سرزمین و مردم آن
چشم اندار کلی
گردآوری اطلاعات مربوط به فرش بافی در بیست و دو روستای پراکنده در ناحیه ، پژوهش میدانی سطحی و گذرا صورت گرفته .
تعریف اصطلاح منطقه : اراک که سابقاً جزو گیلان بوده و امروزه جزو استان مرکزی است که به 3 بخش و 8 دهستان تقسیم می شده در این کویر دریاچه نمکی وجود دارد که اطراف آن را دشت وسیعی پوشیده از گیاهان جلگه ای فراگرفته که در آن گیاهان نوع همیشه بهارکوهی Artemisial و گون AstragalusL از دیگر گیاهان بیشتر است.
شرایط اقلیمی
از ویژگی های اقلیمی این منطقه مقدار ناچیزی نزولات آسمانی نامنظم و همچنین اختلاف فراوان درجه حرارت در طول سال و در طول شبانه روز است که بدون هیچ تردیدی در ردیف آب و هوای خشک ایران قرار می گیرد.
در فثل تابستان مقدار بارندگی تقریباً صفر و میزان گرما بخصوص در دشت بسیار زیاد است (میانگین در ماهها تیر و مرداد با وجود سرما کاملاً مخصوص شبانه بین 25 تا 30 درجه است.)
درفصل پاییز بادها سختی که از جنوب غربی می وزد ناحیه را مجاور بند.
زمستان آن نسبتاً سرد است (به عنوان مثال میانگین درجه حرارت در بالای چند درجه زیر صفر است )
معمولاً در حدود صد روز از سال یخبندان است.[1]
برف در این ناحیه فراوان می بارد که باعث اختلالاتی در شبکه راههای مناطق روستایی که توسعه نیافته اند می گردد.
گروههای قومی و زبانی
زبان مادری اکثر ساکنان این منطقه زبان فارسی و با این زبان سخن می گویند. گروه فارسی زبان عملاً دشت فراهان و دره های حاصلخیز ناحیه را اشغال کرده اند در حالی که ترک زبانان که قابل توجهتزین اقلیت زبانی ناحیه را تشکیل می دهند در کوسهتانهای سکونت گزیده که در ورود به آنها دشوار است و احتمالاً بازماندگان اُغرها و یا ترکهای مهاجری هستند که در زمان سلجوقیان در فلات ایران استقرار باشند.
زبانهای لری ، تاتی ، و کردی که مثل زبان فارسی به گروه زبانهای ایرانی تعلق دارند فقط در برخی از روستاهای شمال شهرستان اراد تکلم می شود.
اکثریت مسلمانند و مذهب شیعه اثنی عشری که دین رسمی ایران استفاده در تمام ناحیه رایج است .
فعالیت عمده
فعالیت عمده مردم این شهرستان کشاورزی و دامپروری است که هر کدام وسایل و شیوه کار مخصوص به خود را دارند که ما از توضیح آنها به طوری کلی سرپوستی می کنیم.
در کشاورزی از وسایلی چون خیش یا گاو آهن یا اوجر یا اُجر یا اُرژ یا یراق یا یرق یا دار داس – خرمنکوب یا چان (can) که معروفترین ابزارهستند استفاده می کنند.
صنایع دستی
صنایع دستی در زمینه بافندگی در منطقه بسیار متداول است و تا حد زیادی مانع مهاجرت نیروی کار می شود.
علاوه بر فرشبافی سایر انواع بافندگی تا حدود سال 13330 به وسیله ساکنان منطقه اراک انجام می گرفته اکثر بافته های آنها از پشم بوده که رسیدن آن را نیز خود به عهده داشتند.
فرآوردهای گوناگونی از پشم به دست می آورند به شرح زیر است :
- انواع گلیم : گلیم نوعی فرش است که تار و پود آن از پشم است و در بافت آن برای اینکه نقشهای با تغییر زنگ دادن مورد را ظاهر کنند پودها در محل تغییر نقش تغییر جهت می یابند در واقع گلیم از بازی بین تار و پود به دست می آید.
