بررسی ابعاد، استانداردها و چگونگی تعیین برنامه ریزی فیزیکی:
تعیین برنامه ریزی کالبدی و سایت:
برنامه ریزی کالبدی مرکز مورد نظر مبتنی بر جهات سه گانه زیر است:
الف- استانداردها و معیارهای مربوطه
تازه بودن زاویه نگرش طرح هایی از قبیل پروژه کنونی از یک سو و ویژگی ترکیبی این گونه پروژه ها (که در دل خود، طیفی از عناکودکان صر و کارکردهای مختلف از قبیل اداری، آموزشی، مسکونی و… را دارند) از سوی دیگر، باعث گردیده تا در دل مراجع مطرح ساختمان سازی موجود، استانداردها و ضوابطی که دقیقاً مجموعه هایی این چنین را مد نظر قرار داده باشند، وجود نداشته باشد.
بنابراین، کوشش شده است، از این رهگذر، استانداردها و یا معیارهایی را که در قالب هر یک از اجزاء طرح، مقرر و یا توصیه شده، مورد توجه قرار گیرد. هر فضا استانداردهای خاص خود را دارا می باشند که ضمن انطباق با ویژگی های پروژه حاضر مورد استفاده قرار می گیرند.
ب- زوایای خاص و نوین مورد توجه پروژه:
پیش بینی مجتمع بزرگ شبانه روزی برای بچه های خیابان و ادغام آن با سایر عناصر آموزشی، اداری، فرهنگی، ویژگی منحصر به فرد پروژه حاضر است که قبلاً در ایران مورد تجربه قرار نگرفته غیر از دو یا سه نمونه تز در دانشگاههای کشور و این رساله میکوشد تا آن را به صورت یک «تز» و نظریه ارائه دهد. نظریه ای که ما به ازاء کالبدی و معمارانه یک دیدگاه جدید روان شناسی و جامعهشناسی می باشد.
بر مبنای این دیدگاه، می باید زندگی این کانون را تا حد امکان به زندگی نوجوانان عادی نزدیک ساخت و محیط و مکان زندگانی آنان را به شکلی کارآ و اصولی با فضاهای مورد استفاده همگان پیوند داد.
پروژه حاضر تلاش دارد تا با گزینش کارکردهای مناسب شهری، ترکیب و ادغام شایسته آنها با فضاهای اصلی مورد نیاز کودکان این مرکز دیدگاه روان شناسی جامعه شناسی فوق، در قالب طراحی معمارانه، جامعه عمل بپوشاند.
ج- محدودیت ها و امکانات زمین:
محدودیت ها و امکانات زمین پروژه از قبیل: وسعت، موقعیت، ویژگی های توپوگرافی، عوامل همجوار و… از دیگر عوامل موثر بر چند و چون شیوه اختصاص اراضی به کاربری های مختلف مورد نیاز می باشد.
بطور کلی فضاهای مورد نیاز با توجه به تحقیقات انجام شده از سازمان بهزیستی کشور، افراد ذیصلاح و دست اندر کاران این مسئله و نیاز اصلی این کودکان بشرح زیر در نظر گرفته شد:
1- ساختمان اداری،2- خوابگاهها، 3- ساختمان اجتماعات، 4- ساختمان آموزشی، 5- ساختمان کارگاهها، 6- غرفههای فروش، 7- فضاهای سبز ورزشی، 8- نگهبانی، که به ترتیب به چگونگی ریختن برنامه فیزیکی هر یک خواهیم پرداخت.
1-1-6- ساختمان اداری
اگرچه مجموعه به منظور حمایت و خدمات به بچه های خیابانی، کارآئی یافتن، شکوفائی روحی و مسئولیت پذیری آنان طراحی شده است و قسمتی از فعالیتهای مجموعه می تواند توسط خود بچه ها انجام گیرد، وجود کادر اداری و مجرب برای کنترل، برنامه ریزی، مراقبت و برقراری روابط داخلی و نگهداری مجموعه ضروری به نظر می رسد.
