بررسی پیشینه پژوهش :
تاریخچه جهانگردی و تفسیرهای جامعه شناسی در مورد تغییر نیازهای مسافران در دوره های مختلف یکی از مطمئن ترین منابع شناخت انگیزه های مسافرت در اعصار گوناگون است . به منظور درک محیط نوین جهانگردی و درک مسئله ها و چالش هایی که پیش روی دست اندرکاران این صنعت قرار دارد مروری گذرا بر روند تاریخی این صنعت از اهمیت خاصی برخوردار است .
عهد باستان :
مردم متعلق به تمدنهای ماقبل تاریخ با این انگیزه مسافرت می کردند که بتوانند غذا به دست آورند، از خطر دوری جویند یا به مناطقی که دارای آب و هوای مساعدتری است نقل مکان کنند . با افزایش مهارت و کسب فنون ، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهش یافت و در دوره های بعد انسان با انگیزه تجارت و تهاتر کالا مسافرت می کرد . درحالیکه امپراتوری های عهدباستان در قاره های آفریقا ، آسیا و خاورمیانه رشد می کردند ، ساختار زیربنایی ایجاب می کرد که جاده سازی شود و راههای آبی بوجود آید و برای ساده تر شدن مسافرت وسایل نقلیه تهیه گردد . آغاز مسافرت های رسمی دولتی خود نتیجه مستقیم اقدامات حکام مناطق مختلف بود که نمایندگان خود را به مکانهای دوردست اعزام می نمودند تا جنگ های قبیله ای را اداره کنند و از شهروندان مالیات بگیرند .
در دوره های حکومت خانواده های سلطنتی در مصر مسافرت بیشتر با قصد تجارت و تفریح انجام می گرفت و اینگونه مسافرت ها رونق زیادی یافت . در آن زمان دولتها اقدام به جاده سازی کردند و در نقاط مختلف علامتهایی نصب گردید که نشان دهنده فاصله نقاط بود . یونانیان باستان در امر پیشبرد و توسعه مسافرت و جهانگردی در دو زمینه خاص فعالیتهای چشمگیری کردند . نخست با ضرب سکه و جایگزین کردن آن به جای کالا مشکل مسافران را در امر حمل کالا برای انجام معاملات حل کردند و دوم زبان یونانی در سراسر حوزه مدیترانه رواج یافت و ارتباطات به صورت راحت تری برقرار می شود . فردی به نام پوسانیاس که اهل یونان بود درسال 170 میلادی کتابی به نام راهنمای یونان منتشرکرد که این کتاب مشتمل بر 10 جلد بود و مسافران را راهنمایی می کرد .
امپراطور روم زمانی که به اوج خود رسید، مقامات دولتی و طبقه حاکم روزهای صلح و آرامش را در تفریح بسر می بردند و کسانی که از امپراطوری روم باستان به خارج میرفتند به خرید کالا علاقه نشان می دادند. مسئله پنهان کردن کالاهای گمرکی در آن زمان رواج یافت زیرا 25% واردات به عنوان عوارض گمرکی ضبط می گردید .
تمدنهای آسیایی هم تاریخ بلند بالایی از سیاحت دارند که نمونه های بارز آن وجود تفریحگاههایی در مناطق خوش آب و هوای چین و ژاپن در مناطق تابستانی می باشد .