- انواع جاجیم : جاجیم نوعی بافت زره مانند است که در آن تار وپودر از پشم هستند قطعات جاجیم را به شکل نوارهای تاریک می بافتند و سپس آنها را در جهت عمودی به هم می دوزند و در آن از رنگهای زنده و روشن استفاده می کند.
- انواع کرباس : پارچههای درشت بافت پنبهای هستند که اکثراً برای دوختن لباس از آنها استفاده می شود.
- انواع زیلو : فرشی که تار و پود آن از پنبه است و بر روی دارهای عمودی بافته می شود.
بیش از یک سوم از خانوارهای منطقه مستقیماً در بافتن فرش مشارکت دارند این صنعت دستی خانگی که اساس آن عملاً بر پایه کار زنان استوار است معمولای مکمکلی برای در آمد اصلی خانوار و یا در آمد اصلی خانوار و یا درآمدهای زارعی ناچیز آن است .
- صنعت فرش در ایران منطقه
هنر فرشبافی در اواخر قرن 12 هجری به دشت فراهان راه یافت از این شهر گاهی به شهرنو یاد می کنند که خیلی سریع با نام سلطان آباد به مرکز بخش و یا ایالت کوچک اراک تبدیل شد.[2]
فرشهای پر دوام و ارزان این منطقه در ابتدا عمدتاً به بازار داخلی عرضه می شدند بخش فراهان به سمت تقاضاهای مستمر خارجیان تبدیل به منطقه عمده تولید فرش برای صادرات گردید به نظر می رسد که در آن هر 1880 میلادی محصول منطقه کاملاً در خور ستایش و تمجید بوده است. ابوت کنسول بریتانیا در تبریز جزئیاتی را در مورد این موضوع ضبط کرده :
فرشها معمولاً به شکل 4 گوش و یا دراز و باریک که برای کناژهای اتاق به کار میروند بافته می شوند. در سلطان آباد ، که آن را نیز چهر نو می نامند و در سروند[3] که هر دو در بخش فراهان واقعند طرح و نقش کلیه فرشها با هر نوع اندازه کیفیت تفاوت ناچیزی با یکدیگر دارند. اگر چه گهگاه فرشهایی نیز با زمینهها و کارهنری قابل تحسین و برخودار از ظرافت و دقت به سفارش افراد یافته می شود فرشهای سربند به دلیل ظرافت و نفاست پرداخت کار و حاشیه ظریف و کوچکشان قابل توجه هستند[4]. این فرشها غالباً به صورت کناره یا قالیچه و به ندرت به صورت مستطیل بافته می شود . اما به هر حال بی نهایت مورد توجه اروپائیان است .
بافت فرش
وسایل باف
امروزه فرشهای منطقه اراک دارای تاروپود نخی و پرزهای پشمی هستند ولی در برخی زمینه های فرشهای نفیس گاهی دارای تار و پود و پرز ابریشمی هستند.
مواد اولیه که به کار می رفتند اغلب در خور محل و یا در نواحی همجوار تولید می شدند پنبه ای که از دشتهای بخش های گلزار و سربند بدست میآید عمدتاً به وسیله بازرگانان ارضی خریداری می شد و به وسیه صادر میگردید.
امروزه در منطقه اراک شیوه آماده کردن و رسیدن الیاف مورد استفاده در بافندگی هم در میان خانواده پیشه وران صنایع دستی عملاً از میان رفته است [5].
رنگرزی
در حدود اواخر قرن 19 میلادی در سلطان آباد تعداد زیادی از رنگرزها از رنگهای شیمیایی استفاده می کردند که یا از طریق تعداد در جعبه های شکر و یا از طریق قفقاز در بشکه های نفت به طور قاچاق وارد ایران می شد .
رشد روناس ، برگ مو ، پوست انار ، نیل مصنوعی (امروزه در جعبههای شکر و یا از طریق جایگزین نیل طبیعی شد) عمده ترین رنگ کننده هایی هستند که بوسیله رنگرزی مورد استفاده قرار می گیرند که تقریباً شصت مایه رنگ از آمیختن رنگ کننده ها با هم و یا از کم رنگ کردن آنها بدست می آید .
