آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد که به برهما، خداى هندوان اشاره مى کرد. هندوئیسم شکل تکامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است .
1. مردم هند پیش از هجوم آریایی ها
پیش از مهاجرت آریاییها به ایران و هند، مردم این سرزمینها قومى کوتاه قامت و سیاه چرده بودند که فرهنگ و دین و مراسم مخصوص خود را داشتند و تمدن آنان در سطح تمدن بین النهرین بود. این قوم در ایران تقریبا به طور کامل از میان رفتند، ولى در هندوستان به طرف جنوب آن کشور رانده شدند و اکنون به نام قوم دراویدى (Dravidians) شناخته مى شوند و گروه بزرگى از اینها به نام نجسها(Untouchables) معروفند که درباره ایشان سخن خواهیم گفت . حفاریهاى باستانشناسان در منطقه اى به نام موهنجودارو (Daro-Mohenjo) در کرانه رود سند (پاکستان )، آثار عظیمى از تمدن آنان را نشان داده است . از این کشفیات بر مى آید که برخى از خدایان آیین هندو قبل از ورود آریاییان در هندوستان وجود داشته اند.
2. اصول دین هندو
اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتابهاى باستانى و سنتهاى دینى برهمنان و پرستش خدایانى که به ظهور آنها در دوره هاى قدیم عقیده دارند. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعى در معاشرت و ازدواج ، همچنین احترام به موجودات زنده ، مخصوصا گاو از اصول آن دین است .
لفظ ((ام )) (Om) به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى به شمار مى رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.
3. خدایان ودایی
هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها کرنش مى کنند و براى هر یک بتخانه هاى با شکوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است . اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف ، نیز بسیار جلب نظر مى کند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است . برخى از معروف ترین خدایان هندو عبارتند از:
اگنى (Agni) یعنى آتش ؛
وارونا (Varuna) یعنى آسمان ؛
ایشوار (Isvara) یعنى قادر متعال ؛
رودرا (Rurdra) یعنى وحشتناک ؛
راما (Rama) یعنى دلپذیر؛
کریشنا (Krishna) یعنى آبى پر رنگ ؛
یاما (Yama) یعنى ارابه ران معادل جم در آیین زردشت ) که خداى حاکم بر ارواح مردگان است .
اشوین (Asvin) یعنى اسب سوار عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است . هندوان معتقدند که این پزشکان آسمانى براى انسان تندرستى ، نیکبختى و دارایى به ارمغان مى آورند.
پرستندگان بت مؤ مث زشت و بد ترکیب کالى (Kali) به معناى سیاه معتقدند هدایاى ویژه این بت را باید از طریق راهزنى به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته باید توجه داشت که معمولا بتان را بسیار زیبا مى سازند تا آنجا که بت در شعر فارسى کنایه از محبوب زیبا است .
4. کتابهای مقدس
ادعیه و آیینهاى هندوان در مجموعه اى به نام وداها(Vedas)به معناى دانش ، به زبان سانسکریت گرد آمده است و به آن شروتى (Sruti)یعنى وحى و الهام و علوم مقدس موروثى لقب مى دهند. پژوهشگران تاریخ تصنیف وداها را بین 1400 تا 1000 ق .م .
مى دانند، و بر این اساس سالهاى 1500- 800 ق .م . را دوره ودایى مى خوانند.
چهار ودا وجود دارد، به این شرح :
1. ریگ ودا(veda-Rig)یعنى وداى ستایش ؛
2. یجور ودا(veda-Yajur)یعنى وداى قربانى ؛
3. سام ودا(veda-Sama)یعنى وداى سرودها؛
4. اتهرو ودا(veda-Atharva) یعنى وداى اتهروان (نام نویسنده این ودا).
در زمانهاى بعد برهمنان شرح و تفسیرهایى بر بوداها نوشتند؛ از این رو هر یک از وداها داراى دو بخش است :
نخست : منتزها(Mantaras)که عبارت است از متن اورادى در ستایش آتش ، خورشید و سایر مظاهر طبیعت و دعاهایى براى فراخى روزى ، بارورى ، بخشایش گناهان و غیره .
دوم : براهمناها(Brahmanas)که مناسبتهاى آن اوراد را تعیین مى کند. پژوهشگران سالهاى 800 ق .م . تا 500 ق .م . را دوره برهمنى مى نامند.
کتابهاى دینى ، فلسفى ، عرفانى و ادبى بى شمارى در میراث فرهنگى هندوستان وجود دارد که به زبانهاى مختلف ترجمه شده و از جمله آنها معروف کلیله و دمنه است که در سانسکریت پنچاتنتر(tantra -Panca) یعنى پنج بخش خوانده مى شود.
کتابهاى مهابهاراتا(bharata -Maha) و رامایانا(Ramayana) با محتواى اساطیرى رزمى و بزمى از احترام ویژه اى برخوردارند. کتب دینى و ادبى یاد شده به همه زبانهاى زنده جهان (و از جمله فارسى ) ترجمه شده اند.
