به گفته امام امت (ره) «رزمندگان ما در جبهه ها در سلوک معنوی و عرفانی خویش ره صد ساله را یک شبه طی می کردند .» سبب چه بود؟ در حالی که مبانی معرفتی و مباحث فلسفه اخلاقی در قم تبیین و تدریس می شد و دروس اخلاق مصطلح در حوزه قم رایج و دایر بود و توصیه به اخلاق از اولین روزهای آغاز زندگی طلبگی در دروس رسمی و در جلسات مختلف تکرار می شد و علی الاصول در فضای معنوی حوزه زمینه های رشد اخلاقی و عرفانی فراهم تر می نمود .
پس علت این رشد اخلاقی عظیم در آن محیط چه بود؟ علت آن بود که حضور در میدان جنگ حق علیه باطل، به عنوان متن و نه در حاشیه، زمینه و بستری در وجود رزمندگان ایجاد کرده بود که کوچک ترین جرقه هامی توانست استعداد متراکم انسانی و معنوی آنان را به کمال رساند. چنین زمینه و بستری در جلسات درس و بحث رسمی و دور از هیاهوها و حوادث هیچگاه به دست نمی آمد .
اگر می بینیم در مقاطعی از زمان، گروهی از نخبگان حوزه به قله معنویت و فضایل اخلاقی نزدیک شده اند، به دلیل مدیریت انگیزه های آنان از سوی مربیان است . هنر استاد اخلاق آن است که شاگرد خود را در متن مبارزه عینی با شیاطین قرار دهد و چنین احساسی را ایجاد نماید که در این جنگ میان نیستی و حیات طیبه تنها طریق نجات، مبارزه و میدان داری است . به همین دلیل، اصرار می ورزیم که تولید دانش در حوزه، نیازمند ایجاد یک «حس مشترک» است . به عبارت دیگر فرهنگ و روحیه حاکم برحوزه باید روحیه علم طلبی و حرکت آفرینی فرهنگی باشد .
در گذشته حوزه های علمیه، سربازی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف - آرمان صنفی روحانیت محسوب و ترویج می شد و آنگاه که طلبه به این آرمان اعتقاد می یافت، حرکت آفرین می شد. مهم ترین آثار مکتوب تشیع نیز توسط عالمانی که خود را در صحنه نبرد حق و باطل و در کسوت سربازی احساس می کردند، نگاشته شده است . حال چگونه می توان این آرمان مقدس را منشا تحرک آفرینی در راستای تولید دانش و دستیابی به تمدن نوین اسلامی قرار داد؟ به نظرنگارنده طرح برخی موضوعات قابلیت این را دارند که منشایی برای ایجاد انگیزه و تحرک برای تولید دانش شوند .
به عنوان مثال:
- موضوع جهانی سازی اگر به معنای آرایش تمامیت کفر در مقابل تمامیت ایمان تفسیر شود و ابعاد مختلف آن از تولید دانش و مفاهیم در خدمت اهداف نظام سرمایه داری و سریان یافتن پیش انگاره های ماتریالیستی در علوم انسانی، از جمله اخلاق، هنر، حقوق، جامعه شناسی، سیاست و اقتصاد باشد؛
- توزیع مفاهیم مادی به منظور تغییر قدر متیقن ها و ایجاد عرف های جدید باشد؛
- استفاده از سازمان های بین المللی به مثابه ابزار فشار و سلطه باشد؛
- ایجاد ادبیات جدید متناسب با فرهنگ لیبرالیستی برای مفاهمه با جامعه جهانی باشد؛
- طرح های خاص نظام استکباری برای تضعیف روحانیت شیعه و مقابله با اصولگرایی اسلامی باشد؛
- این همه، آن چنان ملموس ترسیم و تبیین شود، که حوزه خود را در متن نبردی سهمگین بر سرتمامی هویت خویش احساس کند و چنین حسی در تمامی پیکره این نهاد مقدس خودنمایی کند، زمینه ای فراهم شده است که با مدیریت صحیح می توان به راحتی انگیزه های ایجاد شده را در مسیر تولید مفاهیم جدید و ایجاد پایه های تمدن نوین اسلامی به کار گرفت و حوزه را از پرداختن به منازعات جزئی و امور خرد به موضوعات محوری و کلان معطوف کرد و جهانی اندیشید و حوزه را در جایگاه هدایت تحولات جهانی تعریف کرد .