قرون وسطی :
سده پنجم تا چهاردهم میلادی را قرون وسطی می نامند . در این دوره مسافرت و تجارت رونق خود را از دست داد زیرا جاده ها تقریبا از بین رفته و شرایط مسافرت بسیار مشکل و حتی خطرناک شده بود. در سده چهاردهم مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیده انبوه درآمده بود و مسیحیان به بیت المقدس و روم مسافرت می کردند. مسئول کاروان در ازای مبلغ مشخصی که دریافت می کرد همه هزینه های مربوط به رفت و برگشت را می پرداخت : کارت عبور ، غذا ، خوابگاه و استراحتگاه حیوان . برای حمل مسافران و رهایی از دیوان سالاری این اشخاص رشوه پرداخت می کردند . از مشهورترین جهانگردان می توان به مارکوپولو و سرجان مندویل اشاره کرد.[1]
رنسانس :
از سده چهارده تا هفده بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد . اروپاییان در قرن 15 و 16 میلادی به اکتشاف دریایی مهمی دست یافتند و پس از عبور از مغرب و جنوب آفریقا سرانجام به جنوب شرقی آسیا راه یافتند . در انگلستان ملکه الیزابت اول برای تربیت نمایندگان خارجی برای گروهی از اشراف گذرنامه صادر می گرد و این افراد برای کسب دانش و تجربه های جدید معمولا به چین مسافرت می کردند . نجبا و اشراف زادگان فرانسوی نیز برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه اقدم به مسافرت می کردند و آنها را توریست می خواندند.[2]
انقلاب صنعتی :
انقلاب صنعتی که از سال 1750 تا 1850 ادامه یافت پایه و اساس گردش های دسته جمعی را بوجود آورد . در این دوره کارگران ساده کشاورزی که در مناطق روستایی وجود داشتند رهسپار شهرها و کارخانه های تولیدی شدند وهمین مسئله باعث تغییرات ژرف اقتصادی و اجتماعی شد . بروز انقلاب در امرحمل ونقل ابتدا در راههای آهن و کشتی های بخار اتفاق افتاد وسپس با ساخت اتومبیل ادامه یافت و در نهایت باعث استفاده جهانگردان از هواپیما و مسافرت به قاط دوردست دنیا شد . این تحولات منجر به پیدایش اولین تشکیلات سازمان یافته جهانگردی شد . تدوین قوانین و مقررات در زمینه حق مرخصی برای کارمندان و از طرف دیگر بالارفتن سطح زندگی مردم وعلاقه مندی به بهبود وضع زندگی و کنجکاوی نسبت به وضع زندگی و پیشرفت سایر ملل کمک شایانی به توسعه جهانگردی نمود .
جهانگردی انبوه پیامد منطقی تغییرات کلیدی اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیکی پس از جنگ جهانی دوم بود. مسافرت با جت در سال 1958 نقطه عطف سفرهای انبوه به شمار می رود. جهانگردی انبوه تا اواسط سالهای 1970 موضوع روز بود و از آن پس به تدریج جهانگردی نوین جایگزین آن شد . باید اذعان کرد که جهانگردی انبوه یکباره ناپدید نمی شود و یا جهانگردی نوین کاملا جایگزین نمی شود، معهذا نرخ رشد جهانگردی نوین از این زمان از جهانگردی قدیم پیشی می گیرد.[3]
2-1-2- تاریخچه سفر و جهانگردی در ایران :
سفر و جهانگردی در ایران باستان :
هرچند که گذشت زمان و هجوم اقوام بیگانه به ایران موجب از بین رفتن منابع غنی تمدن کهن پارسی گردیده لیکن از لابلای اوراق به جا مانده و گفته های اقوام همسایه اینطور استنباط می شود که ایرانیان مردمانی بوده اند شاد زیست، آزاده، متمدن و اهل دانش اندوزی و تبادل فرهنگی. در دوران ایران باستان اندیشه های ایرانی در سراسرگیتی پراکنده بود و این عامل خود نشانی از سیروسفر دارد . در اوستا کتاب دینی ایرانیان باستان ، ننواختن و موجبات آسایش فراهم نکردن برای مسافران جزو گناهان کبیره به شمار می آمده است . آیینها و آدابی که از ایرانیان باستان به جا مانده نیز نمایشگر آن است که این قوم مردمانی اهل سیروسفر و گشت و گذار بوده اند که آیین سیزده نوروز از آن جمله است .[4]
سفر وجهانگردی در دوران هخامنشی :
پس از انقراض دولت ماد و برقراری حکومت هخامنشی تشکیلاتی برای امر سفر فراهم شد که می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- ایجاد پل برروی رودخانه ها برای اولین بار به دستور کوروش .
2-ساختن بناهای عام المنفعه مانند کاروانسرا ، راهنمایی ، آب انبار و …
3- احداث شاه راهها توسط داریوش .