کتاب بسیار معروف و جذاب بهگودگیتا (gita -Bhagavad) یعنى سرود (خداى ) مجید در بخشى از مهابهاراتاست که مستقلا مورد توجه قرار گرفته است . این کتاب گاهى به تخفیف گیتا نامیده مى شود، در باب اخلاص (Bhakti) سخن مى گوید و در اهمیت کتاب یاد شده همین بس که به طور مکرر به هر یک از زبانهاى زنده جهان ترجمه شده و دست کم شش ترجمه فارسى از آن موجود است .
است . این کتاب گاهى به تخفیف گیتا نامیده مى شود، در باب اخلاص (Bhakti) سخن مى گوید و در اهمیت کتاب یاد شده همین بس که به طور است . این کتاب گاهى به تخفیف گیتا نامیده مى شود، در باب اخلاص سخن مى گوید و در اهمیت کتاب یاد شده همین بس که به طور مکرر به هر یک از زبانهاى زنده جهان ترجمه شده و دست کم شش ترجمه فارسى از آن موجود است .
این رساله مکالمات کریشنا با شاهزاده اى به نام آرجونا (Arjuna) یعنى روشن را در بر دارد. رساله یاد شده ظاهرا در قرن اول میلادى در روزنامه بزرگ مهابهاراتا گنجانیده شده است و نزد هندوان از هر کتاب دینى و عقلى دیگر محبوبتر و محترمتر به شمار مى رود. نظم آن کتاب یک دست نیست ، ولى نیروى ذوق و شوقى که در طى کلمات آن نوشته اعجاب انگیز وجود دارد، هزاران تن را دلباخته و فریفته خود ساخته است .
راز موفقیت گیتا در این است که مى کوشد اثبات کند راه حقیقى نجات و رستگارى در طریقه اخلاص قرار دارد و براى بیان این امر از داستانى کمک مى گیرد. آرجونا سوار بر ارابه سلطنتى براى جنگیدن با عموزادگان خود به سوى میدان مى رود و راننده ارابه که خداى پهلوانى یعنى کریشنا است و در کنار او نشسته است ، وى را به رزم و نبرد تشویق مى کند. شاهزاده دل به جنگ با خویشاوندان خود نمى دهد. در حالى که سرداران سپاه خصم یعنى عموزادگان او در شیپور جنگ مى دمند، به راننده فرمان مى دهد که ارابه او را در وسط رزمگاه در محلى قرار دهد که بتواند کوشش و رزم آورى هر دو سپاه را به درستى مشاهده کند، ولى همین که خویشان و عموزادگان و بزرگان قوم را در حال پیکار و خونریزى مى بیند، دل او از پشیمانى و اندوه لبریز مى گردد.
وى درد و رنج خود را با کریشنا راننده ارابه در میان مى گذارد و از گرانى اندوه ، تیر و کمان را از دست بر زمین مى افکند.
کریشنا او را بر این کم دلى سرزنش مى کند و دوباره وى را بر جنگ و نبرد برمى انگیزاند. در این هنگام بین آن دو یک سلسله مکالمات رد و بدل مى شود. در مرحله اول کریشنا او را به انجام وظایفى که در برابر صنف و طبقه خود دارد متوجه مى سازد و به او خاطر نشان مى کند که انجام فرائض اجتماعى بر هر کارى مقدم است و نتایج و عواقب آن هر چه باشد، باید آنها را به عمل آورد و نباید پاداش و سزایى توقع داشت . ارجونا وظیفه خود را به یاد مى آورد که باید به عنوان یک شاهزاده از افراد طبقه کشاتریا جنگجویى و رزم آورى پیشه کند. آنگاه وى پاى به میدان نبرد مى گذارد و اعتراف مى کند که تهاون و سستى در انجام این واجب صنفى و فریضه مذهبى گناهى بزرگ است . از سوى دیگر اگر به جنگ بپردازد و کشته شود روان او رستگارى یافته ، به آسمان صعود خواهد کرد، و اگر پیروز گردد، بر تخت پادشاهى خواهد نشست . علاوه بر این میدان جنگ جاى تاءسف و غم خوردن براى کشتگان و قربانیان نبرد نیست ، زیرا اگر چه جسم آنان هلاک مى شود، ولى روحشان جاویدان ؛ باقى و برقرار است .
در یکى از قطعات گیتا سخنان زیر آمده که تعالیم اوپانیشادها را در مساءله وحدت الوهیت بیان مى کند و از این نظر قابل توجه است . کریشنا مى گوید:
من برهما هستم ، همان خداى واحد ازلى ...
قربانى منم ، دعا و نماز منم .
طعام خیرات مردگان منم .
این جهان بى پایان منم .
پدر و مادر و نیاکان و نگاهبانان و منتهاى معرفت همه منم .
آنچه در زلالى آب و روشنایى آفتاب تصفیه مى شود،
آن کلمه ((ام )) منم .
و منم کتابهاى ریگ ودا، سام ودا، یجور ودا،
طریقت ، شریعت ، مربى ، خداوندگار و قاضى ، شاهد، صومعه و پناهگاه ،
دوست و دشمن ، سرچشمه حیات و دریاى زندگانى .
هر آنچه بر مى آید و هر آنچه فرو مى رود،
بذر و برزگر و فصول و درو همه منم .
مرگ منم و زندگانى منم .
اى ارجونا، حیات این جهان که مى بینى ،
و حیات آن جهان که نمى بینى ، همه منم و بس ...