایدز انجام رفتارهای جنسی پر خطر است و الان هم افزایش مصرف داروهای توهم زا، به موازات شیوع بیماری به شدت باعث نگرانی متخصصان شده است.
دکتر آذرخش مکری: اینها چون محرک هستند معمولا نیروی جنسی را زیاد می کنند و به دلیل به وجود آوردن اعتماد به نفس کاذب، رفتارهای پر خطر و بی بند و بار بیشتر دیده می شود. از لحاظی هم خطر و عوارض رفتارهای خود را کمتر درک می کنند و با این مکانیسمها می تواند باعث افزایش ابتلا به ویروس HIV شود. خوشبختانه این پارامتر هنوز در کشور ما به عنوان عوامل عمده مشکل ساز در زمینه HIV و ایدز نیست و فکر می کنم هنوز فرصت هست که بتوان از این طرز شیوع جلوگیری کرد.
فریبا سلطانی فیزیولوژیست و از مسئولان درمانی اعتیاد در دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در وین نیز گفت هنوز اطلاعات علمی زیادی در باره رابطه مصرف اکستازی و شیوع HIV نداریم و تحقیقات زیادی صورت نگرفته است. وی می گوید هر ماده ای که باعث شود انسان نتواند تصمیمات درست بگیرد، باعث می شود که انسان به طرف رفتارهای پر خطر جنسی و غیره پیش برود.
هنوز نتوانسته ایم ادبیات "شادی " را در جامعه تدوین کنیم
گروه اجتماعی خبرگزاری مهر - جوانی دوره ای از زندگی هر فرد است که پس از سپری شدن ، همگان حسرت آن را می خورند . شاید کمتر کسی را بیابیم که چنین نباشد و در سنین میانسالی و کهنسالی همواره در حسرت زمان از دست رفته جوانی آه از نهاد بر نیاورد . شادابی و نشاط ، سرزندگی و امید به آینده ، سرخوشی و بی خیالی و ... از ویژگیهای دوران شباب است اما جایگاه شادی و نشاط در میان جوانان ما کجاست ؟ ...
به باور جامعه شناسان یک گروه کوچک از شهروندان فکور و متعهد می توانند، جهان را تغییر دهند . زیستن در یک فضای دینی و زندگی آزاد و داشتن حق نظارت و عضویت در جامعه و ایجاد رابطه ای متقابل و نزدیک با نهاد قدرت همیشه ازجمله ارزشهایی بوده است که انسانها برای رسیدن به آن مبارزه کرده اند و با رسیدن به آن شاد شده وعدم دستیابی به آنها موجب افسردگی و اضطراب بشر گشته است.
بنابراین درباز تعریف پدیده شادی لزوم بازشناسی عوامل عاطفی - ارزشی برای دستیابی به سازوکارهای منطقی جهت افزایش مولفه های شادی آفرین در جامعه بیش از پیش حائز اهمیت می گردد. خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر در این باره با دکتر مجید ابهری آسیب شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی به گفتگو نشسته است :
* جامعه ایران به واسطه حضور بیش از 65 درصد افرادی که زیر 30 سال سن دارند به لحاظ جمعیتی جامعه ای جوان تلقی می شود و به تبع جوانی جمعیت انتظار وجود ویژگی های یک جامعه شاد را در ذات و بطن خود می پرواند. اما بسیاری از صاحبنظران اجتماعی معتقد هستند که جامعه ایران به دلایلی خاص از شادی و نشاط به دور مانده است . البته در این میان عده ای نیز وجود دارند که براساس تعاریفی خاص معتقد هستند مولفه های شادی به میزان لازم در جامعه وجود دارد . ارزیابی شما از این مسئله چگونه است؟
- با آنکه 65 درصد از جمعیت کشور ما را جوانان زیر سن 30 سال تشکیل می دهند، اما به دلیل فقدان شادی و نشاط اجتماعی که به علت کشمکشهای سیاسی درکشور رخ داده است، 25 درصد از این افراد درافسردگی به سر می برند. ناامیدی نسبت به آینده و مبهم بودن آینده حتی در نزد جوانان تحصیلکرده و بیکاری و همچنین وجود پدیده ای به نام کنکور ، هر چند معیار درستی برای تشخیص سواد در بین جوانان نیست ، اما موجب توقف بسیاری از جوانان مستعد کشور می شود و همچنین تشنجاتی که به واسطه مسائل اقتصادی در میان بسیاری از خانواده های کشور وجود کلامی و رفتاری دارد. همگی موجب عدم دستیابی جوانان به ایده ها وآمال و آرزوهای خود شده و باعث تعمیق و افسردگی در بین جوانان کشور می شود.