فضاهای اداری در برگیرنده تمام فعالیتهایی است که جهت مدیریت و بروکراسی اداری، قسمت روانشناسی و مددکاری و در این مرکز بخش پزشکی (که در طبقه دوم اداری است) به کار میروند. بعلت کوچک بودن سایت و اینکه با برنامه فیزیکی در نظر گرفته شده، فضای جداگانه ای برای بخش پزشکی مقدور نبود و در ضمن چون بچه ها برای تشخیص و نگهداری ابتدا به ساختمان اداری برده می شوند، بهتر است در همان ساختمان (از نظر نداشتن بیماریهای پوستی و خونی و…) چک بهداشتی شوند.
موارد قابل توجه در طراحی ساختمان اداری:
1- ارتباط آسان ساختمان اداری با ورودی اصلی مجموعه که از ضروریات طرح محسوب می شود. بنابراین، ساختمان اداری باید نزدیکترین فضاها به ورودی اصلی مجموعه باشد و دسترسی مناسب پارکینگ و اتومبیل نسبت به آن قرار گیرد.
2- استقلال قسمتهای اداری- ریاست مجموعه- بخش روانشناسی و قسمت پزشکی.
2- ارتباط نزدیک نگهبانی با بخش اداری.
مهمترین جزء دفاتر اداری، وسائل و تجهیزات آنهاست که براساس فعالیتی که در آنها شکل می گیرد، دارای ابعاد و استانداردهای متفاوت می باشند که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:
میانگین عمق این دفاتر را می توان بین 6-5/4 متر در نظر گرفت.
مساحت کف با در نظر گرفتن میز به ابعاد 4/1-7/0 متر، بدون وسائل دفتری و محوطه کاری آنها برای یک تایپیست، 7/1 متر مربع، برای کارمند معمولی 3/2 مترمربع، برای کارمند بایگانی 1/1 متر مربع و برای کارمند مواجه شونده با مردم 5/2 مترمربع است، این در حالی است که فضای لازم با در نظر گرفتن وسائل دفتری و محوطه های کاری برای منشی 10 مترمربع، برای کارمندان اجرای 6-4 مترمربع، برای هر فرد در اتاق کنفرانس 5/2 مترمربع و برای رئیس قسمت 25-15 مترمربع است.
در مورد مرکز مراقبتهای ویژه که در طبقه دوم این ساختمان واقع است، بعلت کوچک بودن سایت و لازم نبودن مرکز تخصصی، این فضا بیشتر به مثابه درمانگاهی است که مراقبتهای درمانی ارائه می دهد و فضاهائی چون: بخش روانشناسی (مشاوره- مددکاری) پزشکی- معاینه چشم و مرکز پانسمان را شامل می شود.
ساختمان خوابگاه:
بخش خوابگاهها
کلیاتی از ویژگیهای فضاهای مسکونی:
در مجتمع حاضر، منظور از فضاهای مسکونی، خانهها یا واحدهای اقامتی کودکان میباشند که کاربری اصلی مجتمع را تشکیل میدهند. در این پروژه، طراحی مسکن مورد نیاز از دو جهت مورد توجه واقع شده است:
نخست، از آن جهت که این واحدهای مسکونی میباید به تبعیت از برنامهریزی زندگی مجتمع، حتیالامکان تداعی کننده یک خانه و منزل معمولی باشد، به نحوی که هر کودک احساس حضور در خانه و خانواده خود را داشته باشد. بنابراین، واحدهای مسکونی میباید ویژگیهای کالبدی خاص خود را دارا باشد.
