برای اولین بار با نام ابراهیم نصرالله به عنوان شاعر فلسطینی به وسیله مجله «الشراع » آشنا شدم . الشراع در گفتگوی مفصل با وی به بررسی شعر معاصر عرب ، بویژه تجربههای شخصی نصرالله پرداخته بود. تاریخ این گفتگو به سال 1986میلادی برمی گشت .
پس از مدتها سایت اینترنتی شخصی ابراهیم نصرالله را پیدا کردم و از این طریق برایش ایمیلی فرستادم که آیا می توانم با او مصاحبه کنم؟
تردیدی نیست که هرچه مصاحبه شخصیتر و اختصاصیتر باشد، میزان اطلاع رسانی آن بیشتر خواهد بود؛ ولی از آنجایی که ادبیات معاصر عرب در ایران ناشناخته ماندهاست ، به همین اندازه کفایت کرده و درباره مباحث کلی با او به صحبت نشستم .
رمان و شعر نو از چه زمانی در جهان عرب آغاز شده است ؟ شعر فلسطینی در تعالی بخشیدن شعر معاصر عرب چه نقشی داشتهاست؟
این که ابراهیم نصرالله، به عنوان یک شاعر و نویسنده عرب تا چه اندازه با ادبیات و هنرهای ایرانی آشناست؟
ابراهیم نصرالله ، شاعر و نویسنده در سال 1954از پدر و مادری فلسطینی که در سال 1948از این کشور بیرون رانده شده بودند در عمان به دنیا آمد. در مدارس آژانس کمک رسانی در اردوگاه الوحدات ، دروس ابتدایی را طی و در مرکز آموزش تربیت معلم عمان فارغ التحصیل شد. طی سالهای 1976-78اردن را به مقصد عربستان سعودی ترک کرد و در این کشور به تدریس مشغول شد.
پس از بازگشت از عربستان سعودی به اردن نیز از سال 1978تا 1996در روزنامه های اردنی فعالیت داشت . نصرالله در حال حاضر مشاور فرهنگی و مدیر فعالیتهای ادبی موسسه هنرهای عبدالحمید شومان مشغول به کار است . ابراهیم نصرالله در عرصه شعر و رمان آثار بسیاری به چاپ رسانده که از آن جمله است :
اسبها بر دروازه شهر / 1980
مجموعه شعر آخرین گفتگو، چند دقیقه قبل از مرگ گنجشک / 1984
مجموعه شعر دیوان اشعار / 1994
به نام مادر و پسر / مجموعه شعر / 1999
عو / رمان / 1990
نگهبان شهر گمشده / رمان / 1998
صبح بخیر بچهها / داستان کودکان
برخی از آثار این شاعر و نویسنده فلسطینی الاصل به زبانهای انگلیسی ، ایتالیایی ، فرانسه و آلمانی ترجمه شدهاست . نصرالله در عین حال برنده 3 جایزه مهم ادبی در جهان عرب بوده است که از آنهاست:
جایزه عرار(نرگس وحشی ) شعر / 1991
جایزه «تیسیر سبول » (رمان نویس عرب ) برای رمان / 1994
جایزه سلطان العویس برای شعر عرب / 1997
آقای نصرالله ! شما، هم شاعر هستید و هم نویسنده و این موضوع به من اجازه میدهد که درباره هر دو حوزه از شما سوالی داشته باشم . به طور مشخص شعر، رمان و داستان کوتاه در جهان عرب از چه زمانی آغاز میشود؟
ادبیات معاصر عرب ، بسیار متنوع بوده است و وقتی میگوییم ادبیات معاصر، منظور ما کتابهایی است که در قرن بیستم نوشته شدهاند؛ ولی به شکل غیرعادی ، پیشرفت و توسعه آنها در میانه قرن بیستم به وقوع پیوست . به طور مثال تنها در شعر عرب در حال حاضر ما گرایشهای مختلفی شاهد هستیم . در عین حال تاثیرپذیریهای مختلفی هم بوده که در شعر عربی به چشم میآید. برخی از این تاثیرات از شعر اسپانیایی بوده و برخی از شعر انگلیسی و یا از شعر فرانسوی . اخیرا هم موج تاثیرپذیری از شعر ژاپنی چشمگیر شدهاست؛ ولی بیش از همه اینها شعر کلاسیک عرب هست که شعری مهم و تاثیرگذار است و شعر عرب همچنان بر پایه موسیقی آن سروده میشود. در عین حال ، شعر منثور هم هست که رواج پیدا کرده است .
در زمینه رمان هم چنین موضوعی وجود دارد. رمان از نیمه قرن گذشته تاکنون شاهد پیشرفت غیرمنتظرهای بوده است . اگر در آغاز، مصر به شکل ویژه مرکز رمان نویسی بود، در حال حاضر رمان عرب استخوان دار و محکم در تمام کشورهای عربی نوشته میشود. دیرزمانی هم هست که از ساختار کلاسیک خود فاصله گرفته و با ساختی نو رسیده است .
