عقبماندگی ذهنی توان هوشی کمتر از میانگین جامعه (ضریب هوشی کمتر از 70) که با یک آزموناستاندارد ضریب هوشی سنجیده میشود. ضریب هوشی 130-80 طبیعی در نظر گرفته میشود؛ میانگین طبیعی 100 است. اختلال عملکرد هوشی منجر به عدم توانایی فرد در انجام مسؤولیتهای عادی زندگی میگردد.
عقبماندگی ذهنی به چهار گروه خفیف (ضریب هوشی 70-50)، متوسط (ضریب هوشی 49-35)، شدید (ضریب هوشی 34-20) و بسیار شدید (ضریب هوشی کمتر از 20) تقسیمبندی میگردد. عقبماندگی خفیف شایعترین نوع است.
علایم شایع:
عقبماندگی ذهنی خفیف در بسیاری از موارد تا هنگامی ورود کودک به مدرسه تشخیص داده نمیشوند. فعالیتهای ذهنی نظیر ریاضیات و حساب کُندتر از معمول انجام میشود، توانایی خواندن مختل بوده و هیجانات کودک ممکن است بچهگانهتر از سن واقعیاش باشد. کودک ممکن است فعالتر از حد معمول بوده و یا حرکات غیرارادی مکرر داشته باشد. بیمار ممکن است دچار تأخیر تکاملی بهصورت مشکلات تکلم و زبان، تأخیر در مهارتهای حرکتی، نقایص حسی (کُندی در پاسخ دادن به مردم، صداها، اسباببازیها یا غیره)، یا اختلالات عصبی باشد. تشنج، بیاختیاری مدفوع و ادرار و مشکلات شنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشد. عقبماندگی شدید و بسیار شدید اغلب در بدو تولد تشخیص داده میشوند.
علل بیماری:
اختلالات ژنتیکی مادرزادی متابولیسم یا اختلالات کروموزومی. نشانگان داون شایعترین اختلالات کروموزومی عامل عقبماندگی ذهنی است.
عفونتهای مادرزادی داخل رحمی، اختلال خونرسانی جفت به جنین، عوارض بارداری (عفونتها، پرهاکلامپسی، اکلامپسی، مصرف الکل یا داروها توسط مادر یا سوءتغذیه مادر
قبل از تولد زودرس یا دیررس بودن نوزاد، آسیبهای حین تولد و اختلالات متابولیک
پس از تولد اختلالات متابولیک یا غددی، عفونتها، صدمات، عوامل سمی یا سایر علل آسیب مغزی، سوءرفتار با کودک
عوامل افزایشدهنده خطر:
سابقه خانوادگی عقبماندگی ذهنی:
۲. مراقبتهای پیش از زایمانی ضعیف در مورد مادر
۳. وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب خانواده
پیشگیری:
در بعضی موارد، علت شناسایی نشده و پیشگیری خاصی وجود ندارد.
۲. مشاوره ژنتیک و تشخیص ژنتیکی قبل از زایمان ممکن است در بعضی موارد کمککننده باشد.
۳. مراقبتهای پیش از زایمانی مناسب و خودداری مادر از سوءمصرف الکل یا داروها نیز کمککننده است.
۴. درمانها و فنآوریهای جدیدی در دست بررسی است که ممکن است میزان بروز عقبماندگی ذهنی را کاهش دهد.
عواقب موردانتظار:
افراد دچار عقبماندگی شدید یا بسیار شدید معمولاً نیازمند مراقبت دایمی هستند.
۲. افراد دچار عقب ماندگی خفیف، قابلیت فراگیری برای اداره یک زندگی مفید و بدون وابستگی به دیگران را دارا هستند
۳. افراد دچار عقبماندگی متوسط آموزشپذیر هستند، ولی اغلب نیازمند مراقبتهای حفاظتی (نظیر خانه گروهی) میباشند.
عوارض احتمالی:
مشکلات روانی و رفتاری در کودکان
۲. سوءاستفاده از فرد دچار عقبماندگی از جمله سوءاستفاده جنسی
۳. تحمیل استرس به خانواده برای تطبیق دادن خود با فرد دچار عقبماندگی ذهنی
درمان:
اقدامات تشخیصی شامل مشاهده نشانههای عقبماندگی در فرد توسط اعضای خانواده است.
۲. معاینه فیزیکی و آزمونهای هوش توسط یک پزشک در مرحله بعد
۳. بیشتر خانوادهها چنین کودکانی را در منزل نگهداری میکنند.
۴. تمرینهای ویژه، آموزش و اصلاح رفتار باعث افزایش مهارتهای کودک خواهد شد. عقبماندگی قابل برگشت نیست، ولی باید سعی شود تا قابلیتهای کودک به حداکثر برسد
۵. حمایتهای خانواده از کودک در این زمینه حیاتی است؛ درمان در جهت آموزش به خانواده در مورد چگونگی پذیرفتن و تطبیق دادن خود با خواستههای کودک و فعالیتهای زمانبر لازم برای مراقبت چنین کودکانی سودمند خواهد بود
داروها:
پزشک ممکن است داروهایی برای درمان مشکلات طبی همراه تجویز نمایید مثلاً داروهای ضدتشنج برای موارد تشنج. در مجموع مراقبت افراد عقبمانده بیشتر آموزشی است نه طبی.