روناس وحشی Rubia PeregrinaL یا کشت شده R.tinctorumL گیاه و دیرپایی است که در تمام کشور بخصوص دراصفهان فراوان است گیاه دو یا سه ساله را در فصل پاییز و پس از برگریزان از خاک بیرون می کشند و پس از خشک شدن رشدهای آن را می کوبند و تبدیل به گرد می کنند روناس را یا به صورت خالص به کار می برند و از آن رنگ قرمز بدست می آید و یا آن با دوغ مخلوط می کنند و رنگ اصلی فرشهایی است که در بخشهای سربند و فراهان بافته می شود .
برگ مو رنگ کننده بسیار ارزانی است که در تعداد زیادی از ترکیبات رنگرزی وارد می شود و مایه های گوناگونی از رنگ سبز و زرد را بوجود می آورد.
پوست انار برای بدست آوردن رنگ خرمایی (گندمگون)استفاده میشود.
رنگرزی با این فرآورده های به روی پشم هایی به عمل می آید که قبلاً با زاج سفید شسته شده اند البته در مورد نیل که جزو دسته رنگ کننده های خمرهای است صدق نمی کند.
روش نسبی رنگرزی نیل به این ترتیب بوده که این فرآورده طبیعی را که تامل شیره نیل و به شکل قند و نشاسته ای (گلوکوید) است مدتی در خمره می نهادند تا تخمیری طولانی در آن به عمل آید که امروزه مایههای گوناگون رنگ آبی را به کمک بین مصنوعی که با هیدروسوسفیت در آغشته شده به دست می آورند.
مدتهای این منطقه معمولاً دما 10 تا 12 رنگ بافته می شوند. معروف عبارتند از : 1- موشی – سفید – بژ – کرم – خاکی – قهوهای – سیاه ، مشکی سرمهای ، آبی سیر/ روشن – سربی – ماشی – سبز سیر و متوسط و روشن – نخودی – طلایی – زیتونی - شتری دارچینی گلنار یا سرخ – قرمزدانه صورتی
نقشه یا الگو
بوجود آوردن نقش مالها از الگویی به نام « واگیره» صورت می گرفته جورج استیوس Georg stevens نقشه نقطه گذاری شده فرش را که نقشه نامیده می شد را وارد این منطقه کرد.
باز کردن کلاک ها
پیشنهاد به صورت کلاف عرضه می شدند و با ید به گلوله های نخ تبدیل می شدند. برای انجام این کار را کلاف باز کن استفاده می شده وسیلهای هرمی شکل است که کلاف نخ را در آن می اندازند این هرم ناقص حول یک محور عمودی می چرخد که انتهای آن در جعبهای فلزی است که مملو از گل است سر نخ کلاف را بافنده به دست می گیرد و به سوی خود می کشد.
و به هم می پیچد با هر بار کشیدن نخ کلاف باز کن به دور خود می چرخد و قسمتی از نخ را رها می کند و به صورت گلوله یا «گندله» یا «توپک» در می آورد. سپس گلوله نخی آویخته می شود که بین دو تیرک عمودی دار قالی کشیده می شود.
- داروهای قالی بافی
در اراک دارهای کلاً از چوب درخت تبریزی ساخته شده اند و شامل سه نوعند : 1- دارهای قالیبافی با تار کوتاه مخصوص قالیباقی با تار کوتاه مخصوص بافتن فرشهای کوچک است مثل قالیچه (بافند روی نیمکت است )
2- دارهای قالیبافی با تار ممتد.
مخصوص فرشهای بلند که به زیردار چرخیده می شود.(بافنده روی زمین می نشیند )
[1] - موسسه جغرافیا، 1344
[2] - نام عراق که در زبان های اروپایی به صورت Irak و Iraq ضبط شده در سال 1320 به صورت اراک درآمد و به شهر و منطقه سلطان آباد اطلاق شد.)
[3] - منظور از شهر نو و سربند هستند
[4] - این نقشها به هاکر در فرانسه به نام «کشمید» شناخته می شوندد رمنطقه اراک به لوته معروف است.
[5] - در سال 1355 دست کم 160 خانوار در شهرستان اراک به کار ریسندگی دستی اشتغال داشته اند)