به طور مشخص این جریان از زمان نوشتن رمان «آنچه برای شما مانده» غسان کنفانی آغاز شده است . دهه 60میلادی در واقع آغاز ایجاد تحول بزرگ در رمان عربی است . در عرصه داستان کوتاه هم از بهترین نویسندگانی که در این قالب نوشتهاند، میتوان به کسانی چون یوسف ادریس (مصری )، زکریا تامر (سوری ) و غسان کنفان (فلسطینی ) اشاره داشت .
به هر حال عرصه شعر و رمان عرب تاکنون نسلهایی به خود دیده است ...
بله . در درجه اول نسل پیشگامان بودند؛ کسانی چون محمدحسین هیکل ، طه حسین و المویلحی . در مرحله بعد، نجیب محفوظ نقش بزرگی در پیشبرد رمان عربی داشت . بعد از نجیب محفوظ هم نسل دهه 60بودند کسانی چون صنع الله ابراهیم ، جمال الغیطانی ، یوسف القعید، غسان کنفانی و پیش از اینها هم کسانی چون جبرا ابراهیم جبرا قرار دارند.
سپس رمان در دهه 70پیشرفت خاصی داشت و نویسندگانی چون امیل حبیبی ، الیاس خوری ، ابراهیم عبدالمجید، مونس الرزاز، هدی برکات ، ابراهیم الکونی ، عبدالرحمن منیف ، هانی الراهب و دیگران در این دهه کتابهای خود را منتشر کردند.
در عرصه شعر هم کسانی چون نازک الملائکه ، عبدالوهاب البیاتی و بدر شاکر السیاب انقلابی در شعر عربی ایجاد کردند و پس از آنها می توان شاعرانی چون آدونیس ، محمود درویش ، سمیح القاسم ، امل دنقل، عبدالمعطی حجازی و تنی چند از شاعران فلسطینی و عرب را نام برد.
شما برنده 3جایزه ادبی معروف «عرار» (نرگس وحشی ) برای شعر، «تیسیرسبول » برای رمان و «سلطان العویس » برای شعر، بوده اید. این جایزه ها به چه آثاری داده می شوند؟
جوایزی که به من داده شده ، برخی برای یک کتاب من بوده و بعضی اوقات هم برای مجموعه آثارم . مثلا جایزه عرار (نرگس وحشی ) و جایزه سلطان العویس برای شعر عربی که به عبارتی بزرگترین جایزه ادبی در جهان عرب است و برخی به آن نوبل عرب می گویند، به این دلیل به من داده شد که به گفته آنها من در شعر کوتاه و شعر بلند درام پیشرفت قابل ملاحظهای ایجاد کردهام . همچنین دلایل دیگری هم بوده که اینجا سخت است آنها را بازگو کنم .
جایزه تیسیرسبول برای رمان هم به خاطر رمانها و پیشنهادهای هنری که من در عرصه ساختار و زبان رمان نویسی داشته ام ، به من اختصاص پیدا کرد. با این همه ، به نظر من بهترین جایزه من داشتن رابطه با مردم است و این که کتابهایم مدام منتشر می شود.
برخی از آنها 5بار چاپ شده است و در اغلب نمایشگاههای کتاب عرب ، کتابهای من پرفروش ترینها بودهاند. در عین حال برخی از آنها ترجمه شده و رسالههای دانشگاهی در سطح فوق لیسانس و دکترا در دانشگاه های جهان عرب و تمام جهان درباره آثار من نوشته شده است .
ابراهیم نصرالله بیشتر شاعر است یا نویسنده ؟
از آغاز تاکنون به طور همزمان هم شعر گفتهام و هم رمان نوشته ام . تاکنون 13مجموعه شعر و 8رمان از من منتشر شدهاست . از 23سال پیش تاکنون رمانی تحت عنوان «کمدی فلسطینی » نوشته ام ؛ البته هر کدام از رمانهایم مستقل از هم هستند و در هر رمانی از زاویه ای به مساله فلسطین پرداخته ام . از این پروژه هم تا به حال 3رمان چاپ شده که امیدوارم 4یا 5جلد دیگر آن هم منتشر شود. با این حال ، در حال حاضر همچنان شعر هم میگویم . بعضی من را در درجه اول شاعر می دانند و بعد نویسنده و برخی هم برعکس . بعضی هم به طور همزمان من را هم شاعر و هم نویسنده میدانند.
برخی از شاعران عرب معتقدند که پرداختن به شکلهای ظاهری و ساختاری در شعر عربی ، خیانتی به این نوع شعر بوده و شاعران چون حاکمان و رهبران جهان عرب ، خائن شده اند، شما با این نظر موافقید؟
به نظر من شعر عربی همیشه بیانگر مسائل انسانی اعراب بوده است . با این حال موافقم که شاعران عرب در نیمه دوم قرن گذشته بسیار شجاع تر از حالا بودند و این موضوع در تمام زمینههای ادبی هم وجود داشت . نویسندگان بسیاری در دفاع از مسائل انسانی و دفاع از آزادی و حقوق بشر، جان خود را از دست دادند.