* جدای از علل و عوامل افسردگی که شما به آنها اشاره داشتید، به نظر می رسد سطح تحلیل را باید معطوف مسائل بنیادی تری نیز دانست : زیرا بر اساس یافته های جامعه شناختی ایجاد و پیدایش شادی در جامعه معلول عوامل و شرایط پیچیده تری نیز می باشد که در این میان عوامل اقتصادی و... تنها به منزله رو بنای این عوامل تلقی می شوند. بنابراین ، یافتن مولفه های اصلی در این خصوص حائز اهمیت می نماید.
- مهمترین مولفه شاد بودن " امید به زندگی " است، هر چند بر طبق آمار میزان امید به زندگی در کشور افزایش یافته است. اما من معتقدم که بر طبق آمارو ارقام نمی توان برنامه ریزی کرد. زیرا آنچه مسلم است این است که امید به زندگی باید موجب افزایش سطح شادی و پایین آمدن سطح آسیب های اجتماعی از قبیل اعتیاد و خودکشی شود، همچنین یکی دیگر از مولفه های بنیادین این موضوع رشد و بالندگی جوانان و جلوگیری از ریزش و مهاجرت جوانان به خارج از کشور است . امروزه ما در بین 91 کشوردر حال توسعه به لحاظ خروج مغزها مقام اول را به خود اختصاص داده ایم. بنابراین با توجه به اینگونه آمار می توان دریافت که مولفه های شادی در کشور ما در سطوح بسیار پایینی قرا ردارند.
* یکی از عمده مسائلی که در شناخت و به تبع آسیب شناسی هر پدیده اجتماعی وجود دارد، ارایه تعریف مشخص از آن پدیده به جهت شناخت ابعاد وجودی و ماهیت درونی آن پدیده می باشد. بنابراین ، به نظر شما اهمیت ارایه تعریف روشن ازشادی چه تاثیری می تواند در بررسی اهرمهای کاهش و یا افزایش سطح مولفه های شادی آفرین در جامعه داشته باشد؟
- ببینید ما امروزه برای مثال با وجود گذشت 25 سال از پیروزی انقلاب هنوز تعریف مشخص بر فرهنگ و ادبیات پوشاک نداریم و نتوانسته ایم دامنه رنگهای مجاز را برای جوانان تعریف کنیم .ما هنوز چاره جوییهای رابطه با جنس مخالف را برای جوانان مشخص و تعریف نکرده ایم و همچنین چارچوب شادی های مجاز برای جوانان ما روشن و مشخص نیست . امروزه ما بعد از گذشت 25 سال هنوز با مشکل موسیقی و گوش دادن به موسیقی مواجه هستیم و هنوز کسی نتوانسته است دامنه استفاده از موسیقی برای ایجاد شادی را به روشنی مشخص کند . بنابراین با توجه به اینکه ما هنوز نتوانسته ایم به تدوین ادبیات شادی در جامعه بپردازیم ، لذا نمی توانیم به بررسی اهرمهای کاهش و یا افزایش آن نیز بپردازیم.
* به اعتقاد بسیاری از نظریه پردازان علوم اجتماعی ، نهاد خانواده متناسب با چگونگی ارتباط و طرز برخورد اعضای خود با یکدیگر در یک هم کنش اجتماعی با سایرنهادها قراردارد. بنابراین ، تحلیل رفتار خانواده و شناخت مولفه های محیطی - روانی حاکم بر آن در این حوزه نیز می تواند راهگشای بسیاری از مجهولات قرار گیرد به نظر شما تاثیر خانواده در کاهش سطح نگرانی و اضطراب و همچنین افزایش میزان شادی درجامعه از چه راههایی امکان پذیر است و خانواده چگونه می تواند نقش خود را ایفا کند؟
- خانواده بستر اساسی و آشکار ساز فرآیندهای اجتماعی است. اساسا برای بررسی هر آسیب اجتماعی 3 پارامتر فرد ، خانواده و جامعه در نظر گرفته می شود اما آنچه در این میان مطرح است ، این است که این 3 پارامتر متاثر از یکدیگر هستند. یعنی ، جو خانواده متاثر از فضای بیرونی وکلی جامعه است در این میان یکسری از خانواده ها نیز وجود دارند که بسته به عوامل مختلف همیشه براحتی تسلیم شرایط بیرونی می شوند و ابتکار و خلاقیتی از خود برای ایجاد شادی نشان نمی دهند و فراهم ساختن بسترهای شادی آفرین را اموری هزینه بر تلقی می کنند . درحالیکه به لحاظ جامعه شناختی شادی های سهل الوصولی نیز وجود دارند که خانواده ها می توانند به آنها بپردازند و با تنظیم ساعات فکری جوانان و خود از تحلیل استعدادهای آنها جلوگیری کنند.
