مقدمه
فناوریهای جدید، دنیای کسب و کار را از اساس دگرگون کردهاند. این فناوریها با ایجاد رشد شتابان در توانمندترین نیروهای اقتصاد جهان؛ یعنی فضای مجازی و قدرت محاسبه، به جزء لاینفک سازمانها در تمام دنیا تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، همین فناوریها، چالشهای شدید دیگری پیش روی تمامی سازمانها قرار دادهاند.
ما در اوایل قرن بیست و یکم و ورود به دوران نوآوریهای موج سوم، با شرایطی روبهرو خواهیم شد که تمامی ابعاد وجود انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد. صاحبنظران بر این عقیدهاند که این دورهی گذار فناوری به طور بالقوه اساسیترین دورهی گذار در تاریخ بشر است، که جانشین دورههای کشاورزی و صنعتی میشود. به عبارت دیگر، بشر در این گذار با تغییرات بنیادیتری مواجه خواهد شد. محیط کار و زندگی خانوادگی ما در سالهای اخیر بهطور مستقیم دستخوش تغییرات اساسی شده است. همانگونه که ماهیت تیلوری سازمانها و حتی مفهوم «کار» به طور غیرقابل بازگشتی تغییر کرده است، این تغییرات نیز پیشدرآمد تغییرات بنیادیتری در آینده خواهند بود.[1]
تقریبا تمامی سازمانهایی که ما اکنون میشناسیم در بیست سال آینده وجود نخواهند داشت و یا از اساس دگرگون خواهند شد. تجزیهی سازمانها و از بینرفتن آنها به دفعات زیاد و بهطور غیر قابل پیشگویی ادامه خواهد یافت. جنون ادغام در میان سازمانهای بزرگ دیوانسالار موج دوم که نتوانند با اقتصاد موج سوم سازگاری پیدا کنند، بهصورتی بیامان ادامه مییابد. آهنگ تغییر، شتابان خواهد شد و به آشوب خواهد انجامید.[1]
بهاین ترتیب ملاحظه میشود که سازمانها برای بقای خود چارهی دیگری ندارند جز اینکه دربارهی اثر بالقوهی تحولات سریع جهانی بر دنیای کسبوکار در آینده، چارهاندیشی کنند. برای تغییر سازمانها باید ابتدا تحولات جهان را شناخت و سپس دغدغه تغییر را در سطوح مختلف سازمان بوجود آورد. شناخت تحولات جهانی و چارهاندیشی درمورد آنها در باورهای مذهبی ما مسلمانان نیز ریشه دارد؛ بهگونهای که در گفتار و سیرهی معصومین تاکیدات زیادی بر این مساله شده است. در اینجا به گفتاری از پیامبر گرامی اسلام بسنده میکنیم که میفرمایند:
«غافلترین مردم کسی است که از تحولات و دگرگونی دنیا پند نگیرد.»
بخش اول
شناخت تحولات جهانی
1-1- مقدمه
جای هیچ تردیدی وجود ندارد که سازماها برای بقا در آینده، میباسیت همگام با تحولات دنیا تغییر کنند. اولین گام برای این مهم، شناخت تحولات دنیاست. در این بخش تلاش میشود ضمن مروری کلی بر روند تغییرات مولفههای جهانی در طول تاریخ، روند این تغییرات در عصر حاضر بررسی شود تا بتوان درنهایت تصویری از تغییرات آینده ارایه نمود.
