یک روش جدید که توسط توماس بایر گردآوری شده است .
حریفان در بازی شطرنج هر کسی زمین بازی (که در این مورد ، کار تجاری ) از نقطه نظر خاص خودش می بیند .
در حسابرسی بر مبنای خطر ، حسابرسان در همان طرف میز که مشتری می ایستد ، آن ها نیز می ایستند . اکنون مشتری یک نفر را با خود دارد چون دید آن ها به کار تجاری یکسان است .
محدودیت های روش قدیمی :
اکنون بیایید با هم موارد مخصوص مربوط به ساختار کار تجاری را بدست آوریم . در حسابرسی قدیمی ، حسابرسان واقعاً تمام تصمیمات حسابرسی شان را بر مبنای جنبه مادی اتخاذ می کردند ، که آن در صد (یا کسری از درصد ) کار پیمانکار می باشد . کنترل های داخلی که توسط پیمانکار صورت می گرفت برای اهداف حسابرسی که بیمار سودمند بودند به طور گسترده مورد ارزیابی قرار نمی گرفتند ، چون توجه فقط بر روی تغییر ارقام و اعدادی بود که در صورت حساب های مالی گزارش می شدند . و در پایان حسابرسی چیزی را که قبلا پیمانکار می دانست تغییر می داد که آن این بود که شرکت بر روی بعضی شغل سرمایه گذاری کند و همچنین بعضی از شغل ها را رها کند . پس پیمانکار یک صورت حساب و جریان کاری بدست می آورد که خودش را دوباره سال بعد تکرار می کرد .
در بعضی موقعیت ها این تنها روشی است که حسابرسان می توانند بر عهده بگیرند به خاطر کنترل ضعیف محیط که در شرکت ارائه می شود به طور کلی زمانی که کنترلهای ضعیف داخلی وجود دارد . به این خاطر است که مدیریت تصمیم هوشیارانه ای اتخاذ کرده که کنترلهای داخلی به اندازه عوامل دیگر کار تجاری مهم نیستند . به هر حال کنترل ضعیف محیط به خودی خود یک خطر آشکاری دست و چیزی است که باید مورد توجه مدیریت قرار داد (اهمیت آن را به یاد مدیریت آورد) در حالی که روش قدیمی حسابرسی فقط در محیط هایی با کنترل ضعیف کار می کرد ، حسابرسی بر مبنای خطر این ضعف ها را تشخیص می داد تا این که مدیریت بتواند گام های شایسته ای بردارد تا کنترل های داخلی را قوت ببخشد .
فایده های روش بر مبنای خطر
در حالی که در حسابرسی بر مبنای خطر به اعداد و ارقام توجه می شود ، اما به هر حال آن همچنین درک فعالیت های تجاری نیز توجه دارد چون اعداد و ارقام از این فعالیت ها گرفته شده اند . آن شامل تسلط بر روی پرسنل اصلی می شود و بفهمیم چگونه آن ها فکر می کنند و در تصمیماتشان از چه اطلاعاتی استفاده می کنند . در اینجا مواردی ذکر شده که اساساً در حسابرسی بر مبنای خطر مورد توجه قرار می گیرد .
این ساختار تجاری مخصوص چگونه است که او را در رقابت مجزا کرده است و موقعیت حساس رقابتی اش چیست ؟
از لحاظ استراتژیکی اهداف بلند مدت و کوتاه مدت پیمانکار چه هستند ؟
موانع بلند مدت و کوتاه مدت (مانند کمبودهای مواد و کار ) چه هستند که شرکت برای رسیدن به اهدافش باید بر آن ها غلبه کند و چگونه شرکت این کار را طراحی می کند ؟
مشکلات روزمره مربوط به کار که مدیریت ارشد با آن ها مواجه می شود چه هستند ؟
چگونه آیا مدیریت ضعف های مربوط به کار را مورد توجه قرار می دهد .
چه کنترل های عملی در محیط کار صورت می گیرد تا مطمئن شویم که قراردادهای اجرا شده اند و کار مطابق با روشها و خط مشی های داخلی اش صورت گرفته است ؟
چه کنترل های داخلی در محیط کار صورت می گیرد تا مطمئن شویم که کار مربوط به گزارشات و حساب های مالی بدون اشتباه و فریبکاری صورت می گیرد ؟
چگونه آیا مدیریت باید از درستی اطلاعات مالی که در اتخاذ تصمیمات مهمش از آن ها استفاه می کند مطمئن شود ؟
از لحاظ تاریخی ، چه افرادی در شرکت بی تجربه هستند و یا سطح کمتری از کار را نسبت به افراد قبل انجام داده اند ؟
به عبارت دیگر در حسابرسی بر مبنای خطر ، بر حسابرس واجب است که تمام ویژگی های آن خاص ساختار تجاری که قرار است مورد حسابرسی قرار دهد ، بفهمد .
