مقدمه :
در ادوار مختلف تاریخ وظایف دولت و نقش آن در فعالیتهای اقتصادی یکسان نبوده و حدود وظایف دولت با توجه به تحولاتی که در زندگی اقتصادی و اجتماعی جوامع روی داده است تغییر کرد . و همچنین فلسلفه اجتماعی و سیاسی که در هر جامعه حاکم است نوع و حدود وظایف دولتها را تعیین می کند . ایران تولید کننده نفت است و عمده نفت توسط دولت دریافت می شود و نقش دولت در اقتصاد تا حدودی پررنگ می باشددر نتیجه بررسی و تحقیق در مورد بودجه دولت از اهمیت بسیاری برخوردار است . در این تحقیق عوامل موثربرکسری بودجه دولت طی سالهای 77- 1345 مورد بررسی قرار می گیرد که این عمل می تواند کمک موثری به برنامه ریزانی و بودجه بندی در سطح کلان کشور نماید .
فرضیات تحقیق عبارتنداز:1- مالیاتها،درآمدهای نفتی،تورم وجمعیت مهمترین عوامل موثر برکسری بودجه دولت هستند2- سهم متغیرهای معرفی شده در تغییرات کسری بودجه زیاد وقابل توجه است3-شوکهایی که از طرف متغیرهای معرفی شده برکسری بودجه وارد می شود با دوام هستند .
ادبیات موضوع :
پس از جنگ جهانی اول و به دنبال آن بحران بزرگ اقتصادی و در سالهای 32- 1929 که رکود و بیکاری بر اقتصاد جهان حکمفرما گردیده بود دولتها به این فکر افتادند از چه طریقی رونق را به اقتصاد برگردانند و زمینه های لازم رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نماید به پیشنهاد و سیاستمداران و اقتصاد دانان از جمله کینز ، دولتها شروع به مداخله جدی در اقتصاد کشورشان نمودند و با دستیابی به نتایج مثبت حوزه مداخلات خود را گسترش دارند و از طرف دیگر به علت نابرابری درآمدهای دولت در برایر مخارجش بخصوص در کشورهای در حال توسعه به کسری بودجه روی آوردند و از این جهت کسری بودجه یکی از مفاهیم اساسی در اقتصاد است از جمله تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مطالعات شم بت می باشد که در سال 1991 عوامل موثر در افزایش هزینه های دولتی را مورد بررسی قرار داد ونتیجه گرفت که نه تنها متغیرهای اقتصادی ، اجتماعی بلکه عوامل سیاسی نیز در افزایش هزینه های دولتی موثر است و از جمله مطالعات انجام شده در ایران به مطالعات دکتر مهدی تقوی و علیرضا صنیع دانش اشاره داشت که در مقاله ای به بررسی دلایل نوسان حجم فعالیتهای دولت در اقتصاد ایران در فاصله زمانی70-1350پرداخته اند نتیجه اصلی مقاله این است که نوسانات درآمدهای نفتی ، بودجه عمومی دولت را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد و با آگاهی براین موضوع چون درآمد نفت متغیر نیست که کاملا" در اختیار دولت باشد و از حیطه کنترل دولت خارج است بنابراین دولت برای کاهش بار مالی خود باید از حجم فعالیتهای خود بکاهد .
بررسی مدل تجربی
1- معرفی متغیرها :
در این تحقیق سالهای 78 – 1345 مورد مطالعه قرار گرفته و متغیرهای موثر در مدل عبارتند از :
BD=کسری بودجه،TAX= : درآمدهای مالیاتی ، OIL= : درآمد نفتی ،INF= : تورم و=POP : جمعیت که بصورت لگاریتم مد نظر گرفته شده اند .