به اعتقاد من کم کاری نهادهایی که اوقات فراغت را در بر گزاری چند اردو، همایش و خبرنامه می بینند، از عمده دلایل اصلی و تعیین کننده کاهش سطح شادی در جامعه است . هر سال با آغاز فصل تابستان مسوولان ذیربط به یاد پر کردن اوقات فراغت جوانان می افتند ، در حالی که این امر باید دغدغه همیشگی آنها باشد تا خلا آن موجب ایجاد بحران در بین جوانان و همچنین فراهم آوردن بسترهایی مناسب برای افزایش آسیب های اجتماعی نشود .
* همانطور که اشاره کردید خود فرد، خانواده و جامعه کلیت در هم تنیده ای هستند که در این میان نقش فرد به عنوان عنصر تشکیل دهنده هر سه بخش جایگاه خاص و ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. بنابراین جوانان جامعه نیز در فراهم ساختن فضای سالم و بهره گیری از حداقل ها می توانند نقش مهمی را بر عهده داشته باشند. اما در این میان گاه مشاهده می شود که عده ای راه کوتاه تری را بر می گزینند، ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
- جوانان باید بپذیرند که جامعه اساسا با شادی و نشاط مخالف نیست . بلکه آنچه جامعه مخالف آن است هزل و هرزگی است .امروزه ما شاهد رسوخ اموری به صحنه اجتماع هستیم که باید مورد توجه خانواده ها و مسئولان واقع شود. امروزه قرصهای روان گردان تحت عنوان قرصهای شادی ونشاط آور در جامعه پخش می شود. درحالیکه نه تنها این قرصها شادی آفرین نیستند ، بلکه افسردگی آور و توهم زا هستند این قرصها کمکی به نابودی غم و افسردگی نمی کنند و فقط موجب تخلیه انرژی نهفته می شوند و در دراز مدت نیز موجب مرگ اندیشه می شوند. بنابراین جوانان باید مراقب باشند تا با توجیه غم و افسردگی و روحیه یاس از هر ابزاری استفاده نکنند، زیرا اینگونه توجیهات ، دسیسه های استکباری است.
* به نظرمی رسد در این میان حلقه مفقوده ای نیز وجود دارد . چون برخی از این جوانان در توجیه رفتار خود به کمبود فضاها و فرصتهای شادی کردن اشاره می کنند . به نظر شما چه راهکاری را باید در پیش گرفت؟
- خانواده ها و نهادهای مرتبط با جوانان مانند آموزش و پرورش باید با برنامه ریزیهای کار آمد زمینه تخلیه انرژی نهفته جوانان را فراهم کنند. زیرا اگر زمینه های صحیح این تخلیه توسط خانواده و جامعه فراهم نشود ، جوانان به عنوان یک نیاز غریزی و خطرناک دست به تخلیه و برآوردن نیاز خود با هر ابزاری که امکان استفاده از آن را داشته باشند ، خواهند زد.
* فرهنگ هر جامعه در ترسیم ساختارها و نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه نقش موثری دارد ، در این میان عده ای ادعا می کنند که فرهنگ حاکم بر جامعه ایران فرهنگی ناشاد است و مولفه های شادی در فرهنگ اسلامی در سطح بسیار پایینی قرار گرفته است . نظر شما در این مورد چیست؟
- برخی با تلقین روحیه تمایل به مرگ و ناشادی تلاش می کنند تا دین اسلام را دین گریه معرفی کنند . بنابراین به اعتقاد من تلقین روحیه تمایل به مرگ و ترس ناشی از عدم شناخت کافی عده ای از اسلام است. زیرا نه تنها اسلام در ذات و اساس خود هیچ تناقضی با شادی و شادمانی ندارد ، بلکه تاکید مضاعفی نیز برایجاد جو شادی و نشاط به ویژه برای جوانان دارد. کسانی که چنین فرضیاتی را مطرح می کنند، در تفسیر اصول دین اسلام ناکار آمد هستند و ناکار آمدی و ضعف خود را به این واسطه متوجه دین می کنند و دین اسلام را یک دین ناشاد معرفی می کنند. در حالیکه دین اسلام یکی از مکاتبی است که تاکید خاصی بر شادی و شادمانی دارد ودر هر موردی نیز دستورات خاصی در این زمینه ارایه می دهد. برنامه ریزان وصاحب نظران ، رفتار شناسان و علمای دینی باید با استخراج مبانی دینی مربوط به نشاط از میان متون دین اسلام زمینه بروز رکود ذهنی و افسردگی را از جامعه بزدایند.