4- تأسیس «دیوان برید» که وظیفه آن نگهداری شاه راهها و چاپارخانه درمیان راهها و گماردن مأموران ویژه در مسیر راهها بود.
سفر وجهانگردی در دوران اسکندر :
غلبه اسکندر درسال 331 پیش از میلاد بر ایران به کلی احوال فرهنگ و تمدن ایران را دگرگون ساخت و تمدن و زبان یونانی در ایران وسعت گرفت و به دنبال آن ورود خارجیان به ایران سرعت بیشتری یافت . از کارهای اسکندر در این دوره می توان احداث هفتاد شهر در سرزمینهای مفتوح ایران و افزایش سرعت ارتباطات و حمل و نقل از طریق وسیع تر کردن جاده ها نام برد .
سفر و جهانگردی در دوره اشکانی و ساسانی :
250 سال پیش از میلاد دولت اشکانی بنیان گذاشته شد . پادشاهان اشکانی به تناسب تغییر فصل در شهرهای مختلف ایران گردش می کردند وبرای بهبود وضع راهها اهتمام فراوان داشتند از جمله تسهیلات سفر در این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
1- احداث راه ابریشم که از مهمترین شاهراههای بازرگانی دنیای قدیم است .
2- اخذ عوارض از کالاهای مختلف .
3- امنیت جاده ها و تأمین آسایش کاروانهای تجاری و نظارت در کارهای تجاری و اقتصادی .
4- تدوین وتثبیت جزئیات مربوط بهمسیرهای مسافرتی از نظر جغرافیایی،
اقتصادی و…
سفر و جهانگردی در دوران اسلامی :
بعد از غلبه اعراب ، تجارت رونق خود را از دست داد و به دلیل اغتشاشات داخلی فرصت آبادانی و راهسازی نبود ولی بعد از طی بحرانها آل بویه ، آل زیاد و غزنویان به مرمت جاده ها و احداث و تعمیرکاروانسراها همت گماشتند بطوریکه در آن زمان سیروسیاحت در سرزمینهای اسلامی و به خصوص ایران بسیار آسان بود و نظیر آن در آن زمان درهیچ جای دیگر دنیا میسر نبود .
سفر و جهانگردی در دوران مغول :
درسال 616 هجری قمری قوم مغول به ایران یورش آورد و شهرهای آباد ایران از بین رفت . مغولها در حملات و تعقیب فتوحات خود به اروپای شرقی هم یورش بردند . این دوره را باید نقطه عطقی در روابط شرق و غرب به حساب آورد که باعث شد قطب تمدن دنیا پس از دوران طولانی به غرب متصل شود .
سفر و جهانگردی در دوران صفوی :
عصر صفوی دوران طلایی جهانگردی در ایران بود . در این دوره انگلیسیها درصدد برآمدند که با ایران روابط تجاری برقرارکنند . امنیت راههای ارتباطی و تأسیسات اقامتی متعدد و مناسب از جمله دلایلی بود که باعث شد شمار زیادی از افراد به ایران سفر کنند.[5]
سفر و جهانگردی پس از صفویه :
در دوره قاجار روابط سیاسی گسترش یافت و از طرفی راهها و جاده های بسیاری احداث شد و عصر اتومبیل آغاز گشت که با ورود آن به ایران سیروسیاحت افزایش یافت . به دنبال آن خطوط راه آهن و هوایی در ایران احداث شد که در بهبود وپیشرفت اقتصادی و جهانگردی کشور مؤثر شد . تا قبل از جنگ جهانی دوم جهانگردی در ایران به صورت رسمی و برنامه ریزی شده نبود ولی با ایجاد راههای ارتباطی بویژه راههای زمینی ایران به صورت یکی از ممالک پذیرایی جهانگردان خارجی درآمد . از این رو در وزارت کشور شورایی به نام شورای عالی جهانگردی بوجود آمد که تا سال 1342 به امور جهانگردی می پرداخت و به دنبال آن سازمان جلب سیاحان وابسته به نخست وزیری تأسیس شد . سازمان جلب سیاحان از همان ابتدای تأسیس یک واحد آماری به منظور مطالعه خصوصیات جامعه جهانگردان خارجی و بازارهای جهانگردی تشکیل داد و این واحد با اجرای چند طرح آماری توانست بسیاری از خصوصیات آنها را مورد سنجش قرار دهد و آمارهای لازم را تحصیل نماید . در سال 1353 سازمان جلب سیاحان با وزارت اطلاعات ادغام گردید و پس از انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات و جهانگردی با تغییرات بنیادی به وزارت ارشاد ملی و سپس به وزارت ارشاد اسلامی و سرانجام به فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر یافت . به موازات این تغییرات اداری امکانات پذیرایی از جهانگردان نیز به سرعت افزایش یافت . درسال 1341 تعداد جهانگردان خارجی به ایران معادل 74 هزارنفر بود و درسال 1356 به 678 هزارنفر رسید . در سالهای بعدی نیز غیر از سالهای 1359 تا 1366 به دلیل وقوع جنگ تحمیلی ، در بقیه سالها با رشد تعداد جهانگردان مواجه بودیم .[6]
جدول 1-2: آمار ورودی جهانگردان خارجی به ایران طی سالهای 1348 تا 1378.