فعالیت:
فعالیت تا حدی که وضعیت فیزیکی کودک اجازه میدهد.
رژیم غذائی:
رژیم خاصی نیاز نیست.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمائید:
نگرانی در مورد روند تکاملی کودک خود، بروز هرگونه علایم جدید یا غیرمعمول در کودک پس از تشخیص عقبماندگی ذهنی یا ناتوانی شما در تطبیق دادن خود با وضعیت کودک.
علل فرهنگى
ضعف پایه درسى
گاهى عقبماندگى درسى بدانخاطر است که کودک پایه علمى ندارد و درس او در کلاسهاى قبلى ضعیف بوده است.مثلاً حروف شناسى بلد نیست و یا در کلاسهاى قبلى براثر توصیهها و سفارشها درس نخوانده و نفهمیده قبول شده و به کلاس بالاتر ارتقاء یافته است
کمکهاى ناروا
برخى از مادران و پدران دلسوزىهاى بیحسابى در رابطه با کودک دارند. مىخواهند به او محبت کنند ولى نمىدانند چگونه و به چه صورتی. بهمین نظر مثلاً مشق کودک را براى او مىنویسند، مسائل ریاضى او را حل مىکنندو...
ضعف روش
گاهى عقبماندگى شاگرد در دروس بعلت روش غلط تدریس است و یا روشى را که او در مدرسه براى تدریس به کار مىبرد با روش والدین کودک که با او کار مىکنند مباین است همچنین ممکن است روشهاى تدریس با ویژگىهاى روانى و فکرى کودکان منطبق نباشد و این در کار و تلاش شاگرد اثرى منفى برجاى بگذارد.
نیمهوقت بودن مدارس
این هم مسأله قابل ذکرى است که برخى از دانشآموزان در مدارس نیمهوقت درس مىخوانند و یا در روز فقط ۳ ساعت درس مىخوانند، آنهم در شرایطى غیرعادی، در کلاسى شلوغ، با معلمى کماطلاع و یا بىحوصله.
کثرت عدٌه در کلاس
براین مشکل کثرت عده شاگردان، شلوغىآنها، ضعف معلم در اداره کلاس را هم باید افزود. بهنگامى که عدٌه دانشآموزان کلاس بسیار، هوا نامطبوع و فشار و درگیرى و سروصدا زیاد باشد معلم دیگر نمىتواند نقش معلمى را درباره شاگردان ایفا کند. او همچون مبصرى خواهد بود که به ساکت داشتن شاگردان مشغول است.
تعویض معلم
مدارسى وجود دارند که تا چندماه از سال برایشان معلمى نیست و تازه روزى هم که معلم مىآید ممکن است در طول مدت سال تحصیلى چندبار جابجا شود. در فاصله غیبت معلم براى تدریس و یا سرپرستى شاگردان امروز مدیر، فردا ناظم، پسفردا دانشآموزى از کلاس بالاتر اعزام مىشود. وانگهى معلمى که جدیداً وارد کلاس شده معلوم نیست صلاحیت و آمادگى کافى براى تدریس داشته باشد
روش امتحان
در مواردى ممکن است کودک عقبمانده نباشد ولى روش امتحان بگونهاى باشد که طفل را به چنان شرایط و موقعیتى بکشاند. مثل سختگیرى در امتحان، نامفهوم و یا غیراستاندارد بودن سؤالات
پائینبودن سطح فرهنگى والدین
برخى از والدین فرزندانى دارند که از نظر درسى متوسط و یا اندکى ضعیفند. اگر تلاش و کوشش مستمر ولى اندکى دربارهشان بعمل آید خواهند توانست خود را همسطح دیگر شاگردان کنند. ولى متأسفانه بعلت بیسوادى والدین و یا پائینبودن سطح تحصیلات و اطلاعات آنها قادر نیستند به فرزندان خویش کمک کنند
اختلال در یادگیرى
کودکانى را مىشناسیم که در یادگیرى اختلالاتى دارند، دچار مشکل نارساخوانى هستند، اشکالى در دریافت مطالب دارند، نارسانویسى دارند، براى آنها مشکل تشخیص کلمات وجود دارد. و... این امر در عقبماندگیشان اثر گذاشته است
دیگر عوامل
نفرت از معلم و عدماعتماد به او بهرعلتى که پدید آمده باشد.
تأخیرهاى مکرر کودک در ورود به مدرسه و یا غیبتهاى مکرر او از مدرسه بهرعلت و انگیزه
بىتوجهى معلم به کار و برنامه کودک بخاطر بىمیلى به شغل معلمى و یا اختلاف حساب با شاگرد و خانواده او، یا عدم کفایت حقوق، بىحوصلگی، بى مطالعگى و ...
وقفه در تحصیل کودک بهرعلت که بگفته عوام سبب آن خواهد شد که پشت کودک باد بخورد
سنگینى برنامه که براى مقاطع معین غیرقابل تحمل باشد و باعث آن گردد که کودک درس را نفهمد.
محیط نامناسب مدرسه از نظر اخلاق و رفتار شاگردان و یا کارکنان.
اعزام پیشرس کودک به مدرسه که سبب بروز اختلال در امور تحصیلى مىشود.