دوم، از آن نظر که، مجموعه مسکونی میباید برای کودکان استفاده کننده احساس بافت مسکونی معمولی را ایجاد کند، نه احساس تکرار و یکنواختی بلوکهای مسکونی تیپ خوابگاه مانند را (از نوع تعاونیهای مسکن و خانههای سازمانی). خصوصیات کلیدی فوق، باعث میشود تا به یک اصل بسیار مهم که امروزه در شهرسازی نوین (به ویژه پس از گذر از دوران مدرن گرایی)، مورد عنایت واقع شده، دقت شود و آن، اصل هویت و نشانمندی است. رعایت این اصل سبب میگردد، تا به پیروی از تجربیات شهرهای گذشته، گوشه و کنار هر یک از فضاهای شهری و به ویژه حوزههای مسکونی، از یکدیگر متفاوت گردد و در سایه همین تفاوتها و نشانهها هر فرد (در اینجا هر کودک کانون؛) نسبت به محیط زندگی خود احساس بهتری از تعلق و در نهایت هویت داشته باشد.
در اینجا لازم است تعریف دقیقتری از مسکن ارائه شود. مسکنی که تا به حال مطرح بوده همیشه محل جای دادن و پذیرفتن کانون گرم و پر مهر خانواده بوده است؛ خانوادهای که معمولاً از سرپرست خانواده یعنی پدر، مادر و فرزندان تشکیل میشود؛ حتی در برخی از خانوادهها پدربزرگ و مادربزرگ خانواده نیز جزء افراد خانواده محسوب میگردند، ولی چیزی که در اینجا تحت عنوان یک خانواده ارائه میشود، نیاز به تعریف جدیدی دارد. خانواده از یک مربی به عنوان سرپرست دایم خانواده و نیز تعدادی کودک که در سنین بین 12 تا 18 میباشند، تشکیل شده است.
با این مقدمه به مقایسهای هر چند کوتاه و مجمل بین مسکن و خانواده (به مفهوم متعارف در اجتماع) و مسکن خانوادههایی که قرار است با تعریف جدید در کنار هم زندگی کنند، پرداخته میشود تا شاید راهگشایی در جهت طراحی مسکن مناسب و خاطرهانگیز برای این کودکان باشد.
مسکن در مفهوم لغوی خود به معنای محل سکونت و آرامش برای جمعی به نام خانواده میباشد. مسکن، قالبی است در برگیرنده خانواده.
این خانواده بسته به روابط عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، … و از همه مهمتر فعالیتهایی که در هر فرهنگ، در یک مسکن به خانواده تعلق میگیرد، قالبهای متفاوتی به خود گرفته است.
بحث سلسله مراتب، از جمله مهمترین مسائلی است که در ساخت و ساز شهری هم مانند یک مسکن سنتی به چشم میخورد. محدودیت و حریم کوچهها و گذرهای تنگ و اختصاصی محلات قدیم، که متعلق به افراد هر واحد همسایگی بود با حداقل برخورد و نفوذ به داخل، از دیگر مسایل قابل توجه میباشد. در مساکن نواحی مرکزی ایران، عامل مذهبی در درجه اول و مسئله اقلیم در درجه دوم، در شکلگیری سلسله مراتب دسترسی از گذر تا داخل حریم مسکن به گونه حادی مطرح است. این سلسله مراتب به نحو خیلی سادهتر در مساکن ایران در قدیم، حتی در نواحی شمالی کشور هم، که اقلیم به عنوان یک مشکل مطرح نبوده، دیده میشود. اصولاً هر خانوادهای سعی بر مصونیت و حفاظت حریم خود دارد.
بحث در زمینه تعریف مسکن و این گونه خانهها، اطلاق لفظ مسکن به معنای واقعی تا چه حد صحت دارد، بحثی است که همواره باید در نظر گرفته شود. لذا با این مقدمه فضاهای لازم جهت این مساکن، با سعی بر هر چه نزدیکتر نمودن آنها به مساکن واقعی و منطبق با فعالیتهای زیستی این کودکان بررسی میشود.