انگیزه و هدف در مدیریت
وقتی که آدم برای انجام کاری هدف نداشته باشه بدون شک انگیزه ای برای انجام آنکار هم نخواهد داشت و کار را باری به هر جهت به اتمام خواهد رسوند که نتیجه کار زیاد هم جالب نخواهد بود. حالا وقتی توی یک مجموعه بزرگتر مثل یک سازمان وقتی آدم ببینه که در سطوح بالای مدیریتی برای انجام کار انگیزه و هدفی نیست , آن موقع انتظار کار درست و صحیح از زیر مجموعه چنین مدیرانی آب در هاون کوبیدن است .
مدیریت انگیزه
انگیزه یعنی انرژی حرکت ، اگر شما بهترین ماشینها و بهترین نقشه ها را در اختیار داشته باشید یعنی برنامه ریزی صحیحی انجام داده اید. اما بدون سوخت ماشین شما حتی ذره ای به جلو حرکت نخواهید کرد . همانطور که در بالا اشاره شد برنامه ریزی صحیح و مطابق توانایی ها و امکانات می تواند یک عامل اساسی برای تقویت انگیزه ها ی ما باشد.
<< انگیزه >> مورد نظر ما ، جواب این سوال است که << چرا درس می خوانیم ؟ >> مجموعه ای از انگیزه های درونی مانند کسب موفقیت ، پیشرفت در زندگی ، داشتن یک زندگی خوب،خدمت به مردم و ... و مجموعه ای از انگیزه های بیرونی مانند رضایت پدر و مادر ، رهایی از توبیخات و تنبیهات، تشویق اطرافیان و ... می توانند جواب واقعی این سوال باشند . یک قانون جالب در مرد انگیزه های ما وجود دارد .
بسیاری از فعالیت های ما به علت انگیزه های درونی انجام می شوند اما هرگاه فعالیتی به علت یک یا عده ای از انگیزه خارجی قوی انجام شد ، پس از مدتی با حذف انگیزه خارجی دیگر انگیزه های درونی ما برای انجام آن فعالیت کافی نخواهد بود . به این پدیده over justification effect می گویند .
برای مثال فرض کنید شخصی به علت علاقه شخصی هر روز چند جدول از روزنامه ها را پر می کند . اگر برای مدتی به ازای هر جدول پر شده به فرد هزار تومان به عنوان پاداش داده شود ، پس از گذشت چند هفته حال اگر این پاداش خارجی قطع شود دیگر این فرد علاقه ای به حل جدول نخواهد داشت . زیرا انگیزه های خارجی ، انگیزه درونی وی را از بین برده اند .
موفق ترین دانش آموزان آنهایی هستند که براساس انگیزه های عالی درونی خود مسیر پیشرفت را ادامه می دهند . یعنی استفاده از انرژی درونی . تکیه بر انگیزه های خارجی عامل شکست بسیاری از دانش آموزان است . اگر به خاطر پدر ، مادر ، مسائل مالی و ... درس خواندید به زودی متوجه خواهید شد درس خواندن کم کم سخت تر و سخت تر می شود . اگر سوخت ماشین شما رو به اتمام است سعی کنید فقط به درون خود مراجعه کنید و انگیزه های درونی خود را تقویت کنید .
3-خواسته ها و تمایلات : انسان ها به علت نیاز های جسمی و روحی خود علاقه دارند امور خاصی را در طی روز انجام دهند . خوردن ، آشامیدن ، تفریح و استراحت و ... از نیاز های پایه ای انسان به شمار می آیند . پاسخگویی تمایلات درونی امری پذیرفته شده و منطقی است . اما آیا انسان باید هر کاری که دلش می خواهد در هر زمانی انجام دهد ؟ واضح است که اینطور نیست . انسان باید بتواند ارضای تمایلات خود را به تاخیر بیاندازد و هر کار را به موقع خود انجام دهد.
تلاش برای ایجاد تاخیر در پاسخگویی تمایلات در منابع غربی تحت عنوان delay of gratification شناخته می شود . مطالعات مختلف نشان داده اند که از جمله مهمترین عوامل تقویت انگیزه های عالی درونی ، مهارت در همین ایجاد تاخیر می باشد . جالب است که در تعالیم دینی ما نیز به این مهم ، توجه بسیار شده است . روزه و بسیاری دیگر از دستورات شرعی و اخلاقی در واقع به نوعی همین تاخیر در ارضای تمایلات می باشند . در طی روزه ما یاد میگیریم که براساس انگیزه های درونی با اینکه گرسنه هستیم ارضای این میل خود را تا زمان افطار به تاخیر بیاندازیم.