دانشمندان تعاریف متعددی در مورد خلاقیت بیان کرده اند اما به طور کلی خلاقیت عبارتست از بکارگیری توانایی های ذهنی, برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .
از تعاریف مختلف چنین استنباط می شود که بروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است .و محدود به هیچ نوع خاصی ازفعالیتها نمی شود. در هر حال آنچه را ایجاد فکر یا چیز جدید و کلاً در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.
اهمیت خلاقیت:
تداوم حیات سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد این بازسازی از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود در روشهای تحقیق این اهداف انجام می شود. سازمان در مسیر تطبیق خود با تغییرات ناگزیر از تقویت فراگردهای خلاقیت است .زیرا به مرور زمان سازمان غیر خلاق از دور خارج شده یا مجبور به اصلاح سیستم می گردد در واقع تغییرات محیطی ضرورت ایجاد تغییر در سازمان را باعث می شود این تغییر ممکن است در کیفیت محصولات و خدمات, فن آوری, ساختار, فراگرد, سهم بازار, روابط کارگری یا قسمت دیگری رخ دهد. امروزه سازمانها مجبورند یا خود را برای ایجاد چنین تغییراتی آماده سازند یا خطر مواجهه با بحران های احتمالی را بپذیرند.
ارتباط خلاقیت و برنامه ریزی:
در برنامه ریزی های موفق گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده میشود موقعیت نهایی سازمان و گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کار گیری فکرهای جدید بستگی دارد.
موانع خلاقیت:
همه انسانها از استعداد نوآوری و خلاقیت برخوردارند در راه بروز خلاقیت موانع متعددی وجود دارد بطور مثال :
1-فقدان اعتماد به نفس
2-ترس از انتقاد و شکست
3-تمایل به همرنگی با جماعت
4-فقدان تمرکز ذهنی.
افزایش توان خلاقیت در گرو رفع این موانع است. اسلام برای ترک عادتهای ناپسند که به عنوان گناه شناخته شده اند و عواقب آن در ابتدا شخصیت فرد را مورد حمله قرار می دهد.روشهای موثری را به کار می گیرد بطور مثال از مهمترین برنامه های تربیتی اسلام می توان از نماز و روزه یاد کرد که زمینه فوق العاده مناسبی را برای ترک عادات ناپسند نظیر اعتیاد و دروغ گویی و…… مهیا میسازد.
نوآوری در سازمان های یاد گیرنده:
اگر سازمانها و مدیران بخواهند به حیات خود ادامه بدهند و کامیاب شوند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیت جدید تطبیق دهند و اگر ایجاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری میگویند و به دو صورت انجام می گیرد.
1-نوآوری در فراگرد که موجب بهینه شدن انجام کار می گردد.
2-نوآوری محصول.
مدیران باید مراقب باشند تا فکرهای خوب واقعاً در فراگردهای کاری جدید یا اصلاح شده به اجرا در آیند آنها باید از اقتصادی بودن طرح های مذکور در زمینه تولید محصولات و ارائه خدمات جدید اطمینان حاصل کنند.
فراگرد نوآوری محصول:
خلاقیت و نوآوری برای سازمانهای امروزی امری اجتناب ناپذیر است بنابراین سازمانها باید تلاش کنند تا زمینه مساعدی برای طی فراگرد خلاقیت در محصول به وجود آورند بطور مثال:
1-ایجاد فکر جدید
2-آزمایشهای اولیه
3-تعیین امکان پذیری
4-کاربرد نهایی.
یکی از ویژگیهای عمده فراگرد نوآوری در سازمان این است که همواره باید بر مبنای نیازهای سازمان و بازار آن انجام پذیرد. موفقیت سازمان در گروه اجرای اثربخش آن فکرها برای بهبود عملکرد سازمانی است.
ویژگیهای سازمانها نوآور:
در سازمانها نوآور ساختار, استراتژی, فرهنگ و صاحبان قدرت در سازمان از نوآوری حمایت می کنند و بر تقویت روحیه کار آفرینی تاکید دارند. سازمانهای بزرگ تلاش می کنند تا انعطاف ساختار خود را افزایش دهند و از قابلیت نظیر سازمانهای کوچک بهرهمند شوند و با اعطای استقلال به واحدهای تحقیق و توسعه آنها را به صورت تیم و گروه های وظیفه مستقل و خودگردان در آورند در این سازمانها به انواع افراد و مهارتها برای موفقیت در طی گامهای فراگرد نوآوری نیاز دارند.
نقش های نوآور و موانع نوآوری در سازمان:
در این سازمانها نقشهای مهمی وجود دارد که عبارت است از:
1-ایجاد کننده فکر
2-حفظ اطلاعات
3-قهرمان محصول
4-مدیر ویژه
5-رهبر نوآوری.