از آن جایی که این کودکان اغلب دور از خانه و خانواده میباشند، لذا تمامی فعالیتها، تجربیات، خاطرات تلخ و شیرین، تفریحات، خوشیها و ناخوشیها و بالاخره کامیابیها و ناکامیهای آنان در فضا های باز و مکانهای تفریحی آموزشی (مدرسه)، پارکها و میادین میباشد. این توضیحات، خود نشان میدهد که خانههای این کودکان، میباید به لحاظ معماری فضای داخلی، فضای سبز و فضای باز مجاور، از کیفیت و استانداردهای مطلوبی برخوردار باشد.
آیا تعریف اجزاء مسکن در این مساکن، عیناً همان تعریفی است که در دیگر مساکن رایج است؟
وجود فضاهای خصوصی و عمومی یا به عبارتی نشیمن، میهمان خانه و اتاق خواب و سایر فضاهای خدماتی آن. در مساکن معمولی، از آن جا که روابط فامیلی و دوستانه متداول و مرسوم است و در فرهنگ ما برای میهمان ارزش زیادی قائلند، لذا بهترین و بزرگترین، فضای خانه جهت پذیرایی از میهمان اختصاص مییابد. در خانههایی با مساحت بیشتر که امکان تفکیک عرصه خصوصی و عمومی در آن وجود دارد فضایی کوچکتر به عنوان نشیمن افراد خانواده وجود دارد و معمولاً اتاق خواب در کنار این فضا به عنوان عرصه خصوصی خانواده مطرح میگردد.
در خانوادهها، در زمینه انتخاب مسکن مناسب، دو عامل عمده نقش اصلی را ایفا میکنند: 1- بودجه خانواده 2- تعداد نفرات و اعضای آن و به تبع، نیاز خانواده به فضاهای شخصی که غالباً شمارش آن با اتاق خواب، معمول است. در این مساکن، همانگونه که خانواده تعریف جدیدی دارد؛ روابط آنان نیز به روابط بین خانههای خودشان، روابط اداری در چهارچوب سازمان و مددکارانی که به عنوان کارآموز و کمک مربی به این خانهها سرکشی میکنند محدود است و روابط دیگری وجود ندارد. فضاهای موجود مسکن جدید، نسبت به خانههای معمولی تعریف جدیدی پیدا میکند. با توجه به مطالب ذکر شده، میتوان چنین نتیجه گرفت که، طراحی مسکن در این مجموعه، بر اساس طراحی فضایی «مشابه» فضای خانه میباشد، تا کودک به فضا احساس تعلق نماید و زندگی مشابه، به آن چه که در خانواده دارد را داشته باشد.
خوابگاهها خصوصیترین فضای زندگی بچهها به شمار میروند و به استراحت و خواب، انجام تکالیف درسی و نظافت شخصی و صحبتهای دوستانه اختصاص دارد، از این رو باید در بر گیرنده فضاهای ذیل باشد:
- استراحت و خواب
- مطالعه و انجام تکالیف درسی
- اجتماعی کوچک برای گروههای حدود 20 نفر
- کار و استراحت مربی کشیک
- آبدارخانه کوچک
- دوش و سرویسهای بهداشتی
وسایلی که در این گونه فضاها به کار میرود، عبارت است از:
- تخت خواب به ابعاد 190×90 برای نوجوانان
این گونه تخت خوابها در انواع یک طبقه، دو و سه طبقه وجود دارد و به اشکال مختلف میتوان آنها را ترکیب و در کنار هم قرار داد. برای ایجاد تعلق و حس مالکیت، کمدی کوچک برای وسایل شخصی هر یک از بچهها و میز تحریر برای مطالعه و انجام تکالیف درسی جزء وسایل مورد نیاز در خوابگاه است. «در مجموع، برای فضای خواب و وسایل شخصی هر نوجوان بین 8 تا 10 متر مربع و برای فضای مطالعه و انجام تکالیف درسی 5/4 تا 5 متر مربع در فضا در نظر گرفته میشود».