مقدمه
نقش شگفت انگیز تعلیم و تربیت در زندگی انسانی (حتی حیوان)، بر هیچ خردمندی پوشیده نیست و تاکنون هم ضرورت آن مورد تردید قرار نگرفته است، چرا که تعلیم و تربیت صحیح می تواند فرد را به اوج ارزشها برساند و اگر غلط افتد، وی را به سقوط کشاند، زیرا آدمی در آغاز ولادتش فاقد علم و ادراک و تربیت و کمال است و به تدریج با تعلیم و تربیت مستقیم و غیر مستقیم، استعدادهای بالقوه او به فعلیت می رسد و رشد و تکامل می یابد چنانکه قرآن مجید می فرماید :
« واللهُ اَخْرَجَکُم من بُطُونِ اُمهاتِکم لا تَعْاَمُونَ شیئاً و جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ و الاَبْصارَ و الاَفئِده َ لَعَلَکُم تَشکُروُنَ»
« و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، در حالی که هیچ نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد، تا شکرگزار باشید».
از این رو مکتب اسلام برای تربیت، در تمام مراحل و مقاطع زندگی، دستورهای ویژه ای داده است تا انسان از کودکی در کانون خانواده و در آغوش والدین، معلم و فرهنگ محیط، تعلیم و تربیت مناسب لازم را ببیند و برای مراحل عالیتر زندگی انسانی آماده شود و پرورش یابد.
بر این اساس شکوفایی استعدادها و ارزشهای والای انسانی مبتنی بر تعلیم و تربیت است و انسان شدن انسان و وصولش به کمال نهایی، همه مرهون تعلیم و تربیت صحیح است.
آری، آفرینش انسان به گونه ای است که سیما و سیرتش، دنیا و آخرتش، با تعلیم و تربیت ساخته می شود. و به کمال وجودی شایسته حال خود می رسد؛ زیرا تا انسان خویشتن را نشناسد و رابطه خود را با جهان و خلق و خالق نیابد و نداند که از کجا آمده و در کجاست و به سوی کدامین مقصود در حرکت است، و چه برنامه و راهی را باید دنبال کند، هرگز هدف و هویتی انسانی نخواهد داشت و این موهبت تنها در پرتو تعلیم و تربیت به دست می آید. به همین سبب «ابو حامد محمد غزالی» (450 505) و «خواجه نصیر الدین» (597 672) و بسیاری از علمای دیگر، تعلیم و تربیت را «اشرف صناعات»و برترین دانشها دانسته اند.
تعلیم و تربیت از آغاز زندگی بشر بر فراز کره خاکی و تصرف او در طبیعت و تأثیر وی در جامعه وجود داشته است و همواره شناسایی نیازهای مادی و معنوی انسان و روش ارضای آنها از طریق تعلیم و تربیت به دست می آمده و به نسل بعد منتقل می شده است، تا رفته رفته دامنه این شناخت به رشد و دانش و تکنولوژی امروز رسیده است.
اسلام مکتبی غنی کامل و جامع بوده دارای نظامهای مختلف فکری اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، تربیتی بوده است. اما نظام تربیتی اسلام بر دیگر نظام های آن اشرف داشته در حقیقت همه آن ها در طول نظام تربیتی قرار دارند.
هدف اسلام از افکار و عقاید قوانین اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... همه آن است که افزایش در چارچوب نظام تربیتی آن تربیت شود و به توسعه واقعی و تعالی نهایی در سیر و تقرب «الی الله» نائل گردد. بنابراین توسعه به معنای ارتقا مستمر کل افراد جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی تری که مورد رضای پروردگار باشد هدف و منظور نظام تربیتی اسلام است.
خدای تبارک و تعالی تعلیم و تربیت کرده است انبیاء را، و ارسال کرده آنها را برای تربیت و تعلیم کافّه ناس.