موانع نوآوری عبارتند از:
1-محدود بودن ارتباط با مدیر عالی
2-حاکمیت جو عدم تحمل اختلاف سلیقه
3-افراد در حفظ وضع موجود
4-تاکید بر افق زمانی کوتاه مدت
5-تصمیم گیرندگان بیش از حد حسابگر
6-اعطای پاداش های نامناسب
7-تاکید بیش از حد بر الزامات بروکراتیک.
تقویت قدرت خلاقیت:
قدرت خلاقیت را می توان از طریق مشاوره, هدایت و آموزش هدایت کرد. نوآوری نتیجه هوش و استعداد افراد نیست بلکه حاصل کار سخت و طولانی بر روی مسائل است. افراد خلاق از ویژگیهایی برخوردارند بطور مثال:
1-توجه خاص به مسائل گوناگون
2-بررسی دیدگاه ها و فکرهاو تجربیات گوناگون
3-بیان راه حل های گوناگون
4-استقلال فکری
5-دارای حس های ذهنی و بینشی هستند
6-بکار گیری فراگردهای فکری و عملی
شیوه های تفکر:
تفکر سرچشمه ایجاد اغلب فکرها و نظرها و ابتکارات جدید است و شیوه های متعددی دارد:
1-خلاق
2-سببی یا علی
3-استقرایی
4-قیاسی
5-قضاوتی
تفکر خلاق:
بینش حاصل از این فراگرد به قوه تصور در امر یافتن فکرهای جدید کمک میکند زیرا منشاء فکرهای جدید, قوه تصور و تخیل است نه قدرت تعقل منطقی به این ترتیب پس از ارزیابی سر نخهای گوناگون به دست آمده و ایجاد ارتباط بین آنها بهترین فکر به دست می آید.
تفکر سببی یا علی:
ویژگی بارز تفکر سببی اندیشیدن بطورمعکوس است
به این ترتیب که نیل به وضعیت مطلوب آتی در قالب فعالیت های فعلی وامتداد تسلسل علی انهای تا فعالیتها وحوادث آینده برنامه ریزی می شود
تفکر استقراری:
در این شیوه افراد به معنای اجزای اطلاعاتی متنوعی که در اختیار دارند برای رسیدن به یک نتیجه یا اصل کلی استدلال می کنند.
تفکر قیاس:
این شیوه عکس تصور استقراری است. ذهن متفکر پس از شناخت کل جهت شناسایی اجزای آن حرکت می کند نتایج حاصل از تفکر قیاسی بطور صریح به کلیه مصادیق خود تعمیم داده می شود.
تفکر قضاوتی یا تحلیلی:
در این شیوه افراد از طریق جستجو و مرکب اطلاعات واقعی درباره وضعیت اقدام به تعریف و تعیین مساله می کنند. موفقیت در اتخاذ این روش به میزان زیادی تحت تاثیر توان قضاوت و میزان تجارب گذشته است.
فراگرد خلاقیت:
برخی معتقد به تفاوت بین نوآوری و خلاقیت هستند. خلاقیت یعنی توانایی و قدرت ارائه نظرها و فکرهای جدید, نوآوری یعنی به کار گیری نظرها و فکرهای حاصل از خلاقیت بطور کلی فراگرد خلاقیت مشتمل بر مراحل زیر است:
1)ایجاد نگرش موافق برای پذیرش افکار و طرح های جدید:
برای فعال شدن استعداد بالقوه خلاقیت در افراد باید زمینه تقویت نگرش مثبت به آزادی فکر و ارائه طرح های جدید فراهم آید و با اعتماد به نفس از واکنشهای نامطلوب دوری گزینند. برخی از موانع فرهنگی عبارتند از : میزان دانش افراد را که به آن عادت کرده اند بر هم بزند محکوم می شود یا نادیده گرفته می شود.
2)افزایش حساسیت افراد نسبت به مساله:
افراد خلاق ابتدا آنچه را که می خواهند انجام دهند مشخص می کنند .با بیان دقیق هدف موقعیت مطلوبی برای تلاشهای خلاقانه ایجاد می شود.
هنگام خلاقیت باید تلاشها رابر نواحی نسبتا محدودی متمرکز ساخت :در غیر این صورت به دلیل پراکنده شدن فعالیتهاوتلاشهای افراد خلاقیت به شدت کند می شود. اختصاص دادن20 الی25 دقیقه ازهر روز به تمرکز کامل بر تک مساله معین ورزش خوبی برای تقویت خلاقیت است.