مراحلی که باید در یک حسابرسی بر مبنای خطر طی شود :
در مورد این سطح جدید خدمات حسابرسی به روش جدیدی از آمادگی و هدایت خود حسابرسی نیاز است .
زمانی که روش حسابرسی بر مبنای خطر پذیرفته می شود ما نیز بیشتر خودمان را برای بررسی مقدماتی و طراحی آماده می کنیم . ما زمان بیشتر را صرف می کنیم تا کنترلهای عملی شرکت را بفهمیم ،کنترلهای داخلی چون آن ها مربوط به کارگزارشات مالی هستند از نقطه نظر حسابرس ، این کار مقدماتی بسیار با ارزش است . چون ما واقعاً در این زمان وارد جریان کار می شویم و جواب اغلب سوالاتی که قبلا پرسیده ایم را می دانیم .
در اینجا سه مرحله اصلی حسابرسی بر مبنای خطر ذکر شده است .
مرحله اول : سوال از تمام کارکنان اصلی
در صورت امکان حسابرسی با رئیس / LEO/ یا مالک شرکت صحبت می کند آن فردی است که می تواند درباره خطرات و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شرکت صحبت کند . پس ما می خواهیم بدانیم (حسابرس)
بزرگترین خطری که شرکت سال بعد با آن مواجه می شود چیست ؟ و در مورد خطر 5 سال بعد چه چیز ؟
آیا طرحهایی برای از بین بردن یا رفع آن خطرات وجود دارد ؟
با چه مشکلاتی کار تجاری امسال مواجه شده است ؟
آیا نگرانی های مخصوصی وجود دارد که ما باید از آن ها مطلع شویم بخصوص زمانی که کار حسابرسی انجام می دهیم ؟
و چیزی که ما انتظار داریم در اعداد و ارقام ببینیم ؟
بعلاوه ما مواردی را که در حسابرسی سال قبل بیان شده نیز دنبال می کنیم . پس ما به سوی سطوح پایین تر مدیریت می رویم و با مدیریت های سطوح پایین تر نیز صحبت می کنیم و کارمان را با CFO شروع می کنیم . و از او سوالات مشابه سوالات مدیریت ارشد می پرسیم که به حوزه مسئولیت او مربوط است . همچنین سودمند است که در این مرحله با نمایندگی انبار و کسانی که از کار حمایت می کنند نیز صحبت کنیم . حتی وکیل مشتری نیز می تواند اطلاعات سودمندی را در مرحله طراحی در اختیار ما بگذارد .
از نقطه نظر حسابرس ، این فرایند کار اولیه در کوتاه کردن و خلاصه کردن روش های حسابرسی کمک زیادی خواهد کرد . در این مرحله ، ما انتظارات حسابرسی را توسعه می دهیم و به صورت امیدوارانه ، مدارک و شواهد مورد تایید حسابرسی را بدست می آوریم که در زمان کار حسابرسی واقعی از آن ها استفاده کنیم . ما همچنین می فهمیم چه چیز در شرکت جدید است و ارزیابی می کنیم چگونه ما می توانیم برای مشتری مان با ارزش تر باشیم .
مرحله دوم : مستند کردن کنترلها (سند کردن کنترلها )
بعد از اینکه کنترلهای مربوط به عملکرد و کنترلهای داخلی به صورت جزئی وجودشان اثبات شد ، برای ساختار شرکت ، کنترل ها در سایت شغل و گردش اطلاعات از سایت شغل به اداره و بر عکس می تواند به مهمی کنترل های داخلی در اداره باشد . در این مرحله در جریان کار ، ما حسابرسان به گونه ای یکنواخت می رسیدم چرا ؟ به عنوان مثال چرا این سیاست در اینجا اعمال می شود .
چرا آیا نظارت و سرپرستی همان زمان های مشخص که کار باید صورت بگیرد همانند موارد دیگر حفظ نمی کند ؟ چه خطری را آیا مدیر ندانسته پذیرفته و چرا ؟