* کار گزاران حکومتی و فرهنگی در حوزه قانونگذاری و اجرا چه نقشی در این زمینه به عهده دارد؟ زیرا جوانان از فقدان سیاست های راهبردی در بخش مسائل مربوط به خود سخن می گویند و از عدم وجود عزم و اراده جدی نزد متولیان امر گلایه دارند.
- درکشور ما شادی گران و جرم ارزان است . یعنی ، جوانان ما می توانند با پرداخت هزینه ای اندک مواد مخدر و یا به موارد دیگری برای ایجاد چند لحظه شادی در خود دست یابند، در حالیکه هزینه استفاده صحیح و ایجاد شادی های معقول نظیر استفاده ازامکانات ورزشی و تفریحی برای سطوح کم در آمد جامعه سنگین است . بنابراین ، دولت به عنوان متولی اصلی جامعه موظف به ایجاد امکانات تخلیه انرژی جوانان است . دولت باید به این نکته توجه داشته باشد که قشر بسیار بالایی از جامعه فقیر هستند وتنها عده خاصی امکان استفاده از تفریحات هزینه بر را دارا هستند . به عنوان نمونه در شهرستانی که فقط یک خیابان اصلی وجود دارد واز امکانات تفریحی بی بهره است، جوانان چاره ای جز روی آوردن به طرق غیر صحیح برای ایجاد شادی در خود ندارند . بنابراین ، انحراف به این ترتیب خود به خود به جوانان ما تحمیل می شود. دولت باید به همان دلیلی که کودکان را در مقابل بیماریها واکسینه می کند، در مقابل فساد و انحراف نیز به واکسیناسیون جامعه بپردازد.
* به اعتقاد شما واکسیناسیون اجتماعی جامعه با توسل به چه ابزارهای عملی و نظری امکان پذیر خواهد شد؟
- به اعتقاد من با تقویت باورهای دینی در جوانها و همچنین با الگو سازی عملی و به دور از تئوریهای فاقد محتوای اجرایی و تقویت پایه های ورزشی و تفریحات سالم می توان از سقوط جوانان در ورطه هولناک آسیب های اجتماعی جلوگیری کرد.
* آنچه در این میان مطرح است این است که به باور بسیاری از کارشناسان تمام این مباحث اساسا بحثهای جدید نیستند و بارها به اینگونه مباحث پرداخته شده است. بنابراین به نظر شما این تعارض وتناقض از کجا ناشی می شود. و چرا با وجود تمامی تلاشها و پیگیریهایی که توسط بخشها و نهادهای مختلف صورت گرفته هنوز هم با اینگونه مباحث دست به گریبان هستیم؟
- دولت در خیلی از کارها از صاحبنظران آن رشته خاص دعوت به همکاری نمی کند و کارها به کسانی که تخصص علمی و تجربی در انجام آن امور را ندارند ، واگذارمی شود .همچنین یکی دیگر از مسائلی که در این خصوص بیش از عامل اول خود را نمایان می کند، موازی کاری در جامعه است . امروزه 23 نهاد با بودجه های فراوان در کشور درگیر آسیب های اجتماعی هستند. اما باز هم شاهد افزایش آسیب های اجتماعی هستیم . موازی کاریها ، دوباره کاریها و عدم انسجام در برنامه ریزی و تمرکز در اجرا و نظارت و نظر خواهی از جوانان و صاحبنظران علمی و اجرایی همگی باعث کمرنگ شدن تاثیر اقدامات صورت گرفته در جامعه می شود. یعنی ما به این ترتیب فقط یک سطل آب را در کویر پاشیده ایم.
* برخی بر اساس برداشتهای خاصی که از اوضاع اجتماعی دارند معتقدند جامعه ایران سرشار از مولفه های شادی بخش است و جو به وجود آمده به دلیل رسوخ طرز تلقی خاصی است که توسط برخی رسانه ها درجامعه به وجود آمده است. شما تا چه اندازه با این مسئله موافق هستید؟
- من با اطلاع رسانی شفاف و صادقانه موافق هستم اما به عنوان یک آسیب شناس با جنجال و جو سازی وغوغا سالاری و ارایه آمار و ارقام تشنج آور ونشر یاس و نا امیدی در جامعه بدون ارایه راهکار مخالفم. زیرا جو سازی که توسط برخی رسانه های " زرد" صورت می گیرد ، اهرمی برای تقویت روحیه یاس در جامعه می شود. بیان یکسری از حقایق هر چند حقیقت داشته باشد اما با بزرگ نمایی که به آن داده می شود، مولفه ای است که باعث تشدید و ایجاد یاس در جامعه می شود.- من با جو سازی مخالف هستم و معتقدم که ما باید شادی را با هزل ، طنز و یا بی بند و باری متفاوت بدانیم.