غشای سلول
چرا چربی؟
سلول های گیاهی یک دیواره سلولی سخت و محکم دارند، اما غشای سلولهای جانوری یک لایه دوجداره منعطف از چربی است. چربی هایی که غشا را میسازند، یک سر آب دوست دارند و دو دم آب گریز. اگر چربی در محلول آبی قرار داشته باشد، مولکولهای چربی طوری قرار میگیرند که دم های آنها در کنار هم باشد و سرهای آب دوست آنها رو به بیرون قرار گیرد. پس اگر غشایی از چربی ساخته شود یک خاصیت فوق العاده خواهد داشت. اگر این غشا پاره شود، دو قسمت باقیمانده خود بخود به هم متصل میشوند و غشا ترمیم میشود. چربیها به سه دسته طبقه بندی میشوند: فسفو لیپیدها، کلسترول و گلیکولپیدها. این سه نوع چربی با نسبتهای متفاوت در تمام غشاها دیده میشوند.
نقش پروتئین ها
پروتئین های مختلفی بر روی غشا قرار دارند. بعضی از آنها در طول لایه فسفولیپید گسترده شده اند و برخی دیگر فقط در یک ناحیه مانند یک کانال از عرض غشا عبور کرده اند. این پروتئینها کارهای مختلفی انجام میدهند. بعضی از آنها گیرنده مواد، بعضی دیگر آنزیم و عده ای نیز آنتی ژن هستند. بسیاری از این پروتئینها هم نواحی آب دوست دارند و هم گروههای آب گریز. گروههای آب گریز مانند یک لنگر عمل میکنند و اتصال بین پروتئین و چربی را محکم میکنند. گروه های آب دوست نیز به انتقال مواد کمک میکنند.
انتقال مولکولهای کوچک
چون لایه میانی غشا آب گریز است، مولکولهای قطبی نمی توانند وارد سلول شوند. برای انتقال مولکولهای قطبی راههای مختلفی وجود دارد. پروتئین های مختلفی روی غشا هست که هر کدام وظیفه انتقال مولکولهای خاصی را بعهده دارند. عده ای از این پروتئینها کانال های یک طرفه هستند، یعنی فقط میتوانند مواد را در یک جهت منتقل کنند. بعضی دیگر سیستم cotransport دارند، یعنی دو ماده را با هم منتقل میکنند. ممکن است دو ماده هر دو در یک جهت منتقل شوند یا اینکه در دو جهت مخالف جابجا شوند. این پروتئینها به شیوه غیرفعال عمل میکنند، پس سلولها برای این انتقالها انرژی مصرف نمی کند. مواد در دو جهت طبیعی جابجا میشوند، از ناحیه غلیظ تر به ناحیه رقیق تر.
کانال های پروتئینی به موادی اجازه عبور میدهند که اندازه و بار الکتریکی خاصی داشته باشند. این پروتئینها مانند یک قایق عمل میکنند. مولکولهای ماده روی آنها مینشیند و از غشا عبور میکند. این انتقال هم در جهت طبیعی صورت میگیرد. اگر سلول بخواهد ماده ای را از جایی که غلظت آن کم است به جایی که غلظت زیاد است، منتقل کند باید انرژی مصرف کند. این روش، انتقال فعال نامیده میشود.
یک مثال برای انتقال فعال، پمپ سدیم - پتاسیم است. این پمپ در کنار کانال نفوذ پتاسیم قرار دارد و سلول با استفاده از این دو پتانسیل الکتریکی غشای خود را تنظیم میکند. پمپ آنزیمی سدیم - پتاسیم که با انرژی حاصل از هیدرولیز ATP کار میکند، سدیم را به بیرون و پتاسیم را به داخل پمپ میکند. غلظت پتاسیم درون سلول بیشتر میشود و در خارج کاهش پیدا میکند. در مورد سدیم برعکس است. کانال نفوذ پتاسیم، اجازه میدهد که پتاسیم به بیرون تراوش کند و این باعث میشود که لایه درون سلول بار منفی پیدا کند.
برای انتقال مولکولهای بزرگ راههای دیگری وجود دارد. اینجا را ببینید.
گیرنده های غشا
روی غشا تعدادی گیرنده و آنتی ژن قرار دارد. مولکولهایی که باید به آن سلول خاص برسند به گیرنده های سطح سلول میچسبند. گیرنده در اثر چسبیدن این مولکولها، یک ماده در درون سلول آزاد میکند. آزاد شدن این ماده رفتار سلول را تغییر میدهد. به این ترتیب یک پیغام خارجی میتواند با یک واکنش از جانب سلول مواجه شود. آنتی ژنها برای شناسایی بیگانهها به کار میروند. اگر ماده ای خارجی توسط دستگاه ایمنی شناسایی شود، پیغامی به سلولهای T فرستاده میشود. این سلولها به آن ناحیه میآیند و سلول بیگانه را نابود میکنند.