تعلیم و تربیت در اسلام
در بیان اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت از نظر اسلام همین بس که در قرآن کریم بیش از هزار مرتبه خدای خالق با عنوان «رب» و صدها مرتبه با وصف «عالم» و «علیم» ذکر شده است: «رَبُّنا الذَّی اَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَ هَدی» پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آنچه لازمه آفرینش او بود عطا فرمود و آنگاه هدایتش کرد (یعنی موجودات را تربیت، و سپس به سوی مقصود هدایت کرد.)
قرآن، این کتاب تربیتی، نه تنها بهترین وسیله تکامل انسان را پیمودن مسیر تفکر، تعقل، تدبر و علم می داند، بلکه فلسفه وجودی ادیان آسمانی و رسالت انبیا را تعلیم و تربیت شمرده می فرماید: «کَما اَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُم یَتْلُوا عَلَیکُم آیاتِنا و یُزَکِکُمْ و یُعَلَّمُکُمُ الکِتابَ وَ الْحِکمَه و یُعَلِّمُکُم ما لَمْ تَکُونَوا تَعلُمُونَ»
چنانکه رسولی از خود شما برایتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمی دانستید به شما تعلیم دهد.
و همچنین حضرت آدم (ع) را از پرتو تعلیم و تربیت حق مسجود ملک می خواند:
و آن گاه که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفه خواهم گماشت، گفتند آیا کسی را قرار خواهی داد که در زمین فساد کندو خونها ریزد، با آنکه ما تو را تسبیح و تقدیس می کنیم خداوند بزرگ فرمود : من چیزی را که شما نمی دانید می دانم. و همه اسماء را به آدم (ع) تعلیم کرد.
در روایات اسلامی از تعلیم و تربیت سخن بسیاری به میان آمده است که نمونه هایی از انبوه احادیث رسیده را بیان می کنیم.
پیامبر (ص) می فرماید: «اُطلبوا العِلْم مِنَ المُهلدِ اِلَی الحَّد» ز گهواره تا گور دانش بجوی.
در این حدیث تحصیل دانش و تربیت مفید به زمان و مکان یا نژاد و گروه خاص نشده است بلکه پیامبر اسلام همگان را توصیه می کند که سراسر عمر در کسب دانش بکوشند.
همچنین روایات اسلامی، علمای عالم و مربیان هدایت یافته را محبوب خدا و وارثان انبیا شمرده، مرکب و قلم آنان را از خونهای شهدا برتر به حساب آورده است. اسلام عالم با عملی را که مردم از او بهره مند گردند و هدایت شوند از هفتاد هزار عابد برتر می داند چنانکه امام محمد باقر (ع) می فرماید:
« عالِمُ یُنْتَفَعُ بِعلْمِهِ اَفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ اَلْفَ عابِدٍ»
و نیز پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: این که خداوند یک نفر را به دست تو هدایت کند برایت از آنچه خورشید بر آن طلوع می کند بهتر است.
به علاوه در آیین اسلام، تعلیم و تربیت فرزند، واجب و حق مسلم کودک بر پدر است. امام سجاد (ع) برای این کار از خداوند استمداد می کند: «پروردگارا مرا بر تربیت و تأدیب و نیکی به فرزندانم فرما.»
همچنین تعلیم و تربیت امت و ملت، بر عهده رئیس حکومت اسلامی است. در این زمینه علی (ع) می فرماید: اما حق شما بر گردن من، این است که نصیحت کننده و خیرخواه شما باشم و شما را بیاموزانم تا در جهل نمائید و شما را تربیت و تأدیب کنم....
شاید با الهام از همین پیامهاست که گاه دانشمندان مسلمان، تصریح می کنند که فرا گرفتن همه دانشها و مهارتهای ضروری برای جامعه اسلامی جزء علوم مفروضه، و بر همگان واجب کفایی است.
بهر حال از نظر اسلام تعلیم و تربیت به اندازه ای ارزشمند و با اهمیت است که انسانهای نمونه و معلمان و مربیان معصوم مکتب، جان خود را فدای آن کردهاند و این نیز نوعی تعلیم و تربیت است.
چنانکه در زیارتنامه نهضت حماسی عاشورا می خوانیم : خون قلبش را در راه تو ایثار کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت و گمراهی نجات دهد.
