مقدمه
کودک و بازی:
از ویژگیهای دوره ی کودکی بازی کردن است. (( روانشناسان دوره ی کودکی را دوره ی بازی کردن نامیده اند)) بازی شیوه ی طبیعی فعالیت دراین دوره است.فعالیت آمیخته به بازی قبل ازسن سه سالگی آغازمی شودبه تدریج گسترش می یابد وحالت ابتکاری و خلاق به خود می گیرد. برهمین اساس است که روانشناسان خردسالی را دوره ی بازیهای خلاق نیز نامیده اند .
یعنی کودک به تدریج با ابتکاراتی که از خود نشان می دهد به بازیهای خود حالت ابداعی می دهد وکودکان باهوشتر معمولا به بازیهای ویژه و خلاق تر روی می آورند . بازیهای این کودکان از پیچیدگی و هدفداری بیشتر برخوردار است .
بازیهای کودک در سنین مختلف ویژگیهای مخصوصی دارد ابتدا بازی او با اشیاء است وسپس شامل انسانها می شود ، از سنین 3 و 4 سالگی بتدریج به بازیهای گروهی و اجتماعی روی می آورند .
در این بازیها کوذک به قواعد و مقررات بازیهای گروهی تن در می دهد و با دیگران همکاری می کند و دراین همکاریست که او رفتار با دیگران را تمرین می کند و با اصول وقواعد زندگی جمعی و چگونگی سلوک با دیگران و مراعات انضباط عملی بتدریج آشنا می شود واین به رشد اجتماعی و اخلاقی او کمک می کند .
هنگام بازی ، کودک با مشکلاتی روبرو شده ناگزیربه حل آنها می شود . به این ترتیب ، هم مقاومت در برابر مشکلات و راه های حل مساله را می آموزد و هم بر اعتماد به نفس او افزوده می شود . علاوه بر این بازی از عوامل موثری است که حس کنجکاوی ، ابتکار وخلاقیت کودک را برمی انگیزد و به رشد و گسترش توان ذهنی او کمک می کند .
حس کودکان نیز در تعیین بازی نقش دارد . دختران به علت روحیه ی آرامتری که دارند معمولا بازیهای ساکت وآرام از قبیل بازی با عروسک وغیره را انتخاب
می کنند . حال آنکه پسران بازیهای دشوارتر را که محتاج جنب وجوش بیشتری هستند برمی گزینند. کودکان را هنگام بازی بهتر ودقیقتر می توان شناخت .
نقشها یی که دربازی برعهده می گیرند ورفتارهای آنها دراین هنگام نشان دهنده ی عوا مل درونی آنها است و ازاین لحاظ اهمیتی ویژه دارد .
کودکانی که از توجه کافی در خانواده برخوردار نیستند یا مورد تبعیض واقع شده اند، کودکانی که احساس امنیت نمی کنند یا مورد تنبیه زیاد قرار می گیرند ، در بازیها حالت اضطراب و احساس تنهایی را منعکس می کنند که باید برای رفع آن کوشید . در هر حال ، بازی کودکان در حکم آینه ایست که روحیات ، استعدادها و زمینه های روانی کودک را نشان می دهد و در شناخت کودکان باید از آنها استفاده کرد .
علاوه بر جنبه های روانی ، بازی در رشد جسمی کودک نیز حائز اهمیت است . بازی به حفظ سلامت جسمی و عصبی کودک کمک می کند و به پرورش اعضاء و حواس او می انجامد .
این جنبه در پسران که به جنب و جوش وتحرک بیشتری نیاز دارند از اهمیتی بیشتر برخوردار است ، از این رو محیط زندگی کودکان و بویژه پسران باید طوری باشد که بتوانند از تحرک کافی برخوردار باشند . متاسفانه سبک زندگی شهری ، بویژه زندگی آپارتمانی چنان است که این نیاز ضروری کودکان را رفع نمی کند کودکانی که در آپارتمان ها و محیط های محدود زندگی می کنند ، باید از امکانات پارک وامثال آن برای بازی و جست وخیز استفاده کنند . نباید برای رفاه خود، کودکان را از جنب وجوش باز داریم ، بلکه باید سعی کنیم امکاناتی را فراهم آوریم که کودکان در محیط های مناسبتر به بازی و جنب و جوش بپردازند . در این صورت با صرف نیروهای اضافی و تخلیه ی عصبی از هیجانات عصبی آنها کاسته شده ، در محیط خانه آرامش بیشتری خواهند داشت .
هرگز نباید برای رهایی از سر و صدای کودکان آنها را در محیط های نامناسب و در کوچه و خیابان رها کرد .