سال |
تعداد ورودی |
تغییرات نسبت به سال قبل |
میزان تغییرات درصد تغییرات |
1348 |
241198 |
|
|
1349 |
322622 |
81424 |
Aug-33 |
1350 |
350135 |
27513 |
8-May |
1351 |
411506 |
61371 |
17-May |
1352 |
360514 |
50992- |
4/12- |
1353 |
412704 |
52188 |
14-May |
1354 |
588768 |
176066 |
Jul-42 |
1355 |
657930 |
69162 |
11-Jul |
1356 |
678157 |
20227 |
3-Jan |
1357 |
502278 |
175879- |
259- |
1358 |
147532 |
354746- |
6/70- |
1359 |
153612 |
60680 |
¼ |
1360 |
167473 |
13861 |
9 |
1361 |
68595 |
98787- |
59- |
1362 |
107472 |
38877 |
Jul-56 |
1363 |
131308 |
23836 |
22-Feb |
1364 |
89425 |
41883- |
9/31- |
1365 |
85801 |
3624- |
1/4- |
1366 |
68424 |
17375- |
3/20- |
1367 |
70740 |
2314 |
3-Apr |
1368 |
93953 |
23213 |
Aug-32 |
1369 |
161953 |
68001 |
Apr-72 |
1370 |
239103 |
87149 |
Aug-53 |
1371 |
275672 |
26569 |
10-Jul |
1372 |
311223 |
35571 |
12-Sep |
1373 |
360658 |
49415 |
15-Sep |
1374 |
488908 |
128250 |
Jun-35 |
1375 |
573349 |
84541 |
17-Mar |
1376 |
763092 |
190643 |
23-Feb |
1377 |
1E+06 |
243505 |
Sep-31 |
1378 |
1E+06 |
313308 |
31-Jan |
-1-2- بررسی دیدگاهها :
الف – دیدگاه جهانگردان پیشین :
بررسی دیدگاه و نگرش مسافران تاریخ و تفسیرهای ارزشمند جامعه شناسی در مورد تغییر نیازهای مسافران در دوره های مختلف راهی مطمئن برای شناخت انگیزه مسافرت است و زمینه ای از تحقیق است که تاریخچه ای بلند از موضوع روانشناسی و انگیزه را پوشش می دهد. در این میان مطالعه و بررسی سفرنامه های جهانگردان پیشین یکی از بهترین منابع برای شناخت دیدگاه جهانگردان است .