1-2- تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر
تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر که تحت عنوان “موج ” از آنها یاد میشود را میتوان به سه دوره یا موج تقسیم بندی نمود.[2]
1-2-1- موج اول: عصر کشاورزی
اولین اختراع بشر آتش بوده است که تقریباً چهار میلیون سال قبل از میلاد حضرت مسیح شناخته شد. 2500 سال بعد، بشر موفق شد که "ابزار" را اختراع کند. فاصلهی بین دو اختراع نشان از بدوی بودن بشر اولیه دارد. بعدها اختراعات جدیدتری به تناوب رشد و تمدن بشر بهوجود آمد تا اینکه زمینهی تغییر اساسی یعنی موج اول فراهم شد و جامعهی کشاورزی شکل گرفت. جمعیت جهان در سالهای قبل از میلاد حضرت مسیح بسیار کم بود و حتی هزار سال بعد از میلاد، به 300 میلیون نفر رسید. اولین تغییر در جامعهی انسانی، که به موج اول یا عصر کشاورزی لقب یافته است، قبل از میلاد حضرت مسیح شروع شده و عمری 29500 ساله داشته است. هدف از ایجاد این موج حل مشکلات معیشتی و غذایی بشر آن زمان بوده است.
1-2-2- موج دوم: عصر صنعت
اما بعد از ایجاد موج اول و گذشت تقریباً سه هزاره از آن، موج بعدی -که انقلاب صنعتی بود- آغاز شد. هدف از موج دوم؛ یعنی عصر صنعت یا انقلاب صنعتی، تولید مواد و ابزار کار بوده است. در موج اول که نیروی کار متکی بر بازوان افراد بود، بشر از پس مشکلات بزرگ برنمیآمد و نیاز جدیدی در جامعه بهوجود آمد که تغییرات اساسی را میطلبید عمر موج دوم هم که دوران موفقی را سپری کرده است به 500 سال میرسد و دوران آن از نظر تئوری سپری شده است. با این وجود متاسفانه بسیاری از کشورهای جهان که نتوانستهاند توسعه موفقی را در طول انقلاب صنعتی بگذرانند هنوز در این عصر صنعتی بسر میبرند و درگیر رفع مشکلات خود از طریق توسعه و بهکارگیری صنعت هستند. در موج دوم، بشر موفقیتهای شگرفی بدست آورد و اختراعات مهمی در این عصر در خدمت بشر قرار گرفت و باعث شد تا وضعیت آموزش، بهداشت، اقتصاد و فرهنگ جوامع نسبت به جامعه کشاورزی شکل بهتری بگیرد و توسعه کمی و کیفی خوبی داشته باشد. یکی از تاثیرات مهم این موج افزایش جمعیت جهان همراه با رفاه بیشتر و جلوگیری از مرگ و میر زیاد مردم بوده است که سابقاً در اثر وبا، بیماریهای فراگیر، بلاهای آسمانی و امثال آن جان خود را از دست میدادند. اختراعات درصدسال پایانی موج دوم و بخصوص از سال 1900 میلادی به بعد باعث تغییرات وسیعی در مشاغل کشاورزی -که تا آن زمان تقریباً 90% کل مشاغل را شامل میشد- را چنان تغییر داد که در بعضی از کشورها مانند ایران، این تعداد مشاغل کشاورزی به 17% و در کشورهای توسعه یافته به 4 تا 7% رسیده است.
در هر صورت اختراعات مهمی مانند ماشین بخار،راه آهن، هواپیما، تلفن، برق، رادیو، تلویزیون، پلاستیک، ترانزیستور و دهها اختراع دیگر به همراه ایجاد سازمانها و تشکیلات مدنی و موسسات آموزشی بستری فراهم نمود تا انسان بتواند به اهداف موج دوم که تهیه ابزار کارر بود دست پیدا کند و مشکلات موج اول را برطرف نماید. در موج دوم نیازهای جدیدی دیده شد که دیگر امکان حل آن با دیدگاه قبلی امکانپذیر نبود.
1-2-3- موج سوم: عصر اطلاعات
بعد از اختراع رایانه و توسعه مخابرات و ارتباطات، بشر نیاز به تغییر جدیدی را درک نمود و آن چیزی جز دسترسی به اطلاعات و دانش نبود. هدف از موج سوم، دسترسی به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات مانند رایانه، شبکههای متنوع محلی و جهانی و اینترنت به همراه توسعه نرمافزارها و سختافزارهای مورد نیاز عصر اطلاعات بوده است. عمر موج سوم که آنرا عصر دانش و بعضاً جامعه اطلاعاتی نیز میگویند، نزدیک به 50 سال است.