سالها قبل در کتابی که مجموعه مقالاتی از یوسفعلی میرشکاک بود، مقاله ای خواندم با عنوان «کودک ، شاعر، دیوانه».
در آن مطلب ، میرشکاک تلاش کرده بود ویژگی ها و مشابهت هایی را که میان یک انسان دیوانه و یک شاعر و یک کودک وجود دارد، نشان بدهد.
اخیرا قیصر امین پور، شاعر و پژوهشگر نام آشنای معاصر نیز در کتاب جدیدی به نام «شعر و کودکی» به رابطه میان شاعرانگی و کودکانگی پرداخته است.
این کتاب پژوهشی ، بتازگی از سوی نشر مروارید منتشر شده است و این نوشتار، قصد معرفی و بررسی این اثر را دارد.
چندی پیش ، دیدن نام قیصر امین پور روی جلد کتابی که طرحی کودکانه داشت ، توجهم را جلب کرد. به گمان این که کتاب ، یک مجموعه شعر تازه (احتمالا شعر کودک و نوجوان) از قیصر امین پور است ، به سراغش رفتم ؛ اما نه! مجموعه شعر نبود. کتاب «شعر و کودکی» آن گونه که امین پور در مقدمه آن گفته است ، پژوهشی است که قبلا فصلی از آن به صورت مقاله در یکی از نشریات ، چاپ شده ، سپس برای دسترسی بهتر و راحت تر دانشجویان و اهل تحقیق ، به صورت کتاب عرضه شده است.
امین پور در این کتاب تلاش کرده است تا به قول خود، بی آن که بخواهد به طرح نظریه های ادبی درباره شعر و شاعری بپردازد، از طریق دستاوردهای دانش روانشناسی نگاهی بیندازد به محدوده بیکران و گسترده ذهن شاعر.
به اعتقاد او، برای شناخت ساده تر هنر و بویژه شعر، می توان به کودکی برگشت. در واقع ، آنچه میرشکاک در مقاله «کودک ، شاعر، دیوانه» بیان کرده بود؛ در این کتاب از منظری عینی ، دقیق تر و کامل تر مورد توجه قرار گرفته است.
امین پور می کوشد به این سوال پاسخ دهد که آیا شعر نوعی بازگشت به کودکی است ؟ و معتقد است برای پاسخ به این سوال ، باید به شناخت کودک و دوره کودکی پرداخت.
ناگزیر باید سراغ روانشناسان و پژوهش های آنان درباره کودکی رفت. در این کتاب ، نویسنده از میان روانشناسانی که درباره رشد و شناخت کودک به تحقیق پرداخته اند، به بررسی نظریات پیاژه - به عنوان بزرگترین روانشناس معاصر کودک - می پردازد.
فصل اول کتاب به بیان «مراحل تحول شناخت کودک» از دیدگاه پیاژه اختصاص دارد. در این فصل ، نویسنده دوره های مختلف تحول کودک را به اجمال بیان کرده ، سپس به ذکر ویژگی های این دوره ها و مقایسه آن با شعر و رفتار شاعران می پردازد و بیشتر بر دوره حسی حرکتی» و مرحله «پیش عملیاتی» که تا 7 سالگی کودک را دربر می گیرد، تاکید دارد. به عنوان مثال در این بخش به مرحله «خود میان بینی» در کودک اشاره می کند و می نویسد: کودک در این مرحله به طور دائم سوال می کند و اصرار دارد متکلم وحده باشد... حتی زمانی که هیچ کس به حرفش گوش نمی دهد، به صحبت کردن ادامه می دهد.
حادثه شاعرانه در زبان کودکی
مبحث بعدی که جزو بحثهای خواندنی کتاب است ، بحث «زبان» است. در این قسمت ، نویسنده به زبان مخصوصی که کودکان برای خود دارند، اشاره می کند، این که کودکان با اسباب بازی ها، درختان و اشیا و حتی با خود حرف می زنند، از موضوعی به موضوعی دیگر می پرند. سوالات پی درپی کودکان که گاهی خطاب به هیچ کس نیست ، بازیهای زبانی با اصوات و ریتمها و... در این بخش ، ضمن طرح نظریه پیاژه درباره تحول زبان در کودک می افزاید: «در ظاهر به نظر می رسد که بین شعر که عالی ترین و پیچیده ترین جلوه تکامل زبان است و زبان کودک که ابتدایی ترین صورت زبان به حساب می آید، هیچ گونه شباهتی نیست ؛ اما اگر بپذیریم که شعر، حادثه ای و رستاخیزی در زبان است ، می بینیم که این حادثه ها در زبان کودک هم اتفاق می افتد.» آن گاه نمونه هایی از شباهت شعر و زبان کودکانه را نشان می دهد:
صنعت سوال و جواب در شعر (یادآور سوالها و جوابهای بی پایان کودکان):
من نمی دانم / که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است / کبوتر زیباست / و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟... / سهراب سپهری
گاهی کودک قسمتهایی از یک داستان را می اندازد یا توالی حوادث را رعایت نمی کند، شاعر نیز گاهی شعر را بدون مقدمه یا زمینه قبلی شروع می کند:
که تازیانه فرود آمد / و باز شکوه نکرد / شفیعی کدکنی
اما نمی دانی چه شبهایی سحر کردم! / اخوان ثالث
اشتباهات کودک در کاربرد الفاظ که یادآور گریز از هنجارهای دستوری و انحراف از نرمهای زبانی در شعر است:
من فقط سپیدی اسب را گریستم / احمدرضا احمدی
بازی های لفظی و زبانی و جناس پردازی در کودک که در شعر به صورت انواع صنایع لفظی و... جلوه می کند:
می بویم ، بو آمد، از هر سو، های آمد، هو آمد
من رفتم ، او آمد، او آمد / سهراب سپهری
ای مطرب خوش قاقا توقی قی و من قوقو / تو دق دق و من حق حق تو هی هی و من هو هو / مولوی
و نمونه های بسیار دیگر...
