از اهداف اولیه تعلیم و تربیت، پرورش فرد بهعنوان یک انسان هدفدار و مستقل و خودگردان است. تربیت بدنى با تأکیدى که بر پرورش جسمی، ذهنی، هیجانى و برازندگى اجتماعى دارد، در صورت آموزش صحیح و اصولى نقش شایان توجهى را در فرآیند تعلیم و تربیت ایفا خواهد کرد. امروزه مسؤولیت خطیر بر دوش آنانى است که اوقات بیشترى را با جوانان سپرى مىکنند. اینان اگر تجارب عرضه شده زندگى جوانان را رضایتبخش، موفق و پرباز سازند تعلیم و تربیت به سر منزل مقصور خواهد رسید.
براى تشریح کامل نقش تربیت بدنى در فرآیند تعلیم و تربیت، باید قدرت تربیت بدنى در سه حوزه تربیتى (شناختی، احساسى و روانى حرکتی) مورد بحث قرار مىگیرد.
حوزه شناختی
قلمرو احساسی
حوزه روانی حرکتی
فلسفه تربیت در ورزش
فلسفه، راهنماى تصمیمگیرى است، و ارزش این قلمرو از تجارب انسانى را روشن خواهد کرد. فلسفه باید چگونگى هدایت ورزش براى کمک به بشر را در بر گیرد. و همچنین باید در تعیین متغیرهاى ورزش تربیتى و ورزش خازج از قلمرو رسمی، ورزش مدارس، کالجها و سایر مؤسسات تربیتى کمک کند. فلسفه باید به شناخت تاریخ ورزش و آثار مختلف آن در طول سالها کمک کند و نشان دهد چگونه از مقررات سوءاستفاده شده و آنها براى انسان زیانبار گشتهاند. یک فلسفه همچنین راه رسیدن به اجراى برتر در قلمرو قهرمانى را نشان مىدهد.
اصول
اصل اول
اصل دوم
اصل سوم
اصل چهارم
اصل اول. بازآموزى قهرمانان براى نیل به یادگیرى شناختی، روانى حرکتى و عاطفى.
در تعلیم و تربیت، یادگیرى شناختی، روانى حرکتى و عاطفى براى قهرمانان اهداف باارزشى هستند. ثابت شده که یادگیرى شناختى مثلاً آگاهى از قوانین، قوانین نقل و انتقال، راهبردهاى بازی، مسائل مربوط به اقتصاد، سیاست، و همبستگىهایى که بین ورزش و جامعه وجود دارد، قابل توسعه است. مسلم است که یادگیرى روانى حرکتى در قالب مهارتها، با شرکت در رقابتهاى ورزشى قابل حصول هستند. لکن ورزشى که نقش آن در تغییرات رفتارى مورد تردید است، موجب کمال یادگیرىهاى عاطفى نمىشود. بنابراین براى اینکه ورزش بهعنوان وسیلهاى براى یادگیرى رفتار اجتماعى بهکار رود، باید اصلاحاتى در آن صورت گیرد. برنامههاى ورزشى و قهرمانى اگر بهدرستى تدوین شوند محیطى اجتماعى بهوجود مىآید که در آن نُرمهاى اجتماعى توسط شرکتکنندگان شکل درونى پیدا مىکند و رفتار اجتماعى آنان نیز به شیوههاى مثبت از طریق یک وضعیت اجتماعى شکل مىگیرد.
ورزش و قهرمانی، محور برنامههاى تربیت بدنى در مدارس و دانشگاهها است. در بین قشر جوان از تمام سنین، نژادها، رنگها و قومها طرفداران زیادى دارد. در یک لحظه جامعه با مشکلات اجتماعى زیادى روبرو مىشود از جمله ارتباط بین سیاه و سفید، نیاز به تلاش جمعى براى نیل به اهداف یک جامعه آزاد و ضرورت رقابت سازنده و نه مخرب براى نیل به اهداف شخصی. بنابراین برنامههاى قهرمانى با یک فرآیند بازپرورى مىتواند در ایجاد رفتارهاى اجتماعى مطلوب در میان قشر جوان مؤثر باشد. پس، علاوه بر اهداف شناختى روانى حرکتی، برنامههاى قهرمانى باید نقش بسیار مهمى در برنامههاى تربیتى داشته باشند.
اصل دوم. برنامههاى قهرمانى باید داراى ماهیت تکاملى باشند.
جریان رشد و تکامل حرکتى و جسمانى روند فزایندهاى را از زمان کودکى تا بلوغ طى مىکند. به عبارت دیگر این مقولات داراى الگوى تکاملى هستند (عضلات بزرگ زودتر از عضلات ظریف رشد مىکنند).
هر حکمى که از جنبه جسمانى درست باشد، از جنبههاى ذهنى و هیجانى نیز درست خواهد بود. اینها از حیث ماهیت تکاملى هستند. بنابراین از آنجا که شدت رقابتهاى قهرمانى به میزان رشد و تکامل شخصى ارتباط دارد، پس این فرآیند نیز باید داراى یک جریان فزاینده باشد، یعنى رقابتهاى ورزشى و قهرمانى در دوران کودکى از شدت کم و بهتدریج با رشد و بلوغ کودک از شدت بیشترى برخوردار مىشوند.
