هیات تحریریه ارگان حزب ما در توفان شماره 39 سال چهارم بهمنماه 1376 در مورد برخورد ما به امر ورزش، مقاله ای درج کرد که نگاهی به آن در پرتو المپیک آتن خالی از فایده نیست. حوادثی که درسالهای اخیر گذشته است و نقشی که امپریالیستها در ورزش بازی کرده اند روشن میکند که این وقایع در همان راستائی سیر کرده است که حزب ما پیشگوئی نموده بود. ما در آن تاریخ زیر عنوان “ورزش و نقش آن در جامعه سوسیالیستی“ چنین نوشتیم:
“در دنیای سرمایه داری ورزش یعنی پول، سرمایه داران از علاقه مردم به ورزش که اوقات فراغت خود را صرف تماشای آن میکنند وسیله ای برای کسب حداکثر پول ساخته اند. مردم نه تنها در زمان کار باید شیره جانشان را به سرمایه داران بدهند در زمان استراحت و تفریحشان نیز باید جیب سرمایه داران را پر کنند. هم اکنون بر سر پخش بازیهای فوتبال و یا تنیس و یا اسکی و ماشین رانی و امثالهم بر سر اینکه چه کسی پول بیشتری می دهد تا پول بیشتری با پخش بازیهای فوتبال جهانی بدست آورد جنگ بیرحمانه ای در گرفته است که بازنده آن مردم هستند. ورزش به ابزار و ماشین پولسازی بدل شده است. میلیاردها دلار خرج تبلیغات ورزشی می شود. هر برنامه ورزشی را یک موسسه به بازار بینندگان عرضه می کند، مثلا فوتبالX را کارخانه آبجو سازی و عرق فروشی Y تقدیم میکند. ورزشکاران یکشبه با کسب یک رکورد غیر قابل انتظار در مرکز جهان تبلیغات قرار می گیرند و میلیونر می شوند،
یکی برای برنده شدن در مسابقات اتومبیل رانی و میلیونر شدن حاضر است ماشینش را طوری به ماشین رقیب بزند که که حتی جان وی را برای همیشه بگیرد بدون اینکه نام قتل عمد را کسی بر آن بگذارد. دیگری در مسابقه مشتزنی همدست مافیا میگردد، می بازد ومی بازند و میبراند تامردم را هرچه بیشتر سر کیسه کرده و به بازی “شور و شوق“ و هیجان لازم را بدهد. یکی فوتبالیست مشهوری است لیکن قاچاق مواد مخدر هم می کند زیرا وی برای کسب پول براه ورزش رفته و پول را از راههای دیگر و “بهتر“ هم میشود در آورد. دیگری با اتومبیل دزدها سر و کار دارد و دزدی اتومبیلش را با بیمه حساب کرده و حق و حسابش را از دزدها نیز میگیرد. مطبوعات ورزشی به کار می افتند، با چاپ آگهی های تبلیغاتی ، کفشهاست که به فروش میرسانند و نوشابه هاست که بخورد مردم می دهند. رقابت سرمایه داران به رقابت میان ورزشکاران و رقابت غیر انسانی میان انسانها بدل می گردد. ورزشکاران برای یکشبه میلیونر شدن بهر کاری تن در میدهند. ریسکهای خطرناک میکنند. داروهای شیمیائی خطرناک مصرف میکنند، ورزشی که باید عامل تندرستی باشد به بلای جان بدل میگردد. آنها برای اینکه نامشان همواره مطرح باشد جنجال آفرین میگردند زیرا این کار پول بهمراه میآورد و سهامشان را در بازار بورس تبلیغات افزایش میدهد. در تبلیغات رادیو تلویزیونی از نوشابه های غیر قابل شرب تمجید میکنند.، بر رکاب ماشینهای آخرین مدل سوار میگردند و آنها را بهترین وسیله نقلیه تاریخ تا قرارداد بعدی با شرکت رقیب جا میزنند. کار دروغ و دغل و مردم فریبی کار پر درآمدی میگردد و در افکار مردم طوری جا باز میکند بدون آنکه کسی متوجه قبح این عمل باشد. سرمایه داری بر دروغ و فریبکاری برای کسب پول البسه تبلیغاتی میپوشاند. حتی کار بجائی میرسد که فرد عادی ایکه تا دیروز برای کار تغییر تابعیتش باید یک عمر دوندگی بی سرانجام میکرد بمنزله فوتبالیستی سرشناس و پولساز یکشبه ورقه تبعیت دریافت میکند زیرا که مصالح عالیه سرمایه چنین ایجاب مینماید که در کار تابعیت وی تسریع بعمل آید و وزیران و نخست وزیران و کارمندان عالیرتبه نصف شب برای این امر مهم از خواب ناز بیدار شوند. ورزشکاری که تا دیروز از ناموس و غرور ملی اش در خانه خودش دفاع میکرد بیکباره از ناموس و غرور ملی مملکت یا باشگاه رقیب دفاع میکند. واقعا که پول چه معجزاتی که نمیکند. سرمایه حد و مرزی برای سود نمی شناسد و نمی یابد، کارخانجات وسایل ورزشی بر پا میشوند و سودهای افسانه ای می برند. انسانها به گلادیاتورهائی تبدیل می گردند که در مسابقات مشتزنی ، اتومبیلرانی جان میدهند و فقط مرگشان پایان عمر شان به درجه هیجان بازی می افزاید. هر باشگاهی سیاستمداری را به مانند پدر خوانده خود معرفی میکند که کار تهیه پول از منابع پولدار و تبلیغات سیاسی برای آنها را فراهم میکند. جامعه ورزشی به جامعه ای انحصاری بدل می گردد که ورزشکاران باید قوانین نانوشته ولی جاری آنرا برسمیت شناخته تابع آن باشند. هر سرکشی با اخراج و نابودی زندگی ورزشی سر و کار دارد. عمر سرکشان و یا برگشایان اسرار و رازهای پنهان، کوتاه است. در آنجا دستهای نامرئی بکار می افتد و کار خائن رامیسازد. ورزش به قمار بدل می گردد. میلیونها دلار بر سر مسابقات اسبدوانی، فوتبال، اتومبیلرانی و... شرط بندی شده و خروارها پول است که دست بدست می گردد و سازماندهندگان آنرا سیراب میکند.