مردمان باستان تصور میکردند که میتوانند خطوط اصلی چهرهها را در ستارگان آسمان شب پیدا کنند. این چهرهها معمولاً شکلهایی از قهرمانان، اساطیر و خدایان افسانهای، مخلوقات گوناگون و اجرامی بودند که به نظر آنها بر روی زمین اثر گذار ند. این مفهوم عامیانه صورت فلکی است.
اما در ستاره شناسی نوین، لغت صورت فلکی به بخشی از آسمان اطلاق میشود که در مرحلهی اول اشکالی را تداعی میکند که هزارها سال پیش برای اولین بار مورد توجه انسانهای باستانی قرار گرفته است.
این مناطق بر روی کرهی سماوی، مانند استانها یا کشورهای مختلف بر روی نقشههای زمینی هستند. در حال حاضر هر نقطهای از آسمان بالای سر ما، حتماً متعلق به یک صورت فلکی است. حد فاصل بین صورتهای فلکی در قالب خط مستقیم بوده ولی شکلها میتوانند کاملاً غیرمتقارن و غیرهندسی باشند. به هر تقدیر هر صورت فلکی تعدادی از ستارگان آسمان را درون محدودهی خود جای میدهد.
صورت فلکی برای ایجاد راحتی و تسهیل در شناخت اجرام و پیدا کردن بخش خاصی از آسمان مفید است. از دید ما، میتوان تصور کرد که تمام ستارگان درون محدوده یک صورت فلکی از نظر فیزیکی با هم در ارتباط هستند. از آنجا که با چشم غیرمسلح نمیتوان عمق فضا را تشخیص داد، لذا انسان همهی ستارگان را در یک صفحه و ظاهراً در یک فاصله و بسیار نزدیک به هم میبیند. در حقیقت هر ستارهای میتواند در فاصلهی زیادی نسبت به دیگری قرار گیرد که این جدایی تا حد صدها و حتی هزارها سال نوری هم میرسد.
در بین تمدنهای باستانی اولین فرهنگهایی که شروع به طبقهبندی آسمان برای نامگذاری نمودند عبارتند از بابلیها، هندیها، یونانیها، رومیها، چینیها و میان قارهی آمریکا. انسانهای ساکن در نیمکرهی شمالی قادر بودند فقط ستارگان قابل دید در این نیمکره را شناسایی و طبقهبندی نمایند، زیرا ستارگان عرضهای جنوبی و پایینتر از آن نقاط قابل رؤیت نبودند. در قرن دوم میلادی بطلمیوس ستارهشناس یونانی مصری، توانست بیش از 1000 ستاره را در قالب 48 صورت فلکی در کتاب مجستی فهرست نماید. این صورتهای فلکی که یادمان دوران عتیق است، به نام صورتهای فلکی باستانی نامیده میشوند.
از قرن 16 که اروپاییها به کشف مناطق جنوبی کرهی زمین پرداختند، فهرست ستارگان نیمکرهی جنوبی برای دنیای غرب شناخته شد. این صورتهای فلکی جدید را به نام «صور فلکی نوین» مینامند.
معمولاً نامگذاری صورت های فلکی باستانی بر اساس شکل آنهاست. صورتهای فلکی جبار و اسد ظاهراً به شکلی است که آنها را نامیدهاند. تعدادی از صورتهای فلکی نوین را از روی بعضی از اختراعات، نظیر میکروسکوپ و تلسکوپ نامگذاری نمودهاند. شکلها (مثلاً خطوط واصل بین ستارهها) در اصل اختیاری بوده و ممکن است روی نقشههای مختلف متفاوت باشند. بعضی از صورتهای فلکی دارای بخش کوچکتری در درون منطقهای وسیع است، مانند قسمت ملاقه یا آبگردان درون خرس بزرگ.
قبل از سال 1930 هر کسی هر قسمتی از آسمان را به طور دلخواه میتوانست به هر اسمی بنامد و در نتیجه هیچ گونه مرز تعریف شدهای در اطراف صور فلکی وجود نداشت. لذا برای رفع شبهه و ایجاد یگانگی، ستارهشناسان جهان در سال 1930 تصمیم گرفتند که نامهای خاصی (به زبان لاتین) به همراه مرزی مشخص برای کلیهی صورتهای فلکی انتخاب کنند. این همان حدود و اسمهایی است که امروزه در سطح جهانی پذیرفته شده است.