فعالیت های سوسیال دموکراتیک و کمونیستی در ایران از همان دوران انقلاب مشروطیت آغاز شد و در جریان مبارزه به تشکیل گروههای سوسیال دموکرات ( که تحت تاثیر انقلاب 1905 روسیه بودند ) با برنامه ای بورژوا – دموکراتیک منجر شد . با وجود دستاوردهای مثبت سوسیال دموکراتها در انقلاب مشروطیت و قیامهای متعاقب آن ، اما بدلیل عدم تکامل طبقه کارگر و ناتوانی از شناخت خصوصیات امپریالیسم و عوامل متعدد دیگر ، از ایفای نقش تاریخی خود بازماندند و شکست انقلاب مشروطیت مستولی شدن یک دوران رکود تا تشکیل حزب عدالت و سپس تاسیس حزب کمونیست ، فعالیت های موثر سوسیال دموکراتیک در ایران را با رکود توام شد .
جنبش کمونیستی کارگری روسیه نقش مهمی در شکلگیری آگاهی کمونیستی و سوسیال دموکراتیک در جنبش کارگری ایران داشت . شکلگیری اولین هسته های سوسیال دموکراتیک در بین کارگران مهاجر و گسترش آن در ایران مباحثات و اختلاف نظرات جنبش سوسیال دموکراسی روسیه را در خود منعکس کرده و این پیوند سالهای متمادی در حیات جنبش کمونیستی ایران نقش ایفا کرده است . اولین اختلاف نظر استراتژیک حول انقلاب ایران انعکاسی از مواضع بلشویک ها و منشویک ها در روسیه بود .
1- ضبط کلیه اراضی ، دولتی یا فئودالها و مالکان ارضی ، تقسیم آن میان زارعین ، آزادی مطبوعات ، گفتار مجامع ، اشخاص ، احزاب ، اعتصابات ، تشکل ، تعلیمات عمومی اجتماعی ، تغییر سیستم مالیاتی ، مالیاتهای تصاعدی بر ثروت ، حق انتخابات عمومی با رای مساوی ، مخفی مستقیم و سایر خواستهای بورژوا – دموکراتیک اولین برنامه سوسیال دموکراسی برای انقلاب ایران بود .
2- تکامل گروه های سوسیال دموکرات منجر به تشکیل حزب عدالت شد و بموازات تکامل مبارزه طبقاتی در روسیه و پیروزی انقلاب اکتبر حزب عدالت به حزب کمونیست ایران تکامل یافت . حزب کمونیست ایران محصول تجزیه و ترکیب و تکامل گروه های سوسیال دموکرات در دو جهت سوسیال دموکراسی و کمونیستی ، بعبارت دیگر منشویسم و بلشویسم بود ( رجوع شود به جلسه 30 تن از سوسیال دموکراتهای تبریز و اختلاف بر سر شرایط عینی انقلاب )
3- در نتیجه جنگ و پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه ، فرار و یا محدودیت ملاکین و سرمایه داران بزرگ ، کمیابی کالاها ، فعالیت مجدد صنایع کوچک داخلی را گسترش داد و صنایع ملی در پاسخ به نیازمندیهای داخلی انکشاف یافتند . در نتیجه تحکیم موقعیت بورژوازی داخلی و طبقه کارگر ، مبارزه بر ضد استعمار خارجی و علیه اشرافیت فئودال جان تازه ای گرفت ، تحت تاثیر انقلاب اکتبر ، موجهای جدید قیام از جمله به تشکیل دولت ائتلافی ( شورایی ) گیلان منجر شد .
4- موضع نسبت به ائتلاف رضا خان سید ضیأ ، هم در حزب کمونیست اتحاد شوروی که وقایع ایران را دنبال می کرد و هم در اولین کنگره حزب کمونیست ایران و در فاصله دو کنگره ( حول انقلابی و ملی دانستن این ائتلاف و یا ضد انقلابی دانستن آن ) به اختلافات دامن زد . این کنگره در 23 ژوئیه 1920 برگزار شد .
5- در پلنوم دوم که همزمان با شکلگیری کمینترن و مباحثات دورن آن ، پیرامون موضع در قبال جنبشهای رهائیبخش و نقش بورژوازی ملی در آنها تشکیل شده بود ، تزهای معروف حیدر خان به تصویب رسید . عملا حزب به دو گرایش دارای برنامه مجزا منقسم شد ( برنامه حزب کمونیست ، رجوع شود به کتاب " انقلاب ایران وظایف پرولتاریا" ص 135 و یا اسناد دیگر در این باره )
6- با پیروزی خط مشی انقلابی ، حزب کمونیست با گسترش تشکیلات خود در داخل و شرکت در مبارزه نقش مهمی در ارتقای آگاهی و سازمانیابی طبقه کارگر ایران ایفا کرد، تشکیل اتحادیه ها ، سندیکاها و سازماندهی اعتصابات در سراسر کشور از جمله اقدامات حزب کمونیست بود .
