مقدمه
دوستان من جدیداً با کتابی آشنا شدم به نام « خودآموز اقتصاد » که در مجموع ، مطالب جالب و کامل و خلاصه و کاربردی از اقتصاد در آن گنجانده شده است و خودم با مطالعه اولین فصل آن که شاید 10 صفحه بیشتر نبود خیلی چیزها رو یاد گرفتم و شاید بعضی چیزهایی رو هم که یاد داشتم برام قابل فهم تر شد البته در مورد این گونه کتابها به دلیل خلاصه بودنشان شما باید حتماً یک سری از اطلاعات رو از قبل یاد داشته باشید و فقط با این کتابها به اطلاعاتتون بیافزایید و در ضمن این کتاب نوشته « لوییس فه یر » است که « دکتر فیروزه خلعت بری » از آن اقتباس نموده است و کتابی که من توانستم خریداری کنم مربوط به چاپ چهارم آن سال 1373 بود که مؤلف آن نیز انتشارات شباویز است. اگر توانستید این کتاب را تهیه کنید ؛ خوب برای یک بار خواندنش بد نیست و اگر نتوانستید مهم نیست چون من تصمیم گرفتم از این شماره به بعد مطالب خلاصه و کارآمدی از این کتاب را برای شما در نشریه موج قرار دهم تا شما هم از آنها استفاده کنید و این مطلب زیر خلاصه ای از فصل اول آن با عنوان ماهیت اقتصاد است. بخوانید و اگر دوست داشتید ما رو هم از نظراتتون بی نصیب نگذارید.
خود مطلب
واژه اقتصاد ( Economics ) از دو کلمه یونانی اویکوس ( Oikos ) به معنی خانه و نمین ( Nemin ) به معنی اداره کردن آمده ، از نظر لغوی به معنی مدیریت خانواده است . مطالعه اقتصاد ، که یکی از علوم اجتماعی و رفتاری محسوب می شود ، می تواند به عنوان پایه ای در حل مشکلات تجاری ، به منظور اخذ تصمیم های مهم سیاسی و یا حتی برای یافتن راه حل مشکلات مالی خانوادگی هر فرد مورد استفاده قرار گیرد. آلفرد مارشال ( Alfred Marshall ) در کتاب اصول اقتصاد ( Principles Of Economics ) اقتصاد را به صورت « مطالعه انسان در تجارت روزمره » تعریف کرد. سایر نویسندگان اقتصاد را « علم ثروت » نامیده اند و یا چنین اظهار نموده اند که مطالعه چگونگی تنظیم تولید ، مصرف و فعالیتهای مبادله ای افراد ، وظیفه اقتصاد است .
امروز ، یکی از وظایف عمده علم اقتصاد گرد آوری آمار و تجزیه و تحلیل ، تشریح یا توضیح رابطه اقتصادی غامضی است که میان پول ، تولید ، قیمتها ، بی کاری و ساخت مالیاتی ( به صورتی منطقی و با مفهوم در ارتباط با یکدیگر ) وجود دارد. متاسفانه ، دقتی که محققین علوم فیزیک ، شیمی یا سایر علوم فیزیکی به دست می آورند ، برای یک اقتصاددان فراهم نمی شود، زیرا او نمی تواند هنگام اجرای یک آزمایش ، رفتار مردم اجتماع را تحت کنترل خویش داشته باشد. دقت در مشهودات و توجه به جزییات در اکثر موارد رابطه درست میان علت و معلول در پدیدار های اقتصادی را نشان می دهد . این چیزی است که اقتصاددانان اغلب باید از آن آگاهی داشته باشند.
تمام نظامهای اقتصادی و همچنین افراد و دولتهای محلی پیوسته با مشکلی آزار دهنده و بسیار مهم روبرو هستند : چگونه نیاز های نامحدود انسان برای کالا و خدمات را می توان با کالا های موجود که عرضه ای به شدت محدود دارند ، برآورده ساخت. نظر به اینکه فقط درصد کوچکی از کالاهای مورد نیاز عملاً می توانند در هر نقطه از جهان تولید شوند ، جوامع اقتصادی با مشکل اساسی ندرت ( کمیابی ) روبرو هستند.
ندرت ( کمیابی ) ، مردم را وا می دارد تا انتخاب کنند و هر اقدام ممکن را در جهت بهترین استفاده از کالاها و خدمات انجام دهند. انتخاب کردن عملاً به این معنی است که برای به دست آوردن مقدار بیشتر از یک چیز باید مقدار کمتر از چیز های دیگر برداشت. این مو ضوع در نمودار شماره 1 نشان داده شده است . برای سهولت ، تمام کالاها را به دو گروه تقسیم می کنیم . کالاهای مصرفی ( خوراک ، پوشاک ، مسکن و خدمات شخصی ) و کالاهای دولتی ( وسایل نظامی ، ارتباطات ، خدمات پستی ، پلیس محلی ، حفاظتهای آتش نشانی ) . علاوه بر آن فرض می کنیم تمام منابع اقتصادی به طور کامل در حال اشتغال هستند و کیفیت فنون بدون تغییر می ماند. با نشان دادن مقدار کالاهای مصرفی روی یک محور و کالاهای دولتی روی محور دیگر ، به سادگی می توانیم ترکیب دو کالایی را که جامعه می تواند تولید نماید ، مشاهده کنیم . در نمودار شماره 1 نقاط A و B و C نماینده ترکیبهای دست یافتنی است ، چون در محدوده « امکانات تولید » قرار می گیرد. ولی حصول نقطه D تحت شرایط موجود میسر نیست ، زیرا نیاز به ترکیبی از کالاها دارد که فراسوی قدرت عرضه اقتصاد است.
نمودار شماره 1 : منحنی محدوده امکانات تولید.
(نمودار در فایل اصلی موجود است)
نقاط A و B نشان می دهند که اقتصاد با اشتغال کامل مشغول تولید مجموعه کالاها است . نقطه C نشان می دهد که بیکاری در پاره ای از منابع وجود دارد. نقطه D ورای دسترس یا قدرت اقتصاد است.
ابزارهای اقتصادی عبارتند از : آمار که شامل گرد آوری ، تحلیل و تفسیر انواع داده های عددی می شود ؛ حسابداری که به رابطه میان تولید ، قیمتها ، سود ، موجودی انبار ، سطح کارایی و هزینه ها می پردازد ؛ و ریاضی که نمودار های هندسی و نشانه دهی خیالی را برای گسترش نظریه های پیشرفته اقتصادی به کار می گیرد.
اقتصاددانان به تمام پدیدارهای انسانی ، در ارتباط با فعالیت هایی که در جهت برآورده ساختن خواسته ها انجام می گیرد، علاقه مندند و پیوسته در پی یافتن راههایی برای تشریح اهمیت اقتصادی حوادث گذشته و کشف کارآمد ترین راه دستیابی به هدف های مطلوب هستند. تجزیه و تحلیل اقتصادی به شدت بر « الگوسازی » تکیه دارد. الگوسازی برخورد ساده شده ای با دنیای اقتصادی است که استفاده از منطق استنتاجی را برای تحصیل فرضیه های مفید عمومیت دادن به شرایط موجود در جهان واقعی ، مجاز می شمارد. برای تایید و تصدیق فرضیه هایی که در الگو سازی بسط داده شده اند ، اقتصاد دانان اقدام به « تحقیقات تجربی » بر اساس گرد آوری و تحلیل اطلاعات واقعی موجود، می نمایند.