چکیده:
سازمان ها متشکل از مجموعه از انسان ها هستند که این افراد هر یک دارا شخصیت منحصر به فردی هستند که در تعاملات خود با سازمان و دیگران آن را بروز می دهند. مدیریت رفتار سازمانی مبحثی است که به هدف دادن و شکل بخشیدن به این رفتارهای متفاوت می پردازد و سعی می کند با روش ها و متدهای متفاوت از بروز هرگونه تناقضات و اختلافات دوری کرده و برای پیشبرد کار گروهی و یا آن پروژه تلاش می کند. در این تحقیق به تعریف مدیریت و مدیریت رفتار سازمان به طور اخص توجه شده و روش هایی برای مدیریت و رهبری بهینه تر رفتار سازمانی در پروژه ها اشاره شده است.
واژگان کلیدی: مدیریت، رفتار سازمانی، پژوهش، فرهنگ سازمانی
مقدمه:
شاید نخستین پرسش درباره ی مدیریت که باید به آن پرداخته شود صرفاً این است که چرا به مدیریت نیاز داریم؟ نیاز به مدیریت شاید در چند مفهوم خلاصه شود. ارتباط مسائل با یکدیگر و پیچیدگی رفتارهای انسانی.
اگر حجم کارهای گروهی کم بود و تکنولوژی و ؟؟ کاربردی برای زندگی نسبتاً ساده بود. نیاز اندکی به مدیریت به طور اعم و مدیریت رفتار انسانی به طور اخص وجود داشت. هر کدام می توانستیم راه خود را برویم و از تلاش های برنامه ریزی و مدیریت که به طور اشتراکی انجام می شد بی بهره بودیم. به هر حال حقیقت آن است که پیچیدگی روابط انسانی آن چنان زیاد است که این حالت وجود ندارد.
در جوامع در حال رشد، مدیریت ممکن است با شکل دهی الگوی رشد به منظور دسترسی به الگویی دلپسند و جذاب برای سازمان ها سر و کار داشته باشند. ولی در جوامع کهن تری که در حال رشد نیست در رشد نیز پیش بینی نمی شود مدیریت بیشتر به نگهداری و بهبود وضع موجود سر وکار دارد.
در اهمیت افراد درسازمان همین بس که مدیریت را عبارت از کارکردن با دیگران دانستهاند. مدیران برای اینکه بتوانند با افراد کار کنند الزاماً باید ویژگی های شخصیتی افراد تحت سرپرستی خود را بشناسند و مطابق این ویژگی ها افراد را به کار ببرند، چرا که بعضی از مشاغل و فعالیت ها با ویژگی های شخصیت افراد تطابق ندارد و همین عاملی می شود تا فرد و سازمان در رسیدن به هدف های خود با شکست مواجه شوند (مقیمی، سید محمد).
گروهی از محققان در زمینه مدیریت، اقدامات زیر را جهت بهبود وضعیت اصول اخلاقی در محیط های کاری پیشنهاد کرده اند:
1- با خود برخوردی اخلاقی داشته باشید
2- انتخاب کارمندان با استعداد
3- توسعه قوانین معنادار اخلاقی
4- آموزش اصول اخلاقی
5- تقویت رفتارهای اخلاقی
6- ایجاد موقعیت ها، واحدها و سایر مکانیسم های ساختاری جهت رویارویی با اصول اخلاقی (کریتنز- ترجمه1384) به طور کل رفتار سازمانی که هدف ویژه این تحقیق پرداختن به آن می باشد عبارت است از مطالعه ی منظم (سیستماتیک) عملیات اقدامات، کارها و نگرش های افرادی که سازمان را تشکیل می دهند. در رشته رفتار سازمانی سعی میشود تا مطالعه یا بررسی منظم جایگزین قضاوت شهودی می شود. (رابینز. استیفن.ص2)
بررسی ها نشان می دهد که سیاست گذاران کشورهای توسعه یافته احساس می کنند که عضوی اساسی و ؟؟ در برنامه ریزی تحقیقاتی نادیده گرفته می شود این عنصر ارتقاء و پیشرد قابلیت های مدیریت تحقیقات در عرصه های مختلف است. با وجود سرمایه گذاری ها و تسهیلات کافی تحقیقاتی در این کشورها نبود مدیران مجرب و آموزش دیده منتهی به افت بازده پژوهش ارائه طرح های نه چندان نوید بخش و کاهش اعتبار و اهمیت بخشی تحقیقات نسبت به توسعه می شود (پسران قادر، مجید، ص85،1384).
رهبری و مبانی مدیریت از نظر اسلام:
بسیاری به این اندیشه هستند که با «مدیریت اسلامی» می توانند به قوانین مدیریت در جامعه اسلامی خود برسند و پدیده های علمی سازمان را با مباحث مدیریت اسلامی که مکتب است و روش حل عادلانه این موضوعات را بیان می دارد حل نمایند. غافل از این که مدیریت اسلامی در اینجا به هر قاعده اساسی اداری که با اندیشه عدالت اجتماعی ارتباط یابد اطلاق می گردد و حال آنکه علم مدیریت یا اداره، شامل هر نظریه ای است که رویدادهای عینی اقتصادی و اداری را دور از هر گونه اندیشه عدالت خواهانه و پیش ساخته ذهنی تفسیر می کند. در قلمرو رهبری سازمان که در حقیقت رسالت اصلی مدیر است برخورداری از صفات رهبری و عامل و به احکام مکتب بودن از جمله عواملی است که قدرت پیشبرد کار در حیطهی سازمان ها را میسر می سازد (مشبکی، اصغر، 1385).
هدف های رفتار سازمانی:
رفتار سازمنی به دنبال چیست؟ به خوبی می دانیم که این مسئله با مسئله بهبود و توسعه ی مهارت های انسانی سر و کار دارد ولی به صورت دقیق این هدف ها عبارتند از کمک به توجیه، پیش بینی و کنترل و رفتار سازمانی (پی. رابینز. استیفن. ص7).
لازمه ی رسیدن به این هدف ها مدیریت قوی رفتار سازمانی است زیرا مدیر روند حرکت از وضع موجود به سوی وضعیت مطلوب را هدایت می کند و در هر لحظه برای ایجاد آیندهای بهتر تکاپو می کند و عزم جامعه را مجموعه مدیریت کشور هدایت می کند لذا امر مدیریت مهمترین مقوله ای است که باید برای رشد فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه مورد توجه قرار گیرد.
در رفتار سازمانی، رفتار فرد یا گروه در رابطه با کار از اهمیت ویژه ای برخورد است اگر قرار باشد، کار خود را با درک پدیده ای آغاز کنیم باید آن را توجیه نمائیم این هدف کم اهمیت تر از بقیه باشد چون بعد از یک واقعیت رخ می دهد. (رابینز. استیفن. همان صفحه)
هدف از پیش بین توجه به رویدادهای آینده است با توجه به رشته علمی رفتار سازمانی مدیریت می تواند برخی از واکنش های رفتاری را نسبت به پدیده های ؟؟ پیش بینی کند. (رابینز. استیفن. همان صفحه)
در مقولهی کنترل کردن رفتار سازمانی از تمامی جنبه های شخصیتی خود شناخت کافی ندارند پس باید زمینه هایی فراهم شود تا افراد نسبت به ویژگی های شخصیت خود وقوف یابند و نسبت به تقویت جنبه های مثبت و پرهیز از جنبه های منفی شخصیتی اقدام کنند (مقیمی. سید محمد. شناخت شخصیت کارکنان لازمه مدیریت رفتار سازمانی)
وظایف مدیریت جهت بهبود رفتار سازمانی رفتار سازمانی:
در مقولهی تقسیم کار شاید بتوان با احتمال بالایی بیان داشت که اگر کارها تقسیم شوند سازمان می تواند در بسیاری از موارد کارایی خود را بالا ببرد یا مانع از عدم کارایی شود. (رابینز. استیفن. ص859) پس از تصمیم بندی کارها سازمان باید مجموعه ای از کارها را دریک گروه قرار دهد و پس گروه ها را هماهنگ نماید از این رو سازمان از طریق تکیل دوایر یا گروه های ویژه کارها را به گروه های مختلف و تا حدی تخصصی تقسیم می کند (رابینز. استیفن. ص861).
مسئله مهمی که در رشته رفتار سازمانی مطرح است این است که به مدیران آموخته شود که چگونه موجبات انگیزش کارکنان را فراهم آورند تا آنان نسبت به سازمان و کارفرمایان خود احساس وفاداری و تعهد بیشتری نمایند و در عین حال سازمان بتواند در صحنه رقابت هم باقی بماند. انگیزش یکی از ویژگی های روان شناختی انسان است که به درجه یا میزان تعهد شخصی مربوط می شود انگیزش در برگیرنده عواملیا ست که موجب رفتار انسان میشود. انگیزش و ایجاد انگیزه در افراد یک فرآیند مدیریتی است که بین دو قطب قرار میگیرد. 1) عملیات ناشی از واکنش 2) عادت های آموخته شده (استونر. جیمز. ص758)
شاید ارزش و اهمیت مدیر در این باشد که بتواند شخصیت و تفاوت های شخصیتی افراد را تشخیص دهد تردیدی نیست که اگر فرد از نظر شخصیت با نوع کاری که باید انجام دهد سازش داشته باشدعملکردی بهتر خواهد داشت و به نسبت کار خود رضایت بیشتری حاصل می کند. عمده مشکلاتی که در زمان رخ می دهد ناشی از درک ؟؟ متقابل افراد از یکدیگر است و شناخت شخصیتی افراد مدیر را یاری می دهد تا از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کند و به توانمندی و ظرفیت های کارکنان پی ببرد (مقیمی. سید محمد).
مهمترین انبار شخصیتی که با رفتارهای سازمانی در روابط متقابل شخصی ارتباطی نزدیک دارند عبارتند از: شخصیت اقتدارگرا، شخصیت دیوانسار، شخصیت ماکیاوایستی- شخصیت درونگرا و برونگرا (مقیمی. سید محمد).