7-در این دوره بورژوازی ملی همراه با خرده بورژوازی مرفه و اقشار مختلف جامعه روشنفکری ایران که در جنبش دوران مشروطیت شرکت داشتند در هراس از تعمیق جنبش توده ای و بمنظور سهیم شدن در قدرت سیاسی به دنباله روی از رضا خان پرداختند. در این زمان بخشی از رهبری حزب کمونیست نیز بدام فریبکاریهای امپریالیسم انگلیس و عوامل آنها افتادند . آنها در وجود رضا خان آن عنصر" دموکرات وملی" را می دیدند که با هدف کسب استقلال سیاسی و اقتصادی و ندای جمهوریخواهی وارد صحنه سیاسی شده بود . جناح اپورتونیست معتقد بود که " با وجود دولت رضا خان و با حمایت پرولتاریا و حزب کمونیست از آن نه تنها می توان مبارزه ضد امپریالیستی را پیش برد ، بلکه گذار مسالمت آمیز به سوسیالیسم نیز امکانپذیر است " . گرایش فکری که در همین زمان در حزب کمونیست شوروی نیز بوجود آمده بود . و در کمینترن نیز حول این موضوع مباحثه بود.
8- کنگره دوم حزب کمونیست در 1306 منعقد شد ، تداوم مباحثات در کمینترن که در آنجا اساسا نسبت به جنبشهای بورژوا ملی موضع رادیکالی اتخاذ شد ، از یکسو و تاجگذاری رضا خان ، تبدیل شدن وی به بزرگترین فئودال زمان خود ، گسترش سرکوب و .... منجر به تحکیم موقعیت کمونیستها در کنگره و مرزبندی با انحرافات گذشته شد . حزب در این زمان ، با ایجاد تشکلهای توده ای کارگران و سازماندهی حوزه های حزبی در مناطق کارگری نقش بسیار مهمی در تحولات کشور بازی می کرد.
9- اما رضا خان با تمرکز قدرت سیاسی به سرکوب عنان گسیخته جنبشهای کارگری و ترقی خواهانه اقدام و با تصویب قانون سیاه 1310 به سرکوب حزب کمونیست و تشکلهای کارگری پرداخت . فعالیت کمونیستی تا 1320 بکلی ممنوع اعلام گردید. این امر با انحرافات حزب کمونیست شوروی همزمان بود .
10- جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به ایران ، گذشته از تأثیرات منفی ، تأثیرات دیگری در ساختار اقتصادی اجتماعی ایران بر جای گذاشت . رشد صنایع داخلی طی این دوره به گسترش و قوام بورژوازی ملی از یکسو و طبقه کارگر از سوی دیگر انجامید . از مقطع 1320 که حکومت رضا شاه ساقط شد چندین سال فضای باز سیاسی به تشکیل احزاب ، اتحادیه های کارگری و گسترش مبارزه طبقاتی و ملی و غیره امکان داد . تشکیل حزب توده بر یک چنین زمینه ای صورت گرفت .
11- حزب توده محصول جنبش انقلابی و تکامل سازمانهای مارکسیستی نبود . نتیجه شرایط ویژه ای از اوضاع داخلی و بین المللی و حاصل تجمع افراد و عناصر نامتجانس از لحاظ ایدئولوژیک ، خصلت و ماهیت طبقاتی و اهداف مبارزاتی بود . مهمتر از آن بر اساس نیازهای جبهه های ضد فاشیستی و تحت تأثیر سیاست حزب کمونیست شوروی در این رابطه شکل گرفت و برنامه آن در مقطع تاسیس از برنامه اولین گروه های سوسیال دموکرات در دوران مشروطییت نیز عقب تر بود .
12- در این دوره حزب توده به بزرگترین حزب سیاسی ایران و خاورمیانه تبدیل شد. اما تفوق جهان بینی التقاطی ، بکار گیری اسلوب متافیزیکی در تمامی زمینه ها و انعکاس آن در برنامه و تاکتیکها ، رهبری حزب را در مقابل حوادث و جریانات روزمره خلع سلاح و به دنباله روی از حوادث سوق داد .