قدیمی ترین سفرنامه که به زبان فارسی است سفرنامه ناصرخسرو حکیم و شاعر بزرگ ایرانی است که بواسطه خوابی که می بیند از خواب غفلت بیدار می شود و پیش از حمله تازیان به ایران سفر می کند . وی ایران را دارای تمدن عظیم و کهن می خواند . نوشته های او به همراه سفرنامه سیاحان دیگری از جمله هرودت مورخ معروف یونانی که در زمان هخامنشی از ایران بازدید کرد و همچنین کزنفون مورخ وفیلسوف آتنی که در جوانی شاگرد سقراط بود ، شکوه و عظمت ایران را ستایش کرده اند . ابن بطوطه نیز از بارزترین ایرانگردان پس از انقراض پادشاه ساسانی است . وی سفر خود را درسال 725 هجری قمری با دید عبرت آموزی آغاز نمود و به دلیل زهدی که داشت به هرشهری که وارد می شد به سراغ مشایخ و پیران طریقت می رفت . هنگام اقامت در اصفهان درباره روحیات مردم آن شهر می نویسد : «اهالی اصفهان مردمی زیبارویند ، رنگ آنها سفید وروشن و متمایل به سرخی است ، شجاعت و نترسی از صفات بارز ایشان می باشد . آنها مردمانی گشاده دستند ، همچشمی و تفاخری در میان آنان در مورد اطعام و مهمان نوازی وجود دارد ، ….» . [1]
اولین جهانگرد اروپایی که به ایران آمد و سیاحت نامه نوشت ، بنیامین تودلای از اهالی اسپانیا است که بین سالهای 1164 و 1173 از ایران دیدن کرده است . وی در سفرنامهاش ضمن توصیف شهر شوش از خشایار شاه و 14 معبد کلیمی نام می برد. سفرنامه وی در سال 1543 در استانبول به زبان عربی چاپ و منتشر شد . از معروفترین جهانگردانی که به ایران سفر کرد مارکوپولوی ونیزی است . وی در سال 1273 میلادی در سفر خود به چین از ایران عبور می کند و چنین توصیف می کند: « … تمامی اهالی ایران مسلمانند ، در شهرها مردم به پارچه بافی طلا و ابریشم می پردازند و عمده محصولات آنان عبارت است از : پنبه ، غلات ، حبوبات ، انگور و انواع میوه ها و…. ایران در قدیم ایالت آباد و وسیعی بود ولی اکنون قسمت اعظم آن بوسیله تاتارها خراب شده است… ایرانیان بسیار نیک رفتار و مبادی آدابند و از کردارشان پیداست که مسیحیان را دوست دارند ….».[2]
هیچ دوره ای از دوران تاریخی ایران به اندازه دوره صفویه اروپائیان درباره ایران مطلب ننوشته اند و درحقیقت قرن هفدهم را می توان قرن سفرنامه ها دانست . درسال 1589 میلادی همزمان با ورود برادران شرلی ، شاه عباس فرمانی صادر کرد که سرآغاز نوینی در تاریخ ایرانگردی بیگانگان تلقی گشت . قسمتی از آن فرمان چنین است : «اراده شاهانه ما این است که قلمرو ما از این تاریخ به روی همه عیسویان باز باشند به نحوی که هیچ فردی از اتباع ما در هر شأن و مقامی کلامی ناروا به روی آنها بر زبان نیاورد … هیچ مأمور یا صاحب اختیاری حق بازرسی آنها را نداشته و نمی تواند بر آنها عوارض تحمیل نماید… افراد روحانی ما نیز حق دخالت و مزاحمت در کار ایشان را نخواهد داشت و احدی هم حق ندارد دلیل حضور آنها را در سرزمین ما استفسار کند .»[3]
قسمتی از سفرنامه برادران شرلی که از ممالک عثمانی و ایران عبور کردند به این شرح است : «باید دانست که مملکت ایران برسکنای اهل خارجه به مراتب بهتر از مملکت عثمانی است . زیرا که پادشاه ایران از حین جلوس خود مملکت را به طوری مطیع و امن کرده است که شخص می تواند در تمام مملکت سفر کند بدون اینکه سلاحی با خود داشته باشد … اهالی خیلی خوب و مودب و نسبت به خارجی مهربان هستند.» [4]
پس از انقراض صفویه و حاکمیت افغانها و خرابیهای آنها تا مدتی جهانگردان به ایران نیامدند . به تدریج با حاکمیت نادرشاه ، کریم خان زند و سپس ایل قاجار امنیت بازگشت و سیاحتها آغاز گشت . کریم خان زند طی فرمانی آزادی مذهب و تجارت را برای بیگانگان آزاد کرد .