او در این مرحله به جاندارپنداری یا زنده انگاری اعتقاد دارد و همه اشیای بی جان را زنده می داند... پیاژه از بسیاری از کودکان سوال کرد که آیا باد، رودخانه ، ابر و خورشید زنده اند؟ و دریافت که کودکان زیر 7 سال آنها را زنده می پندارند» در ادامه ، نویسنده می افزاید: «کودک فیلسوفی است که جهان را به گونه ای که تجربه کرده است ، درک می کند و خود را مرکز کائنات می داند. او فکر می کند هر چه اطراف او سیر می کند و اتفاق می افتد، منحصرا برای لذت اوست...» امین پور می نویسد: «اگر در جملات بالا، کلمه کودک را برداریم و به جای آن ، شاعر بگذاریم ، تفاوتی حاصل نخواهد شد.چراکه شاعر نیز اشیای پیرامون خود را آنچنان می بیند و ادراک می کند که خود می بیند»
نیز تفسیر شخصی شاعر از جهان و وحدت درونی شاعر با جهان پیرامون...
شاعر نیز مانند کودک ، همه اشیا را زنده می پندارد و به زبان آنها سخن می گوید.(تشخیص) بنابراین می توان به این نتیجه رسید که شاعر نیز هنگام سرودن شعر، کودک می شود یا دست کم کودکانه می اندیشد.
در ادامه این بحث جذاب و خواندنی ، نویسنده به ذکر مثالهایی از شعر شاعران دیروز و امروز می پردازد که در این نمونه ها، شاعر همانند کودک ، خود را مرکز کائنات می بیند و جهان را از چشم خود می نگرد و با دید خود تفسیر می کند: ای آسمان که بر سر ما چرخ می زنی! / در عشق آفتاب ، تو هم خرقه منی / مولوی
وقتی حضور خود را یافتم / دیدم تمام جاده ها از من / آغاز می شوند/ شفیعی کدکنی
نمونه هایی نیز برای جاندارپنداری یا تشخیص ذکر می کند.شاعر نیز مانند کودک همه اشیا رازنده می پندارد و به زبان آنها سخن می گوید
در قسمت بعد، به بحث «بازی » می پردازد و انواع بازی را از دیدگاه پیاژه مطرح می کند: بازیهای تمرینی یا مهارتی. بازیهای نمادین و بازیهای با قاهده. او می نویسد: «پیاژه معتقد است اگر گرایش بازی گونه در کودک در حال تحول ، بماند، فرصت بهتری دارد که در بزرگسالی دارای قدرت تخیل و خلاقیت زیاد باشد... بزرگسالان نیز بازی را ادامه می دهند....» امین پور با توجه به این گفته پیاژه و نیز این مطلب که بازی را با تقلید همراه می داند و همچنین مقایسه نظر او با نظر ارسطو که سبب ایجاد شعر را محاکات می خواند، شعر را نوعی برگشت به بازیهای کودکانه می داند. در ادامه این بحث ، با توجه به مبحث نماد به طور عام ، می نویسد: نماد از تشبیه ساده آغاز می شود و می توانیم ماده اصلی و خام تمام صورتهای خیال را همان بازیهای نمادین کودکانه بدانیم. سپس به ارائه نمونه هایی از جلوه های بازی کودکانه در شعر شاعران می پردازد.
در بحثی دیگر، به بررسی مفاهیم فضا، زمان و عدد در کودکان از منظر روانشناسی می پردازد و به اشتباهات کودکان در درک زمان و شمارش اعداد و کل و جزئ و... اشاره کرده آن گاه برای برخورد کودکانه شاعران با این مفاهیم ، نمونه هایی را ذکر می کند، به عنوان مثال به این قطعه از شعر سپهری اشاره می کند که در برخورد با مساله زمان ، مثل کودکی که مفهوم آن را نمی داند و با معیارهای خاص خود، زمان را می سنجد، سخن می گوید: