طرح پنج درس برای زبان آموزان سطح متوسط به قرار زیر است:
مدت زمان لازم برای ارائه هر درس 90 دقیقه در نظر گرفته شده است.
هر درس شامل فعالیت های قبل از خواند به مدت 20 دقیقه، فعالیتهای حین خواندن به مدت 40 دقیقه و فعالیتهای پس از خواندن به مدت 30 دقیقه میباشد.
الف- فعالیت های قبل از خواندن (20) دقیقه
هدف از فعالیتهای این مرحله فراهم کردن زمینه لازم برای درک متن، جلب توجه زبان آموزان به موضوع متن، فعالسازی دانشپیشین زبانآموزان و برانگیختن علاقه و انگیزه زبانآموزان و آماده شدن جهت یادگیری درس میباشد. مثلاً در درس اول که مربوط به دادگاه میباشد، معلم فیلمی را که قبلاً از دادگاه تهیه شده به مدت 10 دقیقه نمایش میدهد و 10 دقیقه هم در مورد صحنهها و افرادی که در فیلم دیده شدهاند، بحث میشود. با نمایش این فیلم، زبانآموزان اسامی افراد و عوامل دادگاه مثل قاضی، شاهد، جایگاه شاهد، متهم، جایگاه متهم و وکیل را یاد میگیرند. سوالات قبل از خواندن باعث میشود زبان آموزان تجربیات خود در مورد مثلاً دادگاه را بیاد آورده و در مورد آن بحث کنند و به همین منوال جهت یادگیری درس در خصوص این موضوع آماده میشوند. در این مرحله لغات و اصطلاحات جدید به کمک تصاویر و اشیاء و مترادفات و متضادهای آشنا، آموزش داده میشوند.
ب- فعالیت های حین خواندن (40 دقیقه)
هدف از فعالیتهای این مرحله خواندن متن و جواب به سوالات بعد از آن و جواب به سوالات صحیح و غلط است. زبانآموزان باید فرصت کافی داشته باشند تا متن را به خوبی بخوانند و آنرا کاملاً درک کنند تا بتوانند به این سوالات و سوالات بعدی که در مرحله بعد مطرح می شود، جواب دهند. هدف از انجام این فعالیتها توجه دانشآموزان به موضوع اصلی متن است. بعضی از پرسشها صریح است به این معنی که جواب آنها در متن یافت میشود و بعضی از آنها استنتاجی است که زبانآموز باید با توجه به متن بداند که چه اتفاقی افتاده است. اهداف دیگر از این مرحله را میتوان سرخورده نشدن دانشآموزان در برخورد با واژه ها یا ساختارهای جدید و خواندن چند بار متن برای پیدا کردن جواب سوالها و در نتیجه یادگیری کامل متن دانست.
ج- فعالیتهای بعد از خواندن (30 دقیقه)
هدف از انجام این فعالیتها تحکیم و تثبیت دانش و تمرین مهارتهای چهارگانه میباشد. در این مرحله زبانآموزان بعد از حل تمرینها به مهارتهای مثل نوشتن دست مییابند مثلاً تمرینهای جملهسازی و ساختن مترادف و متضاد و پر کردن ماههای خالی به مهارت نوشتن آنها کمک میکند. تمرینها در این مرحله متنوع است.
درس اول
شهادت در دادگاه
سؤالات قبل از خواندن
الف- به سوالات زیر جواب دهید.
آیا تا به حال در دادگاه شهادت دادهاید؟
آیا معنی شاهد و شهادت را میدانید؟
برای چه منظوری از شاهد در دادگاه استفاده میکند؟
اعضای دادگاه در کشور شما شامل کدام افراد هستند؟
آیا تا بحال شاهد صحنه تصادف بودهاید؟
ب- واژههای جدید
تصادف: برخورد در ماشین به هم که عمدی نبوده و شامل خسارات میشود را تصادف گویند.
عبور کردن: گذشتن از مقابل چیزی، دور شدن
رخ دادن: اتفاق افتادن
وحشتناک: ترسناک، هراس آور
برزخ: کسی که در تصادف، جنگ یا زلزله آسیب ببیند.
احضار شدن: دعوت شدن به دادگاه برای انجام کاری
متعجب شدن: تعجب کردن
شهادت در دادگاه
در حالی که یک روز صبح حسن منتظر اتوبوس بود، اتومبیلی که با سرعت خیلی زیاد حرکت میکرد، از جلوی او عبور کرد. حسن تنها وقتی این را پیدا کرده که بگوید در این راننده حتماً تصادف میکند اگر . . . » اما قبل از اینکه بتواند جملهاش را تمام کنند. تصادف رخ داده و دار آن یک اتوبوس که همان موقع از آنجا میگذشت و همان اتومبیل با یکدیگر تصادف کردند. صدای وحشتناکی به گوش رسید و خسارت زیادی هم به اتومبیل و هم به اتوبوس وارد شد.
حسن با عجله رفت که بینید آیا کسی مجروح شده است یا نه اما همه سالم بودند. سپس راننده اتوبوس از او خواست که بپذیرد وقتی لازم شد به عنوان شاهد تصادف عمل کند و صحنه تصادف را توضیح دهد. حسن با این درخواست موافقت کرد. بعد از چند روزی حسن به دادگاه اخطار شد و آنجا قاضی از او پرسید «شما از جاییکه تصادف اتفاق افتاد چقدر فاصله داشتید؛ حسن جواب داد: «یازده متر و چه و پنج سانتیمتر قاضی متعجب شد و گفت «چطور این فاصله را اینقدر دقیق میدانید؟» حسن جواب داد «چون انتظار داشتم کسی مثل شما این سوال را از من بپرسد.»
سوالات حین خواندن
ج- متن درس را با دقت بخوانید و به سوالات زیر جواب دهید.
چه موقع از روز حسن شاهد تصادف بود؟
چرا تصادف رخ داد؟
به کدامیک از ماشینها خسارت وارد شد و چرا؟
قاضی از حسن چه پرسید؟
حسن به قاضی چه جوابی داد؟
د- با توجه به متن در مقابل جملات صحیح «ص» و در مقابل جملات غلط «غ» بنویسید.
1- در غروب یک روز حسن منتظر اتوبوس بود.
2- اتومبیل با سرعت زیادی حرکت میکرد.
3- در تصادف هیچکدام از ماشینها خسارت ندیدند.
4- تعداد 2 نفر در آن تصادف مجروح شدند.
5- حسن فاصلهاش از تصادف را دقیقاً به قاضی گفت.
سوالات بعد از خواندن
ه با لغات زیر جمله بسازید.
منتظر، تصادف ، خسارت، وحشتناک، شاهد، دادگاه، فاصله، تعجب.
و- با توجه به متن گزینه صحیح را انتخاب کنید؟
1- حسن . . . . . . که راننده اتومبیل تصادف میکند.
الف- مطمئن نبود ب- مطمئن بود
ج- نمیدانست د- انتظار نداشت
2- حسن . . . . . . که در دادگاه شهادت بدهد
الف- موافقت کرد ب- موافقت نکرد
ج- نمیخواست د- انتظار داشت
3- حسین فاصلهاش تا تصادف را . . . . . . به قاضی گفت.
الف- حدوداً ب- تصادفاً
ج- دقیقاً د- بدون میل و رغبت
4- قاضی از پاسخ حسن . . . . . . . .
الف- تعجب نکرد ب- خوشش آمد
ج- خوشحال شد د- تعجب کرد
ز – جمله مرکب زیر را به صورت چند جمله ساده بنویسید.
در حالیکه یک روز صبح حسن منتظر اتوبوس بود، اتومبیلی که با سرعت خیلی زیاد حرکت میکرد. از لوی او عبور کرد و با یک اتوبوس تصادف کرد.
ج- ضمایر را در متن پیدا کنید و بنویسید؟
ط- چنانچه تاکنون شاهد صحنه تصادفی بودهاند، آنرا با جزئیات بنویسید.
درس دوم
بیل گیتس و صنعت رایانه
سوالات قبل از خواندن
الف- به سوالات زیر پاسخ دهید.
1- چند مرد ثروتمند را میشناسید!
2- آیا تاکنون نام بیل گیتس را شنیدهاید؟
3- یک فرد ثروتمند چگونه به ثروت دست پیدا میکند؟
4- انسان چگونه میتوان موفق باشد؟
از رایانه و اجزاء آن چه میدانید؟
ب- لغات جدید
رایانه: ماشینی که شامل اجزای مختلف بوده و برای محاسبات، تایپ و دین فیلم و استفاده از اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد.
رئیس: مسئول، مدیر
مایکروسافت: نام شرکت بیل گیتس است که سازنده قطعات مختلف رایانه میباشد.
موفق: پیروز، برنده
مجدانه: با جدیت، با پشتکار و کوش فراوان
پرکار: کسی که کارش را با جدیت دنبال کند و برای هدفش تلاش زیاد میکند.
زبان رایانه: نوع زبانی که میتوان با آن با رایانه ارتباط برقرار کرد و محاسبات را از او خواست.
رایانه شخصی: رایانهای که متعلق به فرد میباشد.
نرم افزار: برنامه یا دستوری که در رایانه میگذرند تا طبق آن رایانه کاری را انجام دهد.
بیل گیتس و صنعت رایانه
بیل گیتس شخص مهمی در صنعت رایانه است. او سالهای زیادی است که رئیس شرکت مایکروسافت و نیز ثروتمندترین فرد در آمریکاست. اما او چگونه توانست این موفقیت را بدست آورد؟ او چیزهای زیادی از پدر و مادرش آموخت. در حالیکه بیل به مدرسه می رفت، پدرش به دانشگاه میرفت و با گرفتن مدرک دانشگاهی قاضی موفق شد. او از موفقیت پدرش آموخت که اگر کسی چیزی میخواهد باید مجدانه برای آن تلاش کند. مادر او معلم پرکاری بود اما در عین حال از مسافرت کردن لذت میبرد و از زندگی مادرش فهمید که اگر کسی میخواهد مجدانه کار کند و در عین حال از زندگی لذت ببرد باید برای آن برنامهریزی کند. وقتی بیل جوان بود او اوقات زیاد را به خواندن میگذراند اما کودی او تنها کار نبود و و روشهای زیادی انجام میداد. وقتی بزرگتر شد، وقت بیشتر و بیشتری را صرف کار و بازی با رایانه کرد و قبل از اینکه بیس ساله شود اولین زبان رایانه دنیا را برای رایانههای شخصی بوجود آورد. او فکر میکرد که در هر خانه ای یک رایانه خواهد بود و هر رایانه ای به یک نرمافزار نیاز خواهد داشت. او میگفت: «قصد دارم اولین یک میلیون دلار خود را تا قبل از بیست و پنج سالگی با کار روی نرم افزار بدست آورم» و همین کار را هم کرد.