در سایه ی همین اهتمام نظری و عملی عمیق بود که تعلیم و تربیت اسلامی تحولی عظیم در تاریخ بشر پدید آورد و از میان عقب مانده ترین اقوام از نظر علمی و اخلاقی برترین انسانها را پرورش داد و دیری نپایید که فرزانگانی در علوم مختلف و اخلاق به جهان دانش عرضه کرد و مسلمانان سرآمد نحله های علمی عالیم شدند و جهانیان را به اعجاب و اعتراف وا داشتند.
کدام تعلیم و تربیت
تذکر این نکته لازم است که این همه تجلیل و تکریم اسلام از تعلیم و تعلم (تربیت نوعی تعلیم و تعلم است) مربوط به علمی است که فلاح و صلاح فرد و جامعه و سعادت جهانی و جاوید انسانها را به ارمغان آورد نه هر تعلیم و تربیتی، چنانکه در قرآن تعلیم همراه با تزکیه آمده است و حضرت علی (ع) می فرماید:
« عِلْمٌ لا یُصْلِحُکَ ضَلالٌ» دانشی که تو را به رستگاری نرساند گمراهی است.
در مباحث خودشناسی نیز این مطلب به اثبات رسیده است که علم را می توان کمال انسان دانست: چون علم وصفی وجودی است که انسان واجد آن می گردد. و به وسیله آن، عدم و نقص را از خود طرد می کند، بنابراین دانش و علم به طور فطری مطلوب آدمی است اما هر صفت وجودی به طور مطلق کمال نیست در صورتی کمال واقعی یک موجود محسوب می شوند که وسیله ای برای رسیدن به این که نسبت بمراتب مادون، کمالند ولی مقدمه نقص و سقوط نهایی خواهند بود. بنابراین تمام ارزشها مخصوص علمی است که همانند ابزاری در مسیر تکامل انسان قرار گیرد.
انسان بهره مند از فطرت جدایی در جستجوی کمال مطلق صفات الهی است. یکی از امتیازهای مکتب انبیاء و پیامبران الهی این است که همراه تعلیم کتاب و حکمت، تزکیه و تربیت دینی متکی بر فطرت آورده اند، تا نه تنها فطرت خدا جوی بشر بیدار شود بلکه اتمام ابعاد وجودی او پرورش یابد و به آرامش و سعادت ابدی رسد.
بررسی تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام
تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام را بصورت فشرده بررسی می نماییم و امیدواریم که این بررسی بتواند ریشه های مشکلاتی را که در نظام کنونی ما وجود دارد تا حدی روشن و حل و رفع آنها را میسر می سازد.
نکته ای که عمیقاً باید مورد توجه قرار گیرد این است که بعضی از مورخان غربی در بررسی تاریخ تعلیم و تربیت، منشأ و منبع نخستین نظام تربیتی را یونان و روم باستان و افکار حکما و دانشمندان این سرزمینها می دانند و کمتر به این نکته توجه دارند که پیش از یونان و روم و در همان زمان با پیشرفت تمدن در این مناطق جهان، در شرق یعنی در مصر، بین النهرین، چین و ایران و هند نیز تمدن و تعلیم و تربیت درخشندگی ویژه ای داشته و افکار یونانیان را تحت تأثیر خود قرار داده است یکی از دلیلهای این غفلت شاید این باشد که غرب همواره خواسته است به مردم کشورهای زیر سلطه خود در شرق تلقین کند که این اقوام از خود فرهنگ و آموزش و پرورشی نداشته اند. اما تا حدودی وضع تعلیم و تربیت را در سرزمینهای نزدیک به قلمرو اسلامی و پیش از ظهور اسلام نشان می دهد و مزایا و جنبه های مترقبانه را از دیدگاه دین اسلام و تحول آن و نیز تأثیر و تأثر آن در برخورد با نظام های تربیتی در تمدنهای دیگر بویژه تحول تعلیم و تربیتی غربی در دوره جدید و معاصر را به دلیل برخورد شدید آن با نظام تربیتی کشورهای اسلامی و سلطه نسبی و موقت آن در سده های اخیر مطالعه می کنیم