هنگامى شدت رقابت قهرمانى بالا مىرود که عناصر موجود به تجربهاى منجر شود که در اثر آن، در ورزشکار انگیزش اضافى براى برترى و تعالى بهوجود آید. در مواقعى که همه چیز در خدمت رقابت است؛ مثلاً حضور تماشاگران، سازماندهى بازىهاى آموزشگاهى در سایر مراکز اجتماعی، وجود جایزه، حضور نویسندگان ورزشى در صحنه رقابتها و برگزارى بازىهاى نهایى براى قهرمانی، شدت رقابتها افزایش مىیابد.
ارتباط دادن عناصر تشدیدکننده رقابتها با سطح تکاملى شرکتکنندگان، موجب بهبود فرآیند تکاملى خواهد شد. در یک برنامه تکاملى قهرمانى چهار سطح براى شدت رقابت وجود دارد. این سطوح چهارگانه در طول سالهاى تحصیلى باید متناسب با توانایى دانشآموز و الگوى مدیریتى و تربیتى مدرسه تنظیم شوند:
سطوح چهارگانه رقابت عبارتند از:
۱. اولین سطح تکاملى فقدان رقابتهاى قهرمانى سازمانیافته و داراى چارچوب.
۲. دومین سطح تکاملى فعالیتهاى داخل مؤسسهاى با تأکید کم بر عناصر مهم رقابتی، همراه همکلاسىها، که اولین قدم در ایجاد رقابت سازمانیافته است.
۳. سومین سطح تکاملى فعالیتهاى فضاى آزاد، مانند مراسم بزرگداشت (در روزهاى بازی)، مراسم روزهاى ورزش و رقابت با مدارس دیگر در محیطهاى اجتماعى که در آنها بر جنبههاى اجتماعى و شاد بودن فعالیتها، بیش از بردن تأکیدن مىشود. اینها بیانگر یک میزانى از تجربه تکاملى رقابتى است که حد واسطهاى از بازىهاى محلى و قهرمانى آموزشگاهها است.
۴. چهارمین سطح تکاملى رقابتهاى قهرمانى درجه اول. بیانگر آن شدتى از رقابتها با حضور عناصرى چون تماشاگر، لیگ، جایزه و پاداش است. این نوع از تجربهها باید پس از سه سطح قبلى بهوجود آید تا بازیکن با موفقیت از عهده نیازهاى جسمانی، ذهنى و هیجانى و اجتماعى چنین تجاربى برآید.
اصل سوم. فرصتهاى قهرمانى بیشتر براى دختران، زنان و ورزشکاران معلول.
قهرمانى و ورزش بخشى از کل برنامههاى مدرسه است و دانشآموزان باید فرصت رقابتهاى تیمى را در اختیار داشته باشند. تغییر وضعیت اجتماعى و قانونگذارى دولت مرکزی، موجب افزایش تعداد دختران و زنان و معلولین شرکتکننده در برنامهها شده است. این روند فزاینده باید از طریق سرمایهگذاری، مربیگرى اصولی، و تسهیلات تقویت شود، و در صورت لزوم بر تعداد تیمها افزوده شود. تمام دانشآموزان باید از مزایاى رقابتهاى قهرمانى و ورزشى بهرهمند گردند.
اصل چهارم. برقرارى تغییرات در سازمان و مدیریت برنامههاى قهرمانی.
مدیران مدارس در توسعه برنامه قهرمانى و تربیتى سهم عمدهاى دارند. این افراد مسؤول این برنامهها هستند و باید براى ایجاد تغییرات مطلوب از قدرت رهبرى خود استفاده کنند. قلمروهایى که در آنها تغییرات ضرورى است، عبارتند از:
۱. تنظیم و محدود کردن طول جلسات تمرین و شمار بازىها بهطورى که فرآیند تعلیم و تربیت را بىاعتبار نکند و وقت دانشآموزان را بهطور نامتناسب به خود اختصاص ندهد.
۲. هدایت رقابتها و مسابقات ورزشى منطبق با منطق مدارس، مجامع عمومى که در آنها مربیان تحت کنترل نیستند و تماشاگران و شرطبندان تندخو حضور دارند، مکان خوبى براى اجراى رقابتهاى سالم نیستند.
۳. مربیان را براساس صلاحیت تربیتى آنها منصوب کنید. آگاهى و علاقه به خصوصیات شرکتکنندگان، از جمله آگاهى از ساختار جسمانی، ذهنى و هیجانى و اجتماعى آنها، از مهمترین صلاحیتها است.
۴. مدیریت ورزشهاى قهرمانى به منزله بخشى از کل برنامههاى تربیتى و آموزشی.
۵. تعهد یک برنامه تحقیقى مداوم براى تشخیص و شناخت وسایلى که بهوسیله آنها ورزش بهتر مىتواند در رشد و تکامل مؤثر باشد.
ورزش ماهیت کشور را نشان مىدهد. شخصیت مردم، ارزشها و فلسفه زندگى را بیان مىکند. کشور به ورزش و شرکت گسترده مردم در آن نیاز دارد. بهعلاوه مردم باید بدانند که براى تمام افراد، صرفنظر از توانایی، نژاد، جنس و وضعیت اقتصادی، باید فرصت ورزش فراهم شود تا زندگى آنها پربار گردد.