2- آزمون دیکی فولر :
براساس آزمون ریشه واحد دیکی فولرگسترش یافته تمام متغیرها انباشته از درجه یک هستند بجز جمعیت که انباشته از درجه دو است و لذا از مدل حذف می شود . و براساس آزمون علیت گرنجر هر سه متغیر لگاریتم درآمدهای مالیاتی ، و درآمدهای نفتی و تورم علیت گرنجر لگاریتم کسری بودجه دولت هستند ،
شوکها و تجزیه واریانش خطای پیش بینی :
الف : اثر شوکها با استفاده از توابع عکس العمل آنی :
1- اگر شوک مثبتی از ناحیه لگاریتم کسری بودجه وارد شود باعث می شود که لگاریتم کسری بودجه در ابتدا افزایش یابد ولی میزان این افزایش به مرور زمان بعد از 5 دوره کاملا" از بین رفته و مستهلک می شود از دوره پنجم به بعد اثر این شوک به مقدار خیلی ناچیز و منفی شده بطوریکه تا پایان دوره مورد نظر روند ثابت خود را حفظ خواهد کرد.
2- اگر شوک مثبتی ناحیه لگاریتم درآمد های نفتی ، بر لگاریتم کسری بودجه وارد شود این شوک در ابتدا بصورت منفی ظاهر شده و طی دوره باعث کاهش آن می شود وبعد از آن میزان کاهش کسری بودجه کم شده ولی باز هم اثر آن منفی است و نهایتا" از دوره پنجم به بعد اثر این شوک مثبت و بسیار ناچیز شده بطوریکه تا آخر دوره روند ثابت خود را حفظ خواهد کرد .
3- اگر شوکی از ناحیه لگاریتم درآمد های مالیاتی بر لگاریتم کسری بودجه وارد شود ، این شوک نیز در ابتدا باعث کاهش کسری بودجه به مقدار ناچیز شده و از دوره دوم به بعد این شوک روند افزایشی را طی خواهد کرد بطوریکه در دوره سوم تقریبا" اثر این شوک به صفر رسیده و از این دوره به بعد اثر این شوک مثبت شده ولی در سطح ثابتی باقی خواهد ماند .
4- اگر شوکی از ناحیه تورم بر لگاریتم کسری بودجه وارد شود این شوک در دوره اول تقریبا" اثری برکسری بودجه نمی گذارد ولی از دوره دوم به بعد این شوک باعث جهش مثبت برلگاریتم کسری بودجه طی چهار دوره شده و تقریبا" از دوره ششم به بعد شدت آن کاهش یافته ، بطوریکه باز هم روند مثبت و ثابت خود را حفظ کرده است نهایتا" چنانچه دیده می شود در بین شوکهای وارد شده از جانب متغیرها بر کسری بودجه در کوتاه مدت ، شوکی که از طرف درآمدهای نفتی وتورم وارد شده بیشترین اثر را بر کسری بودجه می گذارد .( از میان شوکهای وارد شده از جانب متغیرها برکسری بودجه در کوتاه مدت می توان گفت که شوکی که از طرف درآمدهای نفتی و تورم وارد شده بیشترین اثر را بر کسری بودجه می گذارند در بلند مدت اثر هر شوک تقریبا" به صفر نزدیک می شود
ب : تجزیه واریانس :
تجزیه واریانس نشان می دهد که در کوتاه مدت بیشترین درصد تغییرات لگاریتم کسری بودجه به لگاریتم کسری بودجه و سپس به لگاریتم درآمدهای نفتی نسبت داده می شود که در بلندمدت و ............. ) نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان می دهد که درآمدهای نفتی در کوتاه مدت بیشترین اثر را بر کسری بودجه دولت می گذارد ولی در بلند مدت درآمدهای مالیاتی بعنوان مهمترین عامل موثر برکسری بودجه در نظر گرفته می شود .
نتیجه گیری :
براساس طرح انجام یافته و نتایج حاصل از آن می توان گفت سیاستگذاران لازم است که این مسئله را در نظر داشته باشند و در برنامه ریزیهای اقتصادی توجه داشته باشند که درست است که در ایران درآمدهای نفتی همیشه موجب کاهش کسری بودجه دولت شده است و بعنوان درآمدهای دولتی درنظر گرفته می شود ولی در بلند مدت این درآمدهای مالیاتی هستند که بیشترین اثر را بر کاهش کسری بودجه دولت می گذارند