سفرنامه گاسپارد دروویل در این عصر قابل توجه است ، قسمتی از سفرنامه او به این شرح است : « ایرانیها بسیار مهماندوست هستند و خودنمایی را خیلی دوست دارند بطوریکه اغلب اوقات از دوستانشان به طرز باشکوهی پذیرایی می کنند…. میهماندار موقعی کاملا ارضا می شود که اتاق ناهارخوریش پر از میهمان باشد… در ایران وسایل نقلیه ناشناخته اند و راهها فوق العاده بد است و کاروانسراها آنچنان وسایلی برای پذیرایی ندارند … از آنجائیکه اصول مهمان نوازی درهمه جا با دقت رعایت می شود بسیاری از ایرانیان به سفر می روند و حتی می توانند یک شاهی هم از جیب خرج نکنند زیرا کافی است به هر شهر یا دهکده ای که می رسند صاحبخانه با روی باز از آنها پذیرایی کند …»[5]
خانم لیدی شیل همسر سفیر انگلستان در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بوده است . قسمتی از سفرنامه وی چنین است : «پس از مدتی اقامت در تهران دریافتم که اعتقاد من راجع به انزواطلبی و عزلت گزینی زنهای ایرانی و اینکه آنها به عنوان مطرودین اجتماع و همچون کنیز به شمار می آیند صحیح نیست و باید اعتراف کنم با آنکه پنهان بودن آنها در ورای حجاب و پوشیدگی کاملشان یک حقیقت انکارناپذیر است ولی مطرودبودن زنهای ایرانی واقعیت ندارد ….»
از حق نباید گذشت که در شناساندن ایران و جاذبه های آن به بیگانگان برخی مستشرقین خیرخواه تلاشهای فراوانی کردند که یکی از آنها پروفسور ادوارد براون بود که سالها زبان فارسی را در لندن تدریس می کرد. یکی از آثار گرانبهای او کتاب «یکسال در میان ایرانیان» است . او در مورد زندگی درباریان و شاهان قدیم اینطور قضاوت می کند: «طرز فکر سلاطین و زمامداران مشرق زمین حیرت آور است ، زیرا آنها آثار گذشتگان را از بین می برند و در عوض امارتی را به وجود می آورند که نامشان را حفظ کند و دیگر متوجه نیستند که همانگونه که آنها آثار سلاطین و نسلهای گذشته را از بین می برند سلاطین و نسلهای بعدی نیز آثار آنها را از بین می برند . بدین ترتیب ویرانی بر ویرانی افزوده می شود و آنچه که ذوق و سلیقه روح بزرگ ایرانی به وجود آورده دستخوش فنا می گردد …»[6]
در بررسی تاریخ ایرانگردی و سفرنامه ها دو مشکل عمده خودنمایی می کند که عمدتا شامل ایرانگردان غربی می شود . نخست اینکه اختلاف فرهنگی از قبیل اختلاف مذهب ، زبان ، اخلاق ، لباس و رفتار اجتماعی گاهی اوقات موجب نابسمانیهایی در روند ایرانگردی شده ، حتی گاهی برخوردهایی نیز به وجود آورده است . دوم اینکه اختلافات سیاسی بین ایران و بعضی دول بیگانه برروند رشد صنعت جهانگردی تأثیر گذار بوده است . به هرحال هنوز هم علی رغم این موانع جاذبه های ایران برای جهانگردان چشمگیر است و ایران به عنوان کشوری کهنسال نزد دانش دوستان و جهانگردان جستجوگر تاریخ جایگاه ویژه ای دارد . اخلاقیات ایرانی از جمله غریب نوازی ، دست ودلبازی ، کمک به راه ماندگان ، میهمان نوازی و آزادی هنوز پابرجاست .
ب – دیدگاه جهانگردان کنونی :
ضرورت آگاهی هرچه بیشتر نقطه نظرات جهانگردان در جهت رفع موانع و محدودیتها و در نهایت ارائه راه حل در پیشبرد توسعه صنعت کشورمان ، ضرورت پرداختن به این مطلب را آشکار می کند. متأسفانه به دلیل تبلیغات سوء از سوی رسانه های استکبار جهانی بسیاری از جهانگردان از مسافرت به ایران خودداری می کنند . یک گروه از جهانگردان سوئدی که برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط شرکت خدمات مسافرتی سیروسفر از نقاط مختلف ایران دیدن کردند همگی متفق القول بودند که : «برخلاف تبلیغات رسانه های غربی، ایران از امن ترین کشورهای دنیا محسوب می شود و ما به جهانگردان خارجی توصیه می کنیم که در برنامه های سفرهایشان دیدار از ایران را در اولویت قرار دهند .»
خانم کارولین عضو یک گروه نوزده نفره جهانگردی استرالیایی که توسط شرکت خدماتی استقلال وابسته به سازمان سیاحتی و مراکز تفریحی بنیاد مستضعفان به مدت ده روز از جاذبه های سیاحتی و تاریخی شهرهای مختلف ایران دیدن نمودند ، در پایان سفر خود دریک مصاحبه مطبوعاتی اظهار نمود : « برعکس آنچه قبلا رسانه های خبری غرب به ما القاء کرده بودند ، حضور زنان درتمامی فعالیتهای اجتماعی بسیار مشهود است ، …. به اکثر کشورهای جهان مسافرت کرده ام ، اما به اعتقاد من ایران از زیباترین کشورهای دنیاست چرا که همه نوع جاذبه های تاریخی ، طبیعی و فرهنگی را یکجا دارد.» [7]
چکیده پروژه نظرسنجی با عنوان «تأثیرپذیری جهانگردان از وضعیت فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی ایران» که از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات ایرانگردی و جهانگردی در سال 1374 انجام شد ، نظرات اجمالی جهانگردان را درخصوص ایران به ترتیب زیر ارائه می کند:
1- ایران کشوری است با مردم مهربان (24درصد)
2- کشوری با نقاط دیدنی (20درصد)
3- کشوری که میل دارم دوباره آنرا ببینم (14درصد)
4- کشوری با زنان دارای حجاب اسلامی (15درصد)
5- کشوری متأثر از انقلاب (10درصد)
6- یک کشور شرقی افسانه ای (9درصد)
7- کشوری با مشکلات زیادی برای توریست (5درصد)
8- کشوری با شعارهای تند (3درصد)
جهانگردان در مورد هرکدام از موارد زیر قبل و بعد از سفر چنین قضاوت کرده اند :
- آزادی سیاسی ، اجتماعی در ایران : نظر جهانگردان دراین مورد قبل از سفر خوب نبوده ولی پس از سفر ، آنها نظر مثبت تری پیدا کردند و دیدگاه مثبت از 30درصد به 34درصد ارتقاء یافت و دیدگاه منفی از 7/30 درصد به 18درصد تنزل نمود .
- دین اسلام : اکثر جهانگردان پس از سفر احساسشان نسبت به دین اسلام درمقایسه با قبل از سفر ، درمجموع اندکی بهتر شده است به طوریکه دیدگاه مثبت از 4/27 درصد به 5/28 درصد رشد کرده است و دیدگاه منفی از 1/51 درصد به 7/46 درصد تنزل کرده است .
- رفتار مردم کوچه و بازار ایران : جهانگردان رفتار مردم کوچه و بازار ایران رانسبت به خودشان رفتاری مهمان نوازانه و مهربان تلقی نموده اند .
نقاط قوت جهانگردی ایران از دیدگاه جهانگردان خارجی شامل نقاط دیدنی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی و رفتار دوستانه ایرانیان است . نقاط ضعف از دید این افراد عبارتند از مشکلات ذهنی و پندارهای غلط جهانگردان خارجی درباره ایران ، مشکلات قانونی به خصوص مشکلات مربوط به صدور روادید و مقررات گمرکی ، مشکلات رفاهی و تدارکاتی و مشکلات بیمه جان